#همراه_شهدا
زلزله همه چیز مردم ورزقان را
خراب کرده بود! محمد، محل کار بود و
داشت وضعیت زلزلهزدهها را از تلویزیون میدید
که ناگهان از پشت میزش بلند شد
و به دوستش گفت: باید بریم تبریز
- چرا حاجی؟!
+ چرا داره؟
- ولی حاجی از بالا دستوری نیومده
+ دستور؟ تو این وضعیت منتظر دستوری؟!
- ولی اگه بریم فعلا حق ماموریت را نمیدند
+ مردم بیچاره در این شرایط هستند و
تو دنبال حق ماموریتی؟!
دوستش تا این را شنید از شرمندگی سرش را پایین انداخت
آقا محمد آمد خانه و وسایلش را
جمع کرد و رفت منطقه؛
همسرش دیگر عادت کرده بود
محمد هیچوقت در کار خودش محدود نمیشد...
🌱شهیدمحمدبلباسی🕊
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
🍀امام خامنه ای:
در زمان ما، یک نفر پیدا شد که گفت
«اگر من تنها بمانم و همهی دنیا در مقابل من باشند، از راهم برنمیگردم.»
آن شخص، امام ما بود که عمل کرد
و راست گفت
«صدقوا ما عاهدوا اللَّه علیه»
لقلقهی زبان را که - خوب همه داریم.
دیدید، یک انسان حسینی و عاشورایی چه کرد؟
خوب؛ اگر همهی ما عاشورایی باشیم، حرکت دنیا به سمت صلاح، سریع، و زمینهی ظهور ولی مطلقِ حق، فراهم می شود.
☘☘☘
رهبر معظم انقلاب: #شهید_حاج_عماد هم خودش را به قدر یک جوان ایرانی فرزند امام و نزدیک به امام میدانست؛ چرا؟ چون امام به او روح داده بود؛ امام او را زنده کرده بود.
🌹سالگرد شهادت عماد مغنیه
#همراه_شهدا
☘🌿☘🌿
📌نماینده رهبر در سپاه قدس:
حاج قاسم می گفت بشار اسد خصوصیتی دارد که بیشتر سران کشورهای عربی ندارند،
1⃣ یکی شهوت ران نیست
2⃣ دیگر اینکه دزد نیست
در جلسات همیشه صحبت از ایستادگی و شجاعت بشار بود،
روزهایی که دمشق تقریبا در آستانه سقوط بود و کاخ بشار در محاصره قرار گرفته بود بشار محکم توی میدان ایستاد
حاج قاسم حتی اوایل به او گفته بود اگر خودت می خواهی بمانی همسر و بچه ات را به بیرون دمشق ببریم،
گفته بود هم من می مانم ، هم زن و بچه ام.
📚حاج قاسمی که من می شناسم ص ۷۸
عکس:
حضور بشار اسد در بیمارستان دانشگاه حلب و سرکشی و تفقد از مجروحان زلزله اخیر در حلب و بازدید از زلزلهزدگان
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
👈👈سلامم را به امام صادقت برسان و بگو اوضاع معنویم خرابه چه کنم؟
ابو بصیر می گوید:
همسایه ام چند کنیز آوازه خوان و گروهی مطرب داشت، به طور دایم مجلس لهو و لعب و مشروب خواری او و دوستانش برپا بود.
من که تربیت شده ی فرهنگ اهل بیت علیهم السلام بودم از این وضع نگرانی سختی داشتم، روحیه ام آزرده بود، در رنج فراوانی بسر می بردم،
بارها با زبانی نرم با همسایه سخن گفتم، گوش نداد، به اصرار زیادی برخاستم توجه نکرد، ولی از امر به معروف و نهی از منکر غفلت نکردم
تا روزی به من گفت:
من مردی مبتلا به هوا و شیطانم، تو اگر وضع مرا برای امام بزرگوارت حضرت صادق علیه السلام تعریف کنی شاید با توجه حضرت صادق علیه السلام و دم عیسوی آن امام بزرگوار، از این آلودگی فساد و از این شرّ و بدبختی نجات پیدا کنم.
ابو بصیر می گوید:
سخنش را پذیرفتم، حرفش را قبول کردم، پس از مدتی در مدینه خدمت حضرت صادق علیه السلام رسیدم و اوضاع همسایه ام را برای حضرت توضیح دادم و نگرانی سخت خود را به امام باکرامتم اظهار نمودم.
امام فرمودند:
چون به کوفه برگردی به ملاقاتت می آید، از قول من به او بگو اگر کارهای زشت خود را ترک کنی، از لهو و لعب دست برداری و با تمام گناهانت قطع رابطه نمایی، بهشت را برای تو ضامن می شوم.
چون به کوفه برگشتم دوستان به دیدنم آمدند، او هم آمد، وقتی خواست برود به او گفتم: نرو زیرا با تو سخنی دارم،
چون اطاق خلوت شد و جز من و او کسی نماند، پیام حضرت صادق را به او رساندم و اضافه کردم امام صادق علیه السلام به تو سلام رسانده!
همسایه ام با تعجّب گفت:
تو را به خدا سوگند می دهم، امام صادق به من
(گنه کار) سلام رسانده ⁉
و به شرط توبه از گناه، بهشت را برای من ضامن شده⁉
قسم خوردم که متن این پیام همراه با سلام از جانب حضرت صادق برای توست.
گفت: ابو بصیر، مرا بس است. ✋
پس از چند روز پیام داد می خواهم تو را ببینم،
به در خانه اش رفتم در زدم، آمد پشت در، در حالی که لباسی به تن نداشت، گفت:
ابو بصیر، آنچه در اختیارم بود به محلّ معینش رساندم، از تمام اموال حرام سبک شدم، از تمام گناهانم قطع رابطه کردم.
برای او لباس آماده نمودم و گاهی به دیدنش می رفتم و اگر مشکلی داشت رسیدگی می نمودم.
یک روز برایم پیام فرستاد که در بستر بیماری گرفتارم، به عیادتش رفتم، عیادت از او و رعایت حالش ادامه یافت، تا روزی به حال احتضار افتاد،
در آن حال برای چند لحظه بیهوش شد، چون به هوش آمد، در حالی که لبخند به لب داشت به من گفت: ابو بصیر، امام صادق علیه السلام به وعده اش وفا کرد، سپس از دنیا رفت!
در آن سال به حج رفتم، پس از حج برای زیارت قبر پیامبر و ملاقات با امام صادق علیه السلام به مدینه مشرّف شدم،
چون به دیدن امام رفتم یک پایم در اطاق و پای دیگرم بیرون بود که حضرت صادق علیه السلام به من فرمودند:
ابو بصیر، من نسبت به همسایه ات به وعده ای که داده بودم وفا کردم✋✋✋
📚بحار الانوار ج ۲ صفحه ۱۴۵، باب ۵، حديث ۱۹۹
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
◽️رهبر معظم انقلاب:
«پدرم روحانى معروفى بود،
امّا خيلى پارسا و گوشهگير...
زندگى ما بهسختى مىگذشت.
من يادم هست شبهايى
اتفاق مىافتاد كه
در منزل ما شام نبود!
مادرم با زحمت براى ما
شام تهيّه مىكرد و...
آن شام هم نان و كشمش بود.»
🌼🌼🌼🌼🌼
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
👏👏👏👏
مجید صالحی بعد از دریافت جایزه سیمرغ بهترین بازیگر مرد:
در جشنواره دموکراسی برقرار است، یکی دوست دارد بیاید و یکی هم دوست ندارد.
روزهایی حالمان خوب نیست و قرار نیست در این مواقع همدیگر را از ریشه بزنیم،
قرار است همدرد و همراه باشیم.
همه مال این آب و خاکیم و ۸۰ میلیون هموطنیم،
ماشینم را در دروان کرونا فروختم و تقدیم هنرمندان دیگری کردم که تحت تاثیر کرونا بودند،
خودروی تارا را به مردم خوی تقدیم میکنم و سیمرغ را هم به دخترم و تمام دختران این سرزمین و همسرم تقدیم میکنم.
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
📗 ادامه کتاب《 راستي دردهایم کو ؟ 》
۷
... روز موعود بالاخره خودش را به ما میرساند؛ ما زودتر از او رسیدهایم به دیدار!
مثل همیشه لباس پوشیدهام و این، کمک میکند که خودم باشم. جایی نزدیک مزار شهدا مینشینیم. هوا سرد است اما مگر میشود سردت باشد وقتی این همه حرفِ گرم در سینه داری؟ از آنجا شروع میکنم که سختتر است! باید شیرینترها را بگذارم برای آخر کار؛ برای فاصله تا دیدار بعدی...
-من دوست ندارم توی زندگی چشم و همچشمی باشه. میشه ساده هم زندگی کرد. حقوق من کفاف یه زندگی ساده رو میده، ضمنا خریدامون هم باید از جنسای ایرانی باشه!
میخندد که یعنی باشد قبول! باید کاممان را شیرین کنم!
-این عشقه که به زندگی حرارت میده نه بخاری! این علاقهس که خواب آدما رو راحت میکنه نه تشک پر قو! این عشقه که زندگی رو آسون میکنه نه امکانات ...
...
#ادامه_دارد
#یادشهداباصلوات
📔#راستی_دردهایم_کو