𐇻🌙𐇻
#مھدییـار
و بِکُم یُنَزِّلُ الغَیث ...🌧
و به واسطهی شماست
که بر ما باران نازل می شود ...💙🌱
🪴- Eitaa.com/Heiyat_Majazi
𐇻🌙𐇻
𐇻🩺𐇻
#خانواده_درمانے
🔅روشهایی برای منظم کردن اتاق کودکان👌
👦🏻 اجازه دهید کودک پیامد کارش را ببیند. (وسایلی رو که جمع نکرده بهش بگین حتماً نیاز نداره و برای مدتی جمع کنید).😊✋
😍 کودک را تشویق کنید بلافاصله بعداز بازی وسایل رو جمع وجور کنه (به او حتی بگین که چقدر خوشحالیم از اینکه وسایلش رو جمع کرده. برای تشویق او احساستون را از این کار به همسرتون بگید).🥰
⏰ استفاده از زمانسنج برای مرتب کردن وسایل بسیار مناسب است.🖇
🥳 از کودک بخواهید شما رو غافلگیر کند. (اوه تو مثل جادوگرها سریع کار را رو انجام میدی دو دقیقهای جمع میکنی).🤩
📍تشویق زیاد و ایجاد عزت نفس ساختگی در کودکان نه تنها عملکرد کودکان را افزایش نمیدهد بلکه آنها را از کار میاندازد.❌
🏮تلاش برای افزایش عزت نفس کودکان به صورت ساختگی به شکست میانجامد.🚫
📌ما باید کودکان را بیشتر زمانی تشویق و تحسین کنیم که آنان برای یادگیری یا رسیدن به مهارتهای مورد نیاز در جهت موفقیت در زندگیشان تلاش میکنند.👏💝
#مهارت_زندگی
#سبک_زندگی_درست
#تربیت_فرزند
🪴- Eitaa.com/Heiyat_Majazi
𐇻🩺𐇻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
𐇻🎐𐇻
#طواف_دل
امـام زمان در
قـلب هاے شـُماست ،
مـُراقب باشید از
قـَلبتان
بیرونش نکنید ...!
•آیتاللہبهجت •
#صاحِبُنا
#یااباصالحالمهدی
#جمعههاےامامزمانے
🪴- Eitaa.com/Heiyat_Majazi
𐇻🎐𐇻
هروقت خواستی گناه کنی ؛
یک لحظه بایست☝️ . .
به نَفْسِت بگو 🗣
اگه یک بار دیگه وسوسم کنی ،
شکایتت روبه امامزمان (عج) میکنم .
اگه می تونی حُرمت اقا رو بشکنی
برو گناه کن❌ . .
꩜ 🚩خیمهگاهمجازے
╰─ @Heiyat_Majazi
𐇻🦋𐇻
#هویجوری
“ هیچ وزنهای
سنگینتر از بلند کردن خودت
در روزهای نااُمیدی نیست!
دمت گرم که بلند میشی...
دمت گرم که ادامه میدی😎🌱 ”
꩜ 🚩پاتوقبچهحزباللهیا
╰─ @Heiyat_Majazi
𐇻🦋𐇻
𐇻📚𐇻
#قصّه_بشنو
⊹قسمت :31
چه اتفاقي افتاد؟ ... چرا اينطوري شدي؟ ...
چند لحظه بهش نگاه كردم ...
- دنبالم بيا ... بايد يه چيزي رو بهت نشون بدم ...
با همون سر و صورت خيس از دستشويي زدم بيرون ... لويد هم دنبالم ... برگشتم تو همون اتاق شيشه
اي ...
- بشين رو صندلي ...
هدست رو گذاشتم روي گوشش و همون فايل رو پخش كردم ... چشم هاش رو بست ... منتظر بودم
واكنشش رو ببينم اما اون بدون هيچ واكنشي فقط چشم هاش رو بسته بود ...
با توقف فايل ... چشم هاش رو باز كرد ... حالتش عجيب بود ... براي لحظاتي سكوت عميقي بين ما حاكم
شد ... نفس عميقي كشيد ... انگار تازه به خودش اومده باشه ...
- اين چي بود؟نمي دونم ... نوشته بود "چپتر اول" ...
حالت اوبران هم عادي نبود ... اما نه مثل من ... چطور ممكن بود؟ ... ما هر دومون يك فايل رو گوش كرده
بوديم ...
از روي صندلي بلند شد ...
- چه آرامش عجيبي داشت ...
اين رو گفت و از در رفت بيرون ... و من هنوز متحير بودم ... ذهن جستجوگرم در برابر اتفاقي كه افتاده
بود آرام نمي شد ...
تمام بعد از ظهر بين هر دوي ما سكوت عجيبي حاكم بود ... هيچ كدوم طبيعي نبوديم ... من غرق سوال
... و اوبران ... كه قادر به خوندن ذهنش نبودم ...
ميزمون رو به روي همديگه بود ... گاهي ز ري چشمي بهش نگاه مي كردم ... مشغول پيگيري هاي پرونده
بود ... اما نه اون آدم قديمي ... حس و حالش به كندي داشت به حالت قبل برمي گشت ...
حتي شب بهم پيشنهاد داد برم خونه شون ... به ندرت چنين حرفي مي زد ... با اين بهانه كه امشب
تنهاست ... و كيسي به يه سفر چند روزه كاري رفته ...
- بهتره بياي خونه ما ... هم من از تنهايي در ميام ... هم مطمئن ميشم كه فردا نخوام از كنار خيابون
جمعت كنم ...
بهانه هاي خوبي بود اما ذهنم درگيرتر از اين بود كه آرام بشه ... از بچگي عشق من حل كردن معادلات و
مساله هاي سخت رياضي بود ... ممكن بود حتي تا صبح براي حل يه مساله سخت وقت بگذارم ... اما تا
زماني كه به جواب نمي رسيدم آرام نمي شدم ... حالا هم پرونده قتل كريس ... و هم اين اتفاق ...
هر چند دلم مي خواست اون شب رو كنار لويد باشم تا رفتارش رو زير نظر بگيرم و ببينم چه بلايي سر
اون اومد ... و با شرايط خودم مقايسه كنم ... اما مهمتر از هر چيزي، اول بايد مي فهميدم چي توي اون
فايل صوتي بود .. .
فايل ها رو ريختم روي گوشي خودم ... و اون شب زودتر از اداره پليس خارج شدم ... مقصدم خونه
كريس تادئو بود
⊹کتاب :مردی درآئینه
⊹نویسنده :طاها ایمانی
🪴- Eitaa.com/Heiyat_Majazi
𐇻📚𐇻
𐇻⏰𐇻
#وقت_بندگی
بعد از هر نماز حتما برای
امامزمان(؏) دعا
کنید و بدون دعا کردن براے
آن حضرت از سجاده کنار نروید..!✋🏻
|آیـتﷲسیدعلیقاضی|
🪴- Eitaa.com/Heiyat_Majazi
𐇻⏰𐇻
اگـر قـرار بـود با آهنـگ و فـاز غـم بـرداشـتن آروم بشۍ🙁
خـدا در قـرآن نـمیفرمود ڪه:👇 «اَلآبـذڪراللّٰھتطـمئنالقـلوب» بـایـادخـداقلـبهـاآراممـیگیرد💚..!
꩜ 🚩خیمهگاهمجازے
╰─ @Heiyat_Majazi
𐇻💌𐇻
#ازخالق_بهمخلوق
به آسمان نگاه کن ،پرندگان زیبایی که
آزادانه در حال پروازند را میبینی ؟🕊
به راستی چه کسی به آنها قدرتِ پرواز
کردن را بخشیده و از ابتدای تولد به
آنها آموخته است ؟ یقیناً کسی غیر از
خدا نمیتواند خالق و حافظ و نگهدار
آنها در آسمان ِآبی پهناور باشد ! 🌧
پس بیاندیش در این مخلوقاتی که
هرروز در این خیابان ها میبینی و
ساده از کنارشان می گذری...💙😉
﴿ سورۀ نحل ، آیۀ 79 ﴾
🪴- Eitaa.com/Heiyat_Majazi
𐇻💌𐇻
𐇻🩺𐇻
#خانواده_درمانے
🖇آقای گرامی🧔🏻♂؛ خانم عزیز🧕
با حرف زدن ، همه چی درست میشه،
حرف بزنید با هم ...🗣
⚠️ اگه درست نشد؛ دارید بد حرف میزنید.😬
⏰ وقت مناسب ،که هر دو حالت روحیِ مناسب دارید؛😇
با آرامش، صحبت کنید؛👥
اما فقط با احترام ...🤌
#سبک_زندگی_درست
#تربیت_فرزند
🪴- Eitaa.com/Heiyat_Majazi
𐇻🩺𐇻
رویاهاتودنبالڪن👤
بروبهسمتشزخمهایتراتحملڪن
چونمرحمخداست❤️🩹...
꩜ 🚩خیمهگاهمجازے
╰─ @Heiyat_Majazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
𐇻🎐𐇻
#طواف_دل
السلام عليكِ يا عزيزة الزهراء
السلام عليكِ يا أم البدور السواطع
يا فاطمہ بنت حزام الكلابیہ
المكناة بـِ أم البنين
و رحمہ اللہ و بركاتہ .🖤🌱
#أمُالوفا
#وفاتحضرتامالبنین
#شنبههاےامالبنینے
🪴- Eitaa.com/Heiyat_Majazi
𐇻🎐𐇻
𐇻🦋𐇻
#هویجوری
“ هیچ چیز
سریع تر از ذهنت
تو رو از پا درنمیاره..😎
آروم باش و برای چیزهایی که
تحت کنترل تو نیست
استرس نداشته باش😌 ”
꩜ 🚩پاتوقبچهحزباللهیا
╰─ @Heiyat_Majazi
𐇻🦋𐇻
اُمالبنین یعنے
عباس داشته باشے
و بگویے: از حسین(ع) چه خبــر؟❤️🩹
#وفات_حضرت_ام_البنین
꩜ 🚩خیمهگاهمجازے
╰─ @Heiyat_Majazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
𐇻🌱𐇻
#شکرانه
خدای مهربون، شکرت بهخاطر
تمام نعمتهایی که بهمون دادی
و ما نمیبینیم...💚
#شکرانههاتون رو میشنویم...
📬- @Khadem_Daricheh
🪴- Eitaa.com/Heiyat_Majazi
𐇻🌱𐇻
𐇻🪖𐇻
#شـبهاے_بلھبرون
اگر میخواهید تاثیرگذار باشید
اگر میخواهید
به عمر
و خدمت
و جایگاهتون
ظلم نکرده باشید
ما راهی به جز اینکه
یک شهید زنده در این
عصر باشیم نداریم..:)
#شهیداحمد_کاظمی
🪴- Eitaa.com/Heiyat_Majazi
𐇻🪖𐇻
𐇻📚𐇻
#قصّه_بشنو
⊹قسمت :32
پدرش در رو باز كرد ... چقدر توي اين دو روز چهره اش خسته تر از قبل شده بود ... تا چشمش به من
افتاد ... تعللي به خودش راه نداد ...
- قاتل پسرم رو پيدا كرديد؟ ...
حس بدي وجودم رو پر كرد ... برعكس ديدار اول كه اميد بيشتري براي پيدا كردن قاتل داشتم ... چطور
مي تونستم در برابر اون چشم هاي منتظر ... بگم هنوز هيچ سرنخي پيدا نكرديم ...
اون غرق اندوه در پي پيدا كردن پسرش بود ... و من در جستجوي پيدا كردن جواب سوال ديگه اي اونجا
بودم ... براي لحظاتي واقعا از خودم خجالت كشيدم ...
- خير آقاي تادئو ... هنوز پيداش نكرديم ... اما مي خواستم اگه ممكنه شما و همسرتون به چيزي گوش
كنيد ... شايد در پيدا كردن قاتل به ما كمك كنه .. .
انتظار و درد ...
از توي در كنار رفت ...
- بفرماييد داخل ...
و رفت سمت راه پله ها ...
- مارتا ... مارتا ... چند لحظه بيا پايين ... كارآگاه منديپ اينجاست ...
چند دقيقه بعد ... همه مون توي اتاق نشيمن بوديم ... و من همون فايل رو دوباره پخش كردم ...
چشم هاي پدرش پر از اشك شد ... و تمام صورت مادرش لرزيد ... آقاي تادئو محكم دست همسرش رو
گرفت ... داشت بهش قوت قلب مي داد ...
- من كه چيزي نمي دونم ...
و نگاهش برگشت سمت مارتا ...
- خانم تادئو شما چطور؟ ... اينها روي گوشي پسرتون بود ...
هنوز چشم ها و صورتش مي لرزيد ...
- اين اواخر دائم هندزفري توي گوشش بود و به چيزي گوش مي كرد ... يكي دو بار كه صداش بلندتر
بود شبيه همين بود... اما هيچ وقت ازش نپرسيدم چيه ...
سرش رو پا نيي انداخت ... و چند قطره اشك، خيلي آروم از كنار چشمش جاري شد ...
- اي كاش پرسيده بودم.
آقاي تادئو دستش رو گذاشت روي شانه هاي همسرش ... و اون رو در آغوش گرفت ... با وجود غمي كه
خودش تحمل مي كرد ... سعي در آرام كردن اون داشت ... و ديدن اين صحنه براي من بي نهايت
دردناك بود ...
چون تنها كسي بودم كه توي اون جمع مي دونست ... شايد اين سوال هرگز به جواب نرسه ... كه چه
كسي و با چه انگيزه اي ... كريس تادئو رو به قتل رسونده ...
بدون خداحافظي رفتم سمت در خروجي ... تحمل جو سنگين اون فضا برام سخت بود ... كه يهو خانم
تادئو از پشت سر صدام كرد ...
- كارآگاه ... واقعا اون فايل مي تونه به شما در پيدا كردن حقيقت كمك كنه؟
⊹کتاب :مردی درآئینه
⊹نویسنده :طاها ایمانی
🪴- Eitaa.com/Heiyat_Majazi
𐇻📚𐇻
#خادم_مجازے
سلام و عرض ادب خدمت مخاطبین کانال هیئت مجازی امشب شمارو
دعوت میکنیم🌺
به مناسبت وفاتِ مادر حضرت ابالفضل قمر بنیهاشم ؏ یه هیئت کوچیک داریم🥲
إنشاالله که بینصیب نمونید و همراهمون باشید🤲💚
حوالی ۲۲:۳۰ امشب
منتظرتیم رفیق!🥰
http://Eitaa.com/Heiyat_Majazi
May 11
آخر، نامش " فاطمه " بود.
نجابت، حیا، اصالت و تواضع را
یکجا در مادر ابالفضلالعباسعلیهالسلام
میشُد مشاهده کرد.
به امیرالمومنینعلیهالسلام عرض کرد:
وقتی شما نام فاطمه را
برای خطاب قرار دادن من
به زبان می آورید
یتیمان حضرت زهراسلاماللهعلیها
متأثر و غمگین میشوند؛
درخواستم از شما این است
مرا دیگر به این نام صدا نزنید!
به همین علت امیرالمومنین
کنیه ایشان را امالبنین
به معنای "مادر فرزندان" نامید.
#وفاتحضرتامالبنینسلاماللهعلیها🖤
꩜ 🚩خیمهگاهمجازے
╰─ @Heiyat_Majazi
🕯🍃
#هیئت_اخلاقی
﷽
موضوع: شب وفات خانم امالبنین
بابالحوائجی که مادرِ بابالحوائجِ💔🥲
تاریخ: ۲۴ آذر ماه ۱۴۰۳
مصادف با ۱۲ جمادیالثانی ۱۴۴۶
.
🍃🕯
🕯🍃
مادر آقا ابالفضل علیهالسلام مددی🤲💔😭
به قول یکی میگفت: سیدها مادرشون حضرت زهراست...
ما مادرمون حضرت امالبنین هست...💚
یا بابالحوائج امالبنین 🤲😭
سفره دارِ روزهای شنبههای کربلا💔
.
🍃🕯
🕯🍃
هنگامی که حضرت امالبنین رومیارن خونه حضرت علی، درخششهای این خانم از اینجا شروع میشه✨
.
🍃🕯
🕯🍃
اولین کاری که میکنه
اینکه پا نمیذاره تو خونه امیرالمومنین
میگه که زینب رو صدا کنید :)
خانم زینب میاد
میگه خانم من کنیز شما هستم
اینجا اومدم به خونه شما به کنیزی برای شما
اجازه میدید وارد این خونه بشم؟
.
🍃🕯
🕯🍃
بعد به امیرالمومنین میگه
آقااا منو تو خونه فاطمه صدا نزنید
این بچه ها اسم مادرشون میاد ؛
اذیت میشن😔
یه اسم دیگه برای من بذارید..
.
🍃🕯
🕯🍃
و بچههای امیرالمنین رو به بچههای خودش ترجیح میداد
از روی عشق و به معنای واقعی
حضرت امالبنین رو مادر صدا میکردن🥺
.
🍃🕯