eitaa logo
همراه شهدا🇮🇷
2.2هزار دنبال‌کننده
13.1هزار عکس
6.9هزار ویدیو
73 فایل
ٖؒ﷽‌ 💌#شهـבا امامزاבگاט عشقنـב كـہ مزارشاט زيارتگاـہ اهل يقين است. آنها همچوט ستارگانے هستنـב کـہ مے تواט با آنها راـہ را پیـבا کرב. پل ارتباطی @Mali50 @Hamrahe_Shohada
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✔️🌷 این نوای جانسوز شهید نوجوان نادر دیرین است. 🍀 نه داد زد و نه بالا پایین پرید و نه دستی تکان داد. 🍃فقط تمام عشق و ارادت پاک خود را از نای حزین خود سر داد. 🍃تمام مجلس محو نوای جانسوز او و در دست اوست. 🌹شادی روح پاک و مطهر شهید والامقام نادر دیرین و همۀ شهداء و اموات صلوات🌹 🌱🦢 @Hamrahe_Shohada
⚠️قابل توجه دولت چهاردهم امام خامنه ای (دیروز): بعضی این را درک نمیکنند. 👇 مسئله، مسئله‌ی انرژی هسته‌ای و حقوق بشر و حقوق زن و این حرفها نیست؛ اینها بهانه است. مسئله، مسئله‌ی آوردن سخنی نو در قبال نظم باطلِ فاسدِ تبعیض‌آمیزِ جهانی است که امروز بر دنیا حاکم است؛ مسئله این است؛ با این دعوا دارند، با این مخالفند. ✅ و این مخالفت برطرف نمی شود تا وقتی که جمهوری اسلامی و ملّت ایران حرف زور آنها را قبول کنند، که قبول هم نخواهند کرد. ۱۴۰۳/۷/۴ @Hamrahe_Shohada
شهید سهراب حیدری ✨مۍدانید...! بین خودمان بماند گاهۍ دلمان مۍخواهد دڵ شما هم براے ما تنگ شود... شهید سهراب حیدری متولد۱/۶/۱۳۴۷ شهادت ۱/۶۱۳۶۷درغروب عاشورای حسینی محل شهادت بوکان @Hamrahe_Shohada ارسالی از خانواده شهید عزیز
شب عملیات یهو دیدن پلاکش رو پرت کرد توی آب! پرسیدن: چرا این کارو کردی؟ گفت: یه لحظه با خودم تصور کردم شهید بشم چه تشییعی واسه من میگیرن، چه برو و بیایی پیش مردم پیدا می‌کنم. به خودم اومدم دیدم من شهوت شهادت دارم! هدف دیدار خدا بود، نه دیده شدن... پرت کردم تا از این دیده شدن فرار کنم... 💔 متاسفانه نام شهید بزرگوار ذکر نشده @Hamrahe_Shohada
aviny_93.mp3
154.2K
📍 اگر شهید نباشد... 🔹 اگر شهید نباشد، خورشید طلوع نمي‌كند و زمستان سپری نمي‌شود. اگر شهید نباشد، چشمه‌های اشك مي‌خشكد، قلب‌ها سنگ مي‌شود و دیگر نمي‌شكند، و سرنوشت انسان به شب تاریك شقاوت و زمستان سرد قساوت انتها مي‌گیرد و امید صبح و انتظار بهار، در سراب یأس گم مي‌شود @Hamrahe_Shohada
روایت شهدای مظلوم غزه و لبنان...😭 یکی از شهیدان حزب الله لبنان لحظاتی پیش از شهادت با خون خود نوشت : "سقطنا شهداء و لن نرکع..انظروا دمائنا و تابعوا الطریق" در خون خود غلتیدیم و هیچگاه تسلیم نخواهیم شد... به خون ما بنگرید و راهمان را ادامه دهید...🥀🥀🥀 @Hamrahe_Shohada
enc_17223895837001024701807.mp3
3.17M
نماهنگ فراموش میشم 🎙حسین ستوده @Hamrahe_Shohada
امام خامنه ای(دیروز): پیش‌کسوتان و کسانی که زودتر و سریع‌تر و جدّی‌تر وارد میدان شدند، یک ارزش مضاعفی دارند.  ۱۴۰۳/۷/۴ @Hamrahe_Shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💫بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 زیـارتنامه‌شهــــــداء 💢              ❣بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم❣ 🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ 🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ 🚩 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ 🚩 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ 🚩 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ 🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ 🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ 🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم🌹 کاش‌می‌شـدهمچوشهداخاکی‌باشیم شهدا نگاهی... @Hamrahe_Shohada
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @Hamrahe_Shohada
السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یااباصالحَ المَهدی یاخلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولای ْ الاَمان الاَمان الاَمان ورحمة الله وبرکاته @Hamrahe_Shohada
یک بار نوه ام به سختی مریض بود برای ادامه درمان به مشهد رفتیم، از شدت ناراحتی چشم هایم کم سو شده بود و به خوبی نمی دیدم به حرم امام رضا (ع) رفتم ولی خیلی شلوغ بود آرزو کردم ای کاش حرم خلوت بود و می توانستم زیارت دلچسبی بکنم ولی حیف! خودم و نوه ام را به پنجره های فولادی بستم در عالم رؤیا دیدم حرم امام رضا (ع) خلوت شده است. وضو گرفتم و سریع به طرف حرم رفتم فرزند شهیدم که جلو در ایستاده بود خطاب به من گفت: «نباید به حرم امام رضا (ع) بیایی! گفتم چرا؟ او گفت: چون شما زمانی که فرزند مرا به بیمارستان بردی ناراحت شدی و خودت را به زمین زدی اگر توبه کنی شما را راه می دهم! گفتم: توبه می کنم و مرا به حرم راه داد و اطراف ضریح طواف داد و گفت چشم خودت و مریضی فرزندم هردو خوب خواهد شد. ناراحت نباش، فرزندم نمی میرد حتماً خوب می شود! پسر مرا تا مسافرخانه رساند و برگشت. وقتی بیدار شدم چشم هایم خوب شده بود از آن وقت اعتقادم به نظام و رهبری و شهادت صدها برابر شده است. راوی: مادرشهیدحجت ایمانی منبع: کتاب تا بینهایت @Hamrahe_Shohada
🌱 شهید ولی‌الله کرمی ▪️او در سال 1348 در روستای خشک‌رود از توابع استان زنجان به‌دنیا آمد. پدرش علی و مادرش اکرم نام داشت. وی دو خواهر و چهار برادر داشت. پدرش در اداره جهاد نگهبان و مادرش خانه‌دار بود. ولی‌الله تحصیلاتش را تا اول راهنمایی ادامه داد و سپس ترک تحصیل نمود و در کارگاه کمدسازی مشغول به کار شد. ▫️وی دوران نوجوانی و جوانی خود را با فعالیت‌های فرهنگی و انقلابی در پایگاه مسلم‌بن‌عقیل، حسینیه اعظم زنجان و مسجد زینبیه گذراند. با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به سپاه پیوست. 🔹ولی‌الله به جبهه‌های جنگ اعزام شد و در دوران حضورش در جبهه از خود رشادت‌های فراوانی نشان داد تا اینکه در 15سالگی در 29شهریور1363 در کردستان بر اثر اصابت گلوله گروهک تروریستی کومله به‌شهادت رسید. شهیدولی_الله_کرمی🕊🌹 ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @Hamrahe_Shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞📽 نقش زنان در دفاع مقدس 🔰 زن‌ها ما را پیروز کردند... 💠 رهبر انقلاب: اگر در جنگی که هشت سال بر ما تحمیل شد، زنان ما، بانوان کشور ما در میدان جنگ، در عرصه‌ی عظیم ملی حضور نمیداشتند، ما در این آزمایش دشوار و پر محنت پیروز نمیشدیم. ۱۳۹۱/۰۴/۲۱ @Hamrahe_Shohada
📌 شهید احمد رضا احدی:هر خـوبی، هر قـوه ای و هر مؤثـر در وجـودی هست؛ خـداسـت. 🔹️ شهید احمدرضا احدی رتبـه اول کنـکور پزشـکی سـال ۶۴ ، در یادداشتی به نام حرمان هور بسیار زیبا خدای خویش را صدا می‌زند: بگذار گـریه کنـم ! ■ .. وقتی که غـم ها و شـادی ها برای خـدا شد. وقتی که گریه ها و خنده ها برای خدا شد. وقتی که سکوت و فـریادهـا برای خـدا بـود. □ وقتی همـه اش خدایی بود نه شیطانی؛ دنیا جلوه اش عوض می شود. ■ اما حالا که اینطور نیست! دنیـا همه اش کجی است؛ همه اش شـرک است. □ وقـتی ذره ای ناپـاکـی، ذره ای ریــا، ذره ای خـودنمایی در کار نبود؛ وقتی در کارها عشـق به خـدا بود؛ دنیـا عوض می شود. ■ گفتنت، شنیدنت، رفتن و آمدنت، بودن و نبودنت، خندیدن و گریستنت، خوشحال و غمـگین بودنت، فریادت، سکوتت، کدامش برای خداست؟ ■ هیـچ کس نیست؛ هیـچ چیز نیست. در میقـاتِ وجـود، خسی هـم نیست. همـه اش خـداست. □ هر خـوبی، هر قـوه ای و هر مؤثـر در وجـودی هست؛ خـداسـت. (دربندیخان عـراق ۶۴/۵/۲۴) یادشهدابه دلخواه صلوات @Hamrahe_Shohada
▫️ول کن جهان را زندگی چای تازه دمی است که دیر بجنبی از دهن می‌افتد..! @Hamrahe_Shohada
🌷احترام خاصی برای پدر و مادرش قائل بود. پدر می گفت: «نمی خواد بری جبهه.» می گفت: «چشم.» وقتی به خانه اش در تهران می رفت، چند نامه می نوشت و می گذاشت پیش همسایه ها یا در پایگاه تا هر کدام در تاریخ خاصی برای و فرستاده شود. بعد زنگ می زد و می گفت: « ! من جبهه هستم به پدر نگوئید. نمی خواهم ناراحتش کنم اما تکلیف است که به فرمان امام گوش داده عازم جبهه ها بشوم.»🌷 ✍ :خواهر شهید @Hamrahe_Shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
معشوق هرچه قدر گرانبها‌تر وارزشمندتر باشد باید برایش بی پروا تر از جان گذشت ..🕊 ♥️ @Hamrahe_Shohada
همراه شهدا🇮🇷
. 📗 ادامه کتابِ 《 راستي دردهایم کو ؟ 》 #قسمت_صدوچهل از پیش احمد که آمدیم، فرصتی شد که با ح
. 📗 ادامه کتابِ 《 راستي دردهایم کو ؟ 》 می‌رویم که به نیروهای نزدیک خط مقدم سر بزنیم. درد دل‌هایشان را می‌گویند و مشکلات‌شان را؛ و از هر دری سخنی. حرف‌هایشان با مهری که از آن‌ها به دل داشتم، مخلوط می‌شد و می‌رفت توی قلبم. و این، لابد از چشم‌هایم پیدا بود. یکی از جوان‌های آرپی‌جی‌زنِ نبل و الزهراء، این مهر را از توی چشم‌هایم خواند. با هم گرم گرفتیم، انگار که دوستانی قدیمی هستیم. چشم‌های پر از مهربانی‌اش را از چشم‌هایم برنمی‌داشت. دلم می‌خواست هدیه‌ای به او بدهم. هدیه، از واژه‌های مشترک زبان ماست! میدان رزم شده بود، میدانِ مهر! دیدم چیز درخوری ندارم که به او هدیه کنم. دستکش‌هایم را از دست‌هایم بیرون کشیدم و گذاشتم توی دست‌های آن جوان سوری. حسین به نجوا می‌گفت این دستکش‌های مخصوص نظامی، گران‌قیمت‌اند؛ چرا راحت می‌دهی‌اش برود؟ گفتم این جوان سوری شاید ماه‌ها، شاید سال‌ها این‌جا مشغول دفاع باشد؛ ما میهمانِ چندروزه‌ایم؛ این دستکش‌ها بیش‌تر به دردش می‌خورد. جوان از دستکش‌ها خوشش آمده بود و از هدیه گرفتن خوشحال شده بود. معطل نکرد. انگشتر زیبایش را درآورد، گذاشت توی دستم و درآمد که اگر من شهید شدم، یادم کن! برای دست چپم، حلقه نامزدی و برای دست راستم، انگشترِ هدیه. بغلش کردم و انگشتر را دستم کردم که ببیند دوستش دارم. واقعا هم دوستش دارم... هم خودش را و هم هدیه‌اش را... ... ۱۴۱ 📔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا