شخص میگه امام صادق من رو قبول میکنند؟!من توی حکومت بنی عباسم... شخص در جواب ایشون میگه حالا اگر من وقت بگیرم همراهم میای دیدار حضرت صادق؟

شخصِ دربارِ بنی عباس میگوید که اگر حضرت بپذیرند من افتخارمه که با حضرت دیدار کنم خلاصه امام رضایت میدن و این فرد به دیدار امام می‌ره... همون زمانی که امام صادق رو میبینه منقلب میشه

از حضرت می‌پرسه که آیا من راه توبه دارم؟چون من یکی از مهره های بنی عباسم و بالاخره در این دربار ثروتی به دست آوردم...

امام در پاسخ شخص فرمودند -بله میتونی اما توبه تو استغفرالله نیست... تو باید ثروتی که از دربار جمع کردی به افرادی که میدونی پس بدی،توبه تو سنگینه باید از شغلت هم استعفا بدی و اگر این طور که گفتم توبه کنی من[امام صادق علیه السلام]بهشت را به تو وعده میدهم...(:

اون فرد برگشت طبق گفته های امام صادق علیه السلام توبه کرد و کار هایی که امام فرموده بودن رو اجرا کرد

بعد از ایامی فردِ واسطه‌ی بین امام صادق و این شخص بود به دیدن این فرد رفت میگوید دیدم که فردِ توبه‌کننده در بستر افتاده و گویا نفس های آخرش را میکشید نگاهی به من کرد و گفت - خدا اجرت بده وقت گرفتی و سبب این تحول شدی بعد چشمانش را باز و بسته کرد و گفت -امام صادق به وعده‌اش[بهشت ابدی]عمل کرد...(: این را گفت و نفس آخر را کشید

خلاصه کلام رفقا...!

بیایم توی این شب های قدر،شب های ارزش و معیار؛خودمون رو بسنجیم...

ببینیم چقدر رنگ زندگی هامون رنگِ اهل بیتِ...؟!

ببینیم چقدر مثل سلمان‌فارسی هستیم برای امام زمانمون؟! مثل سلمان همراهیم یا نه سرباریم برای حضرت..؟!

از خدا بخواهیم که بهمون توفیق هم معیار شدن با سرباز های امام زمان و نزدیکی به حضرت رو بدن توی این شب ها...😇

رفیق این شب ها خریدنی بشو برای یوسف زهرا...! که اگر یوسف زهرا بشه خریدار اشک های شبونه اون وقت زندگیتون کن‌فیکون میشه اما کن‌فیکونی که پر از خیر و برکته...