۱۰ روز گذشت رفقا
اگر فرقی با ۱۰ روز قبل نکردیم
و احساس میکنیم چیزی برداشت نکردیم
باختیما !
تا محرم بعدی
کی زندست کی مرده ...
خوشبحال دلهایی که تو این شبا
رزق شهادتشونو
اذن کربلاشونو
گرفتن
پای دعاهاشون رو با امضای حسین فاطمه مزین کردن
قبر و قیامتشون رو با اشک حسین ابن علی روشن کردن
آقاجان این باشماست که منم باختم یانه
محرمم ۱۰ روزش گذشت
من روسیاه
منه ِباخته رو همینجوری
با دل شکسته و روی سیاه میخری ؟!
ی ِ نگاه بکن منو
بُغض کردم
اشک میریزم
خدایی دلت میاد ولم کنی؟؟؟
ولم نکن
که ول میشم تو گناه
و پرت میشم تو پرتگاهی که
خودم برای خود ِبدبختم درست کردم!
لعن الله علی قوم الظالمین
من الاولین و آلاخرین
بچه ها از فردا تا روز اربعین چله ترک گناه
زیارت عاشورا دعای عهد حدیث کسا ، اخلاق نیکو بردارید که حیفه اگر از دستتون بره
عمرمون صبر نمیکنه همینجور در حال گذره...
کم و کاستی هایی که این چند شب داشت رو بر من حقیر و دیگر خادمان ببخشید و حلالمان کنید
اگر قابل دونستید دعاگوی ما و دیگر کاربرانی که در این جمع حضور دارند باشید
صدقه برای قلب داغدار امام زمانمون فراموشتون نشه
عهدایی که امشب برای بنده خدایی شدن دارید رو یک جا یاد داشت کنید تا مکتوب باقی بمونه و هر از گاهی نگاه کنید بهش و براشون تلاش کنید
نثار قدوم مبارک حضرت صاحب الزمان ارواحنا له فداه و سلامتی نایبشون امام خامنه ای و نابودی دشمنان داخلی و خارجی و برطرف شدن مشکلات کشور بفرستید بر محمد و آل محمد صلواتی جلیع
#اللهم_صل_علی_محمد_وآل_محمد_وعجل_فرجهم
التماس دعای فرج خیر و شهادت
یا علی مولا مدد✋
°| #خادم_مجازے |°
لطفا نظراتتون رو درخصوص هیئتامون
ارسال کنید که باعث تجدید قوای خادمان
بشه و همینطور نقاط قوت و ضعفمون رو
بدونیم و بتونیم تقویت یا رفع کنیم.
بسم الله...
@Afsar_Velaee
.
هیئت مجازی 🚩
🌸| #هیئت_مجازے (36)👇 امشب مورخ 97/6/28 #شب_دهم_ماه_محرم_الحرام #دشمنشناسے #ثمرهے_اجتماعےوسیاسے_عزا
.
.
✍| بسمهـ تعالے
رفقایے ڪه از هیئت
دیشب جامونـــدن👌
بفرمایید دل تڪونے🙂👇
دیشب حرفایے زده شــد
کہ خوندنشون خالے از لطف نیستـ😞✋
ایـام ،ایام عــزادارے غریب ڪربــلاس
اربابـــ نظــرلطفـے ڪردن ،ڪه بتــونیــم
چنــدروزے خادمــے محبــانشــون رو بڪنیم
شمــاهم دعـوت شدیــد به این محفل
ان شاءالله بے نصیب نمونید و مارو
هــم از دعاے خیرتون بے بهره نذارید
پیشنهــاداتوانتقاداتوحسو
حالےڪهبدستاوردیــن رو
بامــا درمیــون بذاریــد
🆔: @afsar_velaee
#التماس_دعاےفرج_بصیرت_اخلاصوشهادت
آخرین هیئت اجرا شده[👆👆👆]
🏴
🌑✨
✨
#حسینیه
•آخرین ساعات است کہ
صداے قـ📖ـرآن خواندن حسین مےآید...
•آخرین روز است کہ
قلب زینب آرام است😔
•آخرین روز است کہ
رقیه آرام مےخوابد...😥
•کاش هیچ وقت امـ☀️ـروز، طلوعی نداشت✋
دنیاے بےحسین جهنـ😞ــمے بیش نیست...
#السلام_علےشیب_الخضیب😓
✨ @heiyat_majazi
🌑✨
°| #حرفاے_خودمـونے(248) 😊✋ |°
💢از #امیرالمومنین(ع) پرسیدند؛
♦️بزرگترین گناه ڪبیره چیست⁉️
✍حضرت نگفت بینمازی؛
نگفت بیحجابی؛
و نگفت روزه نگرفتن❗️
فرمود: «مایوس و نامید شدن از #رحمت_خـــــدا✋
.
.
.
••✾🕊خــدا رو احساس ڪن👇🕊✾••
🍃:🌸| @Heiyat_Majazi
°⏳| #منبر_مجازے(247) |⌛️°
❤️اثر محبت اهل بیت (ع)
💠یکی از چیزهایی که انسان را در «قبر» از عذاب و ناراحتی نجات می دهد😃
و
از همه اعمال کارسازتر است، محبت اهل بیت عصمت و طهارت (ع) است😍👌
💠حضرت امام رضا، علیه السلام، فرمود:😇
«از مواردی که به زیارت زائرم می آیم شب اول قبر اوست»😊
📚منبع : معاد در قرآن؛ ؛ ص140؛ مظاهری، حسین
.
.
.
پاتوق [ #منبر_مجازے👳🎙: 👇]
🍃:🌸| @Heiyat_Majazi
#خادمانه
رفقای هیئتی دلاتون رو ببرید کربلا
الان بعد از نماز ظهر
کربلا قراره عاشورا برپاشه😭
آقاجانمون رو یاری کنید با زیارت عاشورا
با ذکر نام شریفشون💔
#لبیک_یاثارالله_یااباعبدالله✋
بسم الله الرّحمن الرّحیم
مَا کَانَ لِأَهْلِ الْمَدِینَةِ وَمَنْ حَوْلَهُم مِّنَ الأَعْرَابِ
أَن یَتَخَلَّفُواْ عَن رَّسُولِ اللّهِ وَلاَ یَرْغَبُواْ
بِأَنفُسِهِمْ عَن نَّفْسِهِ ...(توبه/۱۲۰)
ظهر بود، ظهر روز دهم، آقا ایستادند برای نماز
خیلیها هم آمدند که آخرین نمازشان را به آقا اقتدا کنند
او ولی «آنجای لازم» را پیدا کرده بود
ایستاد جلو ، که سپر بلا بشود.
که جان آقا در امان بماند.
تیر سیزدهم را که خورد، نماز تمام شده بود،
افتاد روی زمین.
گوشه چشمهاش به آقا بود
گفت آقا جان«ارضیت؟»
حالا راضی هستید از من؟
امام فرمود:«انت اَمامی فی الجنّه»
تو جلوتر از من می روی بهشت
اسمش سعید بن عبدالله حنفی بود ...
حالا ما مانده ایم و یک جان و جوانی
جانمان را ، جوانیمان را
هدر می دهیم یا فدای امام میکنیم؟
اهل روضه خوب می دانند
اصل مصیبت روز عاشورا است
اما غروب عاشورا با اینکه اصل روضه است
بی قراری ها به طرز مشکوکی فروکش می کند
و اشکها بی صدا می شوند
انگار همه رضایت می دهند به رفتن حسین ...
کسی دلیلش را نمی داند
تنها چیزی که می دانیم
این است که عصر عاشورا موقع وداع ،
امام دست می گذارد روی سینه خواهرش
و خواهرش را با اشاره ای آرام می کند
از خواهرش اجازه می گیرد که برود
انگار نبض عالم
با تپش های دل زینب می زند ...
غروب عاشورا که می شود
گویی همه غم ها را
در بست روی شانه زینب می گذاریم
و می رویم
و تنها زینب می ماند ...
#السلام_علیک_یا_عمة_ولی_الله
یڪے اومد از امام سجاد پرسید
ما زخم نیزه رو میشناسیم
ضربہ شمشیر هم میشناسیم
اماا رو بدن ارباب یہ زخماے هلالیہ اونا چیہ ڪہ تاحالا ندیدیم...
هیئت مجازی 🚩
یڪے اومد از امام سجاد پرسید ما زخم نیزه رو میشناسیم ضربہ شمشیر هم میشناسیم اماا رو بدن ارباب یہ زخم
اون نامردا سنگین وزن ترین اسبارو آورده بودن...
😭💔
▫️▪️
▪️
•سنگها...🌫
•هلهلهها...🗣
•پیکر تو...😞
•یک لشگر🚶
•واے این قوم چرا این همہ خنجر دارند؟
#مظلوم_مادرحسین😭
▪️
▫️▪️
°| #مغزبانے(739) 😎💪 |°
#درس_عـــاشورا✍
⚫️ #رهبر_معظم_انقلاب
◾️برخے افراد سهل اندیش
و سهل انگار درخصوص
مذاکره با آمریکا مے گویند چگونه
است که حضرت علے علیه السلام
و حضرت امام حسین علیه السلام
با دشمنان خود مذاکره کردند اما اکنون با مذاکره با آمریکا مخالفت مے شود؟
♣️چنین تحلیلے درخصوص
مسائل تاریخ اسلام و مسائل
کشور، نهایت ساده اندیشے
است زیرا حضرت علے علیه السلام
با زبیر و حضرت امام حسین علیه السلام
با عمر بن سعد،
مذاکره به معناے امروز یعنے
معامله نکردند بلکه هر دوے این بزرگواران به طرف مقابل خود نهیب زدند و آنها را نصیحت به خداترسے کردند.
⚫️ متأسفانه عده اے
براے توجیه مذاکره جمهورے
اسلامے ایران با شیطان بزرگ،
با نگاهے عوامانه، اینگونه مسائل
را در روزنامه ها، سخنرانے
ها و فضاے مجازی مطرح مےکنند، که کاملاً اشتباه است.
مغزبانے نوشتـ✍
اینڪه مـدام بگیـم و بگـن با مذاڪـره
موضوع حـل مےشه توجیه ابلهانه اے
اسـت چـرا ڪه وقتے یڪبار
با مذاڪـــره حــل نشــد
من بَعــد هم حـــل نمےشود
به قـــول آقاے پنــاهیان ڪه خدا ان شاءالله
حفظشـــون ڪنه براے نظـام و انقـلاب👇
ڪوفه سیاسے تـرین شهـر جهان اسلام
بـود ⚫️
و تنـها سیاسیـون هستنـد ڪه مےتـوانند
آنقـدر نـامـرد باشنـد
مصلحت اندیشے و عـافیت طلبے
سیاسیـون ڪـوفه⚫️⚫️
مــوجب شـد حســـــین
تنهــا بمــاند.
اے ڪاش سیـاسیـون ڪوفه
شعـور داشتنـد و مےفهمیــدند هیچ گاه
ســازش بــا دشمــن امنیت و رفـاه
نمے آورد👌👌
بلڪه به خــــون ریزےهاے بےپایان
منجـــــر مےشــود.
قیــام امام حسین علیه السلام
ســــراسر درس اسـت
یڪے از مهـــم ترین
ایــن درس ها بصــــیرت
به هنــــگام است
مـــبادا از بے بصــیرتے
همـانند تــوابین
باشیــم و زمــانے
از خـــواب بیــدار شویم
ڪه دیگـــر هیـچ فـایده اے نــدارد👌👌
#نه_مذاڪره_مےڪنیم⚫️
#نه_جنگ_مےشود⚫️
#هشتڪ_و_محتوا_تولیدےاست👇
#ڪپے⛔️🙏
#بازنشر ≈ #صدقهجاریه🍃
.
.
.
••┈••••┈••❅😉❅••┈••••┈••
تحلیلهاے نابے ڪه هیچجا نخواندید
با مغــزبـــانے، بصیـــــــرت دهیـــد👇
~° 📡 °~ @Heiyat_Majazi
▪️◾️
◾️
#ـچندـخطـدرددل
دهه اول تمام شد و
من یک گوشه نشسته و گریه میڪنم
گریه به اندازه
تـمام دلتنگے ها ، تـمام خستگے ها
تمام زخـــم هایے ڪه خوردم
تمام ڪج روے هایے ڪه ڪردم
تمام خطاها و نادانے هایے ڪه ڪردم
گریه براے حال پریشان و سردگمم
گریه براے دلے ڪه عاشقت بود ولے خرابش ڪردم ...
گرےه براے زمان هایے ڪه نوڪرے تورا میڪردم ولے خرابش ڪردم ...
آقاجان دستم را نگیرے دق میڪنم ...
میخواهم بگویم مرا بسوزان ؛ اما دلم چه میشود ڪه حب شما در آن نهفته است ...
میدانم خراب ڪردم ؛ میدانم بـــد ڪردم
ولے ڪمڪم ڪن دستم را بگیر تابلند شوم
بلند شوم و به همه ثابت ڪنم ڪه من همانے
هستم ڪه روزگارے برایت جان میدادم ....
بلندشوم تا دگر از روے شهدا خجل نباشم
تو این یکسال هوامو داشته باش اقا ....
ڪمڪم ڪن آقاے من ؛ جز تو ڪسے را ندارم
#یااباعبدالله
◾️
▪️◾️
هدایت شده از نوحه خوانی
1_27132684.mp3
3.75M
🎧🍃
🍃
|° #نوحه_خونے (78)🙏°|
اے ڪشته فتـاده به هـامون😭
حســــین من حسیــن من😭😭
امـــان از دل حضـرت زینـب سلام الله علیه😭
#سیـد_رضا_نـریمـانے🎤
#پیشنهـاد_دانـلود📥
🍃 @Heiyat_Majazi
🎧🍃
#حسینیه
آه برادرم
باید ڪه از نیزه
سرٺ را پس بگیرم
رگ هاے سرخ حنجرٺ را پس بگیرم
آه اےسلیمان
زمانہ،سعےام این اسٺ
از ساربان انگشترٺ را پس بگیرم
#امان_از_دل_زینب😔
❥ @heiyat_majzi
.
تو زیارة ناحیه مقدسه میخونیم :
- أَشْهَدُ أَنَّک َ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلوهَ
- گواهی میدهم تو نماز را به پا داشتی
فکر میکنید چرا برای نماز ظهر حضرت
اون اتفاقات رقم خورد ،
که یادمون بمونه ،
وسط جنگ نماز خوند اون امامی که
حتی اگر نمازش قضا میشد ،
جاش بازهم توی بهشت بود :)
مگه نمیگیم عاشق امام حسینیم ،
خدای حسینعلیهالسلام رو وکیل بگیریم
چقدر شبیه امام حسین هستیم؟
عاشــق رنگ معشوق میگیرد :)
حسینعلیهالسلام عاشق واقعی میخواد :)
.
° #نھج_علے(ع)☀️📖 [26] °
🍃⚫️🍃⚫️🍃
▪️|°عاشورای حسینی تسلیت باد°|▪️
✨بہ نام خــــداے علے✨
😕 این روزا خیلی نگرانم.
🙂 چطور؟
😕 دنبال یه ضامن معتبر هستم.
🙂 برای چه روزی می خوای؟
😕یه روزی که همه مردم به دادگاه
برده میشند
🙂 پس قرآن 📖بخون.
😕چه ربطی داشت؟
🙂 مگه دنبال ضامن معتبر نبودی؟!
قرآن یه ضامن معتبرِ . که در روز
قیامت ضمانت آن پذیرفته است.
😕 از کجا این قدر مطمئن هستی؟
🙂 از اینجا👇
📚|• نهج البلاغه . خطبه ۱۷۵
🍃▪️🍃▪️🍃
باعلے تاخــ💚ـدا؛
پاے حــرفـ مولاتـ بشینــ😍👇
|•✍•| @heiyat_majazi
.
سنان ملعون :
منم کمک کردم شمر ، سفارشم را بکن!
خولی ملعون :
خودم برش داشتم
دست نزن حرام زاده!
میدانی چقدر می ارزد؟!
یکی از حرامیان :
چه انگشتری دارد!
زور نزن ، بیا با این انگشتش را بِکَن ،
از ته دربیاور!
عمرسعد ملعون :
اگر تکه ی سالمی نبود،
اسبهای تازه نعل را ببرید
برای استخوان های نشکسته…
.
.
ام کلثومسلاماللهعلیها :
بچه ها عمو برنمیگردد ،
دیگر لازم نیست شکم هایتان را
بر رطوبت زمین بچسبانید ،
عمه گفت باید فرار کنیم..
امام سجاد علیهالسلام :
عمه بلندم کن ، شمشیرم را بده..
حضرت زینبسلاماللهعلیها :
سکینه به اطفال بگو
داخل خیمه بمانند می سوزند!
ام وهب سلاماللهعلیها :
صورت زینب چرا این شکلی بود؟!
چرا با عجله گوشواره ی بچه ها را
در میاورد…
.
.
زنی از کاروان امام حسینعلیهالسلام :
زینب جان ،
از لب خشکیده ات خون میچکد ،
حالا که آب آزاد شده چرا لب نمیزنی؟!
ربابسلاماللهعلیها
درحالیکه گوشه ای افتاده
و دختر بچه ها از ترس ،
چادرش را محکم گرفته اند..
از زیر معجر سوخته اش آرام میگوید:
علی لای لای علی…
لای لای علی…
.
یکی از حرامیان :
به درک که چند نفرتان گم شده!
دست کثیفت را بده
میخ زنجیر را بکوبم..؛
.
⚫️⚫️
#شام_غریب غریبان ڪربلاسٺ
#زینب بدون تو مهمان ڪربلاسٺ
چشم رباب به آغوش خالے اسٺ
اصغر شهید گلستانּ #ڪربلاسٺ
#گفتند_نیستاز_شبیلدا_درازتر🍂
#پیداستکه_شامغریبان_ندیدهاند🍂
⚫️⚫️
هیئت مجازی 🚩
◾️ ⚫️◾️ ⚫️◾️⚫️ °•○●﷽●○•° •°| #قصه_دلبرے(2) 📚 |•° رمان : #قدیس قسمت 8⃣1⃣ گفتم: «آنچہ گفتے از دل
◾️
⚫️◾️
⚫️◾️⚫️
°•○●﷽●○•°
•°| #قصه_دلبرے(2) 📚 |•°
رمان : #قدیس
قسمت 9⃣1⃣
با خودم فکر کردم چه احمق است این معاویه! با چه کسی #هماوردی می کند! آیا از این که علی گذشته های سیاه خاندانش را به رخش می کشد شرمسار نمی شود؟
آیا از این که علی او را تهدید به مرگ می کند نمی هراسد؟
چگونه می تواند با علی مقابله کند در حالی که در گذشته و حال، در میان عرب مردی چون على جنگ آور نبوده است؟!
علی در پاسخ به تهدیدهای معاویه می نویسد:
«چنان که یادآور شدی ما و شما دوست بودیم و خویشاوند؛ اما دیروز میان ما و شما بدان جهت جدایی افتاد که ما به اسلام ایمان آوردیم و شما کافر شدید و امروز ما در اسلام استوار ماندیم و شما پشت کردید... نوشته ای که با گروهی از مهاجران و انصار به نبرد من می آیی؛
اگر در ملاقات با من شتاب داری دست نگه دار، زیرا اگر من به دیدار تو بیایم سزاوارتر است همان
شمشیری نزد من است که در جنگ بدر بر پیکر جد و دایی و برادرت زدم. به خدا سوگند می دانم تو مردی بی خرد و کوردل هستی. بهتر است درباره ی تو گفته شود، از نردبانی بالا رفته ای که تو را به پرتگاه خطرناکی کشانده و نه تنها سودی برای تو نداشته که زیانبار بوده، زیرا تو غیر از گمشده ی خود را می جویی و غیر از گله ی خود را می چرانی و #منصبی را می خواهی که سزاوار آن و در شأن آن نیستی. چقدر بین گفتار و کردارت #فاصله است!
چقدر به عموها و دایی هایت #شباهت داری! شقاوت و #آرزوهای باطل، آنها را به انکار نبوت
محمد و ادامه ی بت پرستی وا داشت، تو درباره ی کشندگان عثمان فراوان حرف زدی.
ابتدا چون دیگر مسلمانان با من بیعت کن، سپس درباره ی آنان از من داوری طلب. اما آنچه تو از من می خواهی، چنان است که به هنگام گرفتن کودک از شیر او را #بفریبند...
ای معاویه! وقت آن رسیده که از حقایق آشکار پندگیری. تو با روش های باطل، همان راه پدرانت را می پیمایی، خود را در دروغ و فریب افکنده ای و به آن چه برتر از شان توست نسبت می دهی و به چیزی دست درازی می کنی که از تو بازداشته اند و هرگز به تو #نخواهد رسید...
***
✔️✔️@Heiyat_Majazi✔️✔️
عصر بود. معاویه را زمانی دیدم که کمی مست بود. روی تخت نشسته بود و داشت با زلف کنیزکی بازی می کرد. تا مرا دید، قهقه ای زد. کنیزک کم سن و سال وحشت زده را نشانم داد و گفت:
بیا روباه پیر! آهویی برایت دارم.
بعد دوباره خندید. گفتم:
وقتی خود #طعمه ی شیری، به فکر آهوان نباش.
معاویه کمی به خود آمد. کنیزک را بیرون فرستاد. مقابلش نشستم. گفت:
از کدام شیر حرف میزنی...
گفتم:
از شیری حرف میزنم که در جنگ بدر، بسیاری از بستگانت را درید و حالا منتظر است تا تو تصمیم بگیری؛ یا با او بیعت کنی یا بزودی دریده شوی.
بعد نامه ها را از جیب قبایم بیرون آوردم، آنها را مقابل معاویه بر زمین انداختم و ادامه دادم:
همه ی این نامه ها را خواندم. در عجبم چرا از بیم حمله ی علی بی خواب نیستی و قادری شراب بنوشی و با کنیزکان خوش باشی!
#ادامھ_دارد
بھ قلم✍ : #ابراهیم_حسن_بیگے
⚫️کپے با ذڪر منبع
و نام نویسنده بلامانع است ...◾️
رمان فوق العاده☝️
هرشب ساعت 21:00 از این ڪانال👇
📚| @Heiyat_Majazi
◾️
⚫️◾️
⚫️◾️⚫️
هیئت مجازی 🚩
◾️ ⚫️◾️ ⚫️◾️⚫️ °•○●﷽●○•° •°| #قصه_دلبرے(2) 📚 |•° رمان : #قدیس قسمت 9⃣1⃣ با خودم فکر کردم چه احمق
◾️
⚫️◾️
⚫️◾️⚫️
°•○●﷽●○•°
•°| #قصه_دلبرے(2) 📚 |•°
رمان : #قدیس
قسمت 0⃣2⃣
معاویه دستش را جلو آورد، ریش مرا به دست گرفت و گفت:
ای پدرسوخته! مرا ترساندی، گمان کردم علی پشت #دروازه های شام است...
حرفش را بریدم و گفتم:
درست پنداشتی علی پشت دروازه های شام است. هر وقت اراده کند، وارد خواهد شد.
دوباره نشانه های ترس بر چهره اش آشکار شد. گفت:
درست حرف بزن عمروا على كجاست؟
چرا کسی به من نگفت او حمله را آغاز کرده است؟
گفتم:
اگر این نامه ها را درست خوانده بودی، می دانستی علی حمله ی خود را از ماه ها قبل آغاز کرده است. على اگر تاکنون کاخت را بر سرت ویران نساخته، به این دلیل است که از جنگ بین دو سپاه #مسلمانان واهمه دارد.
صبوری پیش ساخته تا به سر عقل بیایی. اما تو دوست قدیمی ام به جای تجهیز مردم و مقابله با علی، این جا نشسته ای و شراب می نوشی و با گیسوان کنیزکان سیاه چشم شامی بازی می کنی؟!
این کارهای تو دلم را برمی آشوبد. تو باید به خود بیایی و از همین امروز شروع کنی که فردا خیلی دیر است.
مردک که انگار مستی از سرش پریده بود، گفت:
روباه پیر!
بی جهت نبود که تو را نزد خود فراخواندم... باید چه کرد؟
دست دراز کردم و جام شراب را برداشتم و گفتم:
تو برای خریدن این جام زرین چند دینار داده ای؟ صد دینار؟
دویست دینار؟
هرچه داده ای کاری ندارم؛ در این جام، شرابت را میریزی و می نوشی، نوش جانت... با هر نفسی که می کشی، دینارهایی از خزانه ات هزینه می شود؛ از خورد و خوراکت گرفته تا کنیزکان و محافظان جانت که هزینه شان می کنی. آن وقت انتظار داری من برای حفاظت از جان و تخت و تاجت بدون چشم داشتی حرف بزنم و بگویم برای فرار از دهان شیر چه باید کرد؟
فکر کرده ای من پیر و خرفت شده ام؟
معاویه جام شراب را از دستم گرفت، آن را پر کرد و چند جرعه نوشید و گفت:
حالا فهمیدم می خواهی چه بگویی. حرف آخرت را بزن؛ بگو چه می خواهی؟
گفتم:
حکومت مصر... حکومتی که روزی عثمان از من گرفت و اینک جانشینش آن را باز می گرداند.
معاویه جام را تا ته سر کشید و گفت:
از تو دیگر گذشته که حاکم مصر و یا هر جای دیگری شوی... پایت لب گور است. بهتر نیست در کنار من باشی تا وقتی که پیک مرگ از راه برسد؟
✔️✔️@Heiyat_Majazi✔️✔️
با خنده گفتم:
من تا تو را با دست های خودم در گور نگذارم نخواهم مرد... مصر را به من بده و خود را از گوری که علی برایت کنده #خلاص کن!
معاویه لبخند زد و گفت:
مصر مال تو روباه پیر؛ به شرطی که نخست کار على را بسازیم.
گفتم:
باید آنچه را که گفتی مکتوب و مهر کنی.
گفت:
یعنی حرف مرا باور نمی کنی؟
گفتم:
خیر!
تو را خوب می شناسم؛ اگر مرد مکر و حیله نبودی این همه سال نمی توانستی حاکم شام باشی.
مگر یادت رفته وقتی عثمان به خلافت رسید، خواست از حکومت خلعت کند و نتوانست از بس که با حیله تدبیر کردی؟
تا جایی که او بعدها فکر کرد حاکمی چون تو در جهان عرب یافت نمی شود!
اما من تو را خوب میشناسم معاویه...
امیری مصر را بنویس و مهر کن و سپس از این شراب برایم بریز که جگرسوز باشد.
#ادامھ_دارد◾️
بھ قلم ✍: #ابراهیم_حسن_بیگے
⚫️کپے با ذڪر منبع
و نام نویسنده بلامانع است ...◾️
رمان فوق العاده☝️
هرشب ساعت 21:00 از این ڪانال👇
📚| @Heiyat_Majazi
◾️
⚫️◾️
⚫️◾️⚫️