eitaa logo
هیئت مجازی 🚩
3.9هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
2.8هزار ویدیو
420 فایل
ˇ﷽ شبیھ بوی گُـل است این‌جا؛ براے پروانگےهاے تو در مسیرِ او...🦋 💚˹ از ؏ـشق بخوان @ASHEGHANEH_HALAL ˼ ‌ ‌‌🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼ . . شما براے ما نعمتید...😌🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
••|🏴|•• •| امشب‌ڪه‌زمین‌وآسمان‌مےگرید ازماتم‌عسڪرۍ‌جهان‌مےگرید جآدارداگرشیعه‌خون‌گریه‌ڪند چون‌مهدۍ‌صاحب‌الزمان‌مےگرید @heiyat_majazi ••|🏴|••
banifateme-03.mp3
3.97M
🖤•• #نوحه_خونی دوست دآرم هر جا میرم از تو صحبت بکنم.. 🏴•• #شهادت‌امام‌حسن‌عسکری 🎤•• #سیدمجیدبنی‌فاطمه @heiyat_majazi 🖤••
هیئت مجازی 🚩
[• #قصه_دلبرے📚•] #بدون_تو_هرگز #قسمت_ششم اون روز مي خواستيم براي خريد عروسي و جهيزيه بريم بيرون
[• 📚•] معیارهای سنج دختـرها در اون زمان، یاد داشتن آشپزی و هنر بود... هر چند، روزهای آخر، چند نوع غذا از مادرم یاد گرفته بودم.. از هر انگشتم، انگیزه و اعتماد به نفس می ریخت.. غذا تفریبا آماده شده بود که علی از مسجد برگشت... بوی غذا کل خونه رو برداشته بود.. از در که اومد تو، یه نفس عمیق کشید.. –به به، دستت درد نکنه عجب بویی راه انداختی؛ با شنیدن این جمله، ژست هنرمندانه ای به خودم گرفتم... انگار فتح الفتوح کرده بودم... رفتم سر خورشت.. درش رو برداشتم... آبش خوب جوشیده بود و جا افتاده بود قاشق رو کردم توش بچشم که..نفسم بند اومد نه به اون ژست گرفتن هام نه به این مزه اولش نمکش اندازه بود اما حاال که جوشیده بود و جا افتاده بود گریه ام گرفت خاک بر سرت هانیه مامان صد دفعه گفت بیا غذا پختن یاد بگیر و بعد ترس شدیدی به دلم افتادخدایا! حاالا‌ جواب علی رو چی بدم؟ پدرم هر دفعه طعم غذا حتی یه کم ایراد داشت ... –کمک می خوای هانیه خانم؟ ... با شنیدن صداش رشته افکارم پاره شد و بدجور ترسیدم قاشق توی یه دست... در قابلمه توی دست دیگه همون طور غرق فکر و خیال خشکم زده بود... با بغض گفتم نه علی آقا برو بشین االان سفره رو می اندازم یه کم چپ چپ و با تعجب بهم نگاه کرد.. منم با چشم های لرزان منتظر بودم از آشپزخونه بره بیرون … –کاری داری علی جان؟ ... چیزی می خوای برات بیارم؟ ... با خودم گفتم نرم و مهربون برخورد کن ... شاید بهت سخت کمتر سخت گرفت ... –حالت خوبه؟ ... –آره، چطور مگه؟ ... –شبیه آدمی هستی که می خواد گریه کنه ... به زحمت خودم رو کنترل می کردم و با همون اعتماد به نفس فوق معرکه گفتم ... نه اصلا ... من و گریه... تازه متوجه حالت من شد ... هنوز فاشق و در قابلمه توی دستم بود ... اومد سمت گاز و یه نگاه به خورشت کرد ... چیزی شده؟ ... به زحمت بغضم رو قورت دادم ... قاشق رو از دستم گرفت ... خورشت رو که چشید، رنگ صورتم پرید ... مردی هانیه ... کارت تمومه ... چند لحظه مکث کرد ... زل زد توی چشم هام ... واسه این ناراحتی، می خوای گریه کنی؟ ... دیگه نتونستم خودم رو کنترل کنم و زدم زیر گریه ... آره ... افتضاح شده ... با صدای بلند زد زیر خنده ... با صورت خیس، مات و مبهوت خنده هاش شده بودم ... رفت وسایل سفره رو برداشت و سفره رو انداخت ... غذا کشید و مشغول خوردن شد ... یه طوری غذا می خورد که اگر یکی می دید فکر می کرد غذای بهشتیه ... یه کم چپ چپ ... زیرچشمی بهش نگاه کردم ... –می تونی بخوریش؟ ... خیلی شوره ... چطوری داری قورتش میدی؟ ... از هیجان پرسیدن من، دوباره خنده اش گرفت ... –خیلی عادی ... همین طور که می بینی ... تازه خیلی هم عالی شده ... دستت درد نکنه ... –مسخره ام می کنی؟ ... –نه به خدا ... چشم هام رو ریز کردم و به چپ چپ نگاه کردن ادامه دادم ... جدی جدی داشت می خورد ... کم کم شجاعتم رو جمع کردم و یه کم برای خودم کشیدم ... گفتم شاید برنجم خیلی بی نمک شده، با هم بخوریم خوب میشه ...قاشق اول رو که توی دهنم گذاشتم ... غذا از دهنم پاشید بیرون ... سریع خودم رو کنترل کردم ... و دوباره‌ .. 🖊:نقل از همسر وفرزند شهید ... [•📙•] @Heiyat_Majazi
[• 💕 •] . . 🌸|استـآد شیـخ جعفـر ناصـری|🌸 ✍) خیلے باعث تأسف و تأثر است که تا ساعت دوازده یا یکِ شب و گاهی هم بیشتر، راحت مے‌نشینیم؛ اما هنـگام سحرخیزے ڪه میشود، خوابمـان مےبرد.😔✋ 🔺) این بیمـآری شدیدی است. بیداری در آن وقت(سحر) و خود را در معرض رحمت الهے قرار دادن، در زندگے انسان خیرآتـ💚 مے‌آورد؛ حتے برای فرزنـدان انسان! خانـه‌ای که در آن، بیداری سحر وجود دارد، خانه‌ای که در آن در اول وقت، اذان گفته مے‌شود، خانه‌ای که در آن نافله شب خوانده مے‌شود، برڪاتشـ🌸 زیاد است. گاهے برای یڪ بن‌بستے که در زندگے پیش آمده، مدت‌های طولانے باید انسان صدمـ😓ـه بخورد، تا برطرف شود؛ اما با ، قضیه‌اش حل مے‌شود.اگر این کار را میڪردیم، مشڪلاتمان هم ڪمتر بود. 📚) منبع: نشریه خُلُق ۴۸ . . یڪ ـجُرعـہ آرامش😌👇 [•🍃⏰•] @heiyat_majazi
[• •] آن ڪسے اسٺ ڪهـ از عُهده ے نفس خویش برآید... خاصیٺ نفس اماره این اسٺ ڪهـ اگر ٺو او را وادار و مطیع خود نکنے، او ٺو را مشغول خود خواهد ساخٺ! ✋ حرفاےدرگوشے😌☝️ [•🗣•] @heiyat_majazi
[• 🏴 •] . . ✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ سوره👈مائده آیه👈76 🍂 قُلْ أَتَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللّهِ 🍂 مَا لاَ يَمْلِكُ لَكُمْ ضَرّاً وَلاَ نَفْعاً 🍂 وَاللّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ بگو : آيا جز خدا كسي و چيزي را مي‌پرستيد كه مالك هيچ سود و زياني براي شما نيست‌ ؟ و خدا شنواي ( اقوال و ) آگاه ( از اعمال شما ) است. . . الابِذِڪــرالله تَطمَئِنّ القلـــوب👇 [•🏴•] @heiyat_majazi
[• ☺️ •] 🕯🕯🕯🕯 /🌹/•ڪم باش؛ اصلاهم نگران ڪم‌شدنت نباش /🌸/• آن ڪسی ڪه‌اگر ڪم باشی‌ گمت ڪند، همانیست‌ڪه اگرزیاد باشی حیفت میڪند 👌سعی نڪن متفاوت‌باشی 🌸 😔این روزها خوب‌بودن به ‌اندازه‌ی‌ ڪافی متفاوتــ است . خــدا رو احساس ڪن👇 [•🕊•] @Heiyat_Majazi
[• #خانمےڪه_شماباشے👜•] . . تزیین قاب عڪس با شاخہ هاے هرس شده🙃 . . . . . یہ عالمہ نڪتہ ،جانمونے😍👇 [•👒•] @heiyat_majazi
[🏴🍃••] 📚|ختم قران امروز ارسال تعـداد به آے دی☺️👇 •📮• @F_Delaram_313 تعداد صفحات • 21 • هر روز میزبان فرشته ها😇👇 [🏴🍃••] @heyat_majazi
RBT-MargBarAmrica.mp3
1.07M
📱🍃 •[ #ڪد_عاشقــے☎️ ]• 💞🍃 بہ خــون شهیدان ڪہ ما مــرد رزمیم... بگــــو تا بدونن نہ ســـــازش....نہ تســــلیم همــراه اول ⬅️ ارسال کد 83035 به شماره ۸۹۸۹ ایراݩــسل⬅️ ارسال کد 6913165 بہ شماره۷۵۷۵ 📱🍃 @heiyat_majazi
[• 🏴 •] . . غربت شهر سامرا، غصه‌ے هر شب منہ عڪس خرابے حرم، آتیش به جونم مےزنه گرد و غبار حرمت، سرمہ چشم نوڪرات خیلے غریبے آقاجون، بگو چےشد ڪبوترات؟ . . پاتوق نخبگـــان😌👇 [•🏴•] @Heiyat_Majazi
banifateme-02.mp3
9.81M
🎧🍃 🍃 [• #نوحه_خونے🎤•] . . مولا امام عسکری #سیدمجیدبنی‌فاطمه #آجرک‌اللّٰه‌یا‌صاحب‌الزّمان . . متفاوت بشنویــد🙂👇 @Heiyat_Majazi 🍃 🎧🍃