eitaa logo
حـَسَـن‌ِبْن‌عَلـی⁦🖤
167 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
2هزار ویدیو
58 فایل
{اســلام‌علیــک‌یاحسن‌ابن‌علی} تأسیس:«1401/10/22»مصادف‌باولادت‌‌بانو[فاطمه‌ی‌ِزهرا] پناھ‌حرفاٺونہ:https://harfeto.timefriend.net/16735458175092 ܢ݆ߺܢܚ݅ࡅ߳ߺߺܙ‌ܢܚࡅ߭ܭَܝ‌ࡅ࡙ࡅ࡙:https://eitaa.com/Hasanjanmm118 مایل‌بھ‌صلواٺ‌فرسٺادن‌براےمہد؎فاطمہ؟ وقف‌اقای‌بی‌حرم(:
مشاهده در ایتا
دانلود
💢↶ ماه رمضان به سه قسمت تقسیم می‌شود ↯ ⓵ ◄ دهه اول رحمت ⓶ ◄ دهه دوم مغفرت ⓷ ◄ دهه سوم اجابت ↩️ پس دهه اول را دعا کنیم رحمت خدا نصیب حال ما بشه و کلمه طیبه را زیاد بخوانیم 《لا اِلهَ اِلَا الله》 ↩️ دهه دوم را استغفار بخوانیم تا عفو شویم 《اَستَغفِرُ اللهَ وَ اَتوبُ اِلَیه》 ↩️ دهه سوم برای طلب بهشت و رهایی از جهنم دعا کنیم 《اَللّهُمَّ اَجِرْنی مِنَ النّار وَ اَدخِلْنِ الجَنَّه》 🌻🌛¦→@Hasanjanm118
وسط معرکه نبرد با داعش، از عراق زنگ زد و گفت شنیدم تهران برف اومده.. گفت برو فلان پادگان سپاه، آهوها از کوه میان پایین بخاطر غذا.. براشون علوفه و آب تهیه کن، حیوونا بی‌آب و غذا نمونن.. به شوخی گفتم حاجی! وسط جنگ با داعش به آهوها چیکار داری!؟ گفت من به دعای آهوها نیاز دارم... _حاج‌قاسم🌱 ↫✨ ↬🌝🌿@Hasanjanm118
اگه‌سرسفره‌ی‌افطاربه‌کسی‌که‌ کنارمون‌نشسته‌بگیم؛روزه‌ات‌قبول‌باشه، اون‌چی‌جواب‌میده؟! حتمامیگه؛ازشمام‌قبول‌باشه‌و‌ممنونم وکلی‌بهمون‌محبت‌میکنه.."✨ حالااگه‌سرسفره‌ی‌افطارسرمون‌رو‌ بالابگیریم‌و‌به‌امام‌زمان"عج"عرض‌کنیم؛ آقاجون‌روزه‌تون‌قبول،‌مطمئن‌باشید مولا‌هرجوابی‌بدن‌،‌دعاشون‌در‌حقمون‌مستجابه!💕 من‌سرسفره‌ی‌افطارمیگم؛ آقاجون‌روزه‌تون‌قبول‌باشه‌وامید‌دارم‌ به‌اینکه‌مولا‌بفرمایند: ازشمام‌قبول‌باشه‌عاقبت‌بخیربشی‌.."🙃♥️ این‌پیام‌رواینقدرمنتشرکنید‌که‌همه‌ سرسفره‌ی‌افطاربا‌امام‌زمان"عج" حرف‌بزنن‌وبه‌یادحضرت‌مهدی"عج"باش وبرای‌ظهورش‌دعا‌کنن.."🖐🏻💔 ..'💕🌸 🕊 🌻🌛¦→@Hasanjanm118
هدایت شده از Deltangiyam
همسنگری ها ی هلی بدید بشیم ⁹⁰
هدایت شده از مَـشـ♬ـقِ نـ♡ـوڪَرانــــہ
می‌گویند هروقت آب می‌نوشی بگو یا حسین«ع» این روزها که آب می‌بینی و نمی‌نوشی آرام بگو یا اباالفضل «ع» :) 💔
🌷حضرت مهدی عج: ❤هر یک از شما باید کاری کند، که با آن به محبت ما نزدیک شود.❤ 📚بحارالانوار،ج۵۳،ص۱۷۶ 🔸🔹🍃🌸🍃🔹🔸 🕊 ای شویم 🌻🌛¦→@Hasanjanm118
↻🌸💜••|| ✍ قضاوت، قضاوت، قضاوت 🔹وارد اتوبوس شدم. جایی برای نشستن نبود. همان جا روبه‌روی در، دستم را به میله گرفتم. 🔸پیرمردی با کُتی کهنه، پشت به من، دستش را به ردیف آخر صندلی‌های آقایان گره کرده بود. می‌شد گفت تقریبا در قسمت خانم‌ها بود. 🔹خانم دیگری وارد اتوبوس شد. کنار دست من ایستاد. 🔸چپ چپ نگاهی به پیردمرد انداخت و شروع کرد به غر زدن: برای چی اومده تو قسمت زنونه؟ مگه مردونه جا نداره؟ این همه صندلی خالی! 🔹گفتم: خانم جان این طوری نگو، حتما نمی‌تونسته بره! 🔸گفت: دستش کجه، نمی‌تونه بشینه یا پاش خم نمی‌شه؟ 🔹گفتم: خب پیرمرده! شاید پاش درد می‌کنه نمی‌تونه بره بشینه. 🔸باز گفت: آدم چشم داره می‌بینه! نگاه کن پاش تکون می‌خوره، این روزها حیا کجا رفته؟! 🔹سکوت کردم، گفتم اگر همین طور ادامه دهم بازی را به بازار می‌کشاند. فقط خدا خدا می‌کردم پیرمرد صحبت‌ها را نشنیده باشد. 🔸بی‌خیال شدم، صورتم را طرف پنجره کردم تا بارش برف را تماشا کنم. 🔹به ایستگاه نزدیک می‌شدیم، پیرمرد می‌خواست پیاده شود. دستش را داخل جیبش برد. ۵۰تومنی پاره‌ای را جلوی صورتم گرفت و گفت: دخترم، این چند تومنیه؟ 🔸بغض گلویم را گرفت، پیرمرد نابینا بود. خانم بغل‌دستی هم خجالت‌زده سرش را پایین انداخت و سرخ شد. یاد بگیریم زود قضاوت نکنیم 💜⃟🌸¦⇢ 🌻🌛¦→@Hasanjanm118
در ایام نوروز کافی است متن بالا را چاپ نمایید و خیلی محترمانه به افرادی که اقدام به کشف حجاب نمودند، بدهید. 🌻🌛¦→@Hasanjanm118