اما ..

یکی که باز بهت محل می‌ندازه اونجاهم سرشو برات پایین میندازه پیش خدا آقا امام زمانه .. اهالی حدیث کسان..

- خدایا؟ رسم در زدن یادم می‌دی؟ ما تازه می‌خواییم رسم در زدن رو یاد بگیریم .

-می‌دونی برای کجاست؟ همونجا که سر به خاکِ تربت زدی به قصد طولانی کردنِ سجده برای قرب به قصد اشک ریختن و زجه زدن در قریب‌ترین جای به خدا. به قصدِ کُشتنِ هوسهای نفس. به قصد در به دری کشیدن. به قصدِ ' او ' به قصدِ ' او ' به قصدِ ' او '

اینطوری در بزنین.

آماده ای بریم دیگه؟

تجدید وضو رو میزارم پای خودت.

به میزونِ تشنگیت برای وصال بنده.

اینو بزار تا بریم برای نمازشب دومین شب همون شبی که قراره آشنا بشه برامون. ولی چقدر خوبه که اونقدر خودمونو نبینیم و با اخلاص جلو بیاییم که حتی شبایی که در زدیم رو یادمون نیاد.. اینطوری که اگه بهمون بگن تو این تعداد نمازشب داری؛ بگیم دوباره میشمری؟ اشتباه می‌کنی! اخه اونا که نمازشب نبودن. اونا یه قطره بودن از دریا و برای دریا.

ببینید منم زرنگم میگم میزارم به پای خودت اما اونقد طولش میدم که خودتم دوهزاری دستت بیاد چیکارکنی.