🔴 کشّاف معادن شگفتانگیز قرآن
✍️امیرمومنان (علیهالسلام) سرچشمه عجایب علوم و فنون است. او اما این همه را وامدار قرآن است و بس. سند این ادعا را علامه طباطبایی به دست داده است در المیزان.
علامه فرزانه، در جلد سوم المیزان با نقل یک روایت نشان میدهد که هر آنچه از امیر اهل ایمان، در مقام علم، صادر شده، همه مأخوذ از قرآن کریم است.
روایت مورد استناد علامه این است:
«و از على (علیهالسلام ) سؤال کردند: آیا از وحى چیزى نزد شما هست ؟
فرمود: «نه، به آن خدا که دانه را مىشکافد و خلایق مىآفریند سوگند، بعد از وحى موهبتى که هست این است که خداى تعالى به هرکس از بندگانش که بخواهد فهم در قرآنش را مىدهد».
و نتیجهگیری مهم علامه بعد از نقل این روایت:
«این حدیث از احادیث برجسته است، و کمترین چیزى را که مىرساند این است که معارف صادره از مقام علمى آنجناب که عقول را مدهوش و متحیر کرده همهاش از قرآن گرفته شده است.»
📚 بنگرید به: ترجمه المیزان، ج3، ص110
#حکایتهای_شنیدنی
•✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
✅سنگ حسرت
✍️گروهی در حال عبور از غار تاریکی بودند که سنگهایی را زیر پایشان احساس کردند. بزرگشان گفت: اینها سنگ حسرتند. هرکس بردارد حسرت می خورد، هر کس هم برندارد باز هم حسرت می خورد. برخی گفتند پس چرا بارمان را سنگین کنیم؟ برخی هم گفتند ضرر که ندارد مقداری را برای سوغاتی بر می داریم.
وقتی از غار بیرون آمدند فهمیدند که غار پر بوده از سنگهای قیمتی و الماس. آنهایی که برنداشته بودند حسرت خوردند و بقیه هم حسرت خوردند که چرا کم برداشتند.
زندگی هم بدین شکل است، اگر از لحظات استفاده نکینم حسرت می خوریم و اگر استفاده کنیم باز هم حسرت میخوریم که چرا کم. پس تلاشمان را بکنیم که هرچه بیشتر از این لحظات استفاده کنیم.
⇦•کسی که در دنیا صلوات زیاد بفرستد در قیامت جزو کسانی است که حسرت کمتر می خورد.
#حکایتهای_شنیدنی
•✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
✍️ بزرگ باش و بزرگی کن
🔹پسربچه فقیری وارد کافیشاپ شد و پشت میز نشست. خدمتکار برای سفارشگرفتن به سراغش رفت.
🔸پسر پرسید:
بستنی شکلاتی چند است؟
🔹خدمتکار گفت:
۵٠ سنت.
🔸پسرک پول خردهایش را شمرد. بعد پرسید:
بستنی معمولی چند است؟
🔹خدمتکار با توجه به اینکه تمام میزها پر شده بود و عدهای نیز بیرون کافیشاپ منتظر بودند با بیحوصلگی گفت:
۳۵ سنت.
🔸پسر گفت:
برای من بستنی معمولی بیاورید.
🔹خدمتکار بیحوصله یک بستنی از تهماندههای بستنیهای دیگران آورد و صورتحساب را به پسرک داد و رفت.
🔸پسر بستنی را تمام کرد. صورتحساب را برداشت و پولش را به صندوق پرداخت کرد و رفت.
🔹هنگامی که خدمتکار برای تمیزکردن میز رفت، گریهاش گرفت. پسربچه روی میز کنار بشقاب خالی ۱۵ سنت انعام گذاشته بود. در صورتی که میتوانست بستنی شکلاتی بخرد.
🔸بعضی بزرگ زاده میشوند،
برخی بزرگی را بهدست میآورند،
و بعضی بزرگی را بدون اینکه بخواهند با خود دارند.
#حکایتهای_شنیدنی
•✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
🏴حُرِّ بن یزید ریاحی (رحمة الله) و شاه سلطان اسماعیل :
✍نزد شاه اسماعیل آمدند و گفتند میخواهیم قبر حر بن یزید ریاحی را تعمیر کنیم ، شاه گفت : من یقین ندارم که توبه ی حُر مورد قبول واقع شده باشد ، بروید بدنش را ببینید. اگر بدنش تَر و تازه است معلوم میشود توبه ی او مورد قبول واقع شده است و اقدام کنید و الّا نه
وقتی، که رفتند مشاهده کردند بدن کاملاً سالم و تازه است و گویا الآن به شهادت رسیده است ، و دیدند همان پارچه ای را که امام حسین ( علیه السلام ) به سر حُر بسته است ، همچنان باقی است لذا خواستند پارچه را به عنوان تَبَرُّک و تَیمّن باز کنند ، وقتی که باز کردند خون از آن بیرون می آمد و هر کاری کردند خون قطع نمی شد . لذا مجبور شدند دوباره ببندند و وقتی که پارچه را به جای خود گذاشتند خون قطع شد
📚منبع: آداب الطلاب
#حکایتهای_شنیدنی
•✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
🏴 ثمره گریه بر مصیبتهای امام حسین (ع)
🔻پيامبر صلياللهعليهوآله:
يا فاطِمَةُ! كُلُّ عَينٍ باكِيَةٌ يَومَ القِيامَةِ إلاّ عَينٌ بَكَت عَلى مُصابِ الحُسَينِ
◼️ اى فاطمه! همه چشمها در روز قيامت گريان است؛ جز چشمى كه بر مصيبتهاى حسين بگريد.
📚 بحارالأنوار، ج ۴۴، ص ۲۹۳
#حکایتهای_شنیدنی
•✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
🔆 #پندانه
✍ گرمای مهربانی از طوفان خشم راهگشاتر است
🔹روزی باد به آفتاب گفت:
من از تو قویترم.
🔸آفتاب گفت:
چگونه؟
🔹باد گفت:
آن پیرمرد را میبینی که کتی بر تن دارد؟ شرط میبندم من زودتر از تو کتش را از تنش درمیآورم.
🔸آفتاب در پشت ابر پنهان شد و باد بهصورت گردبادی هولناک شروع به وزیدن گرفت. هرچه باد شدیدتر میشد پیرمرد کت را محکمتر به خود میپیچید. سرانجام باد تسلیم شد.
🔹آفتاب از پس ابر بیرون آمد و با ملایمت بر پیرمرد تبسم کرد. طولی نکشید که پیرمرد از گرما عرق کرد و پیشانیاش را پاک کرد و کت را از تنش درآورد.
🔸در آن هنگام آفتاب به باد گفت:
دوستی و محبت قویتر از خشم و اجبار است.
#حکایتهای_شنیدنی
•✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
🔸روزی شاه عباس از مدرسه دینی ملا عبدالله در اصفهان بازدید کرد و دید کسی در آن ثبت نام نکرده است. ناراحت شد و گفت: چرا چنین است؟!
ملا عبدالله گفت: خواهشی از تو دارم؛ یک روز هر کاری من میگویم انجام بده و هیچ سوالی نپرس.
شاه پذیرفت. روزی ملا سوار اسب شد و شاه جلوی او پیاده رفت. مدتی در اماکن شلوغ شهر گشتند.
دو روز بعد مدرسه شلوغ شد، ملا به شاه گفت: روزی که محبت کردی و پیاده رفتی و من سواره، ارزش علم را بر مردم شهر مشخص کردی و این مردم بر علم عاشق شده و ثبتنام کردند.
بدان که ابزار تبلیغ هر چیزی در دست حکمرانان است. پادشاهان به هر چیزی بها دهند و به هر طرف میل کنند، مردم هم به همان طرف متمایل میشوند.
#حکایتهای_شنیدنی
•✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
🖤 #امام_حسین علیهالسلام فرمودند:
🍃 چیزی را بر زبان نیاورید که از ارزشِ شما بکاهد ..
📖 جلاءالعیون، ج۲، ص۲۰۵.
#محرم
#حکایتهای_شنیدنی
•✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
✍🏼 گویند دهقانی مقداری گندم در دامن لباس پیرمرد فقیری ریخت. پیرمرد خوشحال شد و گوشههای دامن را گره زد و رفت!
در راه با پروردگار سخن میگفت: ای گشاینده گرههای ناگشوده! عنایتی فرما و گرهای از گرههای زندگی ما بگشای.
در همین حال ناگهان گرهای از گرههایش باز شد و گندمها به زمین ریخت!
او با ناراحتی گفت:
من تو را کی گفتم ای یار عزیز
که این گره بگشای و گندم را بریز!
آن گره را چون نیارستی گشود
این گره بگشودنت دیگر چه بود؟
نشست تا گندمها را از زمین جمع کند، در کمال ناباوری دید دانهها روی ظرفی از طلا ریختهاند!
ندا آمد که:
تو مبین اندر درختی یا به چاه
تو مرا بین که منم مفتــاح راه💚
《 مولانـــــا 》
#حکایتهای_شنیدنی
•✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
🍂 دعوت از کریم
💠 روزی امام حسین علیهالسّلام از کنار فقرا میگذشت.
آنها عباهای خود را پهن کرده بودند و نان خشک میخوردند.
♦️ هنگامیکه امام، به آنها نزدیک شد، از ایشان دعوت کردند؛ امام از اسب فرود آمد و کنار ایشان نشست و سپس به آنها فرمود:
«اینک که من دعوت شما را پذیرفتم، شما نیز دعوت مرا بپذیرید.»
🍃 امام حسین علیهالسّلام آنان را به خانۀ خویش برد و با هر آنچه مهیّا بود، از آنها پذیرایی شایستهای نمود.
💎 نتیجه: یادمان باشد امام حسین علیهالسّلام بسیار کریم است و خدمت به ایشان، بیجواب نمیماند.
📚 زندگانی چهارده معصوم، ص ۱۱۰.
#حکایتهای_شنیدنی
•✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
آیت الله اراکی فرمود:
شبی خواب امیرکبیر را دیدم، جایگاهی متفاوت و رفیع داشت پرسیدم چون شهیدی و مظلوم کشته شدی این مرتبت نصیبت گردید؟
با لبخند گفت خیر سؤال کردم چون چندین فرقه ضاله را نابود کردی؟ گفت :نه با تعجب پرسیدم پس راز این مقام چیست؟ جواب داد هدیه مولایم حسین است!
گفتم چطور؟ با اشک گفت آنگاه که رگ دو دستم را در حمام فین کاشان زدند؛ چون خون از بدنم میرفت تشنگی بر من غلبه کرد سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید؛ ناگهان به خود گفتم میرزا تقی خان! ۲ تا رگ بریدند این همه تشنگی! پس چه کشید پسر فاطمه؟ او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود! از عطش حسین حیا کردم ، لب به آب خواستن باز نکردم و اشک در دیدگانم جمع شد آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند امام حسین آمد و گفت :
به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی؛ آب ننوشیدی این هدیه ما در برزخ، باشد تا در قیامت جبران کنیم
#حکایتهای_شنیدنی
•✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
✅ نتیجه اخلاص
✍️حاج آقا قرائتی: اخلاص و دورى از هواى نفس و تقوا، این نتیجه را دارد كه روشن بینى انسان را مى افزاید و انسان را از تاریكى هاى شرك و جهل و هوس، به فضاى نور و توحید و علم مى رساند. آنكه اخلاص داشته باشد به فوز و رستگارى مى رسد:
اخلاص، ارزشى فوق العاده دارد و در عین حال، بسیار دشوار است. امام سجاد علیه السلام در دعاهاى سحرهاى ماه رمضان از خداوند مى خواهد كه دل را از نفاق و عمل را از ریا پاك گرداند: «اللّهم طَهِّر قَلْبى مِنَ النِّفاقِ وَ عَمَلى مِنَ الرّیاء» و نیز، امام حسین علیه السلام در دعاى عرفه، از خداوند اخلاص در عمل را مىطلبد: «.. ولاخلاصَ فى عملى».
📚 کتاب پرتوی از اسرار نماز
#حکایتهای_شنیدنی
•✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
#یک_داستان_یک_پند
✍️غروب یک روز سرد پاییزی، به قبرستان برای دفن جنازهای رفتیم. صدای قارقار کلاغهای پاییزی آزاردهنده بود.
بعد از دفن جنازه، عده زیادی از مرحوم، ذکر خیر میکردند، و تنها دلیل ذکر خیرشان یک چیز بود و آن این که، مرحوم برای فرزندان خود ثروت و آسایش بسیاری گذاشته و رفته بود.
جالبتر این که، یکی از آنها حدیثی هم استخراج کرد و جای مرحوم را هم در بهشت مشخص کرد که چون به فکر فرزنداناش بوده و ثروت بسیاری برایشان گذاشته است، قطعاً بهشت جایگاه اوست.
کسی منکر تلاش پدر و به فکر فرزندان بودناش بعد از مرگش نیست، ولی سؤال اینجاست، به چه قیمتی؟! و از چه حلال و حرامی؟!
واقعاً تأسف باید خورد بر جهل و نادانی این مردم، یاد حدیث زیبایی از نبی مکرم (ص) افتادم که چه زیبا فرمودند: «عادت دنیا بر این است که وقتی کسی مُرد و از دنیا رفت، مردم از هم میپرسند: چه چیزی از مال دنیا از خود باقی گذاشت؟! و فرشتگان وقتی روح او را به سمت عرش، نزد خداوند میبرند، از هم میپرسند: چه چیزی از مال دنیا برداشته و میآید؟! (انفاق، بخشش، صلۀ ارحام و...)
پس اگر بخواهیم در دنیا و آخرت رستگار شویم باید مردم و افکار آنها را کنار بگذاریم و به فکر خویش باشیم. بدانیم! بعد از مرگ، ما جایی میرویم که اکثر زمینیها از آن بیخبرند.
#حکایتهای_شنیدنی
•✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
فرياد رسي #صلوات در قبـر
شبلي نقل نموده است:
من همسايه اي داشتم که وفات نمود.
او را خواب ديدم،
از او پرسيدم: خدا با تو چه کرد؟
گفت : اي شيخ ! هول هاي بزرگ ديدم،
و رنج هاي عظيم کشيدم.
از آن جمله به وقت سوال منکر و نکير،
زبان من از کار باز ماند.
با خود مي گفتم : واويلاه،
اين عقوبت از کجا به من رسيد؟
آخر ، من مسلمان بودم و بر دين اسلام مُردم.
آن دو فرشته با غضب از من جواب طلبيدند.
ناگاه شخصي نيکو موي و خوش بوي آمد ،
ميان من و ايشان حايل شد
و مرا تلقين کرد تا جواب ايشان را
به نحو خوب بدهم ،
از آن شخص پرسيدم : تو کيستي – خدا تو را رحمت کند – که من را از اين غصه خلاصي دادي؟
گفت: من شخصي هستم که از صلواتي که تو بر پيغمبر (صلی الله علیه وآله) فرستادي آفريده شده ام، و مامورم در هر وقت و هر جا که در ماني به فرياد تو رسم
منبع: آثار و برکات صلوات ص ۱۳۱
#حکایتهای_شنیدنی
•✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
خدایا❤️
قلبم💚 را در مسیر
آنانی قرار ده
که تو🕋 را فرمان بردند
*"صحیفه سجادیه"*🚩
روزتون پر خیر و برکت به دعای خیر حضرت مهدی(عج)
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلى اَوْلادِالْحُسَیْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
#حکایتهای_شنیدنی
•✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
☘️ چقدر میخواهی بخوابی؟!☘️
💠 آیت الله مجتهدی تهرانی(ره):
•★• استاد ما حضرت حاج شیخ علی اکبر برهان (ره) مےفرمودند: آن قدر درقبر بخوابیم که استخوان هایمان بپوسد، یك شب هم بلند شو ببین چه خبر است.
•★• پیامبر اکرم صلےالله علیہ وآله می فرمایند:
«وقتی بنده ای از خواب شیرینش و از رختخوابش برخیزد در حالیكه خواب آلود است،» برای این كه به سبب نماز شبش می خواهد كه خداوند را راضی كند،
•★• خداوند متعال به سبب آن بنده ، بر ملائكه مباهات می کند و می گوید :
این بنده ام را می بینید كه بلند شده و خواب شیرینش را ترك كرده تا كاری را انجام دهد كه بر او واجب نكرده ام؟
شاهد باشید كه من او را آمرزیدم .
#حکایتهای_شنیدنی
•✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
✅آیا حضرت امام زمان علیه السلام صدای منو میشنوند؟
🔸آیت ﺍﻟﻠﻪ بهجت (ره) : بين دهان تا گوش شما کمتر از يک وجب است، قبل از اينکه حرف از دهان خودتان به گوش خودتان برسد، به گوش حضرت علیه السلام رسيده است. او نزديک است، درد و دلها را میشنود. با او حرف بزنید و ارتباط برقرار کنید.
در زمان حضرت امام هادی(علیه السلام ) شخصی نامهای نوشت از يکی از شهرهای دور. نامهای نوشت که آقا من دور از شما هستم. گاهی حاجاتی دارم، مشکلاتی دارم، به هر حال چه کنم؟
حضرت علیه السلام در جواب ايشان نوشتند:
«إِنْ كَانَتْ لَكَ حَاجَةٌ فَحَرِّكْ شَفَتَيْك»
لبت را حرکت بده، حرف بزن، بگو. ما از
شما دور نيستيم.
📚بحارالانوار ج۵۳ ص۳۰۶
#حکایتهای_شنیدنی
•✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
سن و سال بهانه بود
عاشق که این حرف ها
سرش نمیشود!!
اسفند ۱۳٦۲، اردوگاه دز
نیروهای تیپ ۱۰ سیدالشهدا(ع)
این نوجوان کوچکترین مرد عملیات خیبر بود
#حکایتهای_شنیدنی
•✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
🔴 وای بر من!!!
✍️ مرحوم حاج شیخ عباس قمی، در کتاب «منازل الآخرة » نقل فرموده است که:
شخصی به نام «ابن صمد، بیشتر اوقات شب و روز، اعمال خود را محاسبه میکرد، روزی به فکر محاسبه اعمال عمر خودافتاد، حساب کرد دید که شصت سال از عمرش گذشته است، پس روزهای این شصت سال را حساب کرد، دید که بیست و یک هزار وپانصد روز میشود، گفت:
«وای برمن! اگر روزی یک گناه، بیشتر نکرده باشم، وقتی خدا را ملاقات میکنم، بیست ویک هزار و پانصد گناه انجام داده ام»
این را بگفت و بیهوش افتاد...
روایت شده که: روزگاری حضرت رسول«صلی الله علیه و آله وسلم»در زمین بی گیاهی فرود آمد، به اصحاب خود فرمود: بروید هیزم بیاورید.
عرض کردند: ما، در زمین بی گیاهیم، و هیزم در آن یافت نمی شود.
فرمود: هر کس هر چقدر امکان دارد، بیاورد.
پس اصحاب هیزم آوردند و در مقابل آن حضرت روی هم ریختند، چون هیزمها جمع شد مانند کوهی به نظر میرسید، حضرت فرمود:
«گناهان شما نیز همین طور جمع میشوند. »
معلوم شد که مقصود آن حضرت، از امر به آوردن هیزم، این بود که اصحاب بدانند: همین طور که در آن بیابان خالی، هیزمی به نظر نمی آمد، اما وقتی که جستجو کردند و روی هم ریختند، مقدارکثیری هیزم جمع شد و مانند تلی گردید. بهمین نحو، گناهان ما به نظر نمی آید، اما اگر جستجو و حساب شود، گناهان بسیاری جمع میشود. چنانچه «ابن صمد» برای هر روز عمر خود، یک گناه فرض کرد، بیست و یک هزار و پانصد گناه شد.
📚 کتاب داستانهای شهید دستغیب (معاد و قیامت)
#حکایتهای_شنیدنی
•✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
#تلنگر
⚜️ جوانی به سراغ عالمی رفت و گفت
سه سوال دارم:
➊↫وجود خدا راثابت کن
➋↫وجود قضا و قدر را..
➌↫چطور میشه که شیاطین از آتش
هستند و در قرآن آمده که در جهنم عذاب میشن؟ آتش بر آتش چگونه تاثیر دارد؟
✳️ عالم سیلی بر صورت جوان زد جوان ناراحت شد که مگه من چه گفتم که منو زدین.عالم گفت جواب هرسه سوال توست.
👈سیلی زدن ایجاد درد کرد آیا درد رادیدی؟
گفت : ندیدم ولی درد را حس کردم
عالم گفت: خدا هم وجود داره
وجود او با نعمت ها معلوم میشه
👈 آیا میدانستی که سیلی میزنم؟
گفت: خیر
گفت: این قضا وقدر هست.
👈 دست من وصورت تو از یک جنس بود
اما درد را بر صورت وارد کرد
همانطور میتواند آتش بر آتش
ایجاد عذاب کند.
#حکایتهای_شنیدنی
•✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
✍️آیت الله بهجت (ره) :
اهالی روستاهای اطراف نجف، بلکه همهٔ عربها، تنها سند و مدرکی که به همدیگر میدادند، این بود که میگفتند: "کفیلُکَ اَبوالحَسَن عَلی علیهالسلام" ابوالحسن علی (ع) وکیل و کفیل تو باشد. و این تنها دفتر ثبت و سند و محضر آنها بود!
نقل میکنند: شخصی از شخصی طلبکار بود، به نزد بدهکار آمد و طلبش را مطالبه کرد، بدهکار انکار کرد، طلبکار به بدهکار گفت: بیا برویم نجف و سوگند یاد کنیم. آمدند به ایوان طلا و رو به روی ضریح حضرت امیر علیهالسلام سوگندش داد و او هم قسم خورد که طلبکار نیستی، در همان لحظه صورتش سیاه شد!
💥خیلی دیده یا شنیده شده است که عوام به حرم حضرت_ابوالفضل (ع) یا حضرت امیر علیهالسلام آمدهاند و با توسل به آنها فورا حاجتشان را گرفتهاند.
📚در محضر بهجت، ج2، ص106
#حکایتهای_شنیدنی
•✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
🔴مسابقه تا دهم محرم تمدید شد🔴
🔥مسابقه آشنایی با زندگی امام حسن (علیه السلام) آغاز شد🔥
😍کنار هر سوال راهنماش هم هست، همونجا میتونی جواب رو پیدا کنی😍
🏆💥5جایزه نقدی برای 5 نفر💥🏆
🎁هر ماه یک مسابقه جدید به همراه جوایز ویژه🎁
🤩 از جوایز جا نمونی🤩
💯همین حالا بزن روی لینک زیر و توی مسابقه شرکت کن👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
yun.ir/imamhassaneitaa
yun.ir/imamhassaneitaa
yun.ir/imamhassaneitaa
✅برای دیگران ارسال فرمائید
ضعفِ خداباوری و نداشتن توحید قوی و اصولی، ریشه اکثر مشکلات ما انسانها در داشتن آرامش در زندگی است.
افسردگی ها، دعواها، استرس ها، بدبینی ها، شکست های مختلف زندگی...
ریشه در این داره که چقدر خدا رو به درستی شناختیم و چقدر نسبت به شناختمون یقین و باور داریم.
😔متاسفانه خیلی از ما به خداوند سوءظن داریم
همیشه چشممون به این و اونه تا واسمون کاری کنن
اون بنده خدا هم ، هر چقدر ثروت و مقام و نفوذ و علم داشته باشه تا خدا نخواد هیچ کاری نمیتونه انجام بده.
🌺🌿تو زندگی اگر به شناخت درستی از خدا برسیم اون وقته که مثل حضرت ابراهیم حتی اگر با منجنیق وسط آتیش پرتمون کنن ، ایمان داریم که خدا گلستان، خدای آتش هم هست و میتونه ما رو نجات بده.
🌺🌿إنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِيفًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ
🦋ﻣﻦ ﺑﻪ ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﺍﻧﺤﺮﺍﻑ ﻭ ﺑﺎ ﻗﻠﺒﻲ ﺣﻖ ﮔﺮﺍ ﻫﻤﻪ ﻭﺟﻮﺩم ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﺭﺍ ﺁﻓﺮﻳﺪ ، ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻛﺮﺩم ﻭ ﺍﺯ ﻣﺸﺮﻛﺎﻥ ﻧﻴﺴﺘﻢ .(٧٩)
سوره انعام 🌿
•✾🔸 @twonoor 🔸✾•
#ثقلین
نُقِـلَ عَن الْحُسَيْنِ عليه السلام أَنَّـهُ كانَ يَتَصَـدَّقُ بِالسُّكَّرِ، فَـقيلَ لَهُ فى ذلِكَ، فَقالَ: إنّي أُحِبُّهُ وَقَدْ قالَ اللّهُ تَعالى: «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتّى تُنْفِقُوا مِمّا تُحِبُّونَ»
نقل شده كه امام حسين عليه السلام شِكَر صدقه مى داد، از علت آن پرسيدند، فرمود: چون مـن آن را دوست دارم و خدا مى فرمايد: به نيكى نمى رسيد مگر اينكه از آنچه دوست مى داريد انفاق كنيد
📚 نورالثقلين جلد1صفحه363
سوره آل عمران آیه 92
#حکایتهای_شنیدنی
•✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
✅ استاد علی صفایی حائری رحمت الله علیه
🔸من نمى دانم تو چه احساسى از مرگ دارى، ولى اينقدر مى دانم كه اگر خط مرگ در تقاطع زندگى تو نباشد و زندگى تو را نبرد، پل ادامه ى آن باشد و استمرار آن، ديگر مرگ مسأله اى نيست.
🔹بايد آن گونه زندگى كرد كه مشرف بر مرگ بود. اين ترس از مرگ به خاطر ناهنجارى زندگى است. حياتى كه با حيات محمد و آل محمد پيوند بخورد، مرگ آن را نمى سوزاند و بن بستِ آن نمى شود؛ كه مرگ، استمرار زندگى و انقلاب زندگى و حيات بزرگتر است
🔸ما به گونه اى زندگى كرده ايم كه مرگ، آرزوها، كارها و عشقهاى ما را ناتمام گذاشته و مزاحم بوده است.
🔹مزاحمت مرگ با زندگى ما، باعث ترس و فرار از مرگ است. اگر آرزوهاى ما با مرگ تأمين شود و اگر كارهاى ما با مرگ نقد شود و اگر عشقهاى ما با مرگ به تماميّت خود برسد، آيا جز عشق به مرگ، تفسير ديگرى براى عشق به زندگى خواهد بود؟
#حکایتهای_شنیدنی
•✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
🍃 مرگ راحت نشانه خوب بودن انسان نیست
💠 امام رضا (ع) میفرمایند:
♦️ حضرت موسی بن جعفر (ع) برای عیادت مردی كه در سكرات مرگ بود، رفتند.
▫️اطرافیان پرسیدند: یابن رسول الله! دوست داریم احوال این محتضر را كه مصاحب ماست بدانیم!
▫️حضرت فرمود: مرگ مانند دستگاه تصفیه است، و مؤمنین را از گناهانی كه نمودهاند تصفیه و پاك میكند؛
بطوریكه آخرین دردی كه آنها تحمّل میكنند، كفّارۀ آخرین گناهی است كه در آنها باقی مانده است.
▫️و كافران را تصفیه میكند از حسناتی كه در دنیا أحیاناً انجام دادهاند؛
بطوریكه آخرین لذّت و راحتی كه در دنیا به آنها میرسد، پاداش وجزای آخرین كار نیكی است كه بجای آوردهاند.
👈و امّا حال این رفیقتان كه در سكرات است مانند كسی كه گناهان او را غربال كرده باشند، از گناه بیرون آمده و پاك و پاكیزه شده است.
و الان صلاحیت پیدا كرده كه با ما أهل بیت در سرای ابدی همنشین باشد.
📕معانی الاخبار ص ۲۸۹
#حکایتهای_شنیدنی
•✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
🌹داستان آموزنده🌹
روزى شيطان در مقابل حضرت يحيى عليهالسلام آشكار شد و به وى عرض كرد، میخواهم تو را نصیحت كنم.
حضرت يحيى فرمود: من به نصيحت تو تمايل ندارم، ولى از وضع و طبقات مردم مرا اطلاعى بده.
شيطان گفت: بنى آدم از نظر ما به سه دسته تقسيم مىشوند؛
۱. عده اى كه مانند شما معصومند، چون از آنها مأيوس هستيم از دستشان راحتيم، میدانيم نيرنگ و حيلههاى ما در آنها اثر نمىگذارد.
۲. دسته اى هم بر عكس در پيش ما شبيه توپى هستند كه در دست بچه هاى شماست. به هر طرف بخواهيم آنها را مىبريم، كاملا در اختيار ما هستند.
۳. طايفه سوم براى ما از هر دو دسته قبل رنج و ناراحتى بيشترى دارند. يكى از ايشان را در نظر مىگيريم، تلاش زياد مىكنيم تا او را فريب دهيم همين كه فريب خورد و قدمى به ميل ما برداشت، يك مرتبه متذكر مى شود و از كرده خود پشيمان مىگردد. روى به توبه و استغفار مىآورد، هر چه رنج براى او كشيدهايم از بين مىبرد. باز براى مرتبه دوم در صدد اغوا و گمراهيش بر مىآييم، اين بار نيز پس از آن كه او را به گناه مىكشيم، فورا متوجه شده، توبه مىكند.
نه از او مأيوس هستيم و نه مىتوانيم مراد خود را از چنين شخصى بگيريم. پيوسته براى فريب اين دسته در زحمت و رنج هستيم.
.
(منابع: پند تاريخ ،ج 4،ص 230 / در آغوش خدا (توبه)، استاد ابراهيم خرمى مشگانى.)
#حکایتهای_شنیدنی
•✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
✅دست ما کوتاه و خرما بر نخیل!
✍️ زندگی برزخی: واقع مطلب این است که «دست ما کوتاه و خرما بر نخیل. » باید برویم و ببینیم. از مرحوم آقا جمال گلپایگانی که از مراجع باعظمت تقلید بود، نقل میکنند که پس از مرگِ میرزای نائینی، ایشان را در خواب دید و گفت چه خبر؟ مرحوم نائینی گفته بود: یک مرگ و عالم برزخی میگوییم، یک چیزی میشنویم. باید بیایی ببینی.
اما اجمالاً پس از مرگ، زندگی در عالم برزخ با بدن برزخی شروع میشود که هزاران بار متکامل تر از این بدن دنیوی است.درک و فهم و خوردن و آشامیدن و لذت و عذاب هست و به مراتب هم قوی تر از درک و فهم و لذتها و عذابهای دنیاست...
📚 کتاب از احتضار تا عالم قبر، استاد عالی
#حکایتهای_شنیدنی
•✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
🔆 #پندانه
✍️ الماسهای زندگی
🔹بعضی وقتها آدمها الماسی در دست دارند. وقتی چشمشان به یک گردو میافتد، خم میشوند تا گردو را بردارند، اما الماس روی زمین میافتد. الماس قِل میخورد و به عمق چاهی فرومیرود.
🔸میدانید چه میماند؟
یک آدم...، یک دهن باز...، یک گردوی پوک... و یک دنیا حسرت...
🔹مواظب الماسهای زندگیمان باشیم. شاید بهدلیل اینکه صاحبشان هستیم و بودنشان برایمان عادی شده، ارزششان را از یاد بردهایم.
🔸الماسهای زندگی؛ پدر، مادر، همسر، فرزند، سلامتی، خانواده، دوستان خوب، کار، عشق و... هستند.
#حکایتهای_شنیدنی
•✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
✨﷽✨
📢#حدیث_روز
✅ امام حسین علیه السلام
مَن دَعا عَبدا مِن ضَلالَةٍ إلى مَعرِفَةِ حَقٍّ فَأَجابَهُ، كانَ لَهُ مِنَ الأَجرِ كَعِتقِ نَسَمَةٍ .
«هر كس انسانى را از گم راهى به معرفت حق، فرا بخواند و او اجابت كند، اجرى مانند آزاد كردن بنده دارد» .
مسند زيد : ص 390
#حکایتهای_شنیدنی
•✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•