تا سمت گلستان گذرِ راهزن افتاد
با ضربهی پا شاخه گلی بر چمن افتاد
هر روز در این خانه غذا پخته شد اما
هر روز در این خانه غذا از دهن افتاد
سخت است تماشای زمین خوردن مادر
ای وای که این قرعه به نام حسن افتاد
این واژه ی «افتاد» پر از غصه و درد است
حالا به دلم روضه ی یک بی کفن افتاد
زهرا و حسن هردو مدینه ند ولیکن
همواره حسین است که دور از وطن افتاد
ای کاش نیاید، برود از لب گودال
آن کس که نگاهش به عقیق یمن افتاد
حسن_معارف_وند
#روضه
@HassanMaarefvand
داده گدای خانهی تو شاه پرورش
حتی گرفته با نظرت ماه پرورش
از غصهی تو یافت اگر آه پرورش
مدح تو داده این همه مداح پرورش
ما مستمع شدیم بخوانند از علی
حسن معارف وند
@HassanMaarefvand
:
سپردی دستِ ختمی مرتبت حبل المتینت را
سپردی دستِ حیدر، پرچم اسلام -دینت- را
به خود تبریک اگر گفتی برای خلقت انسان
خدایا، صرف حیدر کن تمام آفرینت را
علی جان؛ مدح تو کار همان پروردگار توست
تنی قابل لیاقت دارد آخر «تاج و زینت» را
به وقت کار نخلستان، اگر دنیا حواسش بود
نگه میداشت در شیشه عرقهای جبینت را
در آن بی درکیِ مطلق، دریغ از این مصیبت که
نصیب چاه میکردی صدای دلنشینت را
فقط زهرا تو را فهمید و آرام و قرارت داد
فقط زهرا تسلا بود قلب آتشینت را
نباشد کاش دنیا باب دندان محبانت
که عمری خوردهای افطارها نان جوینت را
::
هزاران سفره وا کردند در دنیا مراقب باش
نگیرد لقمهاش از تو امیر المؤمنینت را
حسن معارف وند
#مدح
.
@HassanMaarefvand
دارم از هوش می روم دیگر
همسرت را صدا بزن زهرا
چقدر میروی به این خلوت؟
خب سری هم به ما بزن زهرا
خلوت تو شبیه معراج است
پله پله به سمتت آمده ام
فکر اینکه نباشی آزار است
قید دنیای بی تو را زده ام
حال تو خوب نیست، میدانم
اینقدَر بغض را به سینه نریز
اینقدر فکر دلخوشیم نباش
اینقدر گریه را نخند عزیز
بال تو زخم خورده بود اما
پا شدی پر زدی برای علی
من بمیرم برای تو که چقدر
این در آن در زدی برای علی
کاش میشد که زودتر جان را
برساند به لب همین آهم
بعد تو زندگی من مرگ است
بعد تو زندگی نمیخواهم*
دوست دارم دوباره برخیزی
تا که با شور و شین گریه کنیم
پس بیا و بلند شو خانم
تا برای حسین گریه کنیم
خواهرش می رسد لب گودال
ما بقی را خودت که میدانی
او اخیّ الیّ میگوید
تو بنیّ بنیّ میخوانی
حسن معارف وند
#روضه
*: نفسی علی زفراتها محبوسه...
@HassanMaarefvand
زخم زبون میزد به من دنیا همیشه
زخم بدن راحت تر از زخمای نیشه
جوری زدن خانوممو که هی میگفتن
زهرا دیگه واسه علی زهرا نمیشه
گفتم چرا به رفتنت اصرار داری
گفتی میخوام ثابت کنم تو یار داری
یادم نمیره با سراپای وجودم
گفتم نرو زهرای من! تو بارداری...
این غصههای کهنه، جا کرده تو سینه
آره دیگه... دنیای بی زهرا همینه
این زینبم غصه زیاد داره، بذارید
حداقل دیگه منو اینجور نبینه
سنگه خلاصه دشمن اصلی شیشه
شد وقت رفتن دمدمای گرگ و میشه
خون خیلی از تو رفته و خشکیده کامت
آدم که زخمی باشه دائم تشنه میشه
از تشنگی هر آدمی از حال میره
با حالت زخمی شکسته بال میره
فکر حسینم دردمو از یاد برده
وقتی تک و تنها ته گودال میره
حسن معارف وند
#روضه
@HassanMaarefvand
باز شد کم کم برایم روضه های دیگرش
آنقدر باید بسوزم تا شوم خاکسترش
از کسی که بار شیشه داشته این را بدان
یک صدف گر بشکند آسیب بیند گوهرش
تا به حالا یک چنین چیزی به گوشت خورده است
یک کبوتر پر کشد با زخم بر بال و پرش؟
من نمیدانم چه شد آن روز ها اما شکست
سینه و بازوی او، ای وای.. شاید هم سرش
روضه ی دیوار و مسمار و در و کوچه بس است
روضه یعنی رو بگیرد خانمی از همسرش
حسن معارف وند
#روضه
@HassanMaarefvand
گوهر افتاد و شکسته شد صدف
با سیلی، قلب منو گرفت هدف
پا شدی ولی تعادل نداری
مادرم کجا میری؟ از این طرف...
صب تا شب نشون میدی هستی قوی
شب تا صب تو حجره میشی منزوی
جوری ضربه خوردی مادر، انگاری
که دیگه نه میبینی... نه میشنوی...
هرچی گفتم که نزن نزن میزد
حرفا با خودش امام حسن میزد
اینکه هیچیم نشد آزارم میده
کاش یه دونه سیلی هم به من میزد
حسن معارف وند
#روضه
@HassanMaarefvand
گریه کنان میرود، روز جزا در جحیم
آنکه به دنیا کشید، تیغ به روی حسین
حسن معارف وند
@HassanMaarefvand
به میدان میروی و حرف چندانی نمی ماند
چه باید کرد با آن کس که میدانی نمی ماند
حسن معارف وند
#شب_زیارتی
@HassanMaarefvand
زمزمه فاطمیه 1.mp3
4.13M
زمزمه روضه
بند اول
نرو نرو
که رفتنت
برام گرون تموم میشه
بمون بمون
که موندنت
شبیه آب رو آتیشه
نفس بکش
عزیزِ من
تو رو بخاطر حسن
همش تو خواب
داره میگه
نزن نزن نزن نزن
زندگیمو خراب نکن
جونمو انقد آب نکن
غصه جای نون میخورم
گندمو آسیاب نکن
-----------
بند دوم
زمونه رو
ببین آخه
چجوری داره میگذره
اگه میری
برو ولی
قرارمون یادت نره
بدونِ تو
بدونْ همه
میشیم همیشه زابراه
یادت نره
بیای کنار من
کنار قتلگاه
حسینمون چه بیگناه
میافته توی قتلگاه
نگاه زینبه به اون
نگاه اون به خیمهگاه
----------
صدا: حاج حسین آل حبیب
شعر:
@HassanMaarefvand
استیصال
زمزمه روضه بند اول نرو نرو که رفتنت برام گرون تموم میشه بمون بمون که موندنت شبیه آب رو آتیشه نفس
1_2432673701.ogg
177.7K
نرو نرو که رفتنت
برام گرون تموم میشه...
.
.
.
اجرا بصورت واحد کند
صدا: برادر سعید شعبانی
@HassanMaarefvand