eitaa logo
فروشگاه کتاب حماسه
498 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
133 ویدیو
8 فایل
📚 گلچینی از بهترین و پرفروش ترین کتاب های عرصه جهاد و شهادت از ناشران برگزیده کشور 📦 ارسال به سراسر ایران 🛒 خرید کتاب با تخفیف : 🌐 https://yek.link/Hamaseh_Book 👤 @store_manager 🏣 قم،مجتمع ناشران
مشاهده در ایتا
دانلود
روایت زندگی شهید مدافع حرم مهدی علی دوست آلانقی 🔺 🔺 🔹 236صفحه|30000تومان | با 27000تومان 📚معرفی کتاب: قصه مدافعین حرم تمام ناشدنی است. حریم اهل بیت قرن ‌هاست که فدایی دارد حتی اگر تنها حرمی از آن بزرگواران باشد... "اصلاً حرم ناموس ما شیعه ‌ست! " شهیدی که در سوریه، عراق و در هر مکان و زمانی، شهید شده باشد همانند این است که جلوی در حرم امام حسین (علیه السلام) شهید شده است؛ چرا که اگر این شهیدان نبودند، اثری از حرم اهل بیت (ع) نبود.» این سخنان نقل قولی است از فرمایشات رهبر انقلاب در جمع خانواده ‌های شهدای مدافع حرم که به تنهایی گویای منزلتی است که می‌ توان برای این شهدا تصور کرد. مهدی علیدوست اولین شهید پاسدار مدافع حرم حضرت زینب (س) از قم بود. وی در 25 مرداد سال 65 متولد شد و در 25 مهرماه 94 مصادف با سوم ماه محرم بعد از عملیات آزادسازی یکی از روستاهای سوریه که در تصرف داعش بود، با برخورد ترکش به پهلویش به درجه شهادت نائل آمد. 🌸لطفا حهت تهیه کتاب به ادمین مراجعه نمایید. 🌸 @store_manager ☘️ فروشگاه کتاب حماسه ✅ @Store_hamaseh_book
فروشگاه کتاب حماسه
روایت زندگی شهید مدافع حرم مهدی علی دوست آلانقی 🔺#پرواز_با_پاراگلایدر 🔺#علی_فاطمی_پور 🔹#نشرکاظمی 236
در قسمتی از وصیت نامه این شهید عزیز آمده است: "از وقتی هجوم داعش و اهالی تکفیری را در تلویزیون مشاهده می ‌کنم خیلی بی ‌قرارم و عطش زیادی وجودم را فراگرفته برای انتقام از این قوم ظالم، چرا که اعتقاد دارم این قوم از نسل همان ظالمانی هستند که به مادر سادات حضرت زهرا سیلی زدند، علی را خانه ‌نشین کردند، امام حسین را مظلومانه به شهادت رساندند و زینب کبری را آواره شهر و دیار غربت کردند و حرمتش را رعایت نکردند. زمان جنگ می‌ گفتند (می‌ روم تا انتقام سیلی مادر بگیرم)، الآن من هم می ‌روم تا انتقام بگیرم. از خدای خود سپاسگزارم که با اینهمه بار گناه من را هم جزء سربازان ولایت قرار داد و یک فرصت برای جبران گناهان کوچک و بزرگم، برای من فراهم ساخت. می گویند دو چیز است که آدمی تا آن ‌ها را دارد قدر نمی ‌داند، یکی امنیت و دیگری سلامتی. الآن شرایط جوری است که باید برویم تا این دو چیز را برای مردم کشورم به ارمغان آورم. هدف تکفیر کشور ماست و الآن جبهه ما کاملاً مشخص است پس کسی به من خرده نگیرد که کجا می‌ روی و برای چه رفتی. ما نسل جوان ادامه‌ دهنده راه حسین هستیم و خون حسین و اهل‌ بیت در رگ‌ های ما جریان دارد پس می ‌رویم، می ‌رویم تا دشمن نتواند نگاه چپ به ناموس ما، به کشور ما و به انقلاب ما و به اسلام؛ بکند." * گزیده متن نگاهم که به صورتش افتاد مثل همیشه خنده مهمان لبانش بود. چشمانش باز بود انگار او هم دلش برای من تنگ شده بود و می ‌خواست برای آخرین بار یک دل سیر نگاهم کند. نمی‌ توانستم دل بکنم. دستم را روی قلبش گذاشتم، نگاهم به نگاهش گره خورد و جانم به جانش. قرارهای دو نفره ‌مان از جلوی چشمانم گذر می‌ کرد. روضه ‌های دو نفره را به یاد آوردم، دوستت دارم ‌ها را مرور کردم و یک لحظه فهمیدم همه لحظاتم تویی. یادت هست گفتم تو شهید شوی من دلم برایت تنگ می شود و تو بحث را عوض می‌ کردی؟ یادت هست گفتم بدون تو نمیتوانم نفس بکشم؟ یادت هست قدم زدن ‌های گلزار شهدایمان را؟ یادت هست آخرین دیدار مدام می‌ گفتی مواظب خودت باش، بدون تو چگونه می شود مواظب خود بود. مهدی مرا هم ببر. همه فکرها را در گوشه ذهنم پنهان کردم و آهسته زیر لب خواندم: ای پاره پاره تن به خدا می‌ سپارمت ... 🌸لطفا حهت تهیه کتاب به ادمین مراجعه نمایید. 🌸 @store_manager ☘️ فروشگاه کتاب حماسه ✅ @Store_hamaseh_book
روایتی از زندگی شهید مدافع حرم؛ بابک نوری هریس 🔺 🔺 🔹 215صفحه|34000تومان | با 15% 29000تومان 📚معرفی کتاب: بیست و هفت روز و یک لبخند، روایتی است از زندگی شهید مدافع حرم، بابک نوری هریس به قلم سرکار خانم فاطمه رهبر از زبان خانواده و دوستان و هم‌رزمان شهید. شهید نوری هریس دانشجوی بسیجی که داوطلبانه به صفوف رزمندگان مدافع حرم در سوریه ملحق شد و در عملیات آزاد سازی منطقه بوکمال در سن 25 سالگی، دعوت حق را لبیک گفت و به شهادت رسید. 🌸لطفا حهت تهیه کتاب به ادمین مراجعه نمایید. 🌸 @store_manager ☘️ فروشگاه کتاب حماسه ✅ @Store_hamaseh_book
فروشگاه کتاب حماسه
روایتی از زندگی شهید مدافع حرم؛ بابک نوری هریس 🔺#بیست_و_هفت_روز_و_یک_لبخند 🔺#فاطمه_رهبر 🔹#خط_مقدم 21
در قسمتی از کتاب می‌خوانیم: کسی نمی‌‌توانسته از کار جوانی سر در آورد که سرش همیشه توی کار خودش بوده؛ پسری که سالیان سال، بسیجی بودنش را، آن هم بسیجی فعال بودنش را، حتی دوست و فامیل متوجه نشده بوده؛ پسری که خیلی از دوستانش،‌بعد از شهادتش، متوجه سوریه رفتنش شده‌اند. این پسر اهل تظاهر و سوءاستفاده نبوده. متواضع بوده و می‌گفته؛ من برای دل خودم و اعتقادِ خودم به بسیج رفته‌ام، و حالا هم برای وظیفه‌ای که روی شانه‌ام سنگینی می‌کند، راهیِ سوریه می‌شوم ... 🌸لطفا حهت تهیه کتاب به ادمین مراجعه نمایید. 🌸 @store_manager ☘️ فروشگاه کتاب حماسه ✅ @Store_hamaseh_book
خاطرات جانباز قطع نخاع مدافع حرم امیرحسین حاجی نصیری فرمانده تیپ آفندی سیدالشهداء 🔺 🔺 🔹 472صفحه|65000تومان | با 58500تومان 📚معرفی کتاب: کتاب "هوای این روزای من" خاطرات تفصیلی امیرحسین حاج نصیری جانباز قطع نخاع و فرمانده تیپ هجومی سیدالشهداء در سوریه است. این کتاب من تنها خاطرات امیرحسین حاج نصیری نیست. این فرمانده بازمانده دست دوستان دیگر را هم گرفته است و خاطرات آنها را نیز با خودش به این کتاب آورده است. این کتاب بیشتر از اینکه خاطرات راوی باشد خاطرات مقاومت در حلب و خان طومان و لاذقیه است. خاطرات ناگفته از مصطفی صدرزاده، محمدحسین محمدخانی و شهدایی که رفتند و خاطراتشان را بردند. 🌸لطفا حهت تهیه کتاب به ادمین مراجعه نمایید. 🌸 @store_manager ☘️ فروشگاه کتاب حماسه ✅ @Store_hamaseh_book
فروشگاه کتاب حماسه
خاطرات جانباز قطع نخاع مدافع حرم امیرحسین حاجی نصیری فرمانده تیپ آفندی سیدالشهداء 🔺#هوای_این_روزهای_
در برشی از کتاب می‌خوانیم: پشت بیسیم گفتم: زمینگیر شدیم حاجی. یک لحظه سکوت کرد حاج ایوب. می‌دانست اینکه دشمن دیده باشد ما را یعنی چه. آنهم در دژی محکم مثل جب الاحمر. گفتم: بچه‌ها کپ کردند حاجی. چکار کنم؟ خودش را خونسرد نشان میداد حاج ایوب و مگر میشد خونسرد بود حالا که نیروهایش افتاده بودند در لانه افعی و شاید برای آخرین بار صدایشان را می‌شنید. زد به خنده و شوخی. شاید نگران بود که این آخرین مکالمه باشد. شاید دلش می‌خواست داد بزند بگوید: چرا رفتید؟ نزد. فقط با خنده گفت: نبینم کسی اسماعیل منو زمینگیر کرده باشه. تو یک گوش شکسته‌ات رو نشون بدی همه شون رو حریفی. بعد آرام وضعیت را پرسید. گفتم: تا چند دقیقه قبل قیامت بود. الان دیگه خبری نیست. آروم شده. حاج ایوب گفت: پس دارن میان سراغتون. هر جوری شده بچه‌ها رو راه بنداز. حتی به زور. دارن میان سرتون رو گوش تا گوش ببرند. وقت زیادی نبود. چشم بچه‌ها توی چشم‌های من بود و مچاله شده بودند پشت سنگ...
شهید آوینی 🔺 🔺 به مناسبت شهادت شهید آوینی این دو کتاب ارزشمند با 15% به قیمت 40000تومان 🌸لطفا حهت تهیه کتاب به ادمین مراجعه نمایید. 🌸 @store_manager ☘️ فروشگاه کتاب حماسه ✅ @Store_hamaseh_book
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 شالروز شهادت سید شهیدان اهل قلم ، شهید والا مقام مرتضی آوینی 🌿 زندگی زیباست ✨ اما شهادت از آن زیبا تر است✨ 🥀 مگر نه اینکه گردن هارا بهریک آفریده اند تا در مقتل کربلای عشق آسان تر بریده شود ♥️
🔺 🔺 مومنی شریف 🔹 376صفحه|30000تومان | با 15% 25500تومان سالروز شهادت شهید سپهبد صیاد شیرازی متن تقریظ رهبر انقلاب اسلامی بدین شرح است: «این نمونه ی جالب و بیسابقه ئی است از گزارش جنگ در ضمن داستان شیرین زندگی یکی از شخصیتهای آن. آن را یکسره مطالعه کردم (تا 84/6/7) زیبا و هنرمندانه نوشته شده است. با بسیاری از حوادث آن کاملاً آشنایم. البته بسیاری دیگر از حوادث آن دوران و نیز مطالب بسیاری از آنچه مربوط به این شهید عزیز است ناگفته مانده است. و این طبیعی است. البته برجستگیهای شخصیت شهید صیاد شیرازی را در نوشته و کتاب به درستی نمیتوان نشان داد او حقاً نمونه ئی از یک ارتشی مومن و شجاع و فداکار بود. رحمت خدا بر او.» 🌸لطفا حهت تهیه کتاب به ادمین مراجعه نمایید. 🌸 @store_manager ☘️ فروشگاه کتاب حماسه ✅ @Store_hamaseh_book
سالروز شهادت سپهبد شهید صیاد شیرازی
🔺 🔺 🔹 296صفحه|45000تومان | با 40500تومان 📚معرفی کتاب: «عاشق داعشی من» تلاش می کند جنایت های آشکار داعش را در سایه داستانی عاشقانه روایت کند و از این رهگذر برخی مسائل جامعه را از نگاه زنی مطلقه به چالش بکشد. نویسنده سعی کرده تا جنایت های داعش را با سبک و سیاق هنری و در قالب رمان روایت کند، و ماجرای دخترانی را بنویسد که با سرخوردگی از ظلم و بیداد جامعه خود، در دام اندیشه های مسموم داعش گرفتار شده اند و زمانی به حقیقت ماجرا پی می برند که دیگر دیر شده است و خود را در بند کسانی می بینند که هیچ بویی از انسانیت نبرده اند و هر یک دچار سرنوشتی خواندنی و عبرت آموز می شوند. 🌸لطفا حهت تهیه کتاب به ادمین مراجعه نمایید. 🌸 @store_manager ☘️ فروشگاه کتاب حماسه ✅ @Store_hamaseh_book
فروشگاه کتاب حماسه
🔺#عاشق_داعشی_من 🔺#هاجر_عبدالصمد 🔹#کتابستان_معرفت 296صفحه|45000تومان | با #تخفیف_ویژه 40500تومان 📚م
🔹 بخشی از کتاب عاشق داعشی من: روز سفر رسید و دخترها سوار جیپ شدند و مصطفی تا فرودگاه بردشان. معلوم نبود درآخر چه‌چیزی منتظرشان باشد. هواپیما در فرودگاه استانبول به‌زمین نشست. دخترها هرچه ام‌سلمان یادشان داده بود انجام دادند و کم‌کم به خانه ام‌بلال رسیدند، او که معلوم بود منتظرشان بوده، به دخترها خوش‌آمد گفت، بعد بردشان به اتاق پذیرایی. دو تا دختر دیگر هم آن‌جا نشسته بودند، ام‌بلال گفت: بفرمایین! این هاله و اون هم حیاه است. از تونس اومدن. باهم گپی بزنید تا من براتون چیزی آماده کنم، حتماً خیلی گرسنه هستین. دخترها بعد اجازه‌ای که ام‌بلال صادر کرد، باهم آشنا شدند، فهمیدند حیاه مترجم زبان فرانسوی است، ولی هاله کارشناس مدیریت بازرگانی و البته بیکار! لیلی گفت: شما چجوری از تونس تا این‌جا اومدین؟ حیاه گفت: برادران داعشی برای ما توی لیبی ویزای کار جور کردند و ما اول رفتیم لیبی، چند روزی اون‌جا منتظر موندیم و بعدش با هواپیما اومدیم ترکیه. الآن هم که خونهٔ ام‌بلالیم. الان چند روزی می‌شه که این‌جا منتظریم، بهمون گفتن یه نفر قراره از مصر بیاد و راهنما بشه و ما رو ببره سوریه. دخترها دور میز غذاخوری نشستند. میز پر از خوراکی‌های خوشمزهٔ ترکیه‌ای بود. ام‌بلال تا می‌توانست کاری کرد به دخترها خوش بگذرد و به آن‌ها گفت پسرش هم یکی از مردان داعش است و قرار است بیاید و آن‌ها را به انطاکیه ببرد. بعد از غذا، ام‌بلال بهشان گفت به اتاق‌ها بروند و استراحت کنند و تا زمان رفتن همان‌جا بمانند. دخترها هم گوش کردند، رفتند و خوابیدند تا برای سفری طولانی و سخت آماده شوند. دم غروب، بلال آمد تا دخترها را ببرد. بلال قبل از خروج از خانه، بهشان گفت: اگه کسی ازتون پرسید این‌جا چه‌کار می‌کنید، فقط بگید گردشگرید و من‌هم راهنماتون‌ام. دولت ترکیه این روزها خیلی سخت‌گیر شده، ازتون می‌خوام خون‌سرد باشید، خیالتون راحت، من کارت راهنمای گردشگری دارم و می‌خوام شما رو به انطاکیه ببرم. ☘️ فروشگاه کتاب حماسه ✅ @Store_hamaseh_book