eitaa logo
حرف آخر • حکایت و پند •
76.4هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
2.8هزار ویدیو
0 فایل
تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران 🇮🇷 -سخنان پر مفهوم بزرگان ایران و جهان -حکایت های جالب و آموزنده تعرفه تبلیغات 👇 https://eitaa.com/joinchat/1314784094C8c098d28af
مشاهده در ایتا
دانلود
ما را برای بیست و چهار ساعت زندگی در امروز طراحی کرده اند و نه بیشتر نگرانی امروز برای مشکلات فردا دردی از ما دوا نخواهد کرد ... @Harf_Akhaar
۹ بهمن ۱۴۰۲
روزی ثروتمندی سبدی پر از غذاهای فاسد به فقیری داد. فقیر لبخندی زد و سبد را گرفته و از قصر بیرون رفت. فقیر همه آنها را دور ریخت و به جایش گلهایی زیبا وقشنگ در سبد گذاشت و بازگردانید. ثروتمند شگفت زده شد و گفت: چرا سبدی که پر از چیزهای کثیف بود، پر از گل زیبا کرده ای و نزدم آورده ای؟! فقیر گفت: هر کس آنچه در دل دارد می بخشد… @Harf_Akhaar
۹ بهمن ۱۴۰۲
ما آمده ایم که زندگی کنیم تا قیمت پیدا کنیم، نه اینکه با هر قیمتی زندگی کنیم. زندگی ما حکایت یخ فروشی نشود که از او پرسیدند: فروختی؟ گفت: نه، ولی تمام شد.. @Harf_Akhaar
۹ بهمن ۱۴۰۲
دیری نمی پاید که این تصویر غلط در ذهنتان رسوخ میکند که میدانید قبل از آنکه بدانید... @Harf_Akhaar
۹ بهمن ۱۴۰۲
شازدہ کوچـولو گفت : شوخی چیست؟؟ روباه گفت : همون که آدما حرف دلشون رو باهاش می زنن @Harf_Akhaar
۹ بهمن ۱۴۰۲
تصمیمات مهم زندگی خودتان را در وقت عصبانیت نگیرید برای اینکه به یک نفر بگویید "برو به جهنم" همیشه فردا هم وقت هست. @Harf_Akhaar
۹ بهمن ۱۴۰۲
من ترسم از گرگ‌ها نیست ، می‌دانم کارشان دریدن است ؛ اما با ماهیت «روباه‌ها» چه کنم وقتی مدام لباس عوض می‌کنند ! @Harf_Akhaar
۹ بهمن ۱۴۰۲
چشمی که دائم عیب‌های دیگران را ببیند آن عیب را به ذهن منتقل میکند و ذهنی که دائما با عیب‌های دیگران درگیر است آرامش ندارد @Harf_Akhaar
۹ بهمن ۱۴۰۲
🌹 خودتان باشید ‌نه فتوکپی و رونوشتِ همدیگر! خودتان را از روی دستِ دیگران ننویسید! باور کنید چیزی که هستید، بهترین حالتی است که می توانید باشید. بعضی ها، ساکتشان دلنشین است، بعضی ها پرحرفشان. بعضی ها، باچشم و موی سیاه، زیبا هستند، بعضی ها با چشمان رنگی و موی بلوند! بعضی ها، با شیطنت دل می برند، بعضی با نجابت... جذابیتِ هرکس منحصر به خودش است. باورکنید رفتار و خصوصیاتِ تقلید شده و مصنوعی، شخصیتتان را خراب می کند. تا می توانید "خودتان" باشید... ✍ @Harf_Akhaar
۹ بهمن ۱۴۰۲
گدائی به جمعی رسید که طعام می خوردند، گفت: سلام بر شما ای بخیلان. گفتند: ما را بخیل چرا گفتی؟ گفت: با تکه ای نان سخنم را تکذیب کنید @Harf_Akhaar
۹ بهمن ۱۴۰۲
فردى هر روز در بازار گدایی می کرد و مردم حماقت او را دست می انداختند. دو سکه به او نشان می دادند که یکی شان طلا بود و دیگری از نقره. اما او همیشه سکه نقره را انتخاب می کرد! داستان در تمام منطقه پخش شد. هر روز گروهی زن و مرد به دیدن این گدا می آمدند و دو سکه طلا به او نشان می دادند و او همیشه نقره را انتخاب می کرد، مردم او را دست می انداختند و به حماقت او می خندیدند. تا اینکه مرد مهربانی از راه رسید و از اینکه او را آن طور دست می انداختند، ناراحت شد. او را به گوشه ای دنج از میدان کشید و گفت: هر وقت دو سکه به تو نشان دادند، تو سکه طلا را بردار. این طوری هم پول بیشتری گیرت می آید و هم دیگر دستت نمی اندازند. گدا پاسخ داد: ظاهرا حق با شماست، اما اگر سکه طلا را بردارم، دیگر مردم به من پول نمی دهند تا ثابت کنند که من احمق تر از آنهایم! شما نمی دانید تا حالا با این کلک چقدر پول گیر آورده ام! ▪️اگر کاری می کنی که هوشمندانه است، هیچ اشکالی ندارد که تو را احمق پندارند...! @Harf_Akhaar
۹ بهمن ۱۴۰۲
این روزها دوره، دوره گرگ هاست. مهربان که باشی ، می پندارند دشمنی. گرگ که باشی ، خیالشان راحت می شود که از خودشانی . این روزها خیلی ها تاوان گرگ نبودنشان را می دهند. @Harf_Akhaar
۹ بهمن ۱۴۰۲