#شاه_بیت
باز بغض دوری ات راهِ گلو را بسته است
اربعینت باز کن این مرزهای بسته را
#اربعین
#ما_ملت_امام_حسینیم
┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓
@HamsaraneBeheshti
┗━━─━━━⊰✾✿✾⊱┛
#یابنالحسن
🍂چشممان به زیارت تو باز است بیا...
🍂ذکر فرج ات به هر نماز است بیا...
🍂با آنکه بدی زِمن تو دیدی بسیار...
🍂با مِهر تو دل گلشن راز است بیا...
#العجلمولایغریبم
#ماه_صفر
#اربعین
┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓
@HamsaraneBeheshti
┗━━─━━━⊰✾✿✾⊱┛
🍁لا به لای رنگ های زیبـا
♥️و هـوای دلپذیر پاییزی
🍁لطافت و خوشبختی
♥️و آرامش مانـدگار
🍁را بـراتون آرزو میکنم
♥️روزتـون پـر از رضایت خدا
🍁شـادی و شیرینی
♥️زنـدگیتون همیشگی
سلام صبحتون پر از مهربانی
#اربعین
#دفاع_مقدس
┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓
@HamsaraneBeheshti
┗━━─━━━⊰✾✿✾⊱┛
✨﷽✨
🔔تلنگر
✅واقعا زیباست
✍پیرمرد محتضری که احساس میکرد مردنش نزدیک است به پسرش گفت:
مرا به حمام ببر
پسر پدرش را به حمام برد.
پدر تشنه اش شد. آب خواست.
پسر قنداب خنکی سفارش داد؛
برایش آوردند و آن را به آرامی؛
در دهان پدر ریخت و
پس از شست و شو پدر را به خانه برد.
پس از چندی پدر از دنیا رفت و روزگار گذشت و پسر هم به سن کهولت رسید؛
روزی به پسرش گفت:
فرزندم مرگ من نزدیک است؛
مرا به حمام ببر و شست و شو بده.
پسر نااهل بود و با غر و لند پدر را به حمام برد و کف حمام رهایش کرد و با خشونت به شستن پدر پرداخت.
پیرمرد رفتار خود با پدرش را به یاد آورد. آهی کشید و به پسر گفت:
پسرم تشنه هستم.
پسر با تندی گفت: این جا آب کجا بود و طاس را از گنداب حمام پر کرد و به حلقوم پدر ریخت.
پدر اشک از دیده اش سرازیر شد و گفت:
من قنداب دادم، گنداب خوردم.
تو که گنداب می دهی؛
ببین چه میخوری؟
#اربعین
#ما_ملت_امام_حسینیم
┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓
@HamsaraneBeheshti
┗━━─━━━⊰✾✿✾⊱┛
❇️ برای #پرورش خلاقیت #کودک او را در موقعیت های مبهم قرار دهید تا با توان عقل و #اندیشه_ورزی خویش آن را کشف کند.
💎 خلاقیت عنصر وجودی #کودک است که باید پرورش پیدا کند...
#کودک
#دفاع_مقدس
┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓
@HamsaraneBeheshti
┗━━─━━━⊰✾✿✾⊱┛