اما... عمر آمده بود. تعدادی از ارازل و اوباش هم با دسته های هیزم به دنبالش...
یا رسولالله... در خانهای که دستان شما بارها روی آن نشسته بود در آتش سوخت و با لگد...
من بلد نیستم روضه بنویسم...
ای رسولخدا فقط اینکه از تمامی مردم تعداد اندکی با علی ماندند...
امیرالمومنین را که دست بستند،تنها کسی که خودش را کشاند وسط کوچه، مقابل ناحقی و سکوت و ظلم زنانه ایستاد... با بدنی زخمی...
فاطمه به هوش که آمد اول سراغ علی را گرفت، مولا در مسجد بود... خودش را رساند مقابل مسجد
و شمشیر را که بالای سر علی دید فریاد زد:
علی را رها کنید و گرنه نفرینتان میکنم.
اون دنیا یکی یکی اعمالتو رو میکنن
حضرات اهل بیت یک طرفن
ملائک طرف دیگر
و شرمی که در محضر خداوندی
با خودت میگی
چی تو این اعمال دارم
که بذارن وسط
صحنه ای متصور میشه در مقابل دیدگانت
آهای بنده ی خدا
نگاه کن
این عمل توست
که بواسطه این عمل و آبرو داری حضرت مادر
این تعداد گناهت بخشیده شده
یا نه
میگن به سبب این عمل
راه و تقدیرت عوض شد
و خیر ها برات مقدر شد
چون نیتت خالص بود
چون با مابقی حسنات از بنده های خوب خدا
این عمل تو هم حساب و خریده شد
چون به نامی نامی مادر سلام الله بود
نگاه کن بنده ی خدا
شب شهادت حضرت فاطمه بود
یه هیئت مجازی بود
بعد از روضه بانیان هیئت برای امور خیر
دست کمک به سمتت اوردن
میتونستی رد بشی
میتونستی اعتنا نکنی
اما همون مقدار
(ان شاءالله) پذیرفته شد
برای تک تک امور خیری که به سبب این کمک ها
انجام گرفت
تو هم شریکی
به اندازه کاری که تمام این ۴۰ نفر تشکیلات انجام دادن
تو هم دخل و تصرف داری
کاری که برای جمع کردن یار امام زمانی عج
برای هدایت جوونا تو این بحبوحه ی مجازی داشتن
برای اشاعه برکت دین و اسلام و انقلاب داشتن
برای تلنگری که به دل تک تک مخاطباشون داشتن
برای ساعتها تولید محتوا داشتن
برای ذره به ذره از این ثواب
تو هم سهیمی و بهره میبری
آره این کمک ها ان شاءالله سبب شفاعتمون در آخرت باشه
کمک هایی که برای کارهای تشکیلاتی
در محوریت مجازی و حقیقی
بچه ها شبانه روز
در حال تهیه و تدارکشن
و به یاری اهل بیت و کمک شما برای بهتر پیش بردن اهداف مذهبی و بصیرتیشون نیاز دارند