eitaa logo
همراه شهدا🇮🇷
2.3هزار دنبال‌کننده
13.4هزار عکس
7.1هزار ویدیو
73 فایل
ٖؒ﷽‌ 💌#شهـבا امامزاבگاט عشقنـב كـہ مزارشاט زيارتگاـہ اهل يقين است. آنها همچوט ستارگانے هستنـב کـہ مے تواט با آنها راـہ را پیـבا کرב. پل ارتباطی @Mali50 @Hamrahe_Shohada #کپی_ازاد
مشاهده در ایتا
دانلود
خدایا ! من عاشق تو هستم پس خون بهایم را که شهادت است به من پرداخت کن . . .💔🍃 •|شهـید حجت‌ اللہ‌ رحیمی |• @Hamrahe_Shohada
پیکر شهید مرزبانی در نهبندان تشییع شد پیکر شهید «علیرضا موذن» فرمانده پاسگاه مرزی چکاب روز پنجشنبه در شهرستان نهبندان تشییع شد. ستوان یکم علیرضا موذن شامگاه سه‌شنبه ۱۵ اسفند ماه در نقطه صفر مرزی خراسان جنوبی در درگیری نیروهای هنگ مرزی نهبندان با اشرار مسلح به شهادت رسید. ‌ @Hamrahe_Shohada
عشق يعني « همت » و يک دل خدا تـــــوي ســـــينه اشـــــتياق کــــــربلا 🕌 عــــشق يــــعني شـــوق پـــروازي بــزرگ در هــــجوم زخــــم‌ هاي بي‌ صـــدا @Hamrahe_Shohada
33.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥نماهنگ 🌹سرزمین عشق و غیرت خوزستان 🔰شاعر: قاسم صرافان 🔰آهنگساز: حسین کریمی 🔰تدوین: یوسف نبوی 🔰طراحی و تولید: رضا نقدی 🔰خواننده:حاج صادق آهنگران 🔹تهیه شده در ستاد دومین کنگره ملی ۲۴۰۰۰ شهید استان خوزستان @Hamrahe_Shohada
🥀🥀 گِل وجود آدمی خاك فقر است كه با اشك آمیخته‌اند و در كورۀ رنج پخته‌اند. زینب كبری گنجینه‌دار عالم رنج است. او را این‌چنین بشناس! او محمل گران‌بارترین رنج‌هایی است كه در این مباركه نهفته: لَقَدْ خَلَقْنَا الْاِنْسانَ فی كَبَدٍ. او وارث بیت‌الاحزانِ فاطمه است و بیت‌الاحزانْ قبلۀ رنج آدمی است. ✍شهید سید مرتضی آوینی 📚فتح خون
در سراسر عالم، آنقدر انسانِ مؤمن فراوان نیست که بشود به آسانی از دستشان داد و جای خالی شان را هم به آسانی پر کرد. ✍نادر ابراهیمی 📚بر جاده‌های آبی سرخ
🌸امام روح الله : شهدا در قهقهه مستانه شان و در شادی وصولشان عند ربهم یرزقون اند، و از نفوس مطمئنه ای هستند، که مورد خطاب فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی پروردگارند، اینجا صحبت عشق است وعشق، و قلم در ترسیمش بر خود می شکافد. والسلام. روح الله الموسوی الخمینی 📚صحیفه امام ج ۲۱ ص ۱۴۷ @Hamrahe_Shohada
هدایت شده از همراه شهدا🇮🇷
داستان امین و دخترخاله هوس باز و عاقبت امین... در تاریخ ۲۰ مهرماه سال ۶۵ جوانی به نام امین ، نامه ای برای مجله ی زن روز می نویسد و داستان عجیب زندگی خود را بازگو می کند: نامه ی اول: اسم من امینه ،پسری ۱۷ ساله هستم و در خانواده ای مرفه و ثروتمند زندگی می کنم. پدرو مادرم هر دو پزشک هستند و از صبح زود تا پاسی از شب را خارج از منزل سپری می کنند. انقدر مشغله ی کاری شان زیاد است که اصلا از خودشان نمی پرسند تنها فرزندشان ( من ) کجا هستم ؟ چکار می کنم ؟ با چه کسی رفت و امد دارم؟… تنها کاری که آنها برایم کردند این بود که برای رفع مشکل تنهایی ام در خانه ، دخترخاله ام ( که همسن خودم می باشد ) را به سرپرستی پذیرفتند ، تا تنهایی ام را پر کند. غافل از اینکه این آغاز مشکلات من بود. یکسال است که دخترخاله ام به خانه ی ما آمده و مدام با پوشیدن لباسهای ناجور و آرایش های بد، از من تقاضای نامربوط با خود را می کند. اما به لطف خدا من تا به حال اسیر این گناه نشده ام و بر خلاف پدر و مادرم که می دانم مثل دخترخاله ام هستند ، دامن خود را به گناه آلوده نکرده ام. شما را به خدا کمکم کنید. چطور می توانم جواب حرفهای چرب و نرم دخترخاله ام را بدم؟ بارها او را نصیحت کرده ام ، اما گوشش بدهکار نیست. می دانم که اگر موضوع را با پدر و مادرم مطرح کنم ، انها نیز از دخترخاله ام حمایت می کنند. می دانم که زیبایی ام باعث می شود که دخترخاله ام تمایل بیشتری به من پیدا کند. اگر موهای طلایی و چهره ی زیبا نداشتم شاید اینطور نمیشد.من نمی خواهم تسلیم شوم ، نمی خواهم گناه کنم. ای کاش زیبا نبودم ، ای کاش در خانواده ای فقیر زندگی می کردم و چهره ی زشتی داشتم تا چنین اتفاقی برایم نمی افتاد. کمکم کنید که او را هدایت کنم ، کمکم کنید به گناه نیفتم … با تشکر ، برادرتان امین ۲۰ مهرماه ۱۳۶۵ ساعت ۱۷:۳۰ @Hamrahe_Shohada
هدایت شده از همراه شهدا🇮🇷
نامه ی دوم: امین در تاریخ ۱ دی ماه ۱۳۶۵ نامه ی دوم خود را به مجله ی زن روز ارسال می کند : مسئولین مجله زن روز ، سلام! مدتهاست که منتظر جواب شما هستم ، اما هنوز نامه ای از شما دریافت نکرده ام. قضیه ی جالبی برایم اتفاق افتاده که خدمتتان بازگو می کنم: حدود یک هفته بعد از اینکه برای شما نامه نوشتم و در مورد هوسبازی های دخترخاله ام توضیح دادم ، شبی در خواب مردی سبز پوش را دیدم که به من گفت: امین جان! وقت ان رسیده که به دانشگاه اصلی بروی ، وقت را تلف نکن… تعبیر خواب را از روحانی مسجدمان پرسیدم و گفتند: دانشگاه اصلی همان جبهه است. الان که دارم این نامه را برایتان می نویسم عازم جبهه هستم. شاید لایق شهادت گردم و تا آمدن جوابتان به سوی معبودم پر کشیده باشم ، برای همین آدرس مدیر دبیرستانمان را میدهم که اگر جواب نامه ام را فرستادید و من در این دنیا نبودم ، به شما خبر شهادتم را بدهد. اگر هم که زنده بودم ، خودم جواب خواهم داد… خداحافظ و التماس دعا! برادرتان امین ۱ دی ماه ۱۳۶۵ امین چهار روز بعد از نوشتن نامه ی دوم ، در عملیات کربلای چهار به شهادت رسید @Hamrahe_Shohada
گفته بودی، راه عشق است جان به کف باید تو را جان چه باشد؟ جان و سر  یکجا به کف آورده ام! پنجشنبه است ویاد شهدا🥀🥀🥀 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🥀🥀🥀 @Hamrahe_Shohada
در تبار ما رسم است روبه آسمان مردن ‌... اللهم الرزقنا توفیق شهادت فی سبیلک 🤲😭💐 @Hamrahe_Shohada
راه ما ختم است به خون چاشنی اش ، عشق و جنون ... @Hamrahe_Shohada