💎چرا ائمه اینقدر سلمان را تحسین میکنند؟!
🔸یکی از یاران امام صادق (ع) از ایشان پرسید:
چقدر از شما میشنوم که سلمان فارسی را نام میبرید؟
حضرت فرمود: نگو سلمان فارسی، بگو سلمان محمدی. میدانی چرا زیاد نام سلمان را می بریم؟
عرض کردم: نه نمی دانم.
🔻فرمود: به خاطر سه ویژگی.
۱. خواستة امیرالمؤمنین را بر خواستة خود مقدم می داشت.
۲. محرومان و فقرا را دوست داشته و بر ثروتمندان ترجیح میداد.
۳. علم و عالمان را گرامی می داشت.
سلمان، عبد صالح خدا، حقگرا و مسلمان بود و از مشرکین نبود.
🔹عنْ مُحَمَّدِ بْنِ يُوسُفَ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ بُزُرْجَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ اَلصَّادِقِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مَا أَكْثَرَ مِنْكَ سَيِّدِي ذِكْرَ سَلْمَانَ اَلْفَارِسِيِّ فَقَالَ لاَ تَقُلْ سَلْمَانُ اَلْفَارِسِيُّ وَ لَكِنْ قُلْ سَلْمَانُ اَلْمُحَمَّدِيُّ أَ تَدْرِي مَا كَثْرَةُ ذِكْرِي لَهُ؟ قُلْتُ لاَ قَالَ لِثَلاَثٍ أَحَدُهَا إِيثَارُهُ هَوَى أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَلَى هَوَى نَفْسِهِ وَ اَلثَّانِيَةُ حُبُّهُ اَلْفُقَرَاءَ وَ اِخْتِيَارُهُ لَهُمْ عَلَى أَهْلِ اَلثَّرْوَةِ وَ اَلْعُدَدِ وَ اَلثَّالِثَةُ حُبُّهُ لِلْعِلْمِ وَ اَلْعُلَمَاءِ إِنَّ سَلْمَانَ كَانَ عَبْداً صَالِحاً حَنِيفاً مُسْلِماً وَ ما كانَ مِنَ اَلْمُشْرِكِينَ
📚 بشارةالمصطفی لشیعةالمرتضی، ج۱، ص۲۶۷
💢کانال شیخ فرهاد فتحی👇❌
http://eitaa.com/joinchat/1246560365Ca5e65155c1
🏷️ عضو شوید☝️💢
هدایت شده از سبک زندگی اهل بیت(ع)
حکیم هیدجی و مرگ اختیاری
علامه طهرانی دربارهٔ چگونگی ورود حکیم هیدجی به عرفان در کتاب معاد شناسی مینویسد: «میگویند مرحوم هیدجی منکر مرگ اختیاری بودهاست و خلع و لبس اختیاری را محال میدانسته، و این درجه و کمال را برای مردم ممتنع میپنداشته است، و در بحث با شاگردان خود جدّاً انکار و ردّ میکردهاست.
یک شب در حجرهٔ خود بعد از بجا آوردن فریضهٔ عشاء رو به قبله مشغول تعقیب بودهاست که ناگهان پیرمردی دهاتی وارد شده، سلام کرد و عصایش را در گوشهای نهاد و گفت: جناب آخوند! تو چکار داری به این کارها؟ هیدجی گفت: چه کارها؟ پیرمرد گفت: مرگ اختیاری و انکار آن؛ این حرفها به شما چه مربوط است؟ هیدجی گفت: این وظیفهٔ ماست، بحث و نقد و تحلیل کار ماست. درس میدهیم، مطالعات داریم، روی این کارها زحمت کشیدهایم؛ سر خود نمیگوئیم!
پیرمرد گفت: مرگ اختیاری را قبول نداری ؟! هیدجی گفت: نه. پیرمرد در مقابل دیدگان او پای خود را به قبله کشیده و به پشت خوابید و گفت: إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّآ إِلَیْهِ رَ'جِعُونَ و از دنیا رحلت کرد، و گوئی هزار سال است که مردهاست.
حکیم هیدجی مضطرب شد. خدایا این بلا بود که امشب بر ما وارد شد؟ حکومت ما را چه میکند؟ میگویند مردی را در حجره بردید، غریب بود و او را کشتید و سمّ دادید یا خفه کردید. دویدم و طلاّب را خبر کردم، آنها به حجره آمدند و همه متحیّر و از این حادثه نگران شدند.
بالاخره بنا شد خادم مدرسه تابوتی بیاورد و شبانه او را به فضای شبستان مدرسه ببرند تا فردا برای تجهیز او و استشهاد آماده شویم، که ناگاه پیرمرد از جا برخاست و نشست و گفت: بِسْمِ اللَهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِیمِ، و سپس رو به هیدجی کرده و لبخندی زد و گفت: حالا باور کردی؟ هیدجی گفت: آری باور کردم، به خدا باور کردم؛ امّا تو امشب پدر مرا درآوردی، جان مرا گرفتی! پیرمرد گفت: آقاجان! تنها به درس خواندن نیست؛ عبادت نیمه شب هم لازم دارد، تعبّد هم میخواهد، چه میخواهد، چه میخواهد… فقط تنها بخوانید و بنویسید و بگوئید و بس، مطلب به این تمام میشود؟!
از همان شب حکیم هیدجی رویّهٔ خود را تغییر میدهد، نیمی از ساعات خود را برای مطالعه کردن و نوشتن و تدریس کردن قرار میدهد و نیمی را برای تفکّر و ذکر و عبادت خدای جلّ و عزّ. شبها از بستر خواب پهلو تهی میکند و خلاصهٔ امر به جایی میرسد که باید برسد. دلش به نور خدا منوّر و سِرّش از غیر او منزّه، و در هر حال انس و الفت با خدای خود داشتهاست. از دیوان شعر فارسی و ترکی او میتوان حالات او را دریافت.
در آخر دیوان حکیم هیدجی که بیانگر حالات معنوی اوست وصیّتنامهٔ او آورده شدهاست. او پس از حمد خداوند و شهادت و تقسیم اثاثیّه و کتابهای خود چنین گفته: از رفقا تقاضا دارم وقتی من مُردم عمامهٔ مرا روی عماری نگذارند،های و هوی لازم نیست، و برای مجلس ختم من موی دماغ کسی نشوند؛ زیرا که عمر من در این جهان (مادی) ختم شده و عمل من خاتمه یافتهاست. دوستان من خوش باشند زیرا من از زندان طبیعت (این جهان مادی) خلاص (میشوم) و به سوی مطلوب خود (خداوند) میروم و عمر جاودان مییابم… دوست داشتم پولی داشتم و به رفقا میدادم که در شب رحلت من مجلس سوری تهیّه کرده و سروری فراهم آورند، زیرا که آن شب، شب وصال (و رسیدن) من (به خداوند) است.
هیدجی عارف هنگام شب وفات خود همهٔ طلاّّب مدرسهٔ منیریّه، را جمع میکند و به آنها نصیحت و اندرز میدهد و به اخلاق اسلامی دعوت مینماید. هیدجی نماز صبح خود را در اوّل فجر صادق میخواند و بعد از ساعتی در سال ۱۳۱۴ش در تهران در سن ۸۴ سالگی وفات میکند.
جنازه حکیم هیدجی بنا به وصیت او به قم منتقل و در آنجا دفن شد. مزار وی در ابتدای خیابان چهار مردان و در کنار مزار ابن بابویه قمی و قاضی سعید قمی قرار دارد.
منابع:
۱- تاریخ ابهر، آقاجان فخیمی، زنجان، زنگان 1376 صص248-249
۲- تهرانی، محمد حسین. کتاب معاد شناسی، جلد اول.
۳- سایت اطلاعرسانی تبیان استان زنجان
سبک زندگی اهل بیت(ع)
https://eitaa.com/ahlebit110
9.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️مدیونید اگه این فیلم را ببینید و منتشر نکنید.
روز قیامت جلوی تک تکتان را میگیرم :)
7.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔶 ایران ابرقدرست است یا آمریکا؟
💢کانال شیخ فرهاد فتحی👇❌
http://eitaa.com/joinchat/1246560365Ca5e65155c1
🏷️ عضو شوید☝️💢
6.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔵 احسنت بر سازنده ی این فیلم؛ زمان فیلم ۵:۱۵ است.
🔹توصیه می کنیم ده و نیم دقیقه وقت بگذارید و فیلم را دوبار پشت سر هم تماشا کنید.
🔹ای کاش می شد، صداوسیما به جای تبلیغات تکراری بی خاصیت هر روزه، این کلیپ رو هر روز و شب پخش و مردم را روشن می کرد.
هدایت شده از کانال | علی محمدی هوشیار
⭕️ موعظه به میرزای شیرازی بزرگ!
💠 حضرت آیتالله شبیری زنجانی مدظله می نویسد:
🔹از آقای مرعشی شنیدم که هر وقت زائرین و ملاقات کنندگان میرزای شیرازی زیاد میشدند و اشخاص مسافر زیاد میآمدند و سلام و صلوات و دست بوسی زیاد بود، پس از رفتن آنان؛ یکی از برنامههایش این بود:
👈🏼 مسافرین که میرفتند بنا به دستور میرزای شیرازی "آخوند ملا فتحعلی" میآمد و ایشان را موعظه میکرد که نباید مغرور شوید و این امور ظاهری چیزی نیست! تا سمّ آن چیزها گرفته بشود و در قلب ایشان رسوخ نکند.
🔸چون بالاخره این امور در بشر اثر میگذارد و جهات دنیوی، ممکن است انسان را از جهات معنوی باز دارد.
🔹لذا از برنامههای میرزا بوده که ملا فتحعلی باید بیاد و موعظه کند که مبادا در هوا و هوس گرفتار شوم.
📎 منبع : جرعهای از دریا ، ج ۱ ، ص ۱۲۲ .
@ali_hoshyar
قبل از هرچیز روشن است که ایرانیان در نشر اسلام و تاسیس وتوسعه تمدن اسلامی نقشی بی مانند داشته اند. ودریاری اهل بیت (ع) نیز از همه اقوام ملل پیشتاز بودند ؛ با توجه به اینکه اخبار وقایع وحوادث مثل این زمان سریع منتشر نمی شد لذا تامردم ایران و علاقه مندان به اهل بیت (ع) از ایرانیان از قیام امام خبردار شوند در ایران و مناطق دیگر امام شهید شده بود وحکومت امویان سعیشان بر این بود که قبل از هرچیز امام را در مکه وبی خبر ترور کنند و صدائی از این خبر شنیده نشود ؛اما امام از این توطئه آگاه بود ولذا از مکه سریع به سوی کوفه رهسپار شد ؛ اما اگرچه ایرانیان آن زمان خبر دار نشدند ولی ایرانیانی بودند در کنار امام که از امام تا آخرین لحظه و قطره خون دفاع کردند ؛ از جمله :
1-اسلم بن عمرو. ایشان از ترکان ایرانی و حافظ قرآن بوده است.
2- رافع بن عبدالله.
3- زاهر بن عمرو کندی.
4-فیروزان که غلام امام مجتبی علیه السلام بود.تعداد دیگری نیز در منابع دیگر نقل شده که مجموعه 7 نفر از ایرانیان در کربلا در رکاب امام به شهادت رسیدند و این افتخار نصیب ایرانیان شد که نامشان با نام امام حسین (ع) در تاریخ جاودانه شود.
📚 مقتل خوارزمی ج۲، ص۲۸
https://eitaa.com/joinchat/4020764681C7aaad105a7
ادامه 👇👇👇👇👇👇
هدایت شده از یا علی
07-tavasol ebrahim sahebazamani-1.mp3
5.9M
🟠 داستان شماره ۴: قسمت اول
▫️وقتی غیر ممکن، ممکن می شود...
#داستان_توسل شیخ ابراهیم صاحب الزمانی به وجود مقدس امام عصر علیه السلام (قسمت اول)
📚عبقری الحسان
👌بسیار شنیدنی
هدایت شده از یا علی
08-tavasol ebrahim sahebazamani-2.mp3
4.16M
🟠 داستان شماره ۵: داستان های مهدوی
▫️محال ها، ممکن میشود اگر ...
#داستان_توسل و التجای شیخ ابراهیم صاحب الزمانی به وجود مقدس امام عصر علیه السلام (قسمت دوم)
📚عبقری الحسان
👌بسیار شنیدنی
05-Tavasol Molla bagher Behbahani.mp3
5.4M
🟡 داستان شماره(۳) از داستان های مهدوی
▫️گدای کوی شماییم و حسرتی داریم
روا مدار که محروم از آستان برویم...
#داستان_توسل ملا باقر بهبهانی به ساحت مقدس حضرت ولیعصر سلام الله علیه و شفا یافتن فرزند او به عنایت مولای عالم.
04-Tavasol Doaye Alavi Mesri.mp3
4.19M
🟡 داستان شماره ۲ ، داستان های مهدوی
▫️ما که نداریم به غیر از تو کس
ای شه خوبان، تو به فریاد رس
#داستان_توسل یکی از سادات اهل مصر به محضر امام عصر علیه السلام و دریافت دستورالعملی گره گشا از آن حضرت.
4_5913258763510351496.mp3
4.39M
▪️قصههای مهدوی:
داستان شماره (۱)
▪️ای که یک گوشه چشمت، غم عالم ببرد
حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد
#داستان_توسل یک هندو به امام عصر علیه السلام در مهدیه تهران و عنایت عجیب مولای مهربان عالم به او.