eitaa logo
حرف آخر • حکایت و پند •
76هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
3هزار ویدیو
0 فایل
تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران 🇮🇷 -سخنان پر مفهوم بزرگان ایران و جهان -حکایت های جالب و آموزنده تعرفه تبلیغات 👇 https://eitaa.com/joinchat/1314784094C8c098d28af
مشاهده در ایتا
دانلود
آموزش ۲۰ آموزی😍🍕👌 همین الان آموزش ۲۵ مدل و و دانش آموزیِ خوشمزه با برات گذاشتم که مدرسه ها باز شد لنگ نمونی😍👌 کم نیست ۴ روزه😋 بیا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/3050569827C3a03ef260c دستور مقوی با کنجد و ارده👌
۱۸ شهریور ۱۴۰۳
مامانایی که بچه هاشون دق میدن تا صبحونه بخورن !😩😱 همین الان دستور چندتا صبحونه ی خوشمزه ی دانش آموزی که با و و های_فوریه گذاشتم که هر بچه ای رو میکنه بیا آموزشارو بردار😍👇 https://eitaa.com/joinchat/3050569827C3a03ef260c
۱۸ شهریور ۱۴۰۳
9.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱اگه میخوای روح و روان فرزندت رو نابود کنی فقط کافیه این 3 تا کار رو انجام بدی 🌱 @Harf_Akhaar
۱۸ شهریور ۱۴۰۳
‹🤍🌼› "زندگی" دشوارترین امتحان است بسیاری از مردم "مردود" می ‌شوند... چون سعی می کنند از روی دست هم بنویسند، "غافل" از این که سوالات موجود در برگه‌ ی هر کسی "فرق" می‌کند....🌱 @Harf_Akhaar
۱۸ شهریور ۱۴۰۳
تفاوت است میان کسی که بخاطر شخصیتش به او احترام میگذاری و کسی که از ترس بی شخصیتی اش به او احترام میگذاری. ‹🌱› @Harf_Akhaar
۱۸ شهریور ۱۴۰۳
۱۸ شهریور ۱۴۰۳
🌱🌱🌱 داستان مَثَل فردی به خاطر قوزی كه بر پشتش بود خیلی غصه می خورد. یك شب مهتابی از خواب بیدار شد خیال كرد سحر شده، بلند شد رفت حمام. از سر آتشدان حمام كه رد شد صدای ساز و آواز به گوشش خورد. اعتنا نكرد و رفت تو. سر بینه كه داشت لخت می‌شد حمامی را خوب نگاه نكرد و ملتفت نشد كه سر بینه نشسته. وارد گرمخانه كه شد دید جماعتی بزن و بكوب دارند و مثل اینكه عروسی داشته باشند می‌زنند و می‌رقصند. او هم بنا كرد به آواز خواندن و رقصیدن و خوشحالی كردن. درضمن اینكه می‌رقصید دید پاهای آنها سم دارد. آن وقت بود فهمید كه آنها از ما بهتران هستند. اگرچه خیلی ترسید اما خودش را به خدا سپرد و به روی آنها هم نیاورد. از ما بهتران هم كه داشتند می‌زدند و می‌رقصیدند فهمیدند كه او از خودشان نیست ولی از رفتارش خوششان آمد و قوزش را برداشتند. فردا رفیقش كه او هم قوزی بر پشتش داشت، از او پرسید: «تو چكار كردی كه قوزت صاف شد؟» او هم ماوقع آن شب را تعریف كرد. چند شب بعد رفیقش رفت حمام. دید باز حضرات آنجا جمع شده‌اند خیال كرد كه همین كه برقصد از ما بهتران خوششان می‌آید. وقتی كه او شروع كرد به رقصیدن و آواز خواندن و خوشحالی كردن، از ما بهتران كه آن شب عزادار بودند اوقاتشان تلخ شد. قوز آن بابا را آوردند گذاشتند بالای قوزش آن وقت بود كه فهمید كار بی‌مورد كرده، گفت: «ای وای دیدی كه چه به روزم شد ـ قوزی بالای قوزم شد!» ‹🤍🌼› @Harf_Akhaar
۱۸ شهریور ۱۴۰۳
کفشی که برای پای تو مناسب است ممکن است پای دیگری را زخم کند؛ بنابر این همیشه مپندار آن چه در ذهن تو می گذرد اصل مطلق است! ‹🤍🌼› @Harf_Akhaar
۱۸ شهریور ۱۴۰۳
امیدوارم جوری رشد کنی که خدا از جیبت برای کمک به مردم و از دستت برای گرفتن دست بقیه استفاده کنه...🌱 @Harf_Akhaar
۱۸ شهریور ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ـ🌼🤍🌼🤍🌱 ـ🤍🌼🤍🌱 ـ🌼🤍🌱 ـ🤍🌱 ـ🌱 در اگر بر تو ببندد مرو و صبر کن ... ز پس صبر تو را او به سرصدر نشاند ..‌‌. 🌱 🌼🌱 🤍🌼🌱 🌼🤍🌼🌱 🤍🌼🤍🌼🌱 @Harf_Akhaar
۱۸ شهریور ۱۴۰۳
تأثیر دعای مادر...!🌱 🌱روزی حضرت موسی (ع) در ضمن مناجات خود عرض کرد: خدایا می‌خواهم همنشین خود را در بهشت ببینم. 🌱جبرئیل بر حضرت موسی نازل شد و عرض کرد: یا موسی، فلان قصاب در فلان محله همنشین تو خواهد بود. 🌱حضرت موسی (ع) به آن محل رفت و مغازہ قصابی را پیدا کرد و دید که جوانی مشغول فروختن گوشت است. شامگاہ که شد ، جوان مقداری گوشت برداشت و به سوی منزل خود روان شد. 🌱حضرت موسی (ع) از پی او تا در منزلش آمد و سپس به او گفت: 🌱میهمان نمی‌خواهی؟ 🌱جوان گفت : خوش آمدید. 🌱آنگاہ او را به درون منزل برد. حضرت موسی (ع) دید که جوان غذایی تهیه نمود،آنگاہ زنبیلی از سقف به زیر آورد و پیرزنی کهنسال را از درون آن خارج کرد او را شستشو دادہ و غذایش را با دست خویش به او خورانید. موقعی که جوان می‌خواست زنبیل را در جای اول بیاویزد، پیرزن، کلماتی که مفهوم نمی‌شد ادا کرد. 🌱بعد از آن جوان برای حضرت موسی (ع) غذا آورد و خوردند. 🌱حضرت پرسید: حکایت تو با این پیرزن چگونه است؟ 🌱جوان گفت: این پیرزن مادر من است. چون مرا بضاعتی نیست که برای او کنیزی بخرم، ناچار خودم کمر به خدمت او بسته‌ام. 🌱حضرت پرسید: آن کلماتی که بر زبان جاری کرد چه بود؟ 🌱جوان گفت: هر وقت او را شستشو می‌دهم و غذا به او می‌خورانم، می‌گوید: «غفرالله لک و جعلک جلیس موسی یوم القیامة فی قبّته و درجته» (یعنی خداوند، تو را ببخشد و همنشین حضرت موسی (ع) در بهشت باشی ، به‌‌ همان درجه و جایگاہ او) 🌱حضرت موسی (ع) فرمود:‌ ای جوان بشارت می‌دهم به تو که خداوند دعای او را دربارہ ات مستجاب گردانیدہ است. جبرئیل به من خبر داد که در بهشت، تو همنشین من هستید. ‹🤍🌼› @Harf_Akhaar
۱۸ شهریور ۱۴۰۳