【• #قصه_دلبرے📚 •】 #فتح‌خون #قسمت‌چهارم آیا آنان نمی دانستند که لفت امتیازی موروثی نیست که از پدر به فرزند ارشد انتقال یابد بر همه چیز فرو می نشیند و آیینه های طلعت نور کور می شوند و رفته رفته یاد خورشید نیز از خاطره ها می رود ، ورنه عجب اگر در دیار کوران بوزینگان را انسان بینگارند ! اکثریت کامل مردم سنه شصت و یكم هجری قمری کسانی بودند که در دوره عثمان به دنیا آمده ، در پایان عهد علی رشد یافته بودند . اکنون در دوره معاویه ، اینان حتی ازتاریخچه زمامداری معاویه در دمشق خاطره ای روشن نداشتند . معاویة ابن بی سفیان . ولایت شام را از خلیفه اول گرفته بود واکنون نزدیك به چهل سال ازآن روزها می گذشت درکتاب «پس از پنجاه سال »: در این باره آمده است پنجاه ساله های این نسل پیغمبر را ندیده بودند و شصت ساله ها هنگام مرگ وی ده ساله بودند . از آنان که پیامبر را دیده و صحبت او را دریافته بودند ، چند تنی باقی بود که درکوفه ، مدینه، مكه و یا دمشق به سر می بردند ... اکثریت مردم، به خصوص طبقه جوان که چرخ فعالیت اجتماع را به حرکت درمی آورد یعنی آنان که سال عمرشان بین بیست و پنج تا سی و پنج بود ، آنچه از نظام اس لمی پیش چشم داشتند ، حكومتی بود که « مغیرة بن شعبه» ،« سعید بن عاص » ،« ولید » ، « عمروبن سعید » و دیگر اشراف زاده ، های قریش اداره می کردند، مردمانی فاسق ستمكار ، مال ا . ندوز، تجمل دوست و از همه بدتر نژادپرست این نسل تاخود و محیط خود را شناخته بود، حاکمان بی رحمی برخود می دید که هر مخالفی را می کشتند و یا به زندان می افكندند ... آشنایی مردم این سرزمین با طرز تفكر همسایگان و راه یافتن بحثهای فلسفی در حلقه های مسجد ها راه را برای گریز از مسئولیتهای دینی فراخ تر می کرد ... { و با لخره ،} هر اندازه مسلمانان از عصر پیامبر دور می شدند ، خویها و خصلتهای مسلمانی را بیشتر فراموش می کردند و : سیرتهای عصر جاهلی به تدریج بین آنان زنده می شدبرتری فروشی نژادی ، گذشته خود را فرایاد رقی بان ... خود آوردن ، روی در روی ایستادن تیره ها و قبیله ها به خاطر تعصب های نژادی و کینه کشی از یكدیگر •• بھ‌قلمِ‌دݪنشینِ:سیدمرتضےآوینے •• #سفربـه‌مبدأ‌تاریخ،ڪربلا🙃🤚 ✅⇜ #ڪپےباذڪرصلوات #شرعاحـلاݪ‌است:) {•🍃🥀•} @heiyat_majazi

【• #وقت_بندگے💕 •】 . . #ڪیا‌مریـضن¿ :) اومد بهـم گفت: میشه ساعت ۴صبح بیدارم کنی تا داروهامو بخورم.. ساعت ۴صبح بیـدارش کردم تشکر کرد:) بلند شد از سنگر رفت بیرون.. بیست الی بیـست و پنج دقیقه گذشت اما نیومد.. نگرانـش شدم رفتم دنبالش دیدم یه قبر کـنده توش نماز شب میخونه و زار زار گرـیه میڪنه.. بهش گفتم: مرد حسابی تو که منو نصف جون کردی.. می‌خواسـتی نماز شب بخونی چرا به دروغ گفتی مریـضم و میخام داروهام رو بخورم..!! برگشت و گفت: خدا شـاهده من مریضم چشمای من مریضه دلم مریضه من ۱۶سـالمه.. چشام مریضه.. چون توی این ۱۶سـال امام‌زمان رو ندیـده.. دلم مریضه.. بعد از ۱۶سال هنوز نتونسـتم با خدا خوب ارتباط برقرار کنم.. گوشام مریـضه.. هنـوز نتونستم یه صدای الهـی بشنوم.. #انـقلابےنویــس . . سیم دلتو ــوصل ڪن😌👇 [•🍃🌙•] @heiyat_majazi

•﷽• جمعه: 31 مرداد 1399, 1 محرم 1442 موضوع: ورود به ڪربلا 🏴🕯🏴

•﷽• از کوچکترین خادم امام حسین علیه السلام به شما دلداده های حضرت دلبر سلام✋ 🏴🕯🏴 عزاداری هاتون توی اولین روز از محرم الحرام 1442 مقبول درگاه خدای مهربونمون. 🏴🕯🏴

•﷽• ما اگه امام حسین رو نداشتیم چی کار میکردیم😭😭😭😭 به قول حاج محمود الحمدلله الذی خلق الحسین😭😭😭 اگه حال دلتون تغییر کرد هر زمان با این نوحه، لطفا دعامون کنید👇👇 ما با دعا و نگاه حضرات آل الله ست که زنده ایم و آبرومند.✋ 🏴🕯🏴

•﷽• یکم از کربلا حرف بزنیم به قول حاج آقا پناهیان از قدرندونستن ما از حرم اومدیم بیرون رفتیم توی بین الحرمین بعد اومدیم توی خیابونا . . و الان باید توی خیابون واسه ارباب عزاداری کنیم. وای بر ما با اعمالمون✋ 🏴🕯🏴

•﷽• میدونستید وقتی کاروان آقاجان وارد کربلا شدند، هفت اسب رو عوض کردند تا بالاخره تونستند وارد زمین کربلا بشند. 🏴🕯🏴

•﷽• همراه حضرت 500 سوار که شامل ( یاران و اهل بیت) میشدند و صد پیاده. اما اما اما همین که شنیدند این سرزمینی که توش پا گذاشتند #کربلاست، با توجه به سرانجامی که از قافله کربلا شنیده بودند،بسیاری بازگشتند. 🏴🕯🏴

•﷽• حکایت بازگشت این افراد حکایت بعضی از ماست✋ خیلیهامون این روزها با همراه شدن با کرونا ایمانمون الفرار شده و دیگه کاری به نماز و روزه نداریم. خیلیهامون اعتقادمون سست شده و با یه حرف کوچیک میریم که بریم. 🏴🕯🏴

•﷽• خیلیهامون با رسیدن به گذرگاه #فقر و #سختی ایمانمون رفته که رفته 🏴🕯🏴

•﷽• خیلیهامون بی تدبیری دولت رو ربط میدیم به #رهبری و #اسلام و همه چیز رو میزاریم کنار به بهونه اینکه آخوندها همه #دزد هستند پس #اسلام خوب نیست و نماز و روزه و توسل رو بوسیدیم و گذاشتیم کنار. 🏴🕯🏴