eitaa logo
هیئت مجازی 🚩
3.9هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
2.7هزار ویدیو
415 فایل
ˇ﷽ شبیھ بوی گُـل است این‌جا؛ براے پروانگےهاے تو در مسیرِ او...🦋 💚˹ از ؏ـشق بخوان @ASHEGHANEH_HALAL ˼ ‌ ‌‌🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼ . . شما براے ما نعمتید...😌🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
تنها جانشین خلف ، حضرت آقاست که با زیلوی ساده خود تمام تحریفها رو به چالش می کشه💪
بهتره بریم سر اصل مطلب؛ امشب میخوام براتون از اتفاقی بگم که برای من بود
من دهه هشتادی ای هستم که رو حس کرده.. باتموم وجودش❤️ برای من یه معجزه بود🙂✋ میخوام درموردش براتون بگم🌸 از دیدارم با آقا☺️☺️ از اولین حسم از اولین نگاه در چند قدمی و حسش ازاینکه برای یک بارم که شده از توی یه صفحه مصنوعی ندیدمش❤️😌 ازاینکه..
بسم الله.. تقریبا 8 ماه پیش یاشایدم بیشتر اول بزارید براتون از روزایی بگم که من احساس گناه میکردم😔😔 مرتکب گناه بزرگی شده بودم😭💔 و بعد ازمتوجه شدن توبه واقعی کرده بودم اما حال دلم خوب نبود😔 عجیب نیاز داشت که خدارو یا بخشش رو حس کنه.. توی مدرسه به هربهونه ای میرفتم نماز خونه تا با خدا تنها باشم احساس میکردم منو نبخشیده دلم شکسته بود ازهمین نمیدونسم که احساس ناامیدی هم کفره بعد مدرسه هم به محض اینکه میرسیدم خونه. بدون اینکه کار دیگه ای انجام بدم رو به قبله مینشستم و قران میخوندم
من واقعا اونروزا نه میتونسم دردمو به کسی بگم نه چیزی💔 اکثرا ادمها نیاز به یه همدرد دارن که دردو دل کنن اول به فکر اینکه همچین کسیو ندارم خیلی دلگیر بودم اما چنان خدا باهام درد و دل کرد که دلم آروم شده بود ولی اشکام میرختن روی آیات قران😭 یروز از همون روزایی که تو نماز خونه بودم گفتم خدایا کمکم کن🙏 تو بشو پناهم✋ به خودت قسم پناهی ندارم دیدی که حتی یه همدردم ندارم😭 انگار خدا صدامو شنید و میخواست جوابمو بده قران و که باز کردم اومد "وکفی بالله نصیرا"😊 و کافی است[کفایت میکند] خدا یاورتان باشد🙂 دیگه گریه و خوشحالیم قاطی شده بود
گذشت تازمانی که یبار توی مدرسه دونفر از رفیقام که تازه رفیقم شده بودن از علاقه شون و این شوقشون نسبت به یکی داشتن برای هم میگفتن اما من نمیدونسم کی؟! منم اومدم توی صحبتاشون میخواستم ببینم چی دارن میگن که اینقد با ذوق تو حرفاشون امام خامنه ای رو با هیجان میگفتن که تو ذهنم سوال پشت سوال بود امام خامنه ای؟؟؟ چرا اینقد ذوق و علاقه؟؟ خیلی برام تعجب اور بود چرا ؟ اینهمه علاقه چرا؟ مگ کیه؟ خب رهبر ایران دیگ مگ چی داره که اینقد ابراز علاقه میکنن؟ همون روزا توخونه زدم یه شبکه ی تلویزیونی دیدم رهبرمون داره حرف میزنه چیزی از صحبتاش نفهمیده بودم اینقد که توفکر علاقه و این چیزا رفته بودم
قبل از اون من از صداش خوشم میومد نه چیز دیگه ای توهمون فکرا نمیدونم چیشد که یهو گفتم😅 "دوست دارم از نزدیک ببینمت"😳😳
واقعا از حرف خودم خندم گرفته بود😂😂 خودم میدونسم محاله و تقریبا غیرممکن☹️ و بیشتر بخاطر اینکه چیشد که این حرفو زدم متعجب بودم..😶😕
بازهم بیخیال شدم تو مدرسه مراسم داشتیم مراسم عزای و سوگواری حضرت فاطمه الزهرا(س) خیلی زحمت کشیده بودن که به بهترین شکل بشه
من رهبر گروه سرود بودم برای همین آهنگ "یازهرا " با صدای حامد زمانی رو تمرین کرده بودیم مراسم که شروع شد
با خودم عهد بستم توبه امو دوباره تجدید کنم که مستحکم تر بشه و همین که حضرت الزهرا بهم نگاهی بیندازن
من از خیلی وقت پیشش دلم یه هوا زیارت میخواست اما انگار صدامو نمیشنیدن😭 گریه هامو نمیدیدن😔 گنبد شو میخواستم اینکه نزدیک صبح حرمه خلوت من باشم و امام رضا💔 و حرف های ناگفته..😭😭
احساس میکردم ازم دلخوره...😭😭 حال و هوام اونروزا خیلی بد بود خیلی من نزدیک به پنج ساله حرمش نصیبم نشده😭💔 به یکی گفتم. خوش به سعادتت که رفتی زیارت آقا اما با حرفی که زده بود جز سکوت چیزی نداشتم که نصیبش کنم😔😔 گفت مگ اینم میخواد؟؟💔💔💔😭😭😭
اون روز توی مجلس عزا اول نوبت گروه ما بود که سرود رو اجرا کنه رفتیم.. نمیدونم چیشد که از همون اولش دلم شکست و اشکام میومدن💔😔😭😭 برام مهم نبود دارن نگام میکنن میخواستم فقط خالی شم😭😭 یادمه اون کسی رو که روضه رو میخوند گفت..
گفت اولِ روضه رو میخوام به حضرت زهرا پناه ببرید و توسل کنید بهش من میگفتم که چرا حضرت زهرا صدای منه گناه کارو بشنون؟ میگفتم از بین اینهمه دلشکسته نگاهی حتی بهم نمییندازن اما بااین حال نمیدونم چیشد که از حضرت زهرا سه چیز خواستم😭😭 اولی خواهرم بود😔💔 دومی زیارت پابوس آقا😭❤️ سومی بازهم نمیدونم چرا و چطور انگار اختیار زبونم دست خودم نبود گفتم🙂 دیدار آقا امام خامنه ای رو نصیبم کن✋
خیلی دلم شکست با روضه و مداحی خیلی خالی شده بودم 🌸حس عجیبی داشتم🌸 مراسم که تموم شد توبه امو تجدید کردم به حضرت گفتم یا حضرت زهرا من دلم شکسته بهتون توسل کردم یا حصرت زهرا حاجت هیچ ای رو بی جواب نزار😭😭😭
جوابمو بده میخوام وجودتونو حس کنم😭😭 اخه گفتن شما تو مراسم حضور داشتی اگه راست میگفتن😔😔❤️ میشه یجوری بفهمونین بهم؟😭😭
درسته با دست خالی اومدم و گناه کارم اما نمیخوام دست خالی هم برگردم😭😭
با همون چشمای پر از اشک به سمت بیرونِ نمازخونه رفتم دیدم تار بود بخاطر گریه هام یهو دیدم رفیقم همونی که عاشق امام خامنه ای بود با شوق چ خوشحالی وصف نشدنی خودشو انداخت بغلم❤️ هنوز نمیدونسم چیشده
اما با چیزی که میشنیدم به گوشای خودم شک کردم یا خدااا یا زهرااا رفیقم گفت: همین الان خبر دادن برای دیدار با رهبری انتخاب شدیم😭😭❤️❤️❤️❤️
نمیدونسم چیکار کنم چی بگم بکل ذهنم قفل شده بود و لبام باز نمیشد فقط گرمی اشکام بود که حسشون میکردم یاد حرفم افتادم😭😭😭 "اگه تو مجلسی یجوری حضورتو بهم ثابت کن" یا حضرت الزهرا؟ چقد زود دعامو براورده کردی😭😭
ارادتم از اون روز به بعد به حضرت الزهرا چند برابر شد
از شوق یجا بند نبودم جالب تر اینکه توی کل مدرسه فقط منو رفیقم انتخاب شده بودیم☺️
اینا رو به پای چی بزارم واقعا؟؟ نبود؟ بلاخره شبو توراه بودیم صبح زود رسیدیم دم یه در بزرگ
از قبل بابام بهم گفته بود دست خالی میری؟؟ نامه بنویس... منم نامه نوشتم همه چیو به آقا گفتم انگار یه نفر داره از دوری عشقش مینویسه اینجوری شده بودم زیرش ادرس کامل رو گذاشتم