eitaa logo
🇮🇷 حیات حکیمانه 🇮🇷
965 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.2هزار ویدیو
20 فایل
.‌‌..وَيُعَلِّمُهُمُ الكِتابَ وَالحِكمَةَ...
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
7.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺چرا ادعا میکنیم سرنوشت انتخابات ایران، مستقیماً تعیین‌کننده سرنوشت آینده جهان است؟ | @ostad_shojae whoisimammahdi.com
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
4_5771708104701909594.mp3
14.35M
🎧قرائت استدیویی دعای ۱۵۵درخواست دفع دشمنان و محفوظ ماندن از شـر آنان • با صدای محمود معماری هم متن دعا و هم صوت دعا در لینک زیر: blog.montazer.ir/دعای-صد-و-پنجاه-و-پنج-درخواست-دفع-دشمنا/ 🎼 تولید شده در «استودیو موسیقی انسان تمام» @ostad_shojae
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
: خانه‌ی آنها بوی مرگ می‌داد، بوی مرگ عشق! ✍️ هفت هشت سالی بود باهم زندگی که نه، یکدیگر را تحمل می‌کردند! دیگر در آن خانه، اثری از حیات وجود نداشت. انگار دو تا ربات را گذاشتی داخل یک آپارتمان و گفتی باهم غذا بخورید و تلویزیون ببینید و ... همین! بوی زندگی در یک خانه را نیاز نیست که نزدیک آن خانه باشی تا حس کنی، بوی زندگی از همه جای عالم حس می‌شود. و خانه‌ی آنها بوی مرگ می‌داد، بوی مرگ عشق! • وقتی می‌خواستند از هم جدا شوند، گفتم: برگردید عقب! به شب خواستگاری‌تان که بعد از چند سال انتظار در هیجان بدست آوردن یکدیگر تا صبح نخوابیدید. خیلی زود این هیجان فروکش کرد و روزمرگی و ... سپس نفرت جایش را گرفت! امروز که از دادگاه بدونِ همدیگر برمی‌گردید خانه‌هایتان، فکر کنید هشت سال پیش است و هرگز همدیگر را ندیده‌اید. هر دوی شما باید بزودی وارد یک زندگی جدید شوید! واردِ زندگی یک نفر دیگر ! بروید یاد بگیرید هیجان بدست آوردن آن یک نفر جدید را چگونه می‌توانید در تمام عمر حفظ کنید! تا لذت بردنتان از آن یک نفرِ بیچاره، فقط به چند ماه اول محدود نشود. گفتند : تو رو خدا دوباره این کارگاه‌ ‌هایی را که هشت سال است می‌گویی گوش کن، معرفی نکن به ما ... حوصله‌ی حرفای این مدلی را نداریم! هیچ نگفتم و .... چند سالی گذشت. • چند ماه پیش زنگ زدم به هردویشان! ازدواج کرده بودند هر دو، یکی‌شان یک دختر داشت! و همسرش با وجود زن و فرزند رفته بود سراغ ارتباطات نامشروع خارج خانه و .... از این خانم چیزی جز یک جسد که باز هم بوی زندگی نمی‌داد نمانده بود. دیگری هم در زمان نامزدی نتوانسته بود روابط میان همسر و مادرش را مدیریت کند و این نامزدی اصلاً به زندگی زیر یک سقف نرسید. • به هردویشان گفتم از روزی که به شما گفتم برگردید عقب و فکر کنید هشت سال پیش است، کیلومتر زندگی مشترکتان را صفر کنید و یاد بگیرید آنرا با یک نفرِ نو، از نو بسازید چقدر گذشته؟ گفتند چهار سال و نیم! • گفتم : شما 12 سال و نیم است که دارید در یک کلاسِ خدا درس می‌خوانید هِی تجدید می‌شوید! بدون اینکه بدانید این 12 سال دیگر، هیچ وقت برنمی‌گردد و شما الآن شبیه جوان هجده‌ ساله‌ای هستید که 12 سال کلاس اول را تجدید شده و با این قد و قواره هنوز در همان کلاس نشسته‌اید! • واکنش هر دوشان، در دو مکالمه جداگانه سکوت بود! گفتم : بروید بالاتر از زمان بایستید و به تاریخ زندگی‌تان از اول تا اینجا بصورت یکپارچه نگاه کنید! کجا جلوی این عقب‌ماندگی 12 و نیم ساله را می‌گیرید؟ او که حالا مادر یک عروسک سه ساله بود گفت: همان روز اول که فکر ازدواج افتاد به سرم! گفتم : فکر کن همین الآن 12 و نیم سال پیش است. و باید آنرا جبران کنی! اولین قدم آیا این نیست که باید بتوانی مهارت انتخاب درست را بیاموزی ؟ چرا تو فکر میکنی دخترت باید برود کلاس نقاشی تا یاد بگیرد یک درخت بکشد، ولی تو برای طراحی یک ابدیت جاودانه برای خودت و همسر و دخترت نیاز به شناخت و فهم و مهارت نداری؟ گفت این را با تمام جانم فهمیده‌ام ، کمکم میکنی؟ • اما مردی که حالا چهل و چند سال داشت و دو ازدواج ناموفق را از سر گذرانده بود گفت : عمر رفته برنمی‌گردد! تنها زندگی میکنم کیفش را می‌برم! اصلاً همه‌ی زنها بدرد نخورند! گفتم : بدردنخور، همان اندیشه ایست که فقط به «کیف در زمان حال» فکر می‌کند. نه تنها به امتداد خودش در دنیای بعد از مرگ فکر نمی‌کند که حتی خودش را در آستانه‌ی ورود به دنیای کهنسالی و رنج تنهایی آن زمان هم نمی‌بیند تا برایش چاره کند. تا برایش برنامه بریزد با اینکه بیش از یک دهه از عمرش را دور خودش چرخ زده است و اصلاً این عقب ماندگی آزارش نمی‌دهد. ※دیشب وقت مناظره یاد این خانم و آقا افتادم. عقب ماندگی‎‌ها را فقط کسانی یادشان می‌ماند که خودشان را انسانی می‌بینند که انتها ندارد! می‌‎خواهند جبران کنند، می‌خواهند تندتر بروند تا تجربیات تلخ گذشته کمرنگ و کمرنگ تر شود. می‌روند بالای زمان می‌ایستند و زمانی که در آن قرار دارند را می‌شناسند. آنوقت می‌فهمند نقش‌شان در این جایی که الآن ایستاده‌اند چیست؟ و اولین قدم برای ایفای نقش‌شان دقیقاً کدام نقطه است! آنانکه که می‌خواهند فقط کیفش را ببرند، هرگز نمی‌توانند کیفش را ببرند زیرا: انسان موجودی لازمان و لامکان است... کیف کوتاه مدت، آینده حسرت بارِ بلندمدت را خواهد داشت! ※ کارگاه مهارت های زندگی @ostad_shojae
7.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺فقط کسانی که می‌فهمند از نظر تاریخی کجای زمان ایستادند، قادرند در تصمیمات آخرالزمانی خود درست انتخاب کنند: والسلام! | @ostad_shojae whoisimammahdi.com
9.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☄️ شما به اندازه‌ی نقشی که در ساخت آینده دارید؛ در قیامت ، محشور می‌شوید! نه مقدار عملی که در حال، انجام می‌دهید! حواستان به انتخابتان باشد! | @ostad_shojae whoisimammahdi.com
7.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگه کوتاهی کنیم، تا قیامت گیریم!! | ♨️ کانال جهان خبر : گروه خبر رسانه منتظر 📡 @jahan_khabar | montazer.ir
پیام شفاف همسر شهید احمدی روشن به مردم: ♡━━━━━━ 🇮🇷 ━━━━━━♡ من به عنوان همسر شهید هسته‌ای مصطفی احمدی روشن و به عنوان همسر کسی که روحانی و تیمش تمام زحمات همسر من را به باد داد و به خانواده اش خون دل خوراند حق خودم و فرزندم را حلال نخواهم کرد و از کسانی که با بی بصیرتی به پزشکیان، دولت سوم روحانی رای بدهند نخواهم گذشت ... امیدوارم مردم ما جوری انتخاب کنند که مدیون خون هزاران شهید نباشند فاطمه بلوری کاشانی دانشجوی دکتری دانشگاه صنعتی شریف
31.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻تمام مدعیان سیاست باید جلوی این نونهال کاشانی زانو بزنند و درس بصیرت افزایی پاس کنند
7.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👈 خانم دکتر متخصصی که از سعید جلیلی می‌گوید ... 🔰به کسی رأی می‌دهم که: - همسرش پزشک متخصص، فعال در عرصه علم و اجتماع است اما از او، از زن استفاده ابزاری و تبلیغی نمی‌کند. - ترک است، ریشه کرد دارد اما برای جمع کردن رای قومیت‌ها را تهییج و تحریک نمی‌کند. - حافظ قرآن است ولی جواب سوالات معیشتی مردم را فقط با آیه و حدیث در گو‌ش مردم خواندن نمی‌دهد. - خودش کارشناس است و به ندانستن ها افتخار نمی‌کند. - می‌خواهد با کارنامه و برنامه رئیس جمهور که نه، خادم جمهور باشد. 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
جلیلی از نمای نزدیک‌تر/خاطره‌ای از همسر و فرزند آقاسعید! یادداشت برادرم محمدحسین رئیسی؛ معاون سابق شرکت فرودگاه‌های کشور: 1⃣دکتر جلیلی که عنوان نمایندگی رهبر انقلاب در شورای عالی امنیت ملی را یدک می‌کشد، دفتری باصفا دارد که هدیه حاج قاسم سلیمانی است و این دفتر سالهاست محل رفت و آمد بسیاری از نخبگان و مقامات کشور است. 2⃣یکی از اعضای دفتر دکتر جلیلی که در همه جلسات و سفرها وی را همراهی می‌کرد، همشهری‌ام آقای علی جعفری بود. بهمن‌ ۹۷ جعفری اطلاع داد همسرش به بیماری سختی دچار شده و جهت روند درمان در کنار خانواده، به شیراز سفر کرده است. طولی نکشید که در میان بُهت و ناباوری، همسر جوان جعفری جان به جان آفرین تسلیم کرد و حالا سعید جلیلی می‌خواست برای عرض تسلیت، به شیراز بیاید. 3⃣حوالی ۸ شب بود که پرواز تهران - شیراز به زمین نشست و من هم در فرودگاه آماده استقبال از عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام! از روحیات جلیلی می‌دانستم که اهل رفت‌وآمد از پایون و تشریفات اختصاصی نیست. در سالن عمومی منتظر دکتر بودم که دیدم همسر و فرزند دکتر جلیلی هم آمده‌اند. تعجب کردم! پیش خودم گفتم فوت همسر یکی از اعضای دفتر دکتر، مگر چقدر ضرورت دارد که خانواده دکتر هم باید رنج سفر را متحمل شوند و با هزینه شخصی برای چند ساعت به شیراز سفر کنند؟ بویژه آنکه همسر دکتر جلیلی -سرکار خانم دکتر فاطمه سجادی- پزشک متخصص است و اگر بیشتر از دکتر نه، لااقل اندازه ایشان مشغله دارد! خب نهایتش کافی بود یک تسلیت تلفنی بگوید و بعد که آقای جعفری به تهران برگشت، برای عرض تسلیت به منزل او برود. از این همه تواضع سر در نیاوردم! 4⃣چون دیروقت شده بود قرار شد فردا به منزل مرحوم برویم. از فرودگاه مستقیماً به زیارت سیدعلاء‌الدین حسین - برادر امام رضا (ع)- رفتیم. یکی از فرزندان شهدا که آنجا حضور داشت و دکتر جلیلی هم ایشان را می‌شناخت، گفت شب را به منزل ما برویم. دکتر هم خیلی راحت قبول کرد! هرچه گفتیم که مهمانسرای یکی از سازمان‌ها به همراه شام تدارک دیده شده، گوشش بدهکار نشد! گفتم خانواده همراه شماست و شاید معذب شوند، اما دکتر تصمیم خود را گرفته بود که به منزل شهید برود. ناگزیر تسلیم شدم. 5⃣رفتم که وسایل را از صندوق‌عقب جابجا کنم و در ماشینِ فرزند شهید بگذارم که دیدم سجاد -تنها فرزند دکتر- پشت سرم است. گفتم تو چرا آمدی؟ گفت آمدم وسایل را ببرم. گفتم خب من انجام می‌دهم دیگر! گفت نه؛ وظیفه خودم است. در دلم تحسین‌ش کردم. در حالت عادی تک‌فرزند بودن تربیت را سخت می‌کند و محبت زیادیِ پدر و مادر فرزند را قدری لوس بار می‌آورد! اگر این فرزند نخبه و مثل سجاد جلیلی تحصیلکرده بهترین دانشگاه کشور در صنعتی شریف باشد، کار سخت‌تر است. اگر علاوه بر این‌ها آقازاده هم باشد و پدرش صاحب چند حکم از رهبر انقلاب، دیگر واویلاست! اما سجاد جلیلی آنقدر متواضع، بااخلاق و بانزاکت تربیت شده بود که اجازه نداد یک میزبان، کوچکترین کار میهمانش را هم انجام دهد. 6⃣به دکتر جلیلی گفتم برنامه فردا چیست؟ گفت ابتدا به زیارت شاهچراغ -دیگر برادر امام رضا- برویم و بعد هم منزل مرحوم. گفتم پس من ابتدای صبح می‌آیم دنبال شما. خداحافظی کردیم و دکتر راهی منزل شهید شد در یکی از مناطق جنوب‌شهر شیراز که معروف است به سردخانه! صبح با فرزند شهید تماس گرفتم و گفتم دکتر آماده است که بیایم؟ گفت رفت! گفتم با کی؟! گفت با اسنپ!! گفتم مگر می‌شود؟! گفت حالا که شده! منتظر نماند و با اسنپ رفت شاهچراغ! 7⃣فوراً به شاهچراغ رفتم و یکی از بچه‌های دفتر دکتر جلیلی که از تهران همراه او آمده بود را پیدا کردم. گفتم واقعاً با اسنپ آمدید؟!! گفت بله! گفتم راننده چی گفت؟ گفت باورش نمی‌شد! گفتم خب حق داشته بنده خدا! فرض کن شما راننده اسنپی؛ یک مسافر به تورت خورده، تازه نه در تهران، در جنوب‌شهر شیراز! بعد که رفتی مسافر را سوار کنی یکدفعه نماینده رهبر انقلاب در شورای عالی امنیت ملی سوار شده! شما باور می‌کنی؟! 8⃣اما بیش از خود دکتر، رفتار خانواده‌ یک مقام عالی‌رتبه نظام برایم مهم بود. همسر دکتر جلیلی گفت آمادگی دارم فرزندان آقای جعفری را برای مدتی نگهداری کنم تا زندگی ایشان سروسامان بگیرد! (علی جعفری هنگام فوت همسرش دو فرزند خردسال ۳ ماهه و ۲۰ ماهه داشت). از خانم دکتر تشکر کردم و پیش خودم گفتم حالا یک تعارفی کرد! اما در مسیر بازگشت به فرودگاه در ماشین، دوباره در حضور دکتر جلیلی پیشنهاد خود را تکرار و خیلی جدی تأکید کرد شما که به آقای جعفری نزدیک هستید، بگویید فرزندانش را تا مدتی بسپارد به ما؛ فرزندان ایشان هم مثل فرزند خودم است و فرقی نمی‌کند! و من تا مدتها به این فکر می‌کردم که یک بانوی تحصیلکرده متخصص پزشکی، عضو هیأت علمی دانشگاه و همسر یک مقام ارشد نظام است، چقدر باید مبادی‌آداب و متواضع باشد که چنین پیشنهادی بدهد؟