eitaa logo
هیئت مجازی 🚩
3.9هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
2.9هزار ویدیو
421 فایل
ˇ﷽ شبیھ بوی گُـل است این‌جا؛ براے پروانگےهاے تو در مسیرِ او...🦋 💚˹ از ؏ـشق بخوان @ASHEGHANEH_HALAL ˼ ‌ ‌‌🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼ . . شما براے ما نعمتید...😌🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
💙┋ «آسمانها و زمين و آنچه را كه ميان آن دو است، جز به حق و تا زمانى معيّن نيافريديم، و كسانى كه كافر شده‌اند، از آنچه هشدار داده شده‌است، روی گردانند! » ✿﴿ ســوره إحـقـاف، آیــه 3 ﴾✿ --------------------°🌧🌎°----------------- - چه‌کسے ما را شنیـد الا خدا؟' ♾ Eitaa.com/Heiyat_Majazi
💚' › 5- فضل در قرآن مجيد چون ساعات روز را در مسير الهى بگذارى و به طاعت و عبادت خرج كنى، مستحقّ فضل حضرت حق شوى كه چون فضل الهى تو را دريابد سعادت دنيا و آخرتت تأمين شود و اگر محروم از فضل او شوى به خسارت ابدى دچار گردى.🌺 آرى، براى انسان سرمايه و مايه‌اى بالاتر و بهتر و سودمندتر از فضل الهى نيست، فضلى كه تجلّيش در دنيا قرآن و نبوّت و امامت و توفيق عبادت و اطاعت و در آخرت بهشت و رضوان الهى است.🌿 بايد از دنيا به اندازه‌اى كه زندگى بگذرد برداشت كرد و بقيه را تبديل به توشه‌ آخرت نمود. و اين جز با معرفت به قرآن و توسل به پيامبر و امام معصوم ميسّر نيست.🌱 . . || سجّاده هم به او دل‌بستھ بود.. 🌾 Eitaa.com/Heiyat_Majazi
6.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🪁◖ آقـاے‌ امــام ࢪ‌ضـا (؏) در آغوش خود بارِ دگـر بگیـر منِ این موج از هر طرف رانده را ! •______________________________• 💛 ناب‌ترین استورےها؛ اینجـا دانلود ڪن🤓👇 .•🎥 Eitaa.com/Heiyat_Majazi
|• 🍃•| بوسیدن‌های یک‌دفعه‌ای همسرتان، به او حس آرامش و امنیت می‌دهد؛☺️😇 لطفا در انجامش کوتاهی نکنید!!!❌🥰👌 . . . در سـاحل آرامش خانوادھ ☺️ 🍃💛•• Eitaa.com/Heiyat_Majazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ⃟ٜٖ👶🏻 •| 🍃|• تا حالا دقت ڪردین؟ امام حسین در چه سنے حضرت علے اصغر و حضرت رقیه رو داشت؟!! ⭕️فرزندآورے بالاے پنجاه سال . . ایرانـم، جـوانـ بمـان😍✌️ °•👶🏻🍼•°Eitaa.com/Heiyat_Majazi
{ ⛱' } . بـرای‌نفـس‌خـودتـون‌نقشـه‌بکشیـد وگـرنـهٔ‌نفـس‌بـرای‌شمـانقشـه‌مـی‌کشـه! -حـاج‌حسیـن‌یکتـا.. . - اۍ آرامِ دل هـر غریبِ وحشت‌زدهـ '🌱 ➺ Eitaa.com/Heiyat_Majazi
⚘️ ⟯ آن موقع که صدام خیلی شهرها را بمباران می‌کرد، حسن نامه‌ای به او نوشت: اگر جناب صدام حسین ژنرال است، پس به راحتی می تواند در دشت عباس با من و دوستان جنگ آورم ملاقات کند✋🏻 و با هر شیوه‌ای که می‌پسندد بجنگد؛ نه اینکه با بمب افکن‌های اهدایی شوروی محله‌های مسکونی و بی دفاع را بمباران کند و مردم را به خاک و خون بکشد!💔 در جواب نامه‌ی حسن، صدام، ژنرال قادر عبدالحمید را با گروه ویژه‌اش به دشت عباس فرستاد تا به حسن یک جنگ تخصصی را نشان بدهد😏 حسن مقابل ژنرال قادر عبدالحمید قرار گرفت و با یک طرح غافلگیرانه ژنرال عبدالحمید را قبل از رسیدنش به خاک ایران اسیر کرد!🇮🇷 شـهـیـد علے صیاد شیرازے❤️ . . ـــ ـ🪽شھـادت سنگـ را بوسیدنے ڪرد ــ ➺ Eitaa.com/Heiyat_Majazi
هیئت مجازی 🚩
#قصّه_بشنو☺️✌️➻ ◽️رمان #نسل_سوخته به‌قلم شھید طاها ایمانے ‹ پارت‌چهل‌ودوم ! › چند لحظه بهم خیره شد
☺️✌️➻ ◽️رمان به‌قلم شھید طاها ایمانے ‹ پارت‌چهل‌وسوم! › تا چشم مادرم بهم افتاد ... صدام کرد ... رفتم سمت آشپزخونه ... ـ بازم صبحانه نخورده؟ ... ـ توی راه یه دونه از نون ها رو خالی خوردم ... ـ قبل رفتن سعید رو هم صدا کن پاشه ... خواب می مونه ... برگشتم سمت آشپزخونه و صدام رو آوردم پایین تر ... ـ می شناسیش که ... من برم صداش کنم ... میگه به تو چه؟ ... و دوباره می خوابه ... حتی اگر بگم مامان گفت پاشو... دنبالم تا دم در اومد ... محال بود واسه بدرقه کردن ما نیاد ... دوباره یه نگاهی بهم انداخت ... ـ ناراحتی؟ ... ژست گرفتم و مظلومانه نگاش کردم ـ دروغ یا راستش؟ ... هنوز یه قدم دور نشده بودم که برگشتم ... - حاال اگه مردونه قول بدم ... نمره هام پایین نیاد چی؟ ... خندید ... - منم زنونه قول میدم تا بعد از ظهر روش فکر کنم ... ولی قول نمیدم اجازه بدم ... اما اگه دوباره به جواب نه برسم ... پریدم وسط حرفش .. - جان خودم هیچی نمیگم ... ولی تو رو خدا ... از یه طرفی فکر کن که جوابش بله بشه اون روز توی مدرسه ... تا چشمم به چشم ناراحت و عصبانی بچه ها افتاد ... تازه یادم اومد دیروز توی گیم نت قرار داشتیم ... و من رسما همه رو کاشته بودم ... مجبور شدم کل پول تو جیبی هفته ام رو واسشون ساندویچ بخرم ... تا رضایت بدن و حلالم کنن ... بالاخره مرده و قولش ... نمی دونم مادرم چطور پدرم رو راضی کرده بود ... اما ازش اجازه رو گرفت ... بعد از ظهر هم خودش باهام اومد و محیط اونجا رو دید ... و حضورش هم اجازه رسمی برای حضور من شد ... و از همون روز کارم رو شروع کردم ... از مدرسه که می اومدم ... سریع یه چیزی می خوردم ... می نشستم سر درس هام ... وبعد از ظهر ... راس ساعت 4 توی کارگاه بودم ... اشتیاق عجیبی داشتم ... و حس می کردم دیگه واقعا مرد شدم ... شب هم حدود هشت و نیم، نه ... می رسیدم خونه ... تقریبا همزمان پدرم ... سریع دوش می گرفتم و لباسم رو عوض می کردم ... و بلافاصله بعد از غذا ... می نشستم سر درس ... هر چی که از ظهر باقی مونده بود ... من توی اون مدت که از بی بی نگهداری می کردم ... به کار و نخوابیدن ... عادت کرده بودم ... و همین سبک جدید زندگی من رو وارد فضای اون ایام می کرد ... تنها اشکال کار یه چیز بود ... سعید، خیلی دیر ساعت 10 یا 30:10 می خوابید ... ودیگه نمی شد توی اتاق، چراغ روشن کنم ساعت 11 چراغ مطالعه رو برمی داشتم و میومدم توی حال ... گاهی هم همون طوری خوابم می برد ... کنار وسایلم ... روی زمین عید نوروز نزدیک می شد ... اما امسال ... برعکس بقیه ... من اصال دلم نمی خواست برم مشهد ... یکی دو باری هم جاهای دیگه رو پیشنهاد دادم ... اما هر بار رد شد ... علی الخصوص که سعید و الهام هم خیلی دوست داشتن برن مشهد همه اونجا دور هم جمعمی شدن ... یه عالمه بچه ... دور هم بازی می کردن ... پسر خاله ها ... دختر دایی ها ... پسر دایی ها ... عالمی بود برای خودش ... اما برای من ... غیر از زیارت امام رضا ... خونه مادربزرگ پر از دلگیری و غصه بود ... علی الخصوص ... عید اول ... اولین عید نوروزی که مادربزرگ نبود ... بین دلخوری و غصه ... معلق می زدم که ... محمد مهدی زنگ زد ... پسر خاله مادرم ... ڪپےبدون‌ذڪرنام‌نویسنده‌ممنوع!.📌 . . . 🌤 •• Eitaa.com/Heiyat_Majazi
﴿ 💚} « ســوره آل عمران ، آیه 61 🌿 » ••---------------------------------------------•• - روز مباهله چه روزی است ؟ . مسیحیان نجران که به مدینه آمده بودند تا در مورد درستی دعوت پیامبر'ص'پژوهش کنند با او به دلیل آوردن پرداخته ، سرانجام بحث شان به جایی کشید که حضرت محمد'ص'خواست تا با آن‌ها مباهله کند 🌱 .  هر یک از دو طرف با افراد خود به محل مباهله رفتند . مسیحیان وقتی دیدند که پیامبر اکرم'ص' با عزیزترین کسانش یعنی  ‹حضرت علی'ع' ،حضرت فاطمه'س' ،  امام حسن'ع'و امام حسین'ع' می‌خواهد آن‌ها را به چالش بکشد مطمئن شدند که حضرت مـحـمـد'ص'اگر به خودش مطمئن نبود ، جان خانواده اش را به خطر نمی‌انداخت . پس از مباهله کناره گرفتند☝️🏻 . این رویداد از سوی مسلمانان به عنوان یکی از برجستگی‌های اهل بیت محسوب شده و به عنوان دلیلی برای اثبات این امر که أصحاب کساء ‹پنج تن آل عبا '؏' › هستند ، استفاده می‌شود ✨ . 💚! - "چه‌کسے ما را شنیـد الا خدا؟" ♾ Eitaa.com/Heiyat_Majazi
{ 🌻' ‌} . . عمل ما فقط زمینه رو براۍ پرواز آماده مےڪنه..🕊 علتِ اصلےِ پرواز یه چیزه.. عشق..!ツ♥️🔗 .. . . حر‌ف‌هاۍ‌ خودمونیمون.. ➺ Eitaa.com/Heiyat_Majazi
💚' › 6- احسان در قرآن مجيد انسان وقتى به فكر مى‌نشيند، مى‌يابد كه از همه طرف و از همه جهت چه در زمينه مادّى و چه در زمينه معنوى غرق احسان خدا است و بر او واجب است كه احسان الهى را با تمام وجود شكر كند، تا در معرض نسيم رضايت حق قرار گرفته از سخط او در امان بماند.😌🌺 . . || سجّاده هم به او دل‌بستھ بود.. 🌾 Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•| •🧩|• مباهله یعنی:🌱 دلت را به خدا بسپار...🤍 دستت را از دست پنج‌ تن رها مکن🤝 وگرنه گُم می‌شوی✨️ انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا (سوره احزاب؛ آیه 33)؛ خداوند اراده کرد که پلیدی را از شما خاندان دور بدارد و شما را بسیار پاک بدارد🤍🙂 . . . بدونِ بهانه‌ها، بیش‌تر به دل می‌نشینند😌.. 🪐••| Eitaa.com/Heiyat_Majazi