eitaa logo
هیئت مجازی 🚩
3.9هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
2.8هزار ویدیو
420 فایل
ˇ﷽ شبیھ بوی گُـل است این‌جا؛ براے پروانگےهاے تو در مسیرِ او...🦋 💚˹ از ؏ـشق بخوان @ASHEGHANEH_HALAL ˼ ‌ ‌‌🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼ . . شما براے ما نعمتید...😌🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
azemate zan dar hejab-۱.wav
436.7K
❣🍃 🎁 #ڪـد_عـاشقــے 💞🍃 عظمتــــ زݩ بـودن . . . همــراه اول ⬅️ ارسال کد ۳۱۶۵۹ به شماره ۸۹۸۹ ایراݩــسل ⬅️ ارسال کد ۴۴۱۲۰۲۶ به شماره ۷۵۷۵ ❣🍃 @heiyat_majazi
مداحی آنلاین - آرزومــــه تـــوی بــیـن الـــحرمــین - جواد مقدم.mp3
3.96M
🎧🍃 🍃 [• #نوحه_خونے🎤•] . . آرزومہ توے بین الحرمین بگیرم من دو سہ تا عڪس تڪے #جوادمقدم🎤 #شب‌زیارتےارباب💔 . . بفرماییــد انرژے😌👇 @Heiyat_Majazi 🍃 🎧🍃
{ 😂 } ‏یکی میشه رئیس جمهور بولیوی که واسه قوت قلب آتشنشانا و مردم شروع میکنه به اطفاء حریق جنگل آمازون.. یکیم مثل روحانی موقع مصیبت وسیل تشریف میبره قشم وبعدازبرگشتش سیل ایرانو باطوفان آمریکا مقایسه میکنه. دروغ نیس که میگن آدمارو موقع غم و ناراحتی میشه شناخت یکی اولویتش مردمه یکی سفر ازدست تو شیخ بنفش😂 سیاست طنز رو اینجا بخون😂👇 •|🎈|• @heiyat_majazi
[• ☺️ •] . . .. ↫|رُفَقـاےخـدایی‌🍃๑ ||هَم نَفس و هَم قدم باهَم ::♡تـلاش میکُنن تا یـار ویاورِ ||✌️🏻حَضرٺ مَهدے"عج" باشن (: ! . . خــدا رو احساس ڪن👇 [•🕊•] @Heiyat_Majazi
[• (ع)☀️ •] ✨بہ نام خــــــــداے علے✨ 🙂 حواست بود پیش کی داشتی عرض نیاز و شکایت می کردی؟؟ ☹️ خب اونم یه آدم بود . 🙂 آره ولی مؤمن نبود . ☹️ مگه فرقی‌م داره؟؟ 🙂 فرقش در اینه که عرض نیاز و شکایت پیش مؤمن مثل اینه که پیش خدا از احتیاجت بگی ولی پیش انسان غیر مؤمن مثل اینه که از خدا پیش بیگانه شکایت و گِله داشتی. 🙂 خیلی بده مگه نه؟؟؟ 📚|• . حکمت ۴۲۷ مطابق با ترجمه ⛔️ پاے حــرفـ مولاتـ بشینــ😌👇 [•✍•] @heiyat_majazi
[• #فتوا_جاتے👳•] . . #چالش‌داریم‌چـہ‌چالـشـے✌️ در جـریانید کـہ شهردارے #تهران خیابونهایے که نام #شهید داشتند رو برداشته. این یعنے چی ⁉️ یـعـنے ای یاوران مهدے"عج" 💚 بسم الله بگید و ماژیک به دســت و یا با پوستر کلمه #شــهــید رو بـہ خیابونهای و کوچہ هاتون که ازش پاڪ ڪردند اضافه کنید . یه بسم الله با یه یاعلی💪 بگید و پـاشـیـد. جووناے هـر شـهر خـودجـوش اقـدام ڪنــنـد✌️ مـنـتـظـر عـکـساے انقلابیتون هستیم اے یاوران مـہدے💚 @DokhtarAbani 👈 . . #مهدیار #ڪپے⛔️ #بازنشر ≈ #صدقه‌جاریه🍃 هیچ شبهـه‌اےبے پاسخ نمونده😉👇 [•📖•] @Heiyat_Majazi
6.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
[• 😅 •] 😌]•رهبرانقلاب در حضور روحانے و ظریف: 😎]• این ڪہ باز بعضے زمزمه مےڪنند ڪہ در حاشیہ فلان اجلاس ممڪن است با آمریڪا مذاڪره انجام بگیرد، این بطور قطع منتفے است! ☺️]• حالا آقای رئیس جمهور ڪہ هیچ، وزیر خارجہ هم همینجور! • • پـــــ👣ـانـوشت مـن: بہ قول حشمت فردوس، افتـــاد؟!😠👊 یڪ فنجان‌معنوےجــات‌😇👇 [•🍹•] @Heiyat_Majazi
هیئت مجازی 🚩
🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 [• #قصه_دلبرے📚•] #مستند_سیاسی‌_امنیتی_عاکف #قسمت_پانزدهم حدود 10 دقیقه بعد طهماسبی وَ
🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 [• 📚•] تلفن دفتر زنگ خورد شماره رو نگاه کردم دیدم از اتاق بهزاد هست.. گوشی رو گرفتم، جواب دادم: +سلام.. جانم بهزاد. بگو! _ سلام آقا عاکف، قضیه کافه رو پیگیری کردم. ان شاءالله دستور شما کامل انجام میشه و عوامل انتظامی با دستور مراجع قضایی اونجارو پلمپ میکنن. اما مطلب بعدی اینکه زمان زیادی ندارید برای جلسه با معاون حفاظت و امنیت سازمان اتمی. گفتم یادآوری کنم که برسید به اون خونه. چون الان دفتر یکی از همکارا بودم دوربین های سطح شهر و چک میکردیم، خیابونای منتهی به محل ملاقاتتون یه مقدار ترافیک هست. +ممنونم جهت یادآوری. به عاصف بگو آماده بشه بریم. به راننده هم خبر بده بگو فوری بره ماشین و روشن کنه. _چشم. فقط بر میگردید مجددا ؟ +تازمانی که با من کار میکنی این چیزارو دیگه ازم نپرس. رفت من با خودمه برگشتم با خداست. _چشم. تماس قطع شد، بعد از اون هم دو تا تماس دیگه داشتم که باید پیگیری می کردم. عاصف هم رسید و پشت درب اتاق منتظرم بود. بلند شدم وسیله هام و جمع کردم رفتم بیرون از اتاقم. با عاصف رفتیم پارکینگ اداره سوار ماشین شدیم رفتیم سمت خونه امنی که قرار بود معاونت امنیت سازمان انرژی اتمی بیاد تا باهم ملاقاتی داشته باشیم و در مورد یک موضوع بسیار مهم صحبت کنیم. ساعت 10:40 دقیقه شده بود اما به خاطر ترافیک نتونستیم طبق تایم مقرر به محل قرار در یکی از خانه های امن برسیم. ترافیک وحشتناکی بود. به عاصف گفتم: « زنگ بزن به بهزاد، بهش بگو به اون برادری که توی ساختمون امن مستقر هست بگه اگر معاون امنیت سازمان اتمی اومده ، اجازه ورود بهش داده بشه تا بره داخل. بگو ازش یه پذیرایی هم کنن تا ما برسیم. » عاصف داشت زنگ میزد که منم از فرصت استفاده کردم تا برسیم یه چرتی داخل ماشین بزنم. نیم ساعت بعد رسیدیم به محل قرار. ساعت شده بود یازده و دَه دقیقه صبح. وقتی رسیدیم فوری با ماشین رفتیم داخل حیاط خونه امن، بلافاصله با عاصف از ماشین پیاده شدیم.. ظاهرا معاون امنیت سازمان انرژی اتمی رسیده بود و بچه های ما هم اون و همراهانش و راه داده بودن داخل..چون دم خونه امن دوتا ماشین شیشه دودی پلاک سیاسی دیده بودم. با عاصف از پله ها رفتیم بالا و یکی از بچه ها درب و باز کرد رفتیم داخل هال پذیرایی خونه. چشمم که به معاون امنیت سازمان اتمی افتاد، رفتم جلو بهش دست دادم، سلام علیک گرمی کردیم و خوش و بشی کوتاه بینمون رد و بدل شد بعد نشستیم. بچه ها چای و میوه آوردن بعد اتاقِ جلسه رو محافظ و راننده معاونت امنیت سازمان اتمی ترک کردند تا به جلسمون برسیم. بچه های ما هم اتاق و ترک کردند، دیگه من موندم و عاصف و اون مهمون. سر صحبت کم کم باز شد. گفتم: +جناب حاج رضا کاظمی ببخشید، شرمندتونم که نتونستم سروقت برسم اینجا.. خیلی روی تایم حساسم وَ از بدقولی به شدت بیزارم، برای همین ادب وَ وظیفه اخلاقی من، حکم میکنه ازتون عذر خواهی کنم بابت این تاخیر. _نه آقا این چه حرفیه.. پیش میاد. +این ترافیکای تهران به هیچ قرار و ملاقاتی رحم نمیکنه. از خط ویژه هم استفاده کردیم اما بازم به دلیل عدم خط ویژه در بعضی خیابونا باعث شد این اتفاق بیفته. به هرحال بازم عذرخواهی میکنم. _زنده باشید جناب سلیمانی. من درخدمتم. اومدم ببینم امرتون چیه. +خدا حفظتون کنه. گفتم: +راستش میخوام درمورد موضوعی صحبت کنم که شما رو بابت اون خواستیم تا تشریف بیارید اینجا. فنجون چای و گذاشت روی میز، کمی خودش رو جمع و جور کرد، روی صندلی جابجا شد، گلویی صاف کرد... مستقیم رفتم سر اصل مطلب بهش گفتم: +حقیقت امر اینه که دیشب یه خبری برامون اومد مبنی بر اینکه یکی از کارمندان سازمان انرژی اتمی کشور، با یه خانومی توسط عوامل یک کلانتری در یکی از مناطق تهران دستگیر شدن، اینکه ما از شما دعوت کردیم تشریف بیارید اینجا دلیلش این بود. بنده خودم تعمدا نخواستم بیام سازمان شما، که شما بیاید اینجا تا در فضایی دوستانه تر خلوت کنیم و نکاتی رو خدمتتون عرض کنم و بشینیم مفصل حرف بزنیم. _بسیارعالی. هر سوالی دارید من برای پاسخگویی آماده ام. تاملی کردم، گفتم: +خواستم بدونم وضعیت دانشمندان و کارمندان سازمان درحال حاضر چطوره؟ شما موارد و به اداره ما گزارش میکنید یا نه؟ میزان ارتباطات چطوره! چون بنده چندوقتی هست که به بخش معاونت ضدنفوذ (ضدجاسوسی) و ضدتروریسم منتقل شدم تا حالا دریافتی قابل توجهی از شما نداشتیم. یه سری موارد و خودمون اشراف داریم که خب بحثش جداست. اما یه سری مسائل و باید شما یا همکارانتون بهمون برسونید، بخاطر همین میخوام یه وضعیت کلی رو به طور شفاهی دراختیارم قرار بدین -بله چشم بہ قلــم🖊: ... 🌐 @kheymegahevelayat_ir1 [•🌹•] @Heiyat_Majazi 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃
[• 💕 •] . . آیت الله بهجت(ره): 🍃/.. در بین تمام مستحبات، دو عمل است که مےباشد و هیچ عملے به آنها نمےرسد. ۱- نماز شب ۲- گریه بر امام حسین علیه السلام ☺️💚 . . یڪ ـجُرعـہ آرامش😌👇 [•🍃⏰•] @heiyat_majazi
[• ☎️ •] . . ✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ سوره👈مائده آیه👈15 🌟 یا أَهْلَ الْکِتابِ قَدْ جاءَکُمْ رَسُولُنا 🌟 یُبَیِّنُ لَکُمْ کَثِیراً مِمّا کُنْتُمْ تُخْفُونَ 🌟 مِنَ الْکِتابِ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثِیرٍ قَدْ 🌟 جاءَکُمْ مِنَ اللّهِ نُورٌ وَ کِتابٌ مُبِینٌ ای اهل کتاب! همانا پیامبر ما به سویتان آمد،در حالی که بسیاری از آنچه را شما از کتاب(آسمانی) پنهان می کردید برای شما بیان می کند و از بسیاری(خلاف ها یا حقایقی که شما پنهان کرده اید و فعلاً نیازی به آنها نیست)درمی گذرد. قطعاً از سوی خداوند،نور و کتاب آشکار برایتان آمده است. 🍃تفسیـــر🍃 1⃣اسلام،دینی جهانی است و همه ادیان را به حقّ دعوت می کند. 2⃣در ارشاد ودعوت مردم،حتّی از اهل کتاب هم مأیوس نشویم. 3⃣جهان منهای قرآن،تاریک است. 4⃣برخی حقایق تورات و انجیل،کتمان شده است. 5⃣از شیوه های ارشاد،بیان مطالب به قدر ضرورت است. 6⃣قرآن،بسیار با عظمت است.(کلمه ی «نُورٌ» و «کِتابٌ» ،به صورت نکره آمده که نشانه ی بزرگی وعظمت است. . . الابِذِڪــرالله تَطمَئِنّ القلـــوب☺️👇 [•💚•] @heiyat_majazi
[• ☺️ •] ✍ مےدونین؟؟ 🍃🌺|• ڪنڪور ایمان زمانیہ ڪہ هر چیزی ڪه مےخواید رو بدستــ نمی‌آرید ، با این حال مےتونین بگید: ✨خدایا شکرتــ✨ خــدا رو احساس ڪن👇 [•🕊•] @Heiyat_Majazi
[• 📿 •] . . 🔅ترکیب صدای خس خس سینه اش با چند جمله ی خلاقانه ..! تابحال به پستت خورده دختر جون😏 بجای دوستت دارم با میمیک چهره اش آتــ🔥ـش بازی در دلت راه بیاندازند و اونوقت آرام و خفه بگوید:"جانا..تو..یک چیز دیگری" 🔅از او گفتن همانا،جان به جان آفرین تسلیم شدن از من همانا..در یک چشم که نه،اما در یک گوش برهم زدن عاشقش شدم ..!😍تو بودی عاشقش نمیشدی دختر جون؟ 🔅عاشق شدم،خر شدم به والله کـ👂ـر شدمدیگر چند فحش🗣 هرازگاه،شوخی های جنسی🔞 گاه و بیگاه،فریاد کشیدن هر بار،هربار..را نمیشنیدم!کافی بود دوباره صدایش را بیاندازد ته گلو و زمزمه کند چند جمله ی عاشقانه ی غیر معمول تا من همان ته مه ها غرق شوم در او ..! 🔅یک روز،دو روز،سه روز،یک سال،دو سال،سه سال آزگار پدری درآورد از من که نگو اما همیشه آخرش با یک معذرت خواهی😢 و چند نفس گرم،سر و تهش را هم آورد خیلی زود..اوایل دی ماه بود که بی مقدمه اورکتـ🧥ـش را پوشید و با یک تشر رفت به هوا و دود🌪..پاییز ختم شده به زمستـ🌨ـان را چه کسی دوست دارد دخترجون؟ 🔅ای کاش پرده ی گوشم یک فیلترینگ یا زنگ خطـ🔔ــری بزرگ رویش نصب بود تا صدای آقا گرگه را از بز زنگوله پا تشخیص میداد و الان گرفتار نبودم در این حال و روز 😔 👈گوشت را بیاور جلو؛ دخترها با لالایی در گوش به خواب می روند،این یک قلم را یادت نرود دختر جون ..!☝️ 🧐 . . پاتوق نخبگـــان😌👇 [•⏳•] @Heiyat_Majazi