کارت تشویقی (4).pdf
438.9K
#کارت_تشویقی
@golhayeBeheshti
🔑🔑🔑🔑
نکات کلیدی مدیریت کلاس:
◀️سعی كنید چشم خود را به داشته های دانش آموزان بدوزید ، نه به نداشته های آنان.
◀️همه به محرك نیاز دارند ، تشویق نوعی محرك است .
◀️اگر دانش آموز درسی را خوب بفهمد ، از آن درس و كلاس راضی است .
◀️ انتقاد سازنده را همیشه با بیان یكی از ویژگی های مثبت دانش آموز آغاز كنید.
◀️ رفتار را سرزنش كنید ، نه شخصیت را . شما را دوست دارم ، اما كار شما را دوست ندارم .
◀️ برای تسلط بر دانش آموزان ، ابتدا باید بر خودمان مسلط باشید.
◀️در وجود دانش آموز ضعیف یا بد ، خوبی ها را بجویید و آن ها را تقویت كنید.
·◀️هرگز دانش آموز را به كاری كه نمی توانید ، تهدید نكنید؛ چرا كه او، طرف برنده خواهد شد.
◀️ دانش آموزان آن گونه كه ما می خواهیم نمی شوند ، بلكه آن گونه كه هستیم می شوند.
◀️برای رسیدن به هدف های خود در كلاس ، مثبت فكر كنید.
◀️برای اثر گذاری بر دانش آموزان ، ابتدا باید بر خواسته های آن ها توجه كنید .
◀️یاد ندهیم ، از هم یاد بگیریم . حاكم شدن یك سلیقه ، نه شدنی است و نه مطلوب .
◀️چشم دانش آموز به رفتار ما و گوش او بر گفتار ماست . پس باید مواظب باشیم چه می كنیم و چه می گوییم .
◀️با روش تدریس دیروز نمی شود دانش آموزان امروز و فردا را آموزش داد.
◀️ نظم كلاس نتیجه ی تدریس خوب است و تدریس خوب نتیجه ی طرح درس خوب .
◀️بهترین پادزهر معلم برای بد رفتاری دانش آموز این است كه مایل باشد به دانش آموز كمك كند.
◀️برای آنكه به ذهن دانش آموز راه یابید ، ابتدا باید به دل او راه پیدا كنید.
◀️ تكالیف باید تابع توان دانش آموز باشد و مایه ی سرگرمی ، نه مایه ی عذاب.
@golhayeBeheshti
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دردونه_ها
#پرخاشگری
کارهایی که نتیجش پرخاشگر شدن فرزندانمون می شود؟
@golhayeBeheshti
90-9-2 (panahian).mp3
5.7M
🌻سلسه مباحث انتقال
مفاهیم دینی به کودکان
🌷حجه الاسلام پناهیان🙏
#انتقال_مفاهیم
#صوت_ششم
✅مربیان
✅والدین
@golhayeBeheshti
معماهاي كودكان.pdf
203.3K
#معماهای_کودکان
@golhayeBeheshti
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅🐠🐬🐟🐳🐋🐡✅
ایجاد فعالیتهای سرگرم کننده
👈بازی و خلاقیت
✅بازی خانگی
#ماهیگیری
@golhayeBeheshti
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😃😊😒😔☺️😏😐
فعالیتهای سرگرم کننده
👌آموزش #احساسات
با تصاویر ساده و جذاب
✅آشنایی با احساسات زمینه
کنترل احساسات را فراهم می کند.
@golhayeBeheshti
🏴روز غمبار
بچه ها! امروز همه جا ساکت و آرومه. انگار یه اتفاقی افتاده. یه اتفاقی که همه جا رو سیاه پوش کرده. شاید اگر از پرنده های غمگینی که امروز روی درختا نشستن و دیگه آواز نمی خونن بپرسید، به شما بگن که چه اتفاقی افتاده. آره بچه ها! امروز روز شهادت امام دوم ما شیعیان، امام حسن مجتبی علیه السلام است. این امام بزرگوار ما، مثل پدرش، امام علی علیه السلام با ظلم و ستم مبارزه می کرد، ولی دشمنای دین خدا که از امام حسن علیه السلام می ترسیدند، اون امام رو با زهر به شهادت رسوندن. من این روز رو به شما تسلیت می گم و امیدوارم و همه ما، دوستان خوب امام حسن مجتبی علیه السلام باشیم.
😢همسری بی وفا
اون روز تو مدینه، همه غم زده و افسرده بودن. آخه بچه ها! اهالی مدینه خبر خیلی خیلی بدی شنیده بودن که با شنیدن اون خبر، چشم های همشون گریون شده بود. اونا شنیده بودن که امامشون و جانشین حضرت علی علیه السلام به شهادت رسیده، ولی کی باورش می شد که امام حسن با زهر و به دست همسرش به شهادت رسیده باشه؟ همه مردم شگفت زده و ناراحت بودن، ولی این خبر واقعیت داشت. معاویه که دشمن اسلام بود و از امام حسن علیه السلام می ترسید، برای همسر امام حسن زهری فرستاده بود و به اون گفته بود که اگر با این زهر امام حسن علیه السلام رو به شهادت برسونه، جایزه بزرگی به اون می ده. همسر بی وفای امام حسن علیه السلام هم به حرف او گوش کرده بود؟ ولی بچه ها! شما فکر می کنید معاویه به قولش عمل کرده بود؟ درسته، آدم های بد، هیچ وقت به قولشون عمل نمی کنن.
🌹پیامبر و امام حسن علیه السلام🌹
بچه ها! امام دوم ما شیعیان، یعنی امام حسن مجتبی علیه السلام ، شباهت خیلی زیادی به پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم داشت؛ یعنی هر کس می خواست به یاد پیامبر باشه، به چهره این امام بزرگ نگاه می کرد. می دونید، پیامبر به امام حسن علیه السلام علاقه زیادی داشت. امام حسن علیه السلام ، از کودکی همراه رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم بود و به وسیله پدر و مادری هم چون حضرت علی علیه السلام و حضرت زهرا علیهاالسلام تربیت شده بود. مردم هم که می دونستن پیامبر چقدر به امام حسن علیه السلام علاقه داشته، به اون امام احترام خیلی زیادی می گذاشتن. اون امام مثل پدربزرگش، یعنی رسول خدا و پدرش امام علی علیه السلام برای حفظ اسلام خیلی تلاش کرد. شهادت این امام بزرگ رو به شما تسلیت می گم.
🌒غروبی غم انگیز
یک روز خیلی خیلی گرم بود. امام حسن علیه السلام اون روز، روزه گرفته بود و حالا بعد از یک روز کار و تلاش، توی یک غروب غمگین، داشت به خونه بر می گشت تا روزه اش رو افطار کنه. وقتی به خونه رسید، همسرش یه ظرف شیر به حضرت امام حسن علیه السلام داد و امام حسن اون ظرف شیر رو سرکشید. بعد از اون روز، همه دونستند که همسر خیانت کار امام حسن، با زهری که در اون شیر ریخته بود، امام رو مسموم کرده بود. امام حسن علیه السلام به شهادت رسید و نام اون زن، به عنوان یک انسان بد و خیانت کار توی ذهن همه مردم باقی ماند.
🕋امام در عبادت
بچه ها! امامان بزرگ ما، تمام مدّت عمرشون رو برای عبادت و خدمت به بندگان خدا صرف کردن. امروز روز شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام است ؛ امامی که همیشه و در همه حال به یاد خدا و الگویی برای همه ما مسلمونا بود. یکی از دلایلی که نام امامان ما، قرن هاست سر زبون ها مونده و ما در روز شهادت اون ها اشک می ریزیم و یادشون رو زنده نگه می داریم، همین راز و نیاز اون ها و عبادت هاشونه. بچه ها! خداوند بزرگ که خیلی خیلی اونا رو دوست داره، نمی زاره که اونا فراموش بشن. بچه ها! امام دوم، همچنان، اون قدر خدارو دوست داشت که 25 بار پای پیاده به سفر حج رفت و خونه خدا رو زیارت کرد. امیدوارم که شما بچه ها فرصت داشته باشید تا زندگی امام حسن علیه السلام رو مطالعه کنید.
@golhayeBeheshti
آداب معاشرت.pdf
419.5K
#طرح_درس
🌸پبامبر اکرم(ص)
@golhayeBeheshti
امام مهربانی ها.pdf
308.6K
#طرح_درس
🌸امام رضا(ع)
@golhayeBeheshti
درسنامه پرواز.pdf
466.6K
🔖 درسنامه "پرواز" ✈
#طرح_درس
#متوسطه_اول
🌸پیامبر اکرم(ص)
@golhayeBeheshti
تشت خاکستر.pdf
1.68M
#داستان
👈تشت خاکستر
@golhayeBeheshti
#امام_رضا
اخلاق امام(ع) در بيان روايات
او بسيار به مستمندان رسيدگى مى كرد. به دادن صدقه به ويژه در شبهاى تار و به صورت پنهانى بسيار مبادرت مى كرد. با خدمتگزارانش كنار يك سفره مى نشست و غذا مى خورد.
هيچ فرقى ميان غلامان و اشراف و اقوام و بيگانگان نمى گذاشت، مگر براساس تقوا. همواره متبسم و خوشرو بود. بهترين بخش غذاى خود را قبل از تناول، براى گرسنگان جدا مى ساخت. با فقرا مى نشست. در تشييع جنازه شركت مى جست. خدمتكارى را كه مشغول خوردن غذا بود، به خدمت فرا نمى خواند. با صداى بلند و با قهقهه هرگز نمى خنديد.
رفع نياز مؤمنان و گره گشايى از ايشان را بر ديگر كارها مقدّم مى داشت. روى حصير مى نشست. قرآن زياد تلاوت مى كرد. با گفتارش دل كسى را نرنجانيد. سخن هيچ كس را ناتمام نمى گذاشت و نمى شكست. هيچ نيازمندى را تا حد امكان رد نكرد. پاى خود را هنگام نشستن در حضور ديگران دراز نمى كرد. در حضور ديگران همواره از ديوار فاصله داشت و هيچ گاه تكيه نزد.
همواره ياد خدا بر زبان جارى داشت. از اسراف و تبذير سخت پرهيز داشت. به مسافرى كه پول خود را تمام و يا گمكرده بود، بدون چشم داشت، هزينه سفر مى داد. در دادن افطارى به روزه داران كوشا بود. به عيادت بيماران مى رفت.
در معابر عمومى، آب دهان خود را نمى انداخت. از ميهمان شخصا پذيرايى مى كرد. هنگامى كه بر جمعى كنار سفره وارد مى شد، اجازه نمى داد تا براى احترام وى از جاى برخيزند. به سخن ديگران كه وى را مورد خطاب قرار داده، از او پرسشى داشتند، با دقت كامل گوش مى داد.
خويش را به بوى خوش معطر مى كرد، به خصوص براى نماز. به نظافت جسم و لباس به ويژه موى سر توجّه داشت. قبل از غذا دستها را مى شست و با چيزى خشك نمى كرد، بعد از غذا نيز آنها را مى شست و با حولهاى خشك مى كرد.
اگر غذايى از حد نياز زياد مى آمد، آن را هرگز دور نمى ريخت. در حضور ديگران به تنهايى چيزى نمى خورد. بسيار بردبار و شكيبا بود. كارگرى را كه به مبلغ معين اجير مى كرد، در پايان افزون بر مزدش به او عطا مى كرد. با همگان با رافت و خوشرويى روبرو مى شد. بسيار فروتن بود. به فقرا و بيچارگان بسيار مى بخشيد و آن را براى خود پس انداز مى دانست.
اين همه كه ياد شد، بىگمان خوشه اى از خرمن شخصيت اخلاقى آن امام بزرگ است و نه تمام.
🍽 مهمانى و آداب آن
شبى حضرت رضا(ع) مهمانى داشتند كه يك مرتبه چراغ تغييرى كرد- و احتياج به اصلاح داشت- مهمان، دست خود را دراز كرد تا چراغ را درست كند.
حضرت رضا(ع) دست او را كنار زدند و خودشان به اصلاح چراغ پرداختند و فرمودند: «ما قومى هستيم كه مهمانهايمان را به كارى وا نمى داريم» احترام مهمان، بيش از اين است كه به خدمت صاحبخانه بپردازد.
💰حقوق كارگر
سليمان جعفرى مى گويد:... من با حضرت رضا(ع) وارد منزلشان شديم، حضرت ديدند غلامانشان مشغول گلكارى هستند و كارگر سياه چهرهاى هم با آنها مشغول كار است.
حضرت فرمود، اين كيست با شما؟ غلامان گفتند او را آورده ايم به ما كمك كند و چيزى هم به او بدهيم.
حضرت فرمود، آيا مزد او را معين كرده ايد؟ گفتند نه، ما هر چه به او بدهيم راضى است.حضرت بسيار خشمگين شدند به طورى كه مى خواستند غلامان خود را با تازيانه ادب كنند، من پيش رفته گفتم، فدايتان شوم چرا ناراحت شديد؟!
حضرت فرمود: آخر من چندين بار آنها را از مانند اين كار منع كرده ام كه به هيچ كس كارى ندهند مگر مزد و اجرت او را تعيين كنند.
- اى سليمان- بدان اگر كارگرى براى تو كارى كرد بدون تعيين اجرت غالبا چنين است- اگر سه برابر اجرتش را هم به او بدهى باز گمان مى كند. كم داده اى و اگر مزد او را تعيين كردى، اگر همان مقدار هم بدهى ترا سپاسگزار است و اگر يك ذره اضافه كنى آنرا بحساب مى آورد و مى فهمد كه به او زيادى هم داده اى.
@golhayeBeheshti
🌸تواضع در كمك كردن
يك بار حضرت امام رضا(ع) وارد حمام عمومى شدند. يكى از كسانى كه داخل حمام بود و حضرتش را نمى شناخت از حضرت خواست كه او را دلاكى كند. حضرت با تمام جلالتى كه داشتند شروع كردند به كيسه كشيدن آن شخص.
هنوز چيزى نگذشته بود كه افرادى كه در حمام رفت و آمد داشتند، حضرت را شناختند و به آن شخص معرفى كردند آن مرد شروع كرد به عذرخواهى، ولى حضرت بدون اينكه از كار خودشان دست بردارند، جملاتى براى رفع ناراحتى او فرمودند و همانگونه كه دلاكى مى
كردند با كلام نرم و ملايم قلب او را آرامش بخشيدند.
🍀تقوى ملاك برترى
يكى از اهالى بلخ مى گويد: من در سفر حضرت رضا(ص) به خراسان همراه بودم، يك روز وقتى سفرهاى براى حضرت انداختند آن حضرت تمام خدمتگزاران اعم از سياه و غير سياه را بر سر آن سفره جمع كرد.
من عرض كردم فدايت شوم خوب است براى آنها سفره ديگرى قرار دهيد! حضرت فرمود، آرام باش كه خداى همه ما يكى است، مادر همه ما و پدر همه ما يكى است و پاداش هم به عمل است. هر كس عملش بهتر است نزد خداوند مقربتر است هر چند بنده يا سودانى سياه باشد.
😔اسراف و تبذير
ياسر خادم مى گويد: روزى غلامان حضرت ميوهاى خوردند و آن را به پايان نرسانده به دور انداختند.
حضرت رضا(ع) به آنها فرمود: سبحان الله اگر شما از همين ميوه نيم خورده بى نياز هستيد- بدانيد- افرادى هستند كه به آن محتاجاند، آن را به افرادى كه احتياج دارند برسانيد.
🍀حرمت مؤمن🍀
يسع بن حمزه مىگويد: من در مجلسى با حضرت رضا(ص) مشغول صحبت بودم و عده زيادى هم براى پرسش از مسائل حلال و حرام جمع شده بودند. كه مردى بلند قامت و گندمگون داخل شد و سلام كرد و عرضه داشت. من دوستى از دوستداران شما و اجداد شما هستم و از حج مى آيم، زاد و توشه ام گم شده اگر ممكن است كمكى بفرمائيد كه من به شهرم برسم كه اين نعمتى است بر من از جانب خداى تعالى، پس چون به شهرم رسيدم آنرا از جانب شما صدقه مى دهم چون من احتياجى به صدقه ندارم.
حضرت فرمود: بنشين، خدا تو را رحمت كند. حضرت رو كردند به مردم و با آنها سخن گفتند تا وقتى كه متفرق شدند و فقط آن مرد و من و سليمان جعفرى و خيثمه باقى مانديم. حضرت فرمود، اجازه مى دهيد من به داخل منزل بروم؟
بلند شدند و داخل رفتند و بعد از لحظاتى آمدند پشت در و دست مبارك خود را از بالاى در خارج كردند و فرمودند: كجاست آن مرد خراسانى؟ آن مرد گفت: بله اينجا هستم. حضرت فرمود: اين دويست دينار را بگير و كار خود را انجام بده و به آن متبرك شو و از طرف من هم لازم نيست صدقه دهى، بيرون برو كه من ترا نبينم و تو مرا نبينى. آن مرد خارج شد.
وقتى حضرت آمدند، سليمان گفت فدايت شوم شما كه عطاى وافر و زيادى به اين مرد فرموديد چرا روى نازنين خود را از او پوشانديد؟ حضرت فرمود، تا مبادا ذلت سؤال را در چهره اش ببينم. آيا مگر نشينده اى كه رسول خدا(ص) فرمود: هر كس حسنه و كار نيك خود را مستور بدارد، برابر است با هفتاد حج و هر كس سيئه و كار زشت خود را آشكار كند خوار مىشود و هر كس زشتى خود را بپوشاند و عمل خلافش را در پنهان انجام دهد بخشيده خواهد شد؟!
👈اطعام مساكين👇
معمربن خلاد مى گويد: وقتى حضرت رضا(ص) مى خواستند غذا بخورند يك كاسه بزرگى را كنار سفره مى گذاشتند و از بهترين غذاها، از هر كدام مقدارى، در آن كاسه مى ريختند و مى فرمودند: آنرا به مساكين بدهند.
سپس اين آيه مباركه را قرائت مىفرمودند: فلا اقتحم العقبة - سوره بلد آيه 11 - «پس انسان. آن گردنه هاى سخت را نتواند پيمود.» و بعد مى فرمود، چون خداوند مى دانست كه براى هر انسانى، آزاد كردن بنده، مقدور نيست راهى براى رسيدن به بهشت قرار داد با اطعام طعام.
عبادتهاى سنگين و ختم قرآن و سجده هاى طولانى
برادر دعبل مى گويد: حضرت رضا(ص) پيراهنى از خز سبز رنگ و انگشترى از عقيق به برادرم «دعبل» عنايت كردند و فرمودند، اى دعبل برو «قم» كه در آنجا فايده خواهى برد، و فرمود: اين پيراهن را محافظت كن.زيرا كه من در اين پيراهن در هزار شب، هر شب هزار ركعت نماز خوانده ام و در آن هزار بار قرآن را از ابتدا تا انتها ختم كرده ام.
صولى مىگويد: از جدهام پرسيدند كه درباره رفتار حضرت رضا(ع) سخنى بگويد.
جده من كه زنى بسيار عاقل و سخاوتمند بود گفت: حضرت رضا(ع) كه هميشه نمازش را در اول وقت مى خواند وقتى نماز صبحش تمام مى شد به سجده ميرفت و سر مبارك خود را بر نمى داشت تابالا آمدن آفتاب. و آن حضرت در اين مدت به ذكر خداى تعالى مشغول بود.
منبع:aviny.com
@golhayeBeheshti