فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قیام ۱۹ دی سال ۵۷ مردم قم چرا و چگونه شکل گرفت...
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
همراه شهدا🇮🇷
* #داستـــان 💞#عاشقــــانه_دو_مدافــع 💞 #قسمت_۵۱ پس همکاراتون پرستار حرفشو قطع کرد وخیلی جدی گفت
* #داستـــان
💞 #عاشقـــانه_دو_مدافـــع 💞
#قسمت_۵۲
نشم اشک میریخت
پشتمو بهش کردم که راحت باشه
خودمم میخواستم با شهیدم درد و دل کنم
سرمو گذاشتم رو قبر. خاک های روی قبرشو فوت کردم از کارم خندم
گرفت مثل بچه ها شده بودم . بین خنده بغضم گرفت
لبخند رو لب داشتم اما اشک میریختم
حالم رو نمیدونستم. از خودش خواستم تو انتخابم کمک کنه
کمکم کرد و علی رو انتخاب کردم
حالا هم اومده بودم علیمو بسپرم بهش ، بگم مواظبش باشه
_ بگم علی که بره قلبمو هم با خودش میبره، کمکش کن خوب ازش
نگهداری کنه
با صدای علی به خودم اومدم
اسماء بسته دیگه پاشو بریم. هوا تاریک شده
بلند شدم ، تمام چادرم خاکی شده بود
خاک چادرمو با دستش پاک کرد و من
با لبخند تلخی بهش نگاه میکردم
چند قدم که برداشتم سرم گیج رفت، اگه علی نگرفته بودم با صورت
میخوردم زمین
با اصرار های من دکتر بالاخره راضی شد که مرخصم کنه
علی یک گوشه وایساده بود و نگاه میکرد
اومد سمتم و گفت بالاخره کار خودتو کردی
لبخندی از روی پیروزی زدم
کمکم کرد تا لباسامو پوشیدم و باهم از بیمارستا رفتیم بیرون
بخاطر آرام بخشی که تو سرم زده بودن یکم گیج میزدم سوار ماشین که
شدیم به علی گفتم برو بهشت زهرا
چیزی نگفت و به راهش ادامه داد.
تو ماشین خوابم برد، چشمامو که باز کردم جلوی خونه بودیم
پوووووفی کردم و گفتم: علی جان گفتم که حالم خوبه، اذیتم نکن برو
بهشت زهرا خواهش میکنم.
- آهی کشید و سرشو گذاشت رو فرمون و تو همون حالت گفت: اسماء به
ولله من راضی نیستم
به چی
_ این که تو رو ، تو ای حالت ببینم. اسماء من نمیرم
کی گفته من بخاطر تو اینطوری شدم، بعدشم اصلا چیزیم نشده که،مگه
نگفتی فقط یکم فشارت افتاده
سرشو از فرمون بلند کردو تو چشمام نگاه کرد
عصبانی شد و با صدایی که عصبانیت هم قاطیش بود گفت:
بیا ، خوبم خوبمت این بود
چیزی نیست علی از گشنگیه
خیله خوب بریم
_ روبروی یه رستوران وایساد
- دیگه از عصبانیت خبری نبود نگاهم کردو پرسید:خوب خانمم چی
میخوری
اوووووووم، فلافل
- فلافل ؟؟
آره دیگه علی فلافل میخوام
- آخه فلافل که
حرفشو قطع کردم. إ مگه ازمن نپرسیدی هوس کردم دیگه
- خیله خب باشه عزیزم
فلافل رو خوردیم و رفتیم سمت خونه ی علی اینا وارد خونه که شدیم
مامان علی زد تو صورتشو گفت:خاک به سرم اینجا چیکار میکنیداسماء
جان، حالت خوبه دخترم؟
پشت سر اون بابا رضا اومدو با خنده گفت: سلام، منظور خانم این بود که
خدارو شکر که مرخص شدی و حالت خوبه
خوش اومدی دخترم
بعد هم رو به علی کرد و با اشاره پرسید: قضیه چیه
_ علی شونهاشو انداخت بالا و گفت: نمیدونم بابا با اصرار خودش مرخصش
کردم
لبخندی زدم و گفتم:حالم خوبه نگران نباشید
راستی فاطمه کجاست
مامان علی دستشو گذاشت رو شونمو گفت: خسته بود خوابید
تو هم برو تو اتاق علی استراحت کن
چشمی گفتم و همراه علی از پله ها رفتم بالا
در اتاقو برام باز کرد
وارد اتاق شدم و رو تخت نشستم
اومد سمتم و چادرمو از سرم در آورد و
آویزون کرد. لباسام بوی بیمارستان میداد و حالمو بد میکرد
لباسامو عوض کردم یه نفس راحت کشیدم
دستی به موهام کشیدم. موهام بهم ریخته بود، دستام جون نداشت اما
نمیخواستم علی بفهمه
شونرو برداشتم و کشیدم به موهام
علی شونرو از دستم گرفت و خودش موهامو شونه کرد!!!*
نویسنده✍"#السيدةالزينب"
ادامــه.دارد....
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈
"♥️🇮🇷"
🔰 وقتی شهر مسیحینشینِ بیجی
توسط همرزمان حاج قاسم آزاد شد
یک زن مسیحی روی دیوار کلیسا نوشت:
مریمِ مقدس راحت بخواب
که دیگر مسیح به صلیب کشیده نمیشود
چرا که فرزندانِ حضرت زهرا(س) رسیدند..
#نمونه_خاطره
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
🌹و اینگونه شد که
این( زن) مادر ۹ شـهید 💔
( زنـدگــــــی) اش را داد🥀
تا ما (آزادی) داشته باشیم 💔
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
یهو دیدم پلاکشو کند انداخت تو کانال ماهی
گفتم: چرا این طوری کردی؟ این هویتته...
گفت: این آتیشی که من می بینم راه برگشتی ندارم، با خودم فکر کردم شهید شم عجب تشییعی بشم...
دیدم "شهوت تشییع شدن" دارم
پلاکو کندم که تشییع هم نداشته باشم 😭
شهید گمنام، عملیات کربلای ۵
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹شهیدسیدڪاظم حاج آقامیرے تک فرزندخانواده بود
🌸بچه تهران بود. متولد ۱۳۳۶.
سه ماه قبل از تولدش پدرش فوت ڪرد...تک پسر و تک فرزند خانواده بود. جنگ ڪه شروع شد رفت پایگاه بسیج محل ڪه بره جبهه...با اعزامش موافقت نشد...با مادرش تماس گرفتن ڪه ازش اجازه بگیرن...
خاله طوبے هم در جوابشون گفت: همه ڪسانے ڪه میرن جبهه مثل پسر خودم هستن...به این ترتیب #سیدڪاظم عازم جبهه شد...
این در حالے بود ڪه سید در همان سال از تحصیل در ڪانادا دست ڪشید و عازم جبهه ها شد. بالاخره سید ڪاظم در سال ۶۲ عملیات والفجر ۱ براے همیشه جاویدالاثر شد...
🌹شهید_سید_ڪاظم_حاجی_آقامیری🌹
🌹شادے روح مطهرهمه ے شهداوبه یادشهیدسیدڪاظم آقامیرے بخوانیم فاتحه مع الصلوات 🌹
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
🥀یادآوری| «خلیجی که بماند تا ابد فارس»
✨«یک دروغ را آنقدر تکرار کنید تا تبدیل به واقعیت شود»؛ حکایت تکاپوی رسانههای وابسته به غرب درباره نام خلیج_فارس است، غافل از آنکه حقیقت تاریخی تغییر نخواهد کرد.
👈دیگه چکار باید برای عراق می کردیم که نکردیم
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
🥀البته ان روزها معنی تخزیب چی فرق داشت
✨سن وسال مهم نبود کافی بود نیمچه مهارتی داشته باشی
انوقت میتونستی شگفتی ساز بشی
ولی می بایست از جنس خدا باشی تا با خیال راحت دلشوره هایت
را به باد بسپاری ....
📸 تخزیب چی شهید عبدالعظیم خلیلزاده
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📸 همزمان با سالروز قیام تاریخساز ۱۹ دی ۱۳۵۶ قم جمعی از مردم این شهر با حضور در حسینیه امام خمینی(ره) با حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند. ۱۴۰۱/۱۰/۱۹
🏷 #دیدار_مردم_قم
💻 Farsi.Khamenei.ir
Mohsen-Chavoshi-Parishan-320.mp3
7.31M
پریشان
🎙محسن چاوشی
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
#شهید_احمد_کاظمی (زاده ۱ تیر ۱۳۳۸ نجف آباد – درگذشته ۱۹ دی ۱۳۸۴ ارومیه) نظامی ایرانی بود.
که در طول جنگ ایران و عراق از اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی محسوب میشد و فرماندهی لشکر ۸ نجف را برعهده داشت.
وی از سال ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۶ فرمانده قرارگاه حمزه بود و از ۱۳۷۶ تا ۱۳۷۹ فرماندهی لشکر ۱۴ امامحسین را برعهده داشت.
شهید کاظمی در فاصله سالهای ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۴ بهعنوان فرمانده نیروی هوایی سپاه پاسداران فعالیت میکرد و در سال ۱۳۸۴ به فرماندهی نیروی زمینی سپاه پاسداران منصوب شد.
ایشان در دیماه ۱۳۸۴ در سانحه سقوط هواپیمای داسو فالکن ۲۰ در نزدیکی ارومیه، به همراه شماری از فرماندهان سپاه به #شهادت رسید
و در گلستان شهدای اصفهان پیکر مطهرش دفن شد.
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
اگر دو چیز را رعایت بکنی ، خدا
#شهادت را نصیبت میکند :
یکی #پرتلاش باش
دوم #مخلص
این دو تا را درست انجام بدی خدا شهادت را هم نصیبت میکند!
#شهید_حسن_باقری
#همراه_شهدا
soore-yasin-09.mp3
23.78M
تقدیم به اولین شهید تا آخرین
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
خنکای دستانت را آهسته می بخشی به لحظه های آتشین ایامم …
نبض حیات زیر لطافت انگشتانت چه تند می زند…
انگار خدا بیشترین سهم از عشق و محبت را به قلب مهربان تو بخشیده است…
روزت مبارک مادر ❤️
#همراه_شهدا
🌷شهدای عرفه....
شهید حاج احمد کاظمی لحظاتی قبل از سقوط هواپیما و پرواز به بهشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
ساعت نُه و سی و پنج دقیقه اس
حدود یک ساعت و سی دقیقه اس رو آسمونیم ،
موتور نداریم !
و با سلام و صلوات ایشاالله میریم می شینیم ارومیه ؛
و ایشاالله که بخیر بگذره ،
اشهد ان لااله الا الله و اشهد ان محمد رسول الله
(یکی از حاظرین) :
صلوات بفرستین{صلوات دسته جمعی}اللهم صلی علی محمد و آل محمد
و دوباره صدای حاج احمد :
یا علی ابن ابی طالب ، یا علی ابن ابی طالب ،
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
🌺آخرین ملاقات شهید كاظمی و امام خامنه ای🌺
رهبر معظم انقلاب روز تشییع:
دو هفته پيش شهيد كاظمى پيش من آمد و گفت از شما دو درخواست دارم:
يكى اينكه دعا كنيد من روسفيد بشوم، دوم اينكه دعا كنيد من شهيد بشوم.
گفتم شماها واقعاً حيف است بميريد؛ شماها كه اين روزگارهاى مهم را گذرانديد، نبايد بميريد؛
شماها همهتان بايد شهيد شويد؛
وليكن حالا زود است
و هنوز كشور و نظام به شما احتياج دارد. بعد گفتم آن روزى كه
خبر شهادت صياد را به من دادند،
من گفتم صياد،
شايستهى شهادت بود؛
حقش بود؛ حيف بود صياد بميرد.
وقتى اين جمله را گفتم،
چشمهاى شهيد كاظمى
پُرِ اشك شد، گفت:
انشاءاللَّه خبر من را هم بهتان بدهند!
فاصلهى بين مرگ و زندگى،
فاصلهى بسيار كوتاهى است؛
يك لحظه است.
ما سرگرم زندگى هستيم
و غافليم از حركتى كه
همه به سمت لقاءاللَّه دارند.
همه خدا را ملاقات مىكنند؛
هر كسى يك طور؛
بعضىها واقعاً روسفيد
خدا را ملاقات مىكنند،
كه احمد كاظمى و اين برادران
حتماً از اين قبيل بودند؛
اينها زحمت كشيده بودند.
ما بايد سعىمان اين باشد
كه روسفيد خدا را ملاقات كنيم؛
چون از حالا تا يك لحظهى ديگر،
اصلاً نمىدانيم كه ما
از اين مرز عبور خواهيم كرد يا نه؛ احتمال دارد همين يك ساعت ديگر
يا يك روز ديگر
نوبتِ به ما برسد
كه از اين مرز عبور كنيم.
از خدا بخواهيم كه مرگ ما
مرگى باشد كه خود آن مرگ هم انشاءاللَّه مايهى روسفيدى ما باشد.
انشاءاللَّه خدا شماها را حفظ كند.
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
بی تابی شهید حاج قاسم سلیمانی در فراق شهادت دوست و برادر بسیار صمیمی اش، سردار حاج احمد کاظمی(شهید عرفه)
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
41.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#مهدی_احمد_بهشتــ....
شهید باکری پشت بیسیم خطاب به شهید حاج احمد کاظمی:
کاشکی اینجا میشدی میدیدی چه دِهِ باصفاییه... !!
شهید حاج قاسم سلیمانی :
شهید مهدی باکری گفت اینجا من چیزی میبینم اگر تو ببینی از اینجا نخواهی رفت....
امام خامنه ای:
(شهید باکری به حاج احمد)میگه بیا اینجا، اینجا یه چیزایی هست،
چیه اونجا؟
چی میدیده؟
خیلی مهمه باکری چی میدید اونجا؟
اون بهشتی که او رزقش شد که در اون ساعت آخر ببینه چقدر شیوا، زیبا، جذاب بوده که دلش نمی خواد که رفیقش محروم بمونه به کاظمی میگه بیا...
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
رهبری شجاع ایران تصمیم بی نظیر خود را گرفت...
با وجود تهدید ترامپ به هدف قرار دادن ۵۲نقطه ایران در صورت انتقام گرفتن از آمریکا...
یعنی هم سردار شما را زدیم هم خفه خون بگیرید و هیچی نگید، و حتی فکر انتقام گرفتن نباشید!
اما حضرت آقا،حسینی خامنه ای دستوری داد که در تاریخ جهان سابقه نداشت...
حمله به پایگاه آمریکا
دستور فرمود تاسیسات عین الاسد را بزنید و هدف نیروی انسانی آمریکا فعلا نباشد بلکه یک گوشمالی علی الحساب به دشمن بدید تا سر فرصت عاملان و آمران اصلی را هدف قرار دهیم، ان شاالله
و دیدیم آن فتح و ظفر را...
دشمن ، ناباورانه ، گیج شد...
و آن صاعقه را ضربه ملایم مغزی خواند🤪
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
19 دی، یاد روز دلاوری های رزمندگان اسلام در عملیات کربلای 5 است. از این عملیات به عنوان یکی از بزرگترین و حساس ترین عملیاتهای ایران در دوران #دفاع_مقدس یاد می شود. عملیاتی که موجب بازگشت امید به جبهه ایران و پایان توهم صدام و حامیانش شد.
اصحاب عاشورایی امام خمینی(ره) در این عملیات ایثار و حماسه کربلا را تکرار کردند.
یاد و خاطره رشادت های رزمندگان اسلام و شهدای عزیز عملیاتِ غرورآفرین #کربلای5 را گرامی می داریم. 💚🌷
نشر دهید و همراه ما باشید
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada