eitaa logo
هیئت مجازی 🚩
3.9هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
2.8هزار ویدیو
419 فایل
ˇ﷽ شبیھ بوی گُـل است این‌جا؛ براے پروانگےهاے تو در مسیرِ او...🦋 💚˹ از ؏ـشق بخوان @ASHEGHANEH_HALAL ˼ ‌ ‌‌🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼ . . شما براے ما نعمتید...😌🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
°| (739) 😎💪 |° ✍ ⚫️ ◾️برخے افراد سهل اندیش و سهل انگار درخصوص مذاکره با آمریکا مے گویند چگونه است که حضرت علے علیه السلام و حضرت امام حسین علیه السلام با دشمنان خود مذاکره کردند اما اکنون با مذاکره با آمریکا مخالفت مے شود؟ ♣️چنین تحلیلے درخصوص مسائل تاریخ اسلام و مسائل کشور، نهایت ساده اندیشے است زیرا حضرت علے علیه السلام با زبیر و حضرت امام حسین علیه السلام با عمر بن سعد، مذاکره به معناے امروز یعنے معامله نکردند بلکه هر دوے این بزرگواران به طرف مقابل خود نهیب زدند و آنها را نصیحت به خداترسے کردند. ⚫️ متأسفانه عده اے براے توجیه مذاکره جمهورے اسلامے ایران با شیطان بزرگ، با نگاهے عوامانه، اینگونه مسائل را در روزنامه ها، سخنرانے ها و فضاے مجازی مطرح مےکنند، که کاملاً اشتباه است. مغزبانے نوشتـ✍ اینڪه مـدام بگیـم و بگـن با مذاڪـره موضوع حـل مےشه توجیه ابلهانه اے اسـت چـرا ڪه وقتے یڪبار با مذاڪـــره حــل نشــد من بَعــد هم حـــل نمےشود به قـــول آقاے پنــاهیان ڪه خدا ان شاءالله حفظشـــون ڪنه براے نظـام و انقـلاب👇 ڪوفه سیاسے تـرین شهـر جهان اسلام بـود ⚫️ و تنـها سیاسیـون هستنـد ڪه مےتـوانند آنقـدر نـامـرد باشنـد مصلحت اندیشے و عـافیت طلبے سیاسیـون ڪـوفه⚫️⚫️ مــوجب شـد حســـــین تنهــا بمــاند. اے ڪاش سیـاسیـون ڪوفه شعـور داشتنـد و مےفهمیــدند هیچ گاه ســازش بــا دشمــن امنیت و رفـاه نمے آورد👌👌 بلڪه به خــــون ریزےهاے بےپایان منجـــــر مےشــود. قیــام امام حسین علیه السلام ســــراسر درس اسـت یڪے از مهـــم ترین ایــن درس ها بصــــیرت به هنــــگام است مـــبادا از بے بصــیرتے همـانند تــوابین باشیــم و زمــانے از خـــواب بیــدار شویم ڪه دیگـــر هیـچ فـایده اے نــدارد👌👌 ⚫️ ⚫️ 👇 ⛔️🙏 🍃 . . . ••┈••••┈••❅😉❅••┈••••┈•• تحلیل‌هاے نابے ڪه هیچ‌جا نخواندید با مغــزبـــانے، بصیـــــــرت دهیـــد👇 ~° 📡 °~ @Heiyat_Majazi
▪️◾️ ◾️ دهه اول تمام شد و من یک گوشه نشسته و گریه میڪنم گریه به اندازه تـمام دلتنگے ها ، تـمام خستگے ها تمام زخـــم هایے ڪه خوردم تمام ڪج روے هایے ڪه ڪردم تمام خطاها و نادانے هایے ڪه ڪردم گریه براے حال پریشان و سردگمم گریه براے دلے ڪه عاشقت بود ولے خرابش ڪردم ... گرےه براے زمان هایے ڪه نوڪرے تورا میڪردم ولے خرابش ڪردم ... آقاجان دستم را نگیرے دق میڪنم ... میخواهم بگویم مرا بسوزان ؛ اما دلم چه میشود ڪه حب شما در آن نهفته است ... میدانم خراب ڪردم ؛ میدانم بـــد ڪردم ولے ڪمڪم ڪن دستم را بگیر تابلند شوم بلند شوم و به همه ثابت ڪنم ڪه من همانے هستم ڪه روزگارے برایت جان میدادم .‌... بلندشوم تا دگر از روے شهدا خجل نباشم تو این یکسال هوامو داشته باش اقا .... ڪمڪم ڪن آقاے من ؛ جز تو ڪسے را ندارم ◾️ ▪️◾️
هدایت شده از نوحه خوانی
1_27132684.mp3
3.75M
🎧🍃 🍃 |° (78)🙏°| اے ڪشته فتـاده به هـامون😭 حســــین من حسیــن من😭😭 امـــان از دل حضـرت زینـب سلام الله علیه😭 🎤 📥 🍃 @Heiyat_Majazi 🎧🍃
آه برادرم باید ڪه از نیزه سرٺ را پس بگیرم رگ هاے سرخ حنجرٺ را پس بگیرم آه اےسلیمان زمانہ،سعےام این اسٺ از ساربان انگشترٺ را پس بگیرم 😔 ❥ @heiyat_majzi
. تو زیارة ناحیه مقدسه میخونیم : - أَشْهَدُ أَنَّک َ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلوهَ - گواهی میدهم تو نماز را به پا داشتی فکر میکنید چرا برای نماز ظهر حضرت اون اتفاقات رقم خورد ، که یادمون بمونه ، وسط جنگ نماز خوند اون امامی که حتی اگر نمازش قضا میشد ، جاش بازهم توی بهشت بود :) مگه نمیگیم عاشق امام حسینیم ، خدای حسین‌علیه‌السلام رو وکیل بگیریم چقدر شبیه امام حسین هستیم؟ عاشــق رنگ معشوق میگیرد :) حسین‌علیه‌السلام عاشق واقعی میخواد :) .
° (ع)☀️📖 [26] ° 🍃⚫️🍃⚫️🍃 ▪️|°عاشورای حسینی تسلیت باد°|▪️ ✨بہ نام خــــداے علے✨ 😕 این روزا خیلی نگرانم. 🙂 چطور؟ 😕 دنبال یه ضامن معتبر هستم. 🙂 برای چه روزی می خوای؟ 😕یه روزی که همه مردم به دادگاه برده میشند 🙂 پس قرآن 📖بخون. 😕چه ربطی داشت؟ 🙂 مگه دنبال ضامن معتبر نبودی؟! قرآن یه ضامن معتبرِ . که در روز قیامت ضمانت آن پذیرفته است. 😕 از کجا این قدر مطمئن هستی؟ 🙂 از اینجا👇 📚|• نهج البلاغه . خطبه ۱۷۵ 🍃▪️🍃▪️🍃 باعلے تاخــ💚ـدا؛ پاے حــرفـ مولاتـ بشینــ😍👇 |•✍•| @heiyat_majazi
. سنان ملعون : منم کمک کردم شمر ، سفارشم را بکن! خولی ملعون : خودم برش داشتم دست نزن حرام زاده! میدانی چقدر می ارزد؟! یکی از حرامیان : چه انگشتری دارد! زور نزن ، بیا با این انگشتش را بِکَن ، از ته دربیاور! عمرسعد ملعون : اگر تکه ی سالمی نبود، اسبهای تازه نعل را ببرید برای استخوان های نشکسته… .
. ام کلثوم‌سلام‌الله‌علیها : بچه ها عمو برنمیگردد ، دیگر لازم نیست شکم هایتان را بر رطوبت زمین بچسبانید ، عمه گفت باید فرار کنیم.. امام سجاد علیه‌السلام : عمه بلندم کن ، شمشیرم را بده.. حضرت زینب‌سلام‌الله‌علیها : سکینه به اطفال بگو داخل خیمه بمانند می سوزند! ام وهب‌ سلام‌الله‌علیها : صورت زینب چرا این شکلی بود؟! چرا با عجله گوشواره ی بچه ها را در میاورد… .
. زنی از کاروان امام حسین‌علیه‌السلام : زینب جان ، از لب خشکیده ات خون میچکد ، حالا که آب آزاد شده چرا لب نمیزنی؟! رباب‌سلام‌الله‌علیها درحالیکه گوشه ای افتاده و دختر بچه ها از ترس ، چادرش را محکم گرفته اند.. از زیر معجر سوخته اش آرام میگوید: علی لای لای علی… لای لای علی… . یکی از حرامیان : به درک که چند نفرتان گم شده! دست کثیفت را بده میخ زنجیر را بکوبم..؛ .
⚫️⚫️ غریبان ڪربلاسٺ بدون تو مهمان ڪربلاسٺ چشم رباب به آغوش خالے اسٺ اصغر شهید گلستانּ 🍂 🍂 ⚫️⚫️
هیئت مجازی 🚩
◾️ ⚫️◾️ ⚫️◾️⚫️ °•○●﷽●○•° •°| #قصه_دلبرے(2) 📚 |•° رمان : #قدیس قسمت 8⃣1⃣ گفتم: «آنچہ گفتے از دل
◾️ ⚫️◾️ ⚫️◾️⚫️ °•○●﷽●○•° •°| (2) 📚 |•° رمان : قسمت 9⃣1⃣ با خودم فکر کردم چه احمق است این معاویه! با چه کسی می کند! آیا از این که علی گذشته های سیاه خاندانش را به رخش می کشد شرمسار نمی شود؟ آیا از این که علی او را تهدید به مرگ می کند نمی هراسد؟ چگونه می تواند با علی مقابله کند در حالی که در گذشته و حال، در میان عرب مردی چون على جنگ آور نبوده است؟! علی در پاسخ به تهدیدهای معاویه می نویسد: «چنان که یادآور شدی ما و شما دوست بودیم و خویشاوند؛ اما دیروز میان ما و شما بدان جهت جدایی افتاد که ما به اسلام ایمان آوردیم و شما کافر شدید و امروز ما در اسلام استوار ماندیم و شما پشت کردید... نوشته ای که با گروهی از مهاجران و انصار به نبرد من می آیی؛ اگر در ملاقات با من شتاب داری دست نگه دار، زیرا اگر من به دیدار تو بیایم سزاوارتر است همان شمشیری نزد من است که در جنگ بدر بر پیکر جد و دایی و برادرت زدم. به خدا سوگند می دانم تو مردی بی خرد و کوردل هستی. بهتر است درباره ی تو گفته شود، از نردبانی بالا رفته ای که تو را به پرتگاه خطرناکی کشانده و نه تنها سودی برای تو نداشته که زیانبار بوده، زیرا تو غیر از گمشده ی خود را می جویی و غیر از گله ی خود را می چرانی و را می خواهی که سزاوار آن و در شأن آن نیستی. چقدر بین گفتار و کردارت است! چقدر به عموها و دایی هایت داری! شقاوت و باطل، آنها را به انکار نبوت محمد و ادامه ی بت پرستی وا داشت، تو درباره ی کشندگان عثمان فراوان حرف زدی. ابتدا چون دیگر مسلمانان با من بیعت کن، سپس درباره ی آنان از من داوری طلب. اما آنچه تو از من می خواهی، چنان است که به هنگام گرفتن کودک از شیر او را ... ای معاویه! وقت آن رسیده که از حقایق آشکار پندگیری. تو با روش های باطل، همان راه پدرانت را می پیمایی، خود را در دروغ و فریب افکنده ای و به آن چه برتر از شان توست نسبت می دهی و به چیزی دست درازی می کنی که از تو بازداشته اند و هرگز به تو رسید... *** ✔️✔️@Heiyat_Majazi✔️✔️ عصر بود. معاویه را زمانی دیدم که کمی مست بود. روی تخت نشسته بود و داشت با زلف کنیزکی بازی می کرد. تا مرا دید، قهقه ای زد. کنیزک کم سن و سال وحشت زده را نشانم داد و گفت: بیا روباه پیر! آهویی برایت دارم. بعد دوباره خندید. گفتم: وقتی خود ی شیری، به فکر آهوان نباش. معاویه کمی به خود آمد. کنیزک را بیرون فرستاد. مقابلش نشستم. گفت: از کدام شیر حرف میزنی... گفتم: از شیری حرف میزنم که در جنگ بدر، بسیاری از بستگانت را درید و حالا منتظر است تا تو تصمیم بگیری؛ یا با او بیعت کنی یا بزودی دریده شوی. بعد نامه ها را از جیب قبایم بیرون آوردم، آنها را مقابل معاویه بر زمین انداختم و ادامه دادم: همه ی این نامه ها را خواندم. در عجبم چرا از بیم حمله ی علی بی خواب نیستی و قادری شراب بنوشی و با کنیزکان خوش باشی! بھ قلم✍ : ⚫️کپے با ذڪر منبع و نام نویسنده بلامانع است ...◾️ رمان فوق العاده☝️ هرشب ساعت 21:00 از این ڪانال👇 📚| @Heiyat_Majazi ◾️ ⚫️◾️ ⚫️◾️⚫️