12.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✳️نماهنگ زیبا و طوفانی #ته_ماجرا ✳️
🎤شعر و نوای:
عبدالحسین شفیع پور
همخوانی:
گروه سرود محیصا
پر از مفاهیم ناب
فقط آخرش که میگن:
این نفسای آخره
به پایانت بگو سلام
اینجا ته ماجراس
سه، دو، یییییک، تمام😉
تا میتونید پخش کنید که برسه به گوش مخاطبش
❇️حتما با بچهها کار کنید، براشون بگذارید میبینید که چقدر جذابه واسشون
هزینه دانلود ۵ ذکر #صلوات
🚩#هیئت_بانوان_پیشکسوت_زینبی_س
👇👇
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠
🔰 #اطلاعیه | 💥نور افشانی💥 بمناسبت شب #میلاد_حضرت_زینب سلام الله علیها
🔻 امشب(شنبه) ساعت ۲۱
🔻جوار شهدای گمنام کوه خضر نبی(ع)
با ما همراه باشید👇
قرارگاه فرهنگی شهدای گمنام کوه خضرنبی(ع)
17.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 پیام آیت الله جاودان به مردم مظلوم و قهرمان #غزه
در روز تولد تو ای ماه دمشق
جای همهی مدافـِعانت خالیست...
تا ابد مدیون خون پاک و مطهر حاج قاسم و یارانش هستیم ❤️
🍃🌸ولادت با سعادت عقیله بنـی هاشم حضرت زینب کبری «سلام الله علیها»
و روز پرستـار ، فرخنده و مبـارک باد🌸🍃
🚩#هیئت_بانوان_پیشکسوت_زینبی_س
👇👇
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠
زینب اگر نبود اثر از کربلا نبود
زینب اگر نبود علم حق به پا نبود
زینب اگر نبود کتاب خدا نبود
یک یا حسین بر لب ما و شما نبود
بیخود که نیست عاشق و مجنون زینبیم
این یا حسین را همه مدیون زینبیم
ولادت حضرت زینب کبری (س) و روز پرستار بر شما عزیزان کانال و خانواده محترمتان و مسلمین جهان مبارک باد💐
🚩#هیئت_بانوان_پیشکسوت_زینبی_س
👇👇
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠
🇮🇷🇮🇷 #وقتی مهتاب گم شد 🇮🇷🇮🇷
✒قسمت صد و چهار
فصل نهم
من، مهتاب، مین(۱۴)
رضا مستجیری فرد بی تجربهای در کار رزم نبود
او را از فتح خرمشهر میشناختم
من مسئول یک تیم شناسایی شدم
علی به عنوان معاون محسن جامهبزرگ در تیم او سازماندهی شد
همه تیم ها عازم سومار شدیم
منطقه هدف ما برای شناسایی، ارتفاعی در سمت چپ کوه گیسکه و کانیشیخ بود
علی شاه حسینی آن را ارتفاع ساندویچی نامگذاری کرده بود
کار روی ساندویچی با سه تیم آغاز شد
تیم من از راست
هر ۳ تیم همزمان رها میشدیم
در یکی از گشتها، تیم ما با گشتیهای عراقی برخورد کرد
روبرو که شدیم همدیگر را در سیاهی دیدیم اما هیچ کدام دست به اسلحه نبردیم
هر دو طرف برگشتیم
مفهوم این عدم برخورد برای حریف این بود که هیچ طرفی حاضر نیست برای دیگری لو برود
اما در عین حال هر دو طرف برای همدیگر نقشههایی دارند
هفته دوم، بعد از چهار گشت، راهکار من قفل شد
راهکاری که از میدان مین و کمین عراقیها در سمت راست ساندویچی رد میشد و به شیاری میرسید
رضا مستجیری برای اطمینان از قفل شدن راهکار، با تیم من آمد و خطاب به من و معاونم گفت: "از این راهکار خاطرم آسوده است. تا شب عملیات دیگر به گشت نروید."
حالا باید منتظر شب حمله میشدم
اما تا آن وقت با موتور به تپههای پشت خط و گاهی جلوی خط سرکشی میکردم
یکبار پایم به محلی متروکه رسید که بسیار مشکوک نشان میداد
با دیدن من، عدهای از نیروهای محلی از آنجا گریختند
نمیدانستم خودی یا ستون پنجم دشمن هستند
تعقیبشان کردم
اما آب شده بودند و رفته بودند توی زمین
دو تیم شناسایی از مسئولان تیپ برای کنترل نهایی دو راهکار دیگر به شناسایی رفته بودند
همراه آنها چهار نیروی زبده اطلاعاتی هم بودند
این تیم از سه طرف به محاصره دشمن در میآید
با شروع درگیری هر کدام به سمتی میگریزند
در همان آغاز درگیری، محمد عرب و حسین جعفریان و حاج حسن تاجوک به شدت مجروح می شوند
دشمن بالای سرشان میآید
هر سه را به رگبار میبندد
حتی تیر خلاص هم میزند
نفرات بعدی مجال مییابند که از معرکه بگریزند
از این میان فقط رضا مستجیری است که به عقب برنمیگردد
ما در مقر بودیم که خبر این حادثه را دادند
من و کریم مطهری و چند نفر دیگر عازم محل درگیری شدیم
دشمن به عقب رفته بود
پیکر غرق به خون حسین جعفریان و محمد عرب هر کدام به گوشه ای افتاده و اثر تیر خلاص روی سرشان پیدا بود
دنبال بقیه گشتیم
ناگهان چشمم به حاج حسن تاجوک افتاد
تکان میخورد
تمام تنش آثار گلوله بود
از پا تا شکم سوراخ سوراخ بود و از سوراخها خون مثل چشمه میجوشید
حتی رد تیر خلاص روی استخوان جمجمهاش پیدا بود
با این حال، نفس میکشید
کشانکشان به عقب بردیمش
به دنبال رضا مستجیری تمام شیارها و لابلای بوتهها و سنگها را کاویدیم
اما هیچ اثری از او نبود
با استفاده از ۴ اسلحه و فانسخه یک برانکارد ابتکاری ساختیم
محمد عرب را روی آن گذاشتیم
به عقب که برمیگشتیم خون سر محمد عرب روی پایم میریخت
او همان لحظه اول با تیر خلاص دشمن شهید شده بود اما نمیتوانستیم پیکر او را وسط بیابان رها کنیم
اصلاً فراموش نمیکردیم که او چطور مردانه، شهید هانی تکلو را کیلومترها از میدان مین به عقب آورده بود
حالا دستهای شل شده و سر افتادهاش با هر گام برداشتن ما بالا و پایین میشد
گاهی از روی برانکارد ابتکاری ما به روی خاک میافتاد و دلم را آتش میزد
تمام غربت و مظلومیت یک آدم بیکس در سیمای متلاشی شده او پیدا بود
از عراق آمده بود و اینجا کسی را نداشت
حتی اگر او را تا همدان میبردیم، چه کسی برای تشییع میآمد و برایش گریه میکرد؟
وقتی بعد از ۷-۸ کیلومتر به عقب رسیدیم، بچهها بالای سر او و حسین جعفریان حلقه زدند و روضه خواندند
آن جا بود که آسمان دلم باز شد
◀️ ادامه دارد ...
🚩#هیئت_بانوان_پیشکسوت_زینبی_س
👇👇
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠
هدایت شده از هیئت بانوان پیشکسوت زینبی «س» تاسیس ۱۴٠٠/۹/۴
🌼☆السلام علیک یا زینب کبری «سلام الله علیها» ☆🌼
عزیزان پیشکسوت به همراه دختران و عروسان گل تان، دعوتید به
💐جشن میلاد بانوی صبر و استقامت ، عمه جانمان #حضرت_زینب_کبری «سلام الله علیها» همراه با تجلیل از پیشکسوتان #پرستار حاضر در جشن 🌼✨
🎙سخنران و مدیحه سرا؛ سرکار خانم تقدیری
⌛️زمان: یکشنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۲
🕓 ساعت: ۳:۳۰ عصر
🏡آدرس: بنیاد _ میدان جوان_خیابان قمر بنی هاشم _ خیابان بعثت_ خیابان مالک اشتر _کوچه ۳ _انتهای کوچه _ پلاک ۲۳ _زینبیه
✅ به حاضران در مجلس با نام #زینب به رسم یاد بود هدیه تقدیم میگردد .
⬅️ 👈شماره کارت هیئت جهت واریزی نذورات فرهنگی _ جشن
6037997750006133
⬅️ لطفا واریزی را به شماره همراه ۰۹۱۲۵۵۳۳۰۱۸ پیامک کنید.
🌸منتظر دیدن روی 🌙 همه عزیزان هستیم👀💐
🚩#هیئت_بانوان_پیشکسوت_زینبی_س
👇👇
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠