eitaa logo
حلقه محبت
176 دنبال‌کننده
690 عکس
2.1هزار ویدیو
5 فایل
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله ) : انما بعثت لاتمم مکارم الأخلاق
مشاهده در ایتا
دانلود
باور کردنی نیست ولی حقیقت دارد خاطره‌ای از ۱۸ سال اسارت سید الاسراء، سرلشگر خلبان حسین لشگری، اولین اسیر و آخرین آزاده جنگ 🔸وقتی بازگشت، پرسیدند: این همه سال انفرادی را چگونه گذراندی؟ گفت: برنامه‌ریزی کرده بودم و هر روز یکی از خاطرات گذشته‌ام را‌ مرور می‌کردم 🔸سالها در سلولهای انفرادی بود و با کسی ارتباط نداشت و قرآن را کامل حفظ کرده بود زبان انگلیسی می‌دانست برای ۲۶ سال نماز قضا خوانده بود. او می‌گفت: از ۱۸سال اسارتم ده سالی که تو انفرادی بودم سالها با یک "مارمولک" هم صحبت می‌شدم!🔸بهترین عیدی که این ۱۸سال اسارت گرفتم، یک نصفه لیوان آب یخ بود! عیدسال۷۴ بود. سرباز عراقی نگهبان یک لیوان آب یخ می‌خورد می‌خواست باقی مانده آن را دور بریزد، نگاهش بمن افتاد. دلش سوخت و آن را بمن داد، من تا ساعتها از این مسئله خوشحال بودم. 🔸این را هم بگویم که من مدت ۱۲ سال (نه ۱۲روز یا ۱۲ماه) در حسرت دیدن یک برگ سبز و یک منظره بودم و حسرت ۵ دقیقه آفتاب را داشتم... ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ 🌷 ۱۹ مرداد ۱۳۸۸ - سالروز شهادت قهرمان وطن، سرلشکر خلبان، حسین لشگری🌺🌿🌺 چقدر در معرفی قهرمانان واقعی به نسل جوان کوتاهی و ارزش‌ها نادیده گرفته شده.
🔸باقیمانده کمک‌های مردمی ❓پرسش: برای مورد خاصی از هزینه‌های مسجد، از مردم پول جمع آوری کردیم. در پایان کار مبلغی اضافه آمده است. با توجه به نامشخص بودن افراد کمک کننده، وظیفه چیست؟ آیا باید در مسجد اعلام کرد؟ ✍️پاسخ: اگر مصرفی عرفاً أقرب به نظر پرداخت‌کنندگان است، در همان صرف شود و گرنه در امور خیر مسجد صرف شود. 🔺دفتر استفتائات آیت‌الله‌العظمی شبیری زنجانی @zanjani_net
آفتابِ بر نی(7) ▪️عصر عاشورا. جنگ تمام شد و پیروزی حسین(ع) آغاز! سرها همه بریده شده بودند و بر روی نی ها. خیمه ها همه غارت و آتش زده شده بودند و و زن ها و بچه ها همه اسیر. همه را بردند. از کربلا به کوفه و از کوفه به شام. منزل به منزل. سوار بر شتران بی جهاز. همه در غل و زنجیر! ▪️زینب را می بردند به اسارت! بدن حسین و عزیزانش مانده بود زیر آفتاب، روی خاک های گرم کربلا. بی غسل و بی کفن! زنان و کودکان که از کنار شهدا رد می شدند، خود را پائین انداختند، از بالای ناقه ها. دوباره غوغا و شیونی به پا شد. هر یک پیکر خونین، بی سر و دست و پابریده ای را در آغوش گرفته بود. آسمان و زمین خون گریه می کرد. ناله ها و ضجه های زینب از همه جان سوزتر بود و دل خراش تر: وامحمدا! وامحمدا! درود فرشتگان آسمان بر تو باد! این حسین توست! افتاده در بیابان! به خون خفته و دست و پا بریده! بدون عمامه و ردا! وامحمدا! دخترانت اسیر شده اند و فرزندانت دست و پا بریده! باد صبا بر پیکر آنان می وزد! دوست و دشمن گریه می کرد! ▪️زینب(ع) و زین العابدین(ع) نگذاشتند کربلا در کربلا بماند! سخنان آنها در کوفه و شام کاری کرد که یزید همه چیز را انداخت گردن عبید الله و اسرای کربلا را محترمانه برگرداند مدینه. حاکمیت زر، زور و تزویر در جنگ روایت ها هم شکست خورد. حکمت تقدیر الهی روشن شد؛ خداوند می خواست اهل بیت حسین هم اسیر شود! چیزی نگذشت که قیام ها یکی پس از دیگری علیه بنی امیه شروع شد. مدعیان دروغین اسلام رسوا شدند. انگار باید حسین کشته می شد تا مردم بیدار شوند! باید کسی به پا می خواست. ▪️بزرگان مدینه از شام برگشته بودند. می گفتند شام که بودیم می ترسیدیم از آسمان سنگ ببارد بر سرمان! خلیفه مسلمانان و جانشین پیامبر(ع) را دیدیم؛ شراب خوار، قمارباز، سگ باز، میمون باز و زناکار! مردم وقتی یزید را شناختند که حسین کشته شده بود. ▪️۱۴۰۰ سال، شاید هم کمی بیشتر گذشته و محرم ها انگار سال اول است. اشک ها همچنان به یادش جاری می شود؛ هر سال بیش تر از پیش. به رغم همه تبلیغات، دشمنی ها و کارشکنی ها. یاد حسین هم چنان زنده و تابنده است. گرمای مهر حسین هرگز در دل ها به سردی نمی گراید. او همچنان چراغ هدایت و کشتی نجات خواهد ماند، تا قیام قیامت؛ ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه. ۱۴۰۲/۵/۹ 🆔 علی اسدی 🆔https://eitaa.com/aliasadi110 🆔https://t.me/aliasadizanjani110
💎چرا ائمه اینقدر سلمان را تحسین می‌کنند؟! 🔸یکی از یاران امام صادق (ع) از ایشان پرسید: چقدر از شما می‌شنوم که سلمان فارسی را نام می‌برید؟ حضرت فرمود: نگو سلمان فارسی، بگو سلمان محمدی. می‌دانی چرا زیاد نام سلمان را می بریم؟ عرض کردم‌: نه نمی دانم. 🔻فرمود: به خاطر سه ویژگی. ۱. خواستة امیرالمؤمنین را بر خواستة خود مقدم می داشت. ۲. محرومان و فقرا را دوست داشته و بر ثروتمندان ترجیح می‌داد. ۳. علم و عالمان را گرامی می داشت. سلمان، عبد صالح خدا، حق‌گرا و مسلمان بود و از مشرکین نبود. 🔹عنْ مُحَمَّدِ بْنِ يُوسُفَ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ بُزُرْجَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ اَلصَّادِقِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مَا أَكْثَرَ مِنْكَ سَيِّدِي ذِكْرَ سَلْمَانَ اَلْفَارِسِيِّ فَقَالَ لاَ تَقُلْ سَلْمَانُ اَلْفَارِسِيُّ وَ لَكِنْ قُلْ سَلْمَانُ اَلْمُحَمَّدِيُّ أَ تَدْرِي مَا كَثْرَةُ ذِكْرِي لَهُ؟ قُلْتُ لاَ قَالَ لِثَلاَثٍ أَحَدُهَا إِيثَارُهُ هَوَى أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَلَى هَوَى نَفْسِهِ وَ اَلثَّانِيَةُ حُبُّهُ اَلْفُقَرَاءَ وَ اِخْتِيَارُهُ لَهُمْ عَلَى أَهْلِ اَلثَّرْوَةِ وَ اَلْعُدَدِ وَ اَلثَّالِثَةُ حُبُّهُ لِلْعِلْمِ وَ اَلْعُلَمَاءِ إِنَّ سَلْمَانَ كَانَ عَبْداً صَالِحاً حَنِيفاً مُسْلِماً وَ ما كانَ مِنَ اَلْمُشْرِكِينَ 📚 بشارةالمصطفی لشیعةالمرتضی، ج۱، ص۲۶۷ 💢کانال شیخ فرهاد فتحی👇❌ http://eitaa.com/joinchat/1246560365Ca5e65155c1 🏷️ عضو شوید☝️💢
هدایت شده از سبک زندگی اهل بیت(ع)
حکیم هیدجی و مرگ اختیاری علامه طهرانی دربارهٔ چگونگی ورود حکیم هیدجی به عرفان در کتاب معاد شناسی می‌نویسد: «می‌گویند مرحوم هیدجی منکر مرگ اختیاری بوده‌است و خلع و لبس اختیاری را محال می‌دانسته، و این درجه و کمال را برای مردم ممتنع می‌پنداشته‌ است، و در بحث با شاگردان خود جدّاً انکار و ردّ می‌کرده‌است. یک شب در حجرهٔ خود بعد از بجا آوردن فریضهٔ عشاء رو به قبله مشغول تعقیب بوده‌است که ناگهان پیرمردی دهاتی وارد شده، سلام کرد و عصایش را در گوشه‌ای نهاد و گفت: جناب آخوند! تو چکار داری به این کارها؟ هیدجی گفت: چه کارها؟ پیرمرد گفت: مرگ اختیاری و انکار آن؛ این حرفها به شما چه مربوط است؟ هیدجی گفت: این وظیفهٔ ماست، بحث و نقد و تحلیل کار ماست. درس می‌دهیم، مطالعات داریم، روی این کارها زحمت کشیده‌ایم؛ سر خود نمی‌گوئیم! پیرمرد گفت: مرگ اختیاری را قبول نداری ؟! هیدجی گفت: نه. پیرمرد در مقابل دیدگان او پای خود را به قبله کشیده و به پشت خوابید و گفت: إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّآ إِلَیْهِ رَ'جِعُونَ و از دنیا رحلت کرد، و گوئی هزار سال است که مرده‌است. حکیم هیدجی مضطرب شد. خدایا این بلا بود که امشب بر ما وارد شد؟ حکومت ما را چه می‌کند؟ می‌گویند مردی را در حجره بردید، غریب بود و او را کشتید و سمّ دادید یا خفه کردید. دویدم و طلاّب را خبر کردم، آن‌ها به حجره آمدند و همه متحیّر و از این حادثه نگران شدند. بالاخره بنا شد خادم مدرسه تابوتی بیاورد و شبانه او را به فضای شبستان مدرسه ببرند تا فردا برای تجهیز او و استشهاد آماده شویم، که ناگاه پیرمرد از جا برخاست و نشست و گفت: بِسْمِ اللَهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِیمِ، و سپس رو به هیدجی کرده و لبخندی زد و گفت: حالا باور کردی؟ هیدجی گفت: آری باور کردم، به خدا باور کردم؛ امّا تو امشب پدر مرا درآوردی، جان مرا گرفتی! پیرمرد گفت: آقاجان! تنها به درس خواندن نیست؛ عبادت نیمه شب هم لازم دارد، تعبّد هم می‌خواهد، چه می‌خواهد، چه می‌خواهد… فقط تنها بخوانید و بنویسید و بگوئید و بس، مطلب به این تمام می‌شود؟! از همان شب حکیم هیدجی رویّهٔ خود را تغییر می‌دهد، نیمی از ساعات خود را برای مطالعه کردن و نوشتن و تدریس کردن قرار می‌دهد و نیمی را برای تفکّر و ذکر و عبادت خدای جلّ و عزّ. شبها از بستر خواب پهلو تهی می‌کند و خلاصهٔ امر به جایی می‌رسد که باید برسد. دلش به نور خدا منوّر و سِرّش از غیر او منزّه، و در هر حال انس و الفت با خدای خود داشته‌است. از دیوان شعر فارسی و ترکی او می‌توان حالات او را دریافت. در آخر دیوان حکیم هیدجی که بیانگر حالات معنوی اوست وصیّت‌نامهٔ او آورده شده‌است. او پس از حمد خداوند و شهادت و تقسیم اثاثیّه و کتابهای خود چنین گفته: از رفقا تقاضا دارم وقتی من مُردم عمامهٔ مرا روی عماری نگذارند،های و هوی لازم نیست، و برای مجلس ختم من موی دماغ کسی نشوند؛ زیرا که عمر من در این جهان (مادی) ختم شده و عمل من خاتمه یافته‌است. دوستان من خوش باشند زیرا من از زندان طبیعت (این جهان مادی) خلاص (می‌شوم) و به سوی مطلوب خود (خداوند) می‌روم و عمر جاودان می‌یابم… دوست داشتم پولی داشتم و به رفقا می‌دادم که در شب رحلت من مجلس سوری تهیّه کرده و سروری فراهم آورند، زیرا که آن شب، شب وصال (و رسیدن) من (به خداوند) است. هیدجی عارف هنگام شب وفات خود همهٔ طلاّّب مدرسهٔ منیریّه، را جمع می‌کند و به آن‌ها نصیحت و اندرز می‌دهد و به اخلاق اسلامی دعوت می‌نماید. هیدجی نماز صبح خود را در اوّل فجر صادق می‌خواند و بعد از ساعتی در سال ۱۳۱۴ش در تهران در سن ۸۴ سالگی وفات می‌کند. جنازه حکیم هیدجی بنا به وصیت او به قم منتقل و در آنجا دفن شد. مزار وی در ابتدای خیابان چهار مردان و در کنار مزار ابن بابویه قمی و قاضی سعید قمی قرار دارد. منابع:  ۱- تاریخ ابهر، آقاجان فخیمی، زنجان، زنگان 1376 صص248-249 ۲- تهرانی، محمد حسین. کتاب معاد شناسی، جلد اول. ۳- سایت اطلاع‌رسانی تبیان استان زنجان سبک زندگی اهل بیت(ع) https://eitaa.com/ahlebit110
9.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️مدیونید اگه این فیلم را ببینید و منتشر نکنید. روز قیامت جلوی تک تکتان را می‌گیرم :)
7.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔶 ایران ابرقدرست است یا آمریکا؟ 💢کانال شیخ فرهاد فتحی👇❌ http://eitaa.com/joinchat/1246560365Ca5e65155c1 🏷️ عضو شوید☝️💢
6.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔵 احسنت بر سازنده ی این فیلم؛ زمان فیلم ۵:۱۵ است. 🔹توصیه می کنیم ده و نیم دقیقه وقت بگذارید و فیلم را دوبار پشت سر هم تماشا کنید. 🔹ای کاش می شد، صداوسیما به جای تبلیغات تکراری بی خاصیت هر روزه، این کلیپ رو هر روز و شب پخش و مردم را روشن می کرد.
⭕️ موعظه به میرزای شیرازی بزرگ! 💠 حضرت آیت‌الله شبیری زنجانی مدظله می نویسد: 🔹از آقای مرعشی شنیدم که هر وقت زائرین و ملاقات کنندگان میرزای شیرازی زیاد می‌شدند و اشخاص مسافر زیاد می‌آمدند و سلام و صلوات و دست بوسی زیاد بود، پس از رفتن آنان؛ یکی از برنامه‌هایش این بود: 👈🏼 مسافرین که می‌‌رفتند بنا به دستور میرزای شیرازی "آخوند ملا فتحعلی" می‌آمد و ایشان را موعظه می‌کرد که نباید مغرور شوید و این امور ظاهری چیزی نیست! تا سمّ آن چیزها گرفته بشود و در قلب ایشان رسوخ نکند. 🔸چون بالاخره این امور در بشر اثر می‌گذارد و جهات دنیوی، ممکن است انسان را از جهات معنوی باز دارد. 🔹لذا از برنامه‌های میرزا بوده که ملا فتحعلی باید بیاد و موعظه کند که مبادا در هوا و هوس گرفتار شوم. 📎 منبع : جرعه‌ای از دریا ، ج ۱ ، ص ۱۲۲ . @ali_hoshyar
قبل از هرچیز روشن است که ایرانیان در نشر اسلام و تاسیس وتوسعه تمدن اسلامی نقشی بی مانند داشته اند. ودریاری اهل بیت (ع) نیز از همه اقوام ملل پیشتاز بودند ؛ با توجه به اینکه اخبار وقایع وحوادث مثل این زمان سریع منتشر نمی شد لذا تامردم ایران و علاقه مندان به اهل بیت (ع) از ایرانیان از قیام امام خبردار شوند در ایران و مناطق دیگر امام شهید شده بود وحکومت امویان سعیشان بر این بود که قبل از هرچیز امام را در مکه وبی خبر ترور کنند و صدائی از این خبر شنیده نشود ؛اما امام از این توطئه آگاه بود ولذا از مکه سریع به سوی کوفه رهسپار شد ؛ اما اگرچه ایرانیان آن زمان خبر دار نشدند ولی ایرانیانی بودند در کنار امام که از امام تا آخرین لحظه و قطره خون دفاع کردند ؛ از جمله : 1-اسلم بن عمرو. ایشان از ترکان ایرانی و حافظ قرآن بوده است. 2- رافع بن عبدالله. 3- زاهر بن عمرو کندی. 4-فیروزان که غلام امام مجتبی علیه السلام بود.تعداد دیگری نیز در منابع دیگر نقل شده که مجموعه 7 نفر از ایرانیان در کربلا در رکاب امام به شهادت رسیدند و این افتخار نصیب ایرانیان شد که نامشان با نام امام حسین (ع) در تاریخ جاودانه شود. 📚 مقتل خوارزمی ج۲، ص۲۸ https://eitaa.com/joinchat/4020764681C7aaad105a7 ادامه 👇👇👇👇👇👇