#فوری شهادت بخشدار گوهرکوه تفتان
🔹️لحظاتی پیش جناب آقای اسفندیار عظیمی بخشدار گوهرکوه شهرستان تفتان استان سیستانوبلوچستان توسط افراد مسلح ترور شد و به شهادت رسید.
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
او در سیره شهدا ذوب شده بود...
مــادر از خصوصیـاتش
اینگونه روایت میکند :
علیرضا لباس نو نمیپوشید ...
میگفت مگر رزمندههای ما لباس نو میپوشیدند. موقع خواب تشک زیرش نمیانداخت و می گفت:
مگر شهدایما روی تشک میخوابیدند
او بسیجی به تمام معنا بود؛
وقتی از او میپرسیدم
در پادگان چه کاره هستی؟
میگفت : جاروکشم ...
شوخ طبع بود و در عین حال با ادب
از هر غذایی نمیخورد و میگفت نمیدانم پول این غذا از چه راهی تهیه شده ، اهل تضرع بود و عبادت خالصانه گاهی شبها که میرفتم رویش پتو بیاندازم که سردش نشود، می دیدم عبا انداخته و دارد قرآن میخواند و گریه میکند....
#شهید_تفحص #علیرضا_شهبازی
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
💕 مهریه معنوی
خرید عقدمان فقط دو قواره چادر برای من، مانتو و یک قرآن و آینه شمعدان و روسری بود.
چون یونس را از نظر مالی درک میکردم حلقه ازدواج نخریدم.
✨مهریه من هم یک جلد قرآن و یک دوره کامل کتابهای شهید مطهری بود.
راوی: همسر شهید
#حاج_یونس_زنگی_آبادی
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
شاه-خراسانیم-دولتمند-خلف.mp3
1.22M
ترانه زیبای شاه خراسانی ام...
با صدای دولتمند خلف
هدیه ولادت امام رضا علیه السلام به شما 😊
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
🌸امیرالمومنین(علیه السلام):
از لغزش دیگران خوشحال مباش.
زیرا نمی دانی روزگار با تو چه خواهد کرد.
📚میزان الحکمه، ح ۱۴۸۵۴
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
تصویر سازی هوش مصنوعی از امیرالمومنین علیه السلام....
یتیم نوازی
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایتی عجیب و تکان دهنده از نحوه شهادت شهید محسن حججی
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
💢 زیـارتنامهشهــــــداء 💢
❣بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم❣
🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ
🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ
🚩 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ
🚩 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ
🚩 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ
🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ
🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ
🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم🌹
کاشمیشـدهمچوشهداخاکیباشیم
شهدا نگاهی...
❤️شهید عزیز سید روح الله عجمیان❤️
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#همراه_شهدا
السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ
یااباصالحَ المَهدی
یاخلیفةَالرَّحمن
و یا شریڪَ القران
ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ
سیِّدی و مَولای
ْ الاَمان الاَمان الاَمان ورحمة الله وبرکاته
#همراه_شهدا
بهمناسبت سالگرد شهادت شهید_ابولفضل_سرلک🌹🌿🇮🇷
ابولفضل سرلک در دوازدهم مرداد ۱۳۴۷ در شهرستان ری ديده به جهان گشود
پدرش احمدعلی كارگر سنگبری بود و مادرش اكرم نام داشت
تا دوم متوسطه در رشته اقتصاد درس خواند
پاسدار بود و از یاران نزدیک سردار شهید قاسم سلیمانی و از فرماندهان زبده نظامی قرارگاه حلب سوریه که سابقه حضور مستشاری در عراق را هم در کارنامه عملیاتی خود داشت
او مدتی به خاطر حضور مداومش در میادین مقاومت، به همراه خانواده در سوریه سکونت داشت و سرانجام در روز ۲۴ اردیبهشت ماه ۱۳۹۹ برابر با ۱۹ رمضان و با زبان روزه توسط تله انفجاری تروریستهای تکفیری در شرق حلب به شهادت رسید
پیکر شهید ابوالفضل سرلک در روز پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت ماه در سکوت وارد تهران و معراج شهدای مرکز شد بدون آنکه برای او مراسم وداعی به رسم وداعهای همیشگی با شهدای مدافع حرم برگزار شود
مراسم تشییع او بدون تبلیغات رسانهای در روز جمعه ۲۶ اردیبهشت ماه ۱۳۹۹ مصادف با ۲۱ ماه مبارک رمضان و روز شهادت حضرت علی علیهالسلام در شهرری یعنی زادگاهش برگزار شد
که متأسفانه با محدودیتهای عوامل خودباخته برای خودشیرینی برای وزارت بهداشت و ستاد مبارزه با اسلام (کرونا) _هرچند مردم زیادی با رعایت اصول بهداشتی خود را به بدرقه پیکر شهید سرلک رساندند و او را تا حرم حضرت عبدالعظیمالحسنی علیهالسلام مشایعت کردند_ غریبانه به خاک سپرده شد
از این شهید والامقام دو فرزند به یادگار مانده است
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج قاسم: نگین انگشتری من از شیشههای حرم امام رضاست که از انفجار ۳۰خرداد۷۳ بهجای مانده...
#سردار
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
میگفت زمان جنگ در خوزستان پشهها حسابی کلافهمان کرده بودند. پشههایی که حتی از روی روزنههای پوتین هم نیش میزدند...
برای در امان ماندن از نیش پشهها به سر و صورتمان گازوییل میمالیدیم، این کار اگرچه برای وضو گرفتن دردسر ساز بود ولی به سختیاش میارزید.
روزها به همین منوال طی شد و این شد که کم کم موهام ریخت...
#سرلشکر_شهید_زاهدی
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
❌️ روزی همتون....
#راز_دفن_شهيد_در_ساعت_نه_شب!!
🌷در زمانیکه عبدالحمید حسینی در دبیرستان شیراز تحصیل میکرد من با او آشنا بودم. وی در سال ۵۹ عضو بسیج مسجد جواد الائمه محله هفت تنان بود. عشق او به سپاه باعث شد به عضویت رسمی آن درآید و در واحد عملیات سپاه شیراز به کار مشغول شود. مدت کوتاهی از ورود او به سپاه نگذشت که به جبهه شتافت و تا زمانیکه در عملیات فتح المبین به شهادت رسید در جبهه بود. چند روز قبل از اینکه سپاه اسلام، عملیات فتح المبین را در جبهه میانی آغاز کند عراق دست به پاتک زد و به شوش حمله کرد و عبدالحمید در این پاتک به شهادت رسید. وقتی خبر شهادت او به شیراز رسید، من هیچ تعجبی نکردم چون واقعاً مستحق شهادت بود. هنوز پیکر شهید به شیراز نیامده بود که ما مشغول تدارک دفن ایشان شدیم.
🌷با چند تن از دوستان به خانواده شهید سری زدیم. وصیتنامه ایشان را که منتشر کرده بودند برای ما قرائت کردند. نکته باور نکردنی برای ما این بود که عبدالحمید در آخرین مرحلهای که به شیراز آمده بود به حاج آقا دستغیب وصیت کرده بود وقتی جسد من به شیراز رسید خواستید مرا دفن کنید مرا در ساعت ٩ شب دفن نمایید. او سپس اسم تعدادی را ذکر نموده و تأكيد کرده بود که اینها حتماً در موقع دفن من باید حضور داشته باشند و مرا دفن کنند که آیت الله علی اصغر دستغیب که شهید مدتی محافظ او بود نفر اول این افراد بودند. عبدالحمید در این وصیتنامه تقاضا کرده بود او را با لباس سبز سپاه دفن کنند. جسد که به شیراز رسید در سردخانه بیمارستان ارتش نگهداری شد برای اینکه به وصیتنامه عبدالحمید دقیقاً عمل کنیم نزدیک غروب....
🌷نزدیک غروب با چند تن از دوستان به بیمارستان رفتیم و جسد او را تحویل گرفتیم و یک دست لباس سبز سپاه را به تن او کردیم و قبل از ساعت ٩ به قبرستان دارالرحمه شیراز (قطعه شهدا) بردیم. چون نام من و آن چند نفر در وصیت شفاهی شهید نیامده بود جسد شهید را در محدوده ایکه بنا بود در آنجا دفن شود گذاشتیم و حدود بیست متر از آن فاصله گرفتیم تا کسانی که برای دفن دعوت شده بودند و اسامی آنها در وصیت بود شهید را دفن کنند. زمانیکه قبر آماده شد و جسد شهید را به داخل قبر سرازیر میکردند و من از دور شاهد این صحنه بودم حال عجیبی پیدا کردم.... احساس میکردم حادثه عجیبی در حال اتفاق افتادن است که برای من بیسابقه بود. به عبارت دیگر میشود گفت منتظر وقوع حادثهای بودیم که کیفیت و نحوه وقوع آن برایمان قابل پیشبینی نبود. حادثه این بود که تا جسد شهید از تابوت برداشته شد و به داخل قبر سرازیر گردید ناگهان....
🌷ناگهان نور سبز رنگ خیلی شدیدی را در اطراف جسد شهید دیدم که با جسد به داخل قبر سرازیر میشد. با دیدن این نور سبز رنگ از خود بیخود شدم و دیگر نفهمیدم چه اتفاقی افتاده و دارد میافتد. نمیدانم چه مدت در این حال بودم که به هوش آمدم. تعداد محدودی که به پانزده نمیرسیدند همه شاهد وقوع این حادثه بودند. صبح روز بعد، مادر شهید عبدالحمید برای من و چند نفر از دوستان تعریف کردند دیشب (شب دفن) عبدالحمید را در خواب دیدم که به من گفت: مادر چرا با اینکه گفته بودم مرا در ساعت ٩ دفن کنید مرا با تأخير دفن کردند؟ پرسیدم: پسرم مگر حالا چه اتفاقی افتاده؟ گفت: آخر آقا امام زمان منتظر من بودند و چون قرار ایشان با من ساعت ٩ بود این تأخير باعث شد من از ایشان شرمنده شوم. مادر شهید می گفت: در خواب خانمی هم همراه فرزندم دیدم و پرسیدم: عبدالحمید این خانم کیست که همراه توست؟ گفت: مادر ساعت ٩ که گفتم مراسم عقدکنان من با این خانم بود.
🌹خاطره ای به یاد شهید معزز عبدالحمید حسینی
📚 کتاب "لحظات آسمانى"، جلد دوم
#شهید | #عبدالحمید_حسینی
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
شهدا انگار نگاهشون انعکاس نگاه خداست ...
شهید ، باران رحمت الهی ست
که به زمین خشک جانها، حیات دوباره میبخشد؛
عشق شهید، عشقِ حقیقی ست
که با هیچ چیز عوض نخواهد شد!
#جان_فدا
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلم تنگ به این بارون قسم
دلتنگم آقا چقدر آخه صبوری
مگه از سنگم آقا ؟💔😭
#چهارشنبه_های_امام_رضایی💚
💖 #ولادت_امام_رضا (ع)🌹
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
🌹ساعاتی پیش «حسین مکی» همرزم شهید زاهدی و یکی از فرماندهان حزب الله لبنان، توسط عوامل رژیم صهیونیستی به #شهادت رسید😔
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
✨✨✨
یــادت باشــد☝ ️
♢ شهیــد اسـم نیســت،
رســـم است!!!
♢شهیــد #عکس نیست ڪـه اگـر از دیوار اتاقت برداشتــی
فراموش بشـــود!!!
《 شهید مسیــر است،
زندگیـست،راه است،
مــرام است!
شهید #امتحـان پس داده است..
شهیــد راهیست بـه سوے خــدا!!!》🕊
#شهید_امین
🌺روزتون معطر به عطر شهدا🌺
🌺 کپی با ذکر #۵صلوت بلامانع است.
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
May 11
همراه شهدا🇮🇷
📗 ادامه کتابِ 《 راستي دردهایم کو ؟ 》 #قسمت_چهلُ_هفت ظهر شنبه است که به مقصد حرم راه میافت
📗 ادامه کتابِ
《 راستي دردهایم کو ؟ 》
#قسمت_چهلُ_هشت
ساعت، هشت صبحِ روز یکم فروردینماه سال 1395!
سالم را در محضر امام و در کنار فاطمه شروع میکنم. دستهای هم را محکم گرفتهایم و توی دلمان برای هم آرزوی خوشبختی میکنیم و من برای هردومان آرزوی عاقبتبخیری میکنم.
حول حالنا... میخواهم عوض بشوم و همه زندگیام را عوض کنم. میخواهم آن کسی باشم که دوست دارم، نه آن چیزی که یک ذهن مریض از من ساخته است. هرگز از تأخیر و دیر شدن به آرزوهایم ناامید نمیشوم. بخشش الهی به اندازه نیت من است... نیت میکنم... مینشینیم گوشهای از صحن آزادی؛ آزاد از دنیا؛ زیارتنامه میخوانیم. من به عادت همیشگیام توی کتابچه حرم، میگردم به دنبال زیارت جامعه کبیره.
چندسالی است که این زیارت، ذکر پرتکرار من است. و چندماهی است که معنای آن برایم وسیعتر شده! حالا وقتی میگویم «مبغض لأعداکم... حرب لمن حاربکم... معکم معکم لا مع غیرکم...» مشتهایم میل به گره شدن پیدا میکنند. دارم زیارتنامه را با تماشای تصاویر دمشق در پسِ ذهنم میخوانم که فاطمه میپرسد چرا دعای کوتاهتری نمیخوانی؟
میگویم میارزد اگر به جای همه دعاها، همین زیارت جامعه کبیره را بخوانی. جامعه، مثل اسمش، کاملترین زیارتی است که به دستمان رسیده... زیارت را که میخوانیم، فاطمه گوشیاش را میگیرد روبرویمان؛ سر خم میکند به سوی من و عکس میگیرد و نشانم میدهد. حال و هوای آن صبح بهاری، کیفمان را کوک میکند.