eitaa logo
هیئت مجازی 🚩
3.9هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
2.8هزار ویدیو
417 فایل
ˇ﷽ شبیھ بوی گُـل است این‌جا؛ براے پروانگےهاے تو در مسیرِ او...🦋 💚˹ از ؏ـشق بخوان @ASHEGHANEH_HALAL ˼ ‌ ‌‌🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼ . . شما براے ما نعمتید...😌🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
هیئت مجازی 🚩
[ #قصه_دلبرے 📚••] ⃟ ⃟•🪴 ـــــــــ ـ ـ ـ ⸤ نام: #از_سوریه_تا_منا #قسمت_سی_ویکم 🍃 دلم گرفته بود
[ 📚••] ⃟ ⃟•🪴 ـــــــــ ـ ـ ـ ⸤ نام: 🍃 آنقدر به سر و صورتم زده بودم که استخوان های گونه ام درد می کرد. دل دردم که بماند. حسابی بی حال و بی رمق بودم. پرستار متوجه حالتم شده بود و مدام ما بین آرام کردنم سوالاتی درمورد بارداری ام می پرسید. اصلا کنترل حالم دست خودم نبود و مدام صالح را با دست بریده اش تصور می کردم و زجه می زدم. آنها هم نمی توانستند آرامبخش تزریق کنند. توی اتاقی با یک پرستار تنها ماندم. سعی داشت آرامم کند. حالم بهتر شده بود و از آن همه هیجان کاذب و منفی خبری نبود. چشمم می سوخت و تمام صورتم درد می کرد. سلما وارد اتاق شد و با چشمان متورم و خیس به سمتم آغوشش را باز کرد. نمی دانم چه کسی به آنها خبر داده بود؟ اصلا چرا من تنها آمده بودم؟ چرا اینطور دلم ضعف می رود و چقدر تنم سرد بود و می لرزیدم. از شرایطم بی خبر شدم و گیج و سردرگم توی بغل سلما فرو رفتم. ــ الهی دورت بگردم آروم باش. چیکار می کنی با خودت؟ خدا رو شکر کن صالح زنده س... "صالح؟! مگه قرار بود بمیره؟ چرا این حرفا رو می زنه؟" تلنگری به روحم کافی بود که موقعیتم را دوباره به یادم آورد و زجه ام بلند شود. ــ سلمااااا صالحم... مرد زندگیم... میگن دستش قطع شده... نتونستن پیوندش بزنن. ای خدااااااا سلما محکم مرا توی بغلش گرفته بود و به پرستار گفت: ــ داره می لرزه... تنش یخ زده... انگار به حرفم گوش نمی داد. با پرستار مرا روی تخت خواباندند و صدای مبهم سلما که شرایطم را برای عده ای سفید پوش توضیح میداد به گوشم می رسید. گوش هایم پر از هوا شده بود. کم کم صداها مبهم و قطع شد و چشمانم سیاهی رفت. دیگر نفهمیدم چه شد... ******************** چشمم که باز شد لباس بیمارستان به تنم بود و سِرُم به دستم. زهرا بانو کنارم نشسته بود و ذکر می گفت. صدای گریه ی نوزادی توی گوشم پیچید. دلم ضعف رفت. گیج بودم و نمی دانستم چه بلایی سرم آمده. خواستم بلند شوم که دردی عمیق و خشن روی خط شکمم بی حالم کرد و صدایم را درآورد. ــ آاااااخ ــ بلند نشو دخترم. حالت خوب نیست از شدت درد اشکم درآمد و به چشمان سرخ زهرا بانو زُل زدم. بلند شد و از اتاق بیرون رفت. انگار تاب تماشای خواهش نگاهم را نداشت. "خدایا... چی به روزم اومده؟" دستم را آرام روی شکمم کشیدم و دلم فرو ریخت. " یا خدا... بچه م... چرا اینقدر دلم ضعف میره؟ چرا نبض نمیزنه؟ " سلما وارد اتاق شد و با لبخندی تصنعی کنارم نشست و پیشانی ام را بوسید. ــ بهتری؟ چیزی نگفتم. انگار صالح را هم فراموش کرده بودم. نه... فراموش نکرده بودم. گیج بودم از مصیبت های وارده. خلاء بود که آزارم می داد. خلاء دستی که دیگر نبود و طفلی که هنوز به رشد نرسیده، از بطنم خارج کرده بودند و ناکام از حس مادری... حسی که تجربه اش نکردم. اشکم سرازیر شد. عمق فاجعه را فهمیدم. دلتنگ صالح بودم. خیلی دلتنگ صدا و نگاهش بودم. دلتنگ آغوشش... آغوش نیمه شده اش دلتنگ دلداری هایش و توکل عمیقی که داشت و آرامشش در اوج طوفان ها... ــ صالحم کجاست؟ ــ تو بخش آقایونه سلما خندید و گفت: ــ انتظار نداری که بیارنش اینجا "بیخود نخند سلما... دلم مُرده..." ــ حالش چطوره؟ ــ خوبه... نگران نباش. خوابیده. همش سراغتو میگیره و مدام میگه بهش نگید که هول نکنه نمی دونه تو هم اینجایی و... گریه ام گرفته بود و بی وقفه اشک می ریختم. غم این فاجعه را تنهایی باید به دوش می کشیدم. صالحم نقص عضو شده بود و بچه... "ای خدااااااا کمکم کن" صدای گریه ی نوزادان مدام روی دل پاره پاره ام چنگ می کشید. تا صبح از کابوس و خواب آشفته نخوابیدم. با هر نوای زیبا و دلنشین گریه ی نوزادی که می شنیدم می مردم و زنده می شدم. دستم روی شکمم بود و به حال خودم و صالح و طفل ناکامم گریه می کردم. صدای اذان صبح از پس پنجره های بسته ی اتاق به گوشم رسید. چشمم گرم شد و خوابم برد. ادامه دارد... [⛔️] ڪپے تنها‌باذڪرمنبع‌موردرضایت‌است. • • سایه‌ے ڪتاب رو سَرتون باشه🤓 📗••]Eitaa.com/Heiyat_Majazi
📚🌱'' ⟩ 📚•|نامِ ڪتاب : لبخندی بھ رنگِ‌شھادت '🌿 این ڪتاب در فصـ²⁷ــل بھ زندگے و خاطرات شهیدمدافع‌حرم عباس دانشگر پرداختھ و در انتھاۍ کتاب در بخش تصاویر، شاهد عکس‌ هایـے از مقاطع مختلف زندگـے شهید دانشگر هستیم ..'🌻 در فصلـ²⁴ از این ڪتاب و در بخشِ وصیت‌‌نامه شهید عباس دانشگر مےخوانیم: 《 خدایا .. تو هوشیارمان کن .. تو مرا بیدار کن ، صدای العطش مےشنوم .. صدای حرم می‌ آید،گوش عالم ڪر است خیام می‌ سوزد ، اما دلمان آتش نمےگیرد .. مرضے بالاتر از این؟!😄 چرا درمانے برایش جستجو نمےکنیم؟! روحمان از بین رفته .. سرگرم بازیچھ دنیاییم ..🚶‍♂ 》 . . . فڪر خوب همراه با معرفےِ ڪتاب‌هاے خوب😁👇 ●📖⨾ Eitaa.com/Heiyat_Majazi
هدایت شده از رصدنما 🚩
[• 🧐 •] . . ❓( | شماره 5 ): ▫️مهم‌ترین تاثیر برگزاری جام جهانی قطر بر منطقه را چه می‌دانید!؟ 🌐 https://EitaaBot.ir/poll/n5oz6?eitaafly 👥 مشارکت کنید و نظر دهید(لینک فوق☝️) ♻️ بازنشر حداکثری سفیران رصدنما . . 📱 📆 📝 ✔️ لینک توضیحات طرح نظرپرسے مطالبه به روش پرسش‌گری😉👇 •🔎 • eitaa.com/joinchat/527499284C7fe1d7515d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🍃 •[ ]• و کلیپ تولیدی دیگری از بچه‌های پشت‌صحنه‌ی فانوس😍✋ برای بُرد جانانه‌ی تیم ملی غیور ایران😍🤝 بسم الله الرحمن الرحیم صدای مردم ایران شنیده شد✋ صدای ما با برد بازیکنانِ تیم‌ملی شنیده شد✌️ 🇮🇷 😍👏 کانالهاے مجموعه فانوس را دنبال کنید:👇 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal Eitaa.com/Heiyat_Majazi Eitaa.com/Rasad_Nama 🇮🇷🍃
DC7172C0-AC18-471B-8A8F-6625D722CCC1.wav
483.8K
🔖•Γ بسیج آیت الهے . . . 📳🎧 😃🌱همــراه اول ⬅️ ارسال ڪد 87050 به شماره 8989 😍🌱ایراݩــسل⬅️ ارسال ڪد 4412148 بہ شماره7575 😌🌱رایتــل⬅️ ارسال کد on4001245 بہ شماره 2030 . . آقای قاضے ما فقط یهـ آهنگ تیلفُونِ خاص مےخواستیم🙄👇 ◍📱Eitaa.com/Heiyat_Majazi
📣🍃 [ | ] سلام و رحمت، حال و احوالتون با این پیروزے شیرین میدونیم احسن الاحواله😍✌️ ما بَروبچه های پشت صحنه، به وجود تک تک شماهای فانوسی مفتخریم و بالنده🌻 ما تلاش‌هامون برای اینه که اینجارو ملجا و مامن خودتون بدونید♥ و الهی که به عنایتِ صاحب اصلی کانالین به این بابِ مراد رسیده باشیم💐 اومدم خبری بدم: فراخوانِ جذب خادمِ مجموعه‌ی ما شروع شده📣 که دوست دارن به‌فرموده‌ی سیدنا امام خامنه ای در جهت جهاد تبیین، به جهاد رسانه ای و مجازی لبیک بگن و قدم تازه و محکم و ثابت‌قدمی بردارن ، ما اینجاییم! همینجا: @Daricheh_khadem فقط کافیه به عشق مولا علی، در امر مجاهدت تو هر زمینه و تخصصی که دارید بگید و پیشکش محضر امام زمان عج بکنید .. و با پل ارتباطی داده شده ارتباط بگیرید. و البته شرایط: - - بانوانِ سنین ۱۴ تا ۳۰ سال - فعال و پویا و دغدغه مند - جهادگر و انقلابی - اگر سابقه‌ی فعالیت یا جهاد و خادمی هم داشتید که چه بهتر🌹 اگر علاقه‌مند درزمینه های: موثر در قسمت موثر در قسمت موثر در قسمت ترویج و و و .. هستید، برای خادمی میتونین اقدام کنید.🌹 ● ما در ڪنارتونیم☺️🌹 ✋ کانالهاے مجموعه فانوس را دنبال کنید:👇 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal Eitaa.com/Heiyat_Majazi Eitaa.com/Rasad_Nama 📣🍃
رمان ازسوریه تا منا🌸👇 https://eitaa.com/heiyat_majazi/50883 رمان توبه‌ی نصوح🌸👇 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal/57509 رمان نقاب ابلیس🌸👇 https://eitaa.com/rasad_nama/25563
••﴿ 💌 ﴾•• فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذَٰلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ خواستہ تو اجابت مے ڪنم و از غم آزادت، اینطورے بندہ هاے مومنم رو نجات میدم. سورہ انبیا،آیہ ۸۸ با یاد توستــ ڪه چنین آرامم😌💚 ••﴾💌' Eitaa.com/Heiyat_Majazi
°| 🔮🍃 °| . . قاسم هنوز زنده‌ست... قاسم هنوز با ماست... . . صاحبدل لاینام قلبے مهمان ابیت عند ربے 🙂 🍃°| Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•[ 🔑 ]•🍃 😖 ای‌ باباااا!!! عجببب خیاطیِ هااا هرچی بهش بگی اول متر کن گوش نمیده . کار خودش و می‌کنه. ✋اول فکر کن. بسنج بعد بگو . . اسرار نهفته را دریاب😉 🍃🔑]• Eitaa.com/Heiyat_Majazi
رمان توبه‌ی نصوح🌸👇 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal/57509 رمان ازسوریه تا منا🌸👇 https://eitaa.com/heiyat_majazi/50883 رمان نقاب ابلیس🌸👇 https://eitaa.com/rasad_nama/25563