🏴زندگی نامه حضرت ام البنین(س)
▪️ سیزدهم جمادی الثانی، یادآور روزی غم انگیز بود؛ روزی که در آن مادری فداکار و بانویی با عظمت از تبار دلاوران، به سوی معبود پر کشید. ام البنین، مادر پسرانِ علی علیه السلام ، بعد از عمری تلاش، شکیبایی و استقامتْ با اهدای چهار فرزند رشید به پیشگاه مولایش، حسین بن علی (ع) ، با دلی مالامال از محبت و عشق، راهی دیار دوست شد و در بقیع، در جوار دیگر فرزند زهرا سلام الله علیها برای همیشه رحل اقامت افکند.
▪️نام و مشخصات
نامش فاطمه و کنیه اش امُّ البنین (مادر پسران) است. پدرش حِزام، و مادرش ثمامه یا لیلاست. همسرش علی بن ابیطالب (ع) و فرزندانش عباس (ع) ، عبداللّه، جعفر و عثمان هستند که هر چهار نفرْ در سرزمین کربلا و در رکاب امام حسین علیه السلام به شهادت رسیدند.
♦️ولادت ام البنین (س)
برخی از تاریخ نگارانْ زمان ولادت ایشان را در حدود پنج سال پس از هجرت تخمین میزنند.
تاریخ گواهی میدهد که پدران و داییان حضرت ام البنین از دلیران عربِ پیش از اسلام بوده و از آنها به هنگام نبرد، دلیرْ مردی های فراوانی نقل شده است که در عین شجاعتْ بزرگ و پیشوای قوم خود نیز بوده اند، آنچنان که حاکمان زمانْ در برابرشان سرتسلیم فرود می آورند. اینان همانان هستند که عقیل ـ نسبْ شناس بزرگ عرب و برادر علی (ع) ـ به امیرالمؤمنین (ع) گفت: در میان عرب از پدرانش شجاعتر و قهرمانتر یافت نمیشود.
♦️انتخاب ام البنین (س) برای همسری علی علیه السلام
بعد از شهادت فاطمه زهرا علیهاالسلام ، علی بن ابیطالب علیه السلام برادرش عقیل را ـ که آشنا به علم نسب شناسی عرب بود ـ فرا خواند و از او خواست که برایش همسری از تبار دلاوران برگزیند تا پسر دلیری برای مولا به ارمغان آورد.
عقیل، فاطمه کلابیه را برای حضرت برگزید که قبیله و خاندانش، بنی کِلاب، در شجاعت بیمانند بودند، و حضرت علی علیه السلام نیز این انتخاب را پسندید.
♦️خواستگاری از ام البنین علیهاالسلام
بعد از این که عقیل شجره نامه های اَعراب را بررسی و ام البنین را انتخاب کرد، حضرت علی علیه السلام ، او را نزد پدر ام البنین فرستاد. پدرخشنود از این وصلت مبارک، نزد دختر خود شتافت و موضوع را در میان گذاشت. ام البنین نیز با سربلندی و افتخارْ پاسخ مثبت داد و پیوندی همیشگی بین وی و مولای متقیان علی بن ابیطالب علیه السلام برقرار شد.
♦️اولین روز زندگی مشترک
روز اولی که ام البنین علیهاالسلام پا در خانه علی علیه السلام گذاشت، حسن و حسین علیهماالسلام مریض بوده و در بستر افتاده بودند. عروس تازه ابوطالب، به محض آنکه وارد خانه شد، خود را به بالین آن دو عزیز عالم وجود رسانید و همچون مادری مهربان به دلجویی و پرستاری آنان پرداخت.
♦️تغییر نام
فاطمه کلابیه، بعد از گذشت مدتی از زندگی مشترک با علی علیه السلام ، به امیرالمؤمنین پیشنهاد کرد که به جای «فاطمه»، که اسم قبلی و اصلی وی بوده، او را ام البنین صدا زند تا فرزندان حضرت زهرا علیهاالسلام از ذکر نام اصلی او توسط پدرشان، به یاد مادر خویش، فاطمه زهرا علیهاالسلام نیفتند و در نتیجه، خاطرات گذشته، در ذهن آنها تداعی نگردد و رنج بی مادری آنها را آزار ندهد.
🌹محبت بی دریغ ام البنین علیها السلام به فرزندان زهرا علیهاالسلام
♦️ام البنین بر آن بود که، در زندگی جای خالی حضرت زهرا علیهاالسلام را برای فرزندان ایشان پر کند؛ مادری که در اوج شکوفایی پژمرده شد و آتش به جان فرزندان خردسال زد: فرزندان فاطمه زهرا علیهاالسلام در وجود این بانوی پارسا، مادر خود را میدیدند و رنج فقدانِ مادر را کمتر احساس میکردند.
♦️ام البنین علیهاالسلام ، فرزندان دختر گرامی رسول خدا صلی الله علیه وآله را بر فرزندان خود مقدّم میداشت و بخش عمده محبت و علاقه خود را متوجه آنان میکرد و آن را فریضه ای دینی میشمرد؛ زیرا خداوند متعال در کتاب خود، همگان را به محبت آنان دستور داده است.
♦️فرزندان ام البنین علیهاالسلام
ثمره زندگی مشترک ام البنین علیهاالسلام با حضرت علی علیه السلام ، چهار پسر بود که به دلیل داشتن همین پسران، او را ام البنین، یعنی مادر پسران میخواندند. نام فرزندان ایشان به ترتیب عبارتند از: قمربنی هاشم حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام ، عبداللّه، جعفر و عثمان.
فرزندان ام البنین همگی در کربلا به شهادت رسیدند و نسل ایشان از طریق عُبیداللّه فرزند حضرت ابوالفضل علیه السلام ادامه یافت.
🌹مادر چهار شهید
با شهادت چهار فرزند ام البنین علیها السلام در کربلا، این بانوی شکیبا، به افتخار مادر شهیدان بودن نائل آمد و درکنار همسر شهید بودن، افتخاری دیگر بر صفحه افتخاراتش افزوده شد.
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
12.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 خدا به نماز ما نیاز داره؟⁉️
🎙استاد قرائتی
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
5.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 محسن هاشمی که سندی رو نکرد، بقیه مدعیان هم چیزی در چنته ندارند، اما این فیلم، سندی است روشن برای پاسخ به ادعای کذب محسن هاشمی رفسنجانی که گفت: آيت الله مصباح اعتقادی به رای مردم نداشت.
👇👇👇👇👇
باید تلاش کرد مسلمان آگاه تربیت کرد👌چقدر زیبا در دو دقیقه، حقیقت را بیان میکند. چقدر، دشمن ایشان را تخریب نمود. خداوند همه ما را عاقبت بخیر نماید🤲🌹
هدایت شده از همراه شما (( احکام ومعارف))
5.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 محسن هاشمی که سندی رو نکرد، بقیه مدعیان هم چیزی در چنته ندارند، اما این فیلم، سندی است روشن برای پاسخ به ادعای کذب محسن هاشمی رفسنجانی که گفت: آيت الله مصباح اعتقادی به رای مردم نداشت.
👇👇👇👇👇
باید تلاش کرد مسلمان آگاه تربیت کرد👌چقدر زیبا در دو دقیقه، حقیقت را بیان میکند. چقدر، دشمن ایشان را تخریب نمود. خداوند همه ما را عاقبت بخیر نماید🤲🌹
🌸مراقبات ماه رجب 👇👇
شرافت رجب
این ماه ماه بسیار شریفی است به این جهت که:
١ - از ماههای حرام می باشد.
٢ - از اوقات دعا می باشد و حتی در زمان جاهلیت به این مطلب مشهور بوده و مردم آن زمان منتظر این ماه بوده تا در آن دعا کنند.
٣ - این ماه، ماه امیر المؤمنین، علیه السّلام می باشد، همانطور که در بعضی از روایات آمده است چنانچه شعبان، ماه رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم و رمضان ماه خدای متعال می باشد.
٤ - شب اول آن یکی از چهار شبی است که تأکید به زنده نگهداشتن آن به عبادت شده است.
٥ - درباره روز نیمه آن آمده است که محبوبترین روزها نزد خداوند بوده و زمان انجام عمل «استفتاح» است که بطور مفصل خواهد آمد.
٦ - روز بیست و هفتم این ماه، مبعث پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم می باشد.
روزی که زمان ظهور رحمت خداوند است. چیزی که از اول خلقت تا کنون مانند آن دیده نشده است.
این گوشه ای از فضایل این ماه بود و ما توان فهم تمام فضایل این ماه شریف را نداریم.
شب اول ماه
شب اول این ماه یکی از چهار شبی است که شب زنده داری در آن تأکید شده است. و یکی از مراقبتها این است که در هنگام دیدن ماه در شب اول دعایی که روایت شده است را بخواند. و سزاوار است موقعی که در این دعا، به دعای آمادگی برای آمادگی در شعبان و رمضان می رسد آن را با توجه بخواند و در اوقات دعایش نیز آن را زیاد بخواند تا با این دعا آمادگی کاملی برای ورود به این دو ماه پیدا کند. و مستحب است بعد از نماز عشا دعاهای روایت شده در اقبال را بخواند.
در کتاب اقبال نمازهایی برای این شب نقل شده که من آسان ترین آنها را برای افراد ضعیفی مانند خود می گویم. در آن کتاب از پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم روایت شده است که فرمودند: کسی که بعد از بجا آوردن نماز مغرب شب اول رجب، بیست رکعت نماز بجا آورده که در هر رکعتی سوره «فاتحه» و «اخلاص» را یک مرتبه خوانده و برای هر دو رکعتی یک سلام بدهد - در اینجا رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: آیا ثواب این نماز را می دانید؟ اصحاب عرض کردند: خدا و رسولش داناترند.
پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمودند: روح الامین این نماز را به من یاد دادند. و آستین های خود را بالا زدند - خود و خانواده و مال و فرزندانش محفوظ مانده و از عذاب قبر پناه داده می شود و از صراط، بدون حساب، مانند برق می گذرد.
نماز آسانتری نیز در این کتاب از پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم روایت شده است:
پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: کسی که دو رکعت نماز در شب اول ماه رجب بعد از نماز عشا بخواند و در رکعت اول آن سوره «فاتحه» و «الم نشرح» را یک بار و«قل هو اللّه احد»را سه بار و در رکعت دوم سوره «فاتحه» و «الم نشرح» و«قل هو اللّه احد»و «معوذتین» را هر کدام یک بار بخواند سپس تشهد خوانده و سلام دهد و بعد از آن سی بار«لا اله إلا اللّه»گفته و سپس سی بار بر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم صلوات فرستد، گناهان گذشته او آمرزیده شده و او را مانند روزی که از مادر متولد شده از گناهان بیرون می برد.
نمازی در تمام شبهای این ماه وارد شده که در کتاب اقبال و از کتاب «التحفه» حلوانی روایت شده است: رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمودند:
«هر کس در رجب شصت رکعت نماز بجا آورد، در هر شبی از این ماه دو رکعت که در هر رکعت آن سوره فاتحه را یک بار وقل یا أیها الکافرون را سه بار وقل هو اللّه احدرا یک بار بخواند و هنگامی که سلام نماز را داد، دستهای خود را بلند کرده و بگوید:لا إلهَ الا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیْکَ لَهُ له الْمُلْکُ وَ لَهُ الْحَمْدُ یُحْیی وَ یُمیتُ وَ هُوَ حَیُّ لا یَمُوتُ بِیَدِهِ الْخَیْرُ وَ هُوَ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیْرٌ وَ إِلَیْهِ الْمَصِیْرُ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ الا بِاللَّهِ العَلِیِّ العَظِیْمِ اللّهُمَ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ النَبیِّ الأُمِّی
و دستهای خود را بصورت بکشد، خداوند متعال دعای او را مستجاب و ثواب شصت حج و شصت عمره به او می دهد.»
باقیمانده شب را تا فرا رسیدن وقت نماز شب مشغول به ذکر یا فکر یا مناجات به تناسب حال خود می شود آنگاه نماز شب را بجا آورده و بعد از هشت رکعت نماز شب سجده نموده و در سجده خود آنچه از امام ابی الحسن اول علیه السّلام در اقبال روایت شده است را بخواند. و بعد از نماز وتر دو دعایی را که در کتاب اقبال روایت شده است بخواند و بندهای دعای دوم را با توجه و حضور قلب بخواند تا بهره او از دعا تلفظ تنها به الفاظ نبوده و عبادت او مثل عبادت چهارپایان نباشد. و سعی کند که در دعای خود راستگو بوده و به خدای متعال در مجلس حضور او و در دعایش دروغ نگوید: زیرا این کار برای کسی که دعا می کند خطر بزرگی است. و اگر حال او مطالبی را که به خدایش می گوید، تصدیق نمی کند، باید در گفتار خود بعضی از معانی مجازی را قصد کند. و اگر این کار را نیز نمی تواند انجام دهد، الفاظ را بگونه ای تغییر دهد که دروغ صریح و ادعای باطلی در آن نباشد. زیرا کسی که معنی محبت خدا را نمی داند، چگونه می تواند در این دعا ادعای انس با او را داشته باشد. و کسی که معنی نزدیک گرداندن را نمی داند، چگونه می گوید: «مرا از ورطه گناهان خارج و به بلندای نزدیکی برسان» و همینطور باقی عبارات. و مهم این است که مواظب قلبش باشد که زنده با ذکر خدا و با حضور در مقابل او به مراسم بندگی که موجب رضایت اوست مشغول باشد. زیرا مقصود از زنده داشتن شبها زنده نمودن قلب در آن است و زنده بودن قلب نیز فقط با ذکر و فکر است و قلب غافل مانند مرده است. و کسی که مشغول به مکروهاتی که مورد رضایت خدا نیست، باشد، پایینتر از مرده است. و کسی که مشغول به محرمات الهی در این شبها باشد، بدتر از کسی است که در غیر این شبها مرتکب حرام می شود. و شاید همین کار باعث شود که انسان عاقبت به خیر نشود.
انسان باید تلاش کند که -
در حالی که خیال می کند شب زنده داری کرده و رستگار شده - از دسته سومی که گفتیم نباشد. زیرا در این صورت از کسانی خواهد بود که خداوند متعال درباره آنها فرموده: «از لحاظ عمل زیانکارترین (بدکارترین) افراد هستند ولی خیال می کنند کارهایشان خوب است.»«» و فکر می کنم از گناهان پنهانی خالی نباشی، مثل تأخیر توبه از بعضی گناهان زیرا مشهور این است که سرعت در توبه واجب فوری است و ترک واجب نیز حرام است مانند تزکیه نفس از بعضی از اخلاق که واجب عینی است و ترک آن و مشغول شدن به عبادات مستحبی حرام است. و همینطور گناهان دیگری که مانند این دو گناه مخفی و پنهان هستند. و خلاصه این که سالک باید قبل از فرا رسیدن این شبها و اوقات شریف مواظب خود بوده و بیش از سایر وقتها حال خود را بررسی کند و بکوشد که گناهی در او نباشد تا در تجارت با پروردگار ضرر و زیانی ندیده، نور عبادت کنندگان را از دست نداده و مانند بنده ای نباشد که سلطان او را به مجلسش برای هدیه دادن و بزرگداشت او، بلکه برای مأنوس نمودن و مناجات و حالهای عالی بهمراه اولیای بزرگوار خداوند، دعوت نموده و او در این مجلس حاضر شده و در حضور سلطان به مخالفت او بپردازد و در خانه رحمان و آشکارا به عبادت شیطان بپردازد و با این اعمال سزاوار خواری بزرگی شده و به جای بدست آوردن بزرگداشت خدا، ذلت و خواری بدست آورد.
بهر صورت بحکم عقل واجب است در این شب و امثال آن، از هر چیز ممکن در بدست آوردن رضایت خداوند و سلامتی حالها و عملها از آفت ها، کمک گرفت و با تمام توان باید به این مهم پرداخته تا عمل او خالص و خودش نیز مخلص برای خداوند متعال باشد. و در این صورت است که عمل کم نیز کافی است زیرا پاداش عمل خالص از بنده مخلص بدون حساب است، و بنده ای که نیت درستی داشته باشد، در معامله با مولای خود فقط با خلوص صادق راضی می شود، و تمام سعی خود را در این جهت بکار انداخته و این مطلب برای او از هر چیزی مهمتر است. زیرا این مطلب با آرزو بدست نیامده، و تنها با علاقه به آن، نمی رسند. و کسی که تفاوت این حالتها را نبیند در ازدیاد عبادتهای ظاهری خیلی تلاش می کند، در حالی که در باطن و قلب خود مخالف پروردگار و دارای حالتهای پست و اخلاق فاسدی از قبیل ترک واجب و انجام حرام بوده و عمل خود را با ریا و کسب شهرت و نفاق و عجب و نادانی و مخالفت با خدا انجام می دهد.
همچنین باید سعی او بر لطیف کردن عمل بیش از ازدیاد عمل بوده و دعا و مناجاتی را انتخاب کند که عبادتهای آن مشتمل بر تملق و خضوع و اعتراف بیشتر به حق منت خداوند در مشرف کردن بندگان به تکلیف باشد، حرکات و حالات او بگونه ای باشد که دل را نرم کرده و باعث تواضع و زهد بیشتری گردد، مثل پوشیدن لباسهای مویین، روی خاک و خاکستر نشستن، گذاشتن خاک بر سر و با طناب و زنجیر دستهای خود را به گردن بستن و مانند انسان بی خبر و مست بودن که گاهی نشسته، گاهی ایستاده، گاهی سجده نموده، و گاهی راه رفته و گاهی سر را بر دیوار و گاهی چانه ها را بر خاک می گذارد. در قدیم، اهل سلوک زنجیر در گردن کرده وارد قبرهای خود شده و دستور می دادند آنها را با زنجیر بسته و بسوی آتش برند و نیز قسمتی از لباس را که روی دوش بود، پاره و طناب یا زنجیر در آن وارد کرده و آن را به ستون بیت المقدس می بستند. این اعمال از حالتهای قلب و شناخت ذلت نفس و عظمت خدا سرچشمه می گیرد، گرچه خود این عملها نیز باعث بهتر شدن و برتری حال قلب می گردد. و چنین نیست که این کارها فقط برای آنان میسر باشد بلکه کسانی هم که این صفات را ندارند با تمرین این عملها می توانند به آن حالت قلبی برسند.
باید در تمام این ماه و ماه شعبان و رمضان و تمام عمر، اهمیت زیادی به دعا جهت توفیق اخلاص داده، و توجه به خدای متعال با نامهای او مانند کریم العفو و مبدل السیئات بالحسنات و توسل به او بوسیله محمد و آل او صلّی اللّه علیه و آله و سلّم، را زیاد کند. زیرا روی ما لیاقت توجه به حضرت قدس خدا را نداشته و برای جبران این نقص باید به اولیای آبرومند او متوسل شد. و آنگاه شب خود را با توسل به نگهبانان آن که از معصومین علیهم السّلام می باشند، برای اصلاح حال و اعمال خدائیش به پایان برساند.
ندای ملک داعی و جواب آن
یکی از مراقبتهای مهم در این ماه به یاد داشتن حدیث «ملک داعی» می باشد که از پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم روایت شده است. پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود:
«خدای متعال در آسمان هفتم فرشته ای را قرار داده است که «داعی» گفته می شود. هنگامی که ماه رجب آمد، این فرشته در هر شب این ماه تا صبح می گوید: خوشا بحال تسبیح کنندگان خدا، خوشا بحال فرمانبرداران خدا. خدای متعال می فرماید: همنشین کسی هستم که با من همنشینی کند، فرمانبردار کسی هستم که فرمانبردارم باشد و بخشنده خواهان بخشایش هستم. ماه ماه من بنده بنده من و رحمت رحمت من است. هر کسی در این ماه من را بخواند او را اجابت می کنم و هر کس از من بخواهد به او می دهم و هر کس از من هدایت بخواهد او را هدایت می کنم. این ماه را رشته ای بین خود و بندگانم قرار دادم که هر کس آن را بگیرد به من می رسد».
افسوس از کوتاهی ما در طاعت خدا کجایند شکرگزاران کجایند تلاشگران آیا عاقلان توان فهم حق این ندای آسمانی را دارند چرا جوابی نمی شنوم کجایند عارفانی که می دانند کسی توان شکر این نعمت را ندارد کجایند کسانی که اقرار به کوتاهی و عجز دارند که در جواب این منادی آسمانی بگویند: اجابت کرده و یاریت می کنیم درود و سلام بر تو ای منادی خدای زیبا و جلیل، شاه شاهان، مهربانترین مهربانان، خدای بردبار و کریم، رفیق دلسوز، صاحب عفو بزرگ، تبدیل کننده بدیهای انسان به خوبیها اینان بندگانی گناهکار و طغیانگر، پست و اسیر شهوتها و غفلتها می باشند ای فرستاده بزرگ خدا مردگان بظاهر زنده را صدا می کنی کسانی که قلبهایشان مرده و عقلهایشان جدا و روحهایشان فاسده شده چرا مردگان را صدا می زنی کسانی که صدای تو سودی به آنان نمی رساند مگر اینکه با ندای تو قلبها زنده شده، عقلها بازگشته و روحها بیدار شود و درباره ارزش و بهای گران این ندای آسمانی و بزرگی پروردگار و پستی نفس و سختی آزمایش و بدی حال خود بیندیشند. آنان شایسته راندن و دور نمودن و لعنت و عذاب هستند، ولی وسعت رحمت پروردگار باعث این دعوت بزرگ شده است، آن هم با این زبان و بیان لطیفی که بالاتر از تصور انسان و خواسته و آرزوی اوست. اکنون با واسطه قرار دادن این ندای آسمانی و لطف بزرگ از خدا می خواهیم ما را موفق به اجابت این دعوت و کرامت بزرگ بدارد.
ای وعده دهنده سعادت با خوش آمد گویی و کمال میل و جانفشانی ندای تو را اجابت می کنیم زیرا ما را به تسبیح کردن مالک کریم خود توجه دادی و ما را ترغیب به اطاعت از مولای مهربان خود کردی و ما را به کرامت پروردگار رساندی. ای منادی زبان حال افراد پست پاسخت می دهند که ما را بهره مند ساخته و بزرگ داشتی و دعوت به بزرگترین سعادتها نمودی. پستی و فساد و کوچکی ما کجا و تسبیح و تمجید خدایمان کجا خاک کجا و خدای خدایان کجا آلوده به پلیدیها کجا و مجلس پاکان کجا و اسیر در زنجیر کجا و منزل آزادگان کجا؟ ولی لطف پروردگار باعث شده تا به ما اجازه تسبیح خود را بدهد. و حکمت او ما را مشرّف به این تکلیف کرده است. چه رسوایی بزرگی اگر بعد از این بخشش بزرگ در تسبیح او کوتاهی و در فرمانبرداری او سستی کنیم چه آقای کریمی و چه بنده های پستی، چه خدای بردبار و چه بندگان کم عقلی با گوش دل شنیدیم آنچه را از پروردگار به ما رساندی که «من همنشین کسی هستم که با من همنشینی کند» در حالی که بزرگی این ابلاغ هر زبانی را در عالم امکان و در تکلیف جواب آن، لال کرده و عاقلان از زیبایی این کرامت متحیر شدند. اگر هر کدام از مشرف شدگان به این خطاب دارای بدن تمام جهانیان و روحهای تمام صاحبان روح بودند و تمام آن را در جواب و برای بزرگداشت این خطاب فدا می کردند، چیزی از حقوق آن را ادا نکرده و شکر حتی جزیی از آن را نمی توانستند بجا آورند. پس چرا انسان بیکاره پست از اجابت این دعوت غفلت می کند و در استفاده از این منزلت و مقام بزرگ کوتاهی می کند و به این هم بسنده ننموده و بجای تمجید و تسبیح خدا، کسی را تمجید می کند که تمجیدش مستوجب آتش بوده، و به جای همراهی با فرشته های نزدیک خدا و پیامبران، در مجلسی که پروردگار جهانیان حضور دارد، به قرین شدن با جن ها و شیطان ها در میان طبقات جهنم راضی می شود.
عجیب تر از این دیده ای دیده ای که خالق مخلوق را برای همنشین خود بخواند ولی مخلوق اجابت نکند و در حالی که آقا مناجات بنده و انس او را دوست دارد، بنده از قبول عنایت او خودداری کند پس با تأسف و اعتراف به غفلتهای خود و با ناچاری جواب می گوییم: بله، ای پروردگار و آقا و ای مالک و مولا اگر توفیق تو نصیب ما شده و در این دعوت عنایت تو شامل حال ما شود و با این دعوت ما را به کرامت برسانی - چنانچه از کرم تو جز این انتظار نمی رود و از کمال بخشش تو جز این انتظاری نیست - چه سعادت بزرگی که در این صورت به بالاتر از آرزوی خود می رسیم. ولی وای بر ما اگر جز این باشد در این ح
الت چه کنیم با این تیره روزی و مجازات دوری از رحمت حق پس می گوییم: و هیچ خدایی جز تو نیست. تو را تسبیح و تمجید می کنیم.
ماییم ستمگران. خدایا به خود ستم کردیم و اگر ما را نبخشی و به ما رحم نکنی از زیانکاران خواهیم بود. بلکه بناچاری بیشتر جسارت کرده، ذلت و پستی خود را آشکار نموده، با قسمهای بزرگی نیز آن را تأکید کرده و عرض می کنیم: قسم به عزت و جلالت ای پروردگار ما حتما از دستورات تو سرپیچی، خود را هلاک کرده و بر تو می شوریم و فاسد می شویم، اگر با توفیق خود ما را نگهداری نکنی و با عنایت خود بر ما خوبی نکنی. زیرا توان و نیرویی نیست مگر با یاری تو.
پس از این با توفیق تو بیشتر گفته و با یاری تو در خواستن خود پافشاری می کنیم و به جناب قدس تو که نه، بلکه به حضرت رحمت و لطفت بخاطر جلب عطوفت آقای خود و نازل شدن رحمت پروردگار خود عرضه می داریم: ای کریمترین کریمان و ای بخشنده ترین بخشندگان ای کسی که خود را لطف نامیده است این منادی ما را در این ماه بزرگ به کرم تو دعوت و به لطف و رحمتت اشاره و بزرگواری و بزرگداشت تو را برای ما گفت (ماه ماه من است و بنده بنده من و رحمت رحمت من) بنابراین با این دعوت ما میهمانان دعوت شده تو و درماندگان درگاهت گردیدیم.
و تو کسی هستی که دوست نداری میهماندار از میهمان خود پذیرایی نکند، گرچه میهمان بر اثر عدم پذیرایی از بین نرود و میهماندار از کسانی باشد که پذیرائی دارایی او را کم کند. و اگر از ما پذیرایی نکنی، در پناه تو گرسنه مانده و از بین می رویم در حالی که پذیرایی و احسان دارائیت را بیشتر می کند. ای کسی که نیکوکاری چیزی از او کم نکرده و محروم نمودن چیزی به او اضافه نمی کند ما را بخاطر بدیمان مجازات مکن. کسی هستی که بهای بیشتری به من دادی و به کسانی که مهمان نبوده ولی مضطر باشند، وعده اجابت دادی و در کتابت وعده بر طرف کردن گرفتاری آنان را دادی و اکنون ای پروردگار ما محتاج بخشایش تو و نجات از مجازات دردناکت می باشیم و هیچ نیاز و اضطراری بالاتر از این اضطرار نیست. پس کجاست اجابت و بر طرف کردن گرفتاری ای بخشاینده دست ما را بگیر و از ورطه هلاکت شدگان و سقوط زیانکاران نجات ده. و چنانچه ماه، ماه تو، بنده، بنده تو و رحمت رحمت تو است، دست زدن و گرفتن طناب نجات تو نیز تنها با توفیقی از جانب تو میسر است. زیرا تمام خیرها از تو بوده و در غیر تو یافت نمی شود. از کجا به خیر برسیم در حالی که خیری یافت نمی شود مگر از ناحیه تو و چگونه نجات پیدا کنیم در حالی که کسی نمی تواند نجات یابد مگر با کمک تو.
ای کریم اگر عدل تو ما را اجابت نموده ولی ترازوی حکمتت ما را رد کند و بگوید: فضل و بخشش بر شما خلاف حکمت و موفق نمودن شما خلاف عدالت در قضاوت است زیرا سزاوار فضل و بخشش نبوده و خوبی به شما کار درستی نیست بخاطر این که گناهان روی شما را سیاه و غفلت از یاد من قلوب شما را تیره و دوستی دنیا نفس و عقل شما را مریض کرده و رحمت من گرچه شامل هر چیزی هست ولی مگر سخنم را در کتابم نشنیدید که: رحمتم را برای متقین قرار می دهم. (1) و من گرچه ارحم الراحمین و بخشنده مهربانی هستم ولی مجازاتم نیز سخت و شدید است و اگر حکمتم در میان آفریدگانم نبود که اهل عدل و فضل را از دیگران جدا نمایم در کجا زیبایی و بزرگی من به روشنی آشکار می شد، ما نیز در جواب قضاوت حکمتت با آموزش و یاری تو می گوییم: شکی نیست که سزاوار فضل و بخشایش تو نیستم اما ای کریم اگر سزاوار فضل بودن شرط بهره مندی از فضل تو بود هیچگاه فضل تو در جهان آشکار نمی شد. زیرا غیر تو بجز از جانب تو نه خیری دارد و نه سزاوار چیزی است سزاواری فضل تو نیز فضلی است از جانب تو و امکان ندارد فضل از سزاوار فضل بودن بوجود آید. و در مورد سیاهی چهره و تیرگی قلبهایمان نیز به همین صورت جواب می دهیم زیرا تمامی نورها در تو و از جانب تو است.
بنابراین اگر ما را نورانی نکنی چگونه نورانی شویم و اگر ذرّه ای از نور و روشنی خود را به ما عنایت فرمایی و ما را با دادن ذره ای از زندگی خود، بزرگ بداری ما را زندگی و شفا داده و کامل و نورانی خواهی نمود. و آیه قرآن (رحمت خود را برای متقین قرار می دهم)«» نیز با امیدواری و آرزوها و دعای ما منافاتی ندارد. زیرا ما نیز توقع داریم از فضل خود به ما تقوی عنایت فرمایی. چنانچه به متقین عطا فرمودی و سپس رحمتت را نصیب ما سازی. وانگهی این فرمایش تو فقط تصریح می کند که رحمت خود را برای افراد با تقوا قرار داده ای و نفرموده ای که غیر آنها را از رحمت خود بهره مند نمی سازی. و در جواب این که اگر اهل فضل و عدل را از دیگران جدا نکنم، زیبایی و بزرگیم در کجا بروشنی جلوه می کنند، می گوییم برای آشکار شدن بزرگی، عدل و مجازات تو کافی است ستیزه گران و کسانی را که از روی تکبر تو را عبادت نمی کنند، مجازات نمایی و با عدلت با آنان رفتار نمایی تا بزرگی و عدل تو بخوبی آشکار شود، و غیر از من ا
فرادی داری که آنان را مجازات نمایی ولی من کسی را بجز تو ندارم که به من رحم کند. اقرار کنندگان به آنچه می خواهی و گدایان و دعا کنندگان و امیدواران و اهل ترس و حیای از تو کجا و آشکار شدن بزرگیت کجا؟ بخصوص که، اگر چه گناهکاریم ولی به اولیا و دوستان فرمانبردارت متوسل می شویم و رویمان گرچه سیاه است ولی با روی پاک دوستان پاکت که نزد تو درخشان است به تو توجه می کنیم و دلهای ما گرچه تاریک است ولی از نور بندگان عارف به تو، روشنی می گیریم. و اگر دوستی دنیا دلهای ما را مریض و عقلهای ما را نابود کرده، ولی محبت اولیای تو آن را زنده کرده و اگر فضل تو در بندگان چنگ زننده به دستگیره فضل و دامن کرمت آشکار می شود، چه اشکالی دارد که فضل آنان نیز در اهل ولایت آنان که به دستگیره محبت آنان چنگ زده اند، ظاهر شود.
و اگر عدل تو در مورد ثبوت ولایت آنان، با ما بحث کند، گرچه معلوم نیست ولایت آنان در ما باشد، ولی شکی نیست که دشمنان تو و دشمنان آنها فقط بخاطر ولایت آنان با ما دشمنی می کنند. و مدت زیادی بخاطر اولیای تو ما را آزار دادند. و همین مقدار کافی است که به دامن عفو و دستگیره فضل و کرمت و رشته اولیایت چنگ زنیم.
بنابراین بخاطر فضل و کرمت و بخاطر مقام اولیایت، محمد و آل او، صلواتی بی پایان بر آنان فرست، صلواتی که با آن گناهان ما را آمرزیده عیبهای ما را اصلاح و عقل و نور ما را با آن کامل کنی و خود و آنان را به ما بشناسانی و ما را به خودت و آنان نزدیک نمایی و مقام ما را در همنشینی با آنان نزد خود بالا ببری، و با این صلوات از ما خوشنود شده آنچنانکه هیچگاه از ما خشمگین نشوی تا در حالی که از تو راضی بوده و تو نیز از ما راضی باشی بر تو وارد شویم، و ما را به آل محمد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ملحق نمایی همراه با شیعیان نزدیک و اولیای گذشته آنان در جایگاه راستی نزد پادشاه توانا - که در آنجا از نعمتها بهره مندند -«» و بر محمد و آل پاک او صلوات فرست که هر چه خدا خواهد، همان است و قدرتی جز او نیست».
از دیگر مراقبتها در این ماه این است که سالک معنی ماه حرام را بداند تا مواظب تمام کارها و حالتها و حتی اموری که وارد قلبش می شود باشد. و بداند که سه ماه رجب، شعبان و رمضان ماه عبادت است. بنابراین سزاوار است طالبان علم در آن ماهها عبادت را مقدم بر تحصیل علم نمایند، گرچه تحصیل علم نیز از برترین عبادتهاست.