eitaa logo
هیئت مجازی 🚩
3.9هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
2.7هزار ویدیو
415 فایل
ˇ﷽ شبیھ بوی گُـل است این‌جا؛ براے پروانگےهاے تو در مسیرِ او...🦋 💚˹ از ؏ـشق بخوان @ASHEGHANEH_HALAL ˼ ‌ ‌‌🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼ . . شما براے ما نعمتید...😌🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
•᯽🍃᯽• . . •• •• اونے ڪه امام زمانشو نشناسه❌و بمیره، به مرگِ جاهلیت مرده!.. خدایا.. مارو به مرگ جاهلیت دچار نڪن..⚰🥀 ‌* اللهم الرزقنا ازون معرفت واقعےها..((:🤲📿 ᯽دل‌تورامیطلبد᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🍃᯽•
•᯽📿᯽• . . •• •• خدایا؛ اگر ترک گناه توبه محسوب می‌شود، پس نخستین توبه کننده منم.🥲 . . ᯽سجادّه‌عشق‌تو‌تماشاگه‌راز᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽📿᯽•
•᯽🧪᯽• . . •• •• ⛔️هیچ وقت بیش از حد عاشق نباش بیش از حد اعتماد نکن و بیش از حد محبت نڪن چون همین بیش از حد بہ تو بیش از حد آسیب مے‌ࢪسونہ ...!🌼 . . ᯽درسـاحل‌امن‌خانوادھ᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🧪᯽•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•᯽🎞᯽• . . •• •• مادَری بین دود گُفت بیــــا... با صِدای کبود گفت بیا💔! . . ᯽بدون‌ِاستورےنمونے᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🎞᯽•
مداحی آنلاین - ای فرشته ی من چرا پرت شکسته - حاج احمد واعظی.mp3
8.26M
•᯽🎺᯽• . . •• •• ای فرشته ی من چرا پرت شکسته قلب نازنینت چرا به من نشسته . . ᯽چوندیدم‌خوشتر از آواز تو᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🎺᯽•
•᯽🍬᯽• . . •• •• هدف از بزرگ کردن کودک این نیست که او را مطیع و فرمانبردار خود تربیت کنیم. باید به کودک خود فرصت فکر و خطا کردن بدهید. تهدید کردن کودک باعث می شود تا اعتماد به نفس او از بین برود و در بزرگسالی دچار مشکل بشود. . . ᯽ایرانـم،جـوانـ بمـان᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🍬᯽•
•᯽🪞᯽• . . •• •• سربلندیم! اگر تکیه‌ به‌ دنیا نکنیم... آنچه‌‌داریم، زِ‌ بیگانه‌ تمنا نکنیم... غرقِ‌ زخمیم،‌ولی‌ قامتمان‌ خم‌ نشده... سایه‌ی‌ چادرِ‌ او،از سرمان‌ کم‌ نشده... بنویسید: امیدِ دلِ‌ زهرا(س)، مهدیست... چاره‌ی‌ کارِ‌ همه‌ مردمِ‌ دنیا، مهدیست... . . ᯽اےآرامِ‌ دلم᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🪞᯽•
•᯽📖᯽• . . •• •• •ڪتاب: •به‌قلم:ناصرکاوه •قسمت‌:(چهل وهشتم) پیرمــردی گوشــی را برداشــت و بعــد ازیکــی دو تــا سرفه گفــت: بهشــت زهــرا بفرمائیـد... آقافریـبرز گفـت، آقـا شـهیدان زنـده انـد؟... پیرمـرد بـا تعجـب پرسـید یعنــی چــه معلومــه كــه زنــده انــد، بــر منكــرش لعنــت... گفتــم: پــس لطفــا وصــل كنیـد قطعـه بیسـت و سـه... شـهید فلانی ... گفـت: چی؟فریبـرز گفـت، ترسـیدم بهـم بــد و بیــراه بگویــد كــه گوشــی را گذاشــتم زمیــن و گفتــم مــا نبودیـم!! ** از بـس کـه آتـش سـنگین شـد، دیگـه نمی تونسـتیم خاکریـز بزنیـم. حاجـی گفـت: »بلدوزرهـا رو خامـوش کنیـد بزاریـد داخـل سـنگرها تـا بریّم مقـر«. هـوا داغ بـود و ترکـش َ کُلمـن آب رو سـوراخ کـرده بـود. تشـنه و خسـته و کوفتـه، سـوار آمبولانس شــدیم و رفتیــم. بــه مقــر کــه رســیدیم ســاعت دو نصفــه شــب بــود. از آمبولانس پیـاده شـدیم و دویدیـم داخـل سـنگر... سـنگر تاریـک بـود، فقـط یـه فانـوس کـم نــور آخــر ســنگر میســوخت. دنبــال آب میگشــتیم کــه پیــر مردی داد زد: »پیــدا کــردم!« و بعــد پــارچ آبــی رو برداشــت و تکــون داد. انــگار یخــی داخلــش باشـه صـدای تَلـق تَلـق کـرد. گفـت: »آخ جـون«. و بعـد آب رو سرازیر گلـوش کـرد. میخــورد کــه حــاج مســلم )پیــر مــرد مقــر( از زیــر پتــو چیــزی گفــت: »کســی بــه حرفـش گـوش نـداد. مرتضـی پـارچ رو کشـید و چنـد قلپ ُخوردیــم. فریــبرزآخــری بــود. تَــه آب رو سر کشــید.پارچ آب رو تکــون ُ چنــد قل داد و گفـت: »ایـن کـه یـخ نیسـت. ایـن چیـه؟!«... حـاج مسـلم آشـپز،سرشو از زیـر پتـو بیـرون کـرد و گفـت: »مـن کـه گفتـم اینـا دندونـای مصنوعـی منـه! یـخ نیسـت، امـا کسـی گـوش نکـرد، منـم گفتـم گنـاه دارن بـزار بخـورن!« هنـوز حرفـش تموم نشـده بـود کـه همـه بـا هـم داد زدیـم: وای!... از سـنگر دویدیـم بیـرون. هـر کسـی یـه گوشـهای سرشو پاییـن گرفتـه بـود تـا کـه فریـبرز داد زد: »مگـه چیـه! چیـز بـدی ِ حـاج مسـلمش! مثـل آبنبـات.« اصـلا فکـر کنیـد اب انجیرخوردید... ڪپےبدون‌ذڪرنام‌نویسنده‌ممنوع!📌 . . Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽📖᯽•
•᯽📞᯽• . . •• •• "هرڪس ڪه عزت و سربلندے‌ مے‌ خواهد، پس بایـد آن را از خدا بخواهد، زیرا همهٔ عزت ها ویژه ے‌ خداست!💙" 🌧{ سـوره فـاطـر،آیه 10 }🦋 . . ᯽چه‌کسےماراشنیـدالاخدا᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽📞᯽•
•᯽📿᯽• . . •• •• معبود من✨ اگر استغفار سبب ریختن گناهان است، پس من در برابرت از استغفار کنندگانم.🥲 . . ᯽سجادّه‌عشق‌تو‌تماشاگه‌راز᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽📿᯽•
•᯽🌱᯽• . . •• •• خدایا، شکرت کہ زنده‌ایم🤍 شکرت کہ سرِ جای خودمونیم :) . . شڪرانه‌هاتون رو می‌شنویم...👀 ••📬•• @Daricheh_khadem . . ᯽من‌بےتودمےقرارنتوانم‌کرد᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🌱᯽•
•᯽🪞᯽• . . •• •• کسی که زبان را بر خود حاکم کند (زبانش جای عقلش به او فرمان دهد) بی ارزش می شود -نهج‌البلاغه حکمت ۲ . . ᯽اےآرامِ‌ دلم᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🪞᯽•
•᯽🌗᯽• . . •• •• خوب که به چشمانش نگاه می کنی میبینی خیلی حرف دارد حرف های جنس خدا ... از جنس مردانگی... از جنس شھادت! خوبتر که نگاه کنی شرمنده میشوی از اینکه همیشه نگاهش به تو بوده و تو از آن غافل بوده ای... نگاھ شھدا و آقاﷻ به ماست! پس گناھ نڪنیم... شهیدابراهیم هادی . . . ᯽شھـادتت‌سنگ‌رابوسیدنےکرد᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🌗᯽•
•᯽📖᯽• . . •• •• •ڪتاب: •به‌قلم:ناصرکاوه •قسمت‌:(چهل ونهم) عملیـات را بـا همـه مشـکلاتش پشـت سر گذاشـته بودیم.هنـوز گـرد غم بـار فـراق دوسـتان سـفر کـرده را در سر داشـتیم کـه سـفر مشـهد را بـرای تجدیـد روحیـه مهیـا کردنـد... در راه برگشـت، فریـبرز بـرای شـادابی دوسـتان و همسـفران دسـت بـه کار ریـش مصنوعـی خـود کـه همیشـه همراهـش بـود، شـد.در مکانـی بیـن راه ایسـتادیم تـا استـراحتی کنیـم. فریـرز از فرصـت اسـتفاده کـرده و در اتاقکـی ریـش مصنوعـی را بـر چهـره چسـبانده، شـال سـبزی بـر کمـر و دسـتاری بـر سر از اتاقـک خـارج شـد... در هــمان لحظــه چشــم نگهبــان پــارک کــه بــه او افتــاد، ناباورانــه دســتها را بــه سـینه چسـباند و بـا بغضـی در گلـو و چشـمی اشـکبار رو بـه فریـبرز و گفـت: سـام آقـا جـان... فریـبرز در حالـی کـه دسـت و پـای خـود را گـم کـرده بـود، نگهبـان ازش پرسـید: از کجـا تشریف آوردیـد، آقـا؟... فریبـرز هـم بی خبر از برداشـت او گفـت: از بـالا آمـدم... ایـن بـار نگهبـان دسـتها را بـرسر گذاشـت و صلـوات پشـت صلـوات مـی فرسـتاد ... فریـبرز تـازه متوجـه برداشـت او شـده بـود... بچههـای گـردان کـم کــم دور مــا حلقــه زده و خنــده کنــان نگاهمــان میکردنــد. خواســتیم فریــبرز او را رهـا کنیـم و برویـم کـه نگهبـان گفـت: کجـا آقـا؟ مگـر مـن میگـذارم بروید.هرچـه میگفتــم پدرجــان اشــتباه گرفتــی، زیــر بــار نمی رفت تــا اینکــه فریــبرز لبــه ریــش مصنوعــی را در جلــو دیــدگان دوســتانی کــه قــرار بــود غافلگیرشــان کنــد پاییــن زد و گفــت: پــدرم ببیــن اشــتباه گرفتــی! بــرای لحظاتــی بــا دهــان بــاز نگهبــان، فقــط نگاهـم مـی کـرد و مـات و مبهـوت بازیگوشـی فریـبرز مانـده بـود و... ڪپےبدون‌ذڪرنام‌نویسنده‌ممنوع!📌 . . Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽📖᯽•
•᯽🕯᯽• . . •• •• بیاید از امروز صبح خودمون رو آماده کنیم برای... فقط چند کلمه‌اش رو میگم!..(: «💔🥀» مــٰادر.. آتش.. در.. چادر.. سوختن.. پھلو.. سیلی.. صل‍ـــی‌الله‌علــیک‌یافاطــمة‌الزهــراسَیِّدَةِالنِّساءِ العالَمین🖤 . . Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🕯᯽•
•᯽📞᯽• . . •• •• خداوند از راز دل ها به خوبی، آگاه اسـت! :) ✨ 🌨﴿ســوره مـُلـک،آیــه 13 ﴾🤍 . . ᯽چه‌کسےماراشنیـدالاخدا᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽📞᯽•
•᯽📿᯽• . . •• •• ‮ مهربونم خیلی ازت تشکر میکنم که از خطاها چشم پوشی می‌کنی با اینکه علم کامل داری 💔🥲 . . ᯽سجادّه‌عشق‌تو‌تماشاگه‌راز᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽📿᯽•
•᯽📚᯽• . . •• •• •ڪتاب: وقتی که از خودت می‌سوزی •به‌قلم: علی صفایی حائری 📚 این کتاب یکی از آثار مجموعه تطهیر با جاری قرآن است که در‌این‌جلد ‌اســتاد‌علی‌صفایی‌حائری‌ مــا ‌را‌ بــه‌ محضر‌ ســوره ‌مســد‌ می‌بــرد‌ 💫 تا ‌پــرده ‌از ‌چهــره ‌ایــن‌ بندهایی ‌‌که ‌به ‌دســت‌ و ‌پایمان ‌پیچیده، ‌برداشــته ‌شــود ‌و ‌آتشــی ‌که‌ خود ‌آن ‌را ‌افروخته‌ایم، ‌به ‌عیان ‌مشاهده‌ کنیم؛ ‌تا ‌با ‌این ‌خسارت‌های‌ گسترده ‌روبرو ‌‌شویم🤍🫰 . . ᯽فوق‌العاده‌فوق‌العاده‌،آخرین‌کتاب᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽📚᯽•
•᯽🧪᯽• . . •• •• ❇️ وقتی مردان، از همسرانشان حمایت مےڪنند⬇️ آنان ࢪا دࢪ حل مشڪلات‌شان توانمندتر مےسازند😊👌 و بہ زندگی امیدواࢪتر و علاقه‌مندتر مےڪنند.😍🤩🥰✌️ . . ᯽درسـاحل‌امن‌خانوادھ᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🧪᯽•
مداحی آنلاین - تموم شهر و با خبر می‌کنیم - حسن عطایی.mp3
7.28M
•᯽🎺᯽• . . •• •• با یه پرچم سیاه ساده سر در خونه ام با یه مجلس در حد وسعم اگه نتونم ◼️ 👌👌👌 . . ᯽چوندیدم‌خوشتر از آواز تو᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🎺᯽•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•᯽🍬᯽• . . •• •• 🎥 کلیپ بسیار زیبا درباره تاثیر دعا از خدا طلب فرزند ڪنید! فرزند را نذر امام زمان ڪنید! 🔰 استاد_پناهیان . . ᯽ایرانـم،جـوانـ بمـان᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🍬᯽•
•᯽🪞᯽• . . •• •• 🌿☁️ آیت‌الله‌بهجت: "هر جا ڪم آوردۍ، حوصلہ نداشتے، گرفتہ بودۍ، پول نداشتے، باطریت تموم شد، تسبیح را بردار؛ و صد مرتبہ بگو: [استغفراللہ ربے و اتوب الیہ] آروم میشوۍ! استغفار فقط براۍ توبہ و آمرزش از گناهان نیست . . ᯽اےآرامِ‌ دلم᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🪞᯽•
•᯽🌗᯽• . . •• •• 🌷ماجرای شهیدی که کیسه ای در کفن خود گذاشته بود🌷 شهید دستغیب برای خود کفنی تدارک دیده بود ودر لای کفن کیسه ای قرار داد که برای خانواده وی پس از شهادتش ،عجیب ونامفهوم بود.. ✍ همسر شهید: هنگامی که خلعتی (کفن) ایشان را بیرون آوردم، در میان پارچه‌‌های کفن، کیسه‌‌ای دوخته شده از پارچه سفید یافتم، متحیر شدم این دیگر برای چیست؟ آن را کنار گذاشتم و بقیه تکه‌‌ها و پارچه‌‌ها را دادم. یک هفته گذشت، اربعین حسینی (هفتم شهدای جمعه خونین شیراز) بود، قضیه خواب‌هایی که شب پیش از روز هفتم شهادتشان دیده شده بود که پاره‌های بدن آقا هنوز لای دیوارها و پشت بام‌‌ها و بر سر  درخت‌‌های خانه‌‌های مجاور باقیمانده است. وقتی معلوم شد این خواب‌‌ها درست است هیاهویی در شهر افتاد. گوشت‌ها را جمع آوری نمودند و از من کیسه‌‌ای جهت جا دادن آن خواستند. فورا به یاد آن کیسه همراه خلعتی افتادم، رفتم و آن را آوردم و به بعضی از بستگان دادم و جریان را گفتم؛ که آقا از پیش این کیسه را جز کفنی خود به حساب آورده و از قبل تهیه کرده است. گویا به ایشان الهام شده بود که برای تکه پاره‌‌های باقیمانده بدنشان کیسه مخصوص لازم است. شب هنگام (شب جمعه بعد از اربعین) با حضور دسته‌های عزاداری، پایین قبر را شکافتند و کیسه مزبور را دفن کردند. این شهید سعید‌، در حال رفتن به نماز جمعه وایراد خطبه ها بر سر کوچه منزل خود به دست منافقین کور دل به شهادت رسید وبیشتربدن مطهر ایشان تکه تکه گشت... . . . ᯽شھـادتت‌سنگ‌رابوسیدنےکرد᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🌗᯽•
•᯽📖᯽• . . •• •• •ڪتاب: •به‌قلم:ناصرکاوه •قسمت‌:(پنجاه) تیـپ مالـک اشـتر مسـتقر در مهـران بـود. ایـن تیـپ چـون تـازه تاسـیس شـده بـود واقعـا هیچـی نداشـت. بـه همیـن خاطـر بچههـا بهـش میگفتنـد تیـپ صـدام گـدا چـون مسـئول تدارکاتـش آقافریبـرز از بچههـای خـوب جبهـه بـود. فریبـرز کـه ایـن چیـزا را شـنیده بـود تصمیـم گرفـت یـه حمام حلبـی تـو محوطـه بپـا کنـه. بزرگرتیـن مشـکل ایـن بـود کـه بـا حلـب سـاخته شـده بـود و آفتـاب آن حلـب هـا را از گرمـا داغ تـر از آب مـی کـرد و اگـر مراقـب نبـودی و پشـتت یـا هـر جـای بدنـت بـه حلـب هـا مـی خـورد مـی سـوختی و دادت هـوا میرفـت. مـن گاهـی میشـنیدم بعضـی از داخـل حـام صـدای آخ آخ شـأن بالاست ...حالا بعضـی هـا داخـل حـمام یکبـار آخ میگفــتن بعضــی هــا دو بــار... اونایــی کــه دو بــار آخ بلنــد میگفـتـن بچههــای خــط بودن،چــون تانکــر آب کــه فقــط یــه چنــد تــا شــیر معمولــی داشــت یعنــی آب رسد و گــرم نداشــت. کســانی کــه از خــط بــا سر وضــع خاکــی می آمدنــد بــرن حمـوم، تـا مـی رسـیدن مقـر سـاعت مـی شـد یـک ظهـر و آب تانکـر هـا داغ شـده بـود. طفلـک بچههـای خـط از ایـن موضـوع بـی خبـر بودنـد. بـه محـض ورود بـه حمـوم تـا آب بـاز مـی کـردن آب داغ میریخـت رو سر و تـن شـان، آخ اول را اینجـا میگفـن و آخ دوم را زمانـی میگفـن کـه بـا خـم شـدن یـا... تـن شـان مـی خـورد بـه حلـب هـای داغ حـمام ، چـون یـه جـای شـان حتـا سـوخته بـود. حـاال سـنگر مـا مـی دانسـت اونایـی کـه یـه آخ میگـن بچههـای مقـر هسـتند و جایـی شـان بـه حلـب خـورده )آنهـا قبـل حـمام چنـد گالـن آب رسد داخـل تانکرهـا مـی ریخـن تـا آب ولـرم بشـه( اونایـی کـه دو تـا آخ میگفـن از بچههـای خـط هسـتند چـون هـم آب مــی سوزاندشــون هــم داغــی حلــب هــا... بعضــی از اوقــات هــم فریــرز مــی رفـت روبـروی دوشـی کـه طـرف شـامپو زده بـود و مشـغول شسـن بـود مظلومانـه مـی ایسـتاد. اون بنـده خـدا کـه متوجـه نبـود و داشـت زیـر دوش کـف شـامپو را مـی شسـت... فربیـرز بـا اون قـد بلنـدش هرچنـد گاهـی بـا شـامپوی خـودش دوبـاره شــامپو مــی ریخــت رو سر اون بنــده خــدا زیــر دوش... طــرف کالفــه مــی شــد و گاهـی یـک ربـع تمام هـی سرش را چنـگ میـزد و مـی شسـت و هـی کـف مـی کـرد و آقـا فربیـرز و دوسـتانش هـم داشـتند نـگاه مـی کردنـد و باهـم مـی خندیدند.یـه روزی فریبـرز نقـل مـی کـرد کـه، لبـاس هـام را عـوض کـردم کـه بـروم داخـل حـام صحرایـی جبهـه. شـده بـود خنـده بـازار... یکـی از بچههـای بـه نـام فـردوس دسـتش قطـع بـود کـه مـا بـه او دسـت غیـب میگفتیـم. وقتـی لباسـش را درآورد دسـتش را داخـل کمـد گذاشـت. دیگـری آقـا مقدسـی، پایـش را درآورد و آنجـا گذاشـت. دیگری چشـمش را در آورد وگذاشـت داخـل جعبـه و کـرد تـوی کمـد. ابراهیـم هـم بـا یـه پـا, لـی لـی مـی کـرد تـا راه بـرود. دو، سـه تـا رسبـاز هـم آنجـا بودنـد. قـدری متعجبانـه نـگاه کـردن. هنـگ کـرده بودنـد کـه یـه رسی درب و داغـون دیـده بودنـد و رسیـع بیـرون رفتنـد... ڪپےبدون‌ذڪرنام‌نویسنده‌ممنوع!📌 . . Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽📖᯽•
•᯽🪴᯽• . . •• •• مادر، به وقتش بچـه رو از شیر می‌گیره. ولـی بـچـه‌ مـثـل ابـر بـهـار اشـک می‌ریـزه! مادر اما اعتنایـی نمـی‌کنه... بـی‌چاره بـچـه‌! خـبـر نداره که قراره جلوش سفـره‌ای از انواع غـذا و خوردنی‌ها پهـن بشه خوش به حـال اونایی که گرفتن‌هـایِ خدا رو از این دست بدونن. خوش به احـوال اونایی که میدونن اگر خدا چیزی رو از آدم می‌گیـره، نمی‌گیره جز اینکه می‌خواد بهتر و بیشترش رو بده. . . ᯽خوب‌شد‌شمارا‌ دارم...خدا᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🪴᯽•