eitaa logo
📚 حکایت و داستان های شنیدنی 📚
3.7هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
1.2هزار ویدیو
2 فایل
حکایت و داستان های شنیدنی و جذاب😍 #فرهنگی #آموزشی #مذهبی #طنز #اجتماعی و.... کپی: آزاد ادمین : @rezazadeh_joybari تبلیغات: @tablighatch 🌺 🌺🌺 🌺🌺🌺
مشاهده در ایتا
دانلود
عارف و پیرمرد مرد جوانی پدر پیرش مریض شد. او پدرش را که بیماریش شدت گرفته بود در گوشه‌ای از جاده رها کرد و از آن جا دور شد. پیرمرد ساعت‌ها کنار جاده افتاده بود و به زحمت نفس‌های آخرش را می‌کشید… رهگذران از ترس مسری بودن بیماری پیرمرد و برای فرار از دردسر، بی اعتنا به ناله‌های  او، راه خود را می‌گرفتند و از کنار او عبور می‌کردند. عارفی که از آن جاده عبور می‌کرد، به محض دیدن پیرمرد او را به دوش گرفت تا ببرد و درمانش کند. رهگذری به طعنه به عارف گفت: “این پیرمرد فقیر است و بیمار؛ مرگش نیز نزدیک است، نه از او سودی به تو می‌رسد و نه کمک تو تغییری در اوضاع این پیرمرد به وجود می‌آورد. پسرش هم او را در این جا به حال خود رها کرده و رفته است. تو برای چه به او کمک می‌کنی؟” عارف گفت: من به او کمک نمی‌کنم، بلکه به خودم کمک می‌کنم؛ اگر من هم مانند پسرش و رهگذران او را به حال خود رها کنم، چگونه رو به آسمان برگردانم و از خالق هستی تقاضای هم صحبتی داشته باشم؛ من به خودم کمک می‌کنم. •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
🍃🌷🍃 💠روزی شخصی خدمت حضرت علی(ع) میرود و میگوید یا امیر بنده به علت مشغله زیاد نمیتوانم همه دعاها را بخوانم،چه کنم؟ 🔸حضرت علی(ع) فرمودند:↯ خلاصه تمام ادعیه را به تو میگویم ، هر صبح که بخوانی گویی تمام دعاها را خواندی ❶ (الحمدلله علی کل نعمه) خدایا شکرت برای هر نعمتی که به من دادی ❷ (و اسئل لله من کل خیر) و از خداوند میخواهم هر خیر و خوبی را ❸ (و استغفر الله من کل ذنب) خدایا مرا ببخش برای تمام گناهانم ❹ (واعوذ بالله من کل شر) خدایا به تو پناه می برم از همه بدی ها •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 امام جواد علیه‌السلام برای اینگونه افراد سه مرتبه قول افزایش مال را داد...!!! 🔰 •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
🚘 وقتی یه ماشین از یه شرکتی میخری اگه خراب بشه فقط به تعمیرگاه مُجاز همون شرکت مراجعه میکنی.میشه بپرسم چرا؟!🤔 چون خودشون ساختن، هم قطعاتش رو دارن و هم به همه‌ی جزئیات ماشین اشراف دارند حالا خدا ما رو خلق کرده از ضعف‌ها😢و قوت‌های💪ما خبر داره و خوب می‌دونه با چی آروم میشیم 📣 حالا همین خدا میگه: آرامش تو در اینه که به یاد منِ خدا باشی❤️ هرچه بیشتر یادم کنی👈آرامش بیشتر داری •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
🚘 وقتی یه ماشین از یه شرکتی میخری اگه خراب بشه فقط به تعمیرگاه مُجاز همون شرکت مراجعه میکنی.میشه بپرسم چرا؟!🤔 چون خودشون ساختن، هم قطعاتش رو دارن و هم به همه‌ی جزئیات ماشین اشراف دارند حالا خدا ما رو خلق کرده از ضعف‌ها😢و قوت‌های💪ما خبر داره و خوب می‌دونه با چی آروم میشیم 📣 حالا همین خدا میگه: آرامش تو در اینه که به یاد منِ خدا باشی❤️ هرچه بیشتر یادم کنی👈آرامش بیشتر داری •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
💠 جناب مؤمنی یكی از شاگردان جناب شیخ رجبعلی خیاط می‌گفت: 🔴 من دستم زخم شده ‌بود، خدمت جناب شیخ رفته بودم شیخ گفت: مؤمنی دستت چه شده؟ گفتم: با آهن بریده گفت: می‌دانی چرا اینطور شده؟ برای اینكه دختر كوچولویت را دعوا كردی و توی اتاق انداختی و به مادرش گفتی: تا من نگفتم بیرون نیاید؟ آقای مؤمنی می‌گفت: من با تعجب به جناب شیخ گفتم، من او را نزدم! جناب شیخ گفت: اگر زده بودی كه بدتر می‌شد! بعد اضافه كرد: حالا میروی یك چادر كوچولو با اسباب بازی برایش می‌خری تا او دست‌های كوچكش را بالا كند و بگوید: ای خدا! من از سر تقصیرات پدرم گذشتم! من هر وقت به یاد این موضوع می‌افتم و یا آن را برای كسی تعریف می‌كنم، بعض گلویم را می‌گیرد و خطاب به پدرم می‌گویم بابا كجا بودی كه طفل سه ساله امام حسین (ع) را در كربلا سیلی زدند؟ •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
🌷آیه ۶۴ سوره مبارکه عنکبوت: 🍃(وَمَا هَٰذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ ۚ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ ۚ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ )🍃 🌹ترجمه: 🍃(و این زندگی دنیا چیزی جز لهو و بازی نیست و به درستی که زندگی حقیقی ، آخرت است اگر که اهل فهمیدن بودند. •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
🌿🌺﷽🌿🌺 👓👓مثل عینک! کسانی که عینک میزنند دایم عینک خود را تمیز میکنند وگرنه درست نمی بینند. عینک اگر تیره باشد تیره می بینند. تمیز کردن هم البته بـا ملایمت و بـا دسـتمال لطیـف و حریر ماننـد است. کسـی را نمی بینی که عینـک خـود را بـا اسـکاج یـا سـیم ظرفشویی پاك کند. حالا به یک معنا همه ما بر چشمان خود عینک داریم. ما ، یعنی ما با ذهن و ذهنیت هاي خود عالم و آدم را می بینیم؛ یعنی پیش زمینه ها بر داوري هاي ما اثر دارند. مادرها را ببین از دختر خود هزار ناسـزا می شـنوند اما به دل نمی گیرنـد و توجیه هم می کنند، اما از عروس خود کمتر از گل بشـنوند گُر می گیرنـد؛ این به خـاطر چیست؟ جز به خاطر تصورات و تخیلات باطل و بی اساسـی است که مادرها نسـبت به عروس هاي خود دارند؟ از قبیل اینکه او می خواهد فرزند مرا و جگر گوشه ي مرا از من بگیرد و یا... یعنی این برخوردها ریشه در خیالات دارد. و این جنس خیالات دامن گیر غالب ما آدم ها هست. خیالات رشته اي بر گردن ما دارند که به هر کجا که بخواهند می کشند. بپذیریم که _نزاع_و_درگیري_هاي_ما_ریشه در چنین اندیشه ها و خیالات نادرست و ناچیز دارد. توصیه و تأکید دین بر زدودن این گونه خیالات و گمان هاي باطل و ناچیز است. عنوان سوء ظن که این همه در روایات و آیات به گونه هاي گوناگون مذموم شمرده میشود به همین دلیل است، یعنی ذهن خود را باید شست. همان که سهراب می گفت: چشم ها را باید شست و پیشتر از او حافظ گفت: شستشویی کن و آنگه به خرابات خرام و پیش از حافظ البته مولانا گفته بود: پاك کن دو چشم را از موي عیب تا ببینی باغ و سروستان غیب 🌺مثل شاخه های گیلاس صص۴-۱۲۳ •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
چرا نماز شبم قضا شد؟ فرزند شیخ عباس قمی می گوید: یک روز صبح پدرم برخاست و شروع به گریه کرد. از او پرسیدم چرا اشک می ریزید؟ فرمود: برای اینکه شب گذشته نماز شب نخواندم. گفتم: پدرجان! نماز شب که مستحب است و واجب نیست. شما که ترک واجب نکرده اید و حرامی بجا نیاورده اید؛ چرا این طور نگرانید؟ فرمود: فرزندم! نگرانی من از این است که من چه کرده ام که باید توفیق نماز شب خواندن از من سلب شود؟ از مرحوم آقا مصطفی خمینی نقل شده است که فرمود: یک روز دیدم آقا (امام خمینی) در اتاق خود هستند و صدای گریه ایشان بلند است. از مادرم پرسیدم چه شده که آقا گریه می کنند؟ مادرم فرمودند: ایشان در شبی که موفق به نماز شب و راز و نیاز با خدا نشود، روزِ آن چنین حالتی دارد. •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
😌✍️ مثل مغز مداد❗️✏️ 🔹یک مداد اگر مغز نداشته باشد، هیچ ارزشی ندارد؛ فقط چوب است. 🔹ارزش یک مداد به مغز آن است. 🔸ارزش ما آدم ها هم به مغز و عقل و خرد است. 🔸اگر این خرد و عقل را کنار بگذاریم، و اهل حساب و کتاب نباشیم؛ ارزشی نداریم، فایده ای نداریم. 📖یکی از ناله های اهل جهنم این است: «لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ » آیه ۱۰ سوره ملک 💠اگر اهل تعقل و اندیشه بودیم، اگر اهل درک بودیم، امروز اینجا نبودیم. 👌یک مثال، یک آیه، یک ؛ برای کسانی که می اندیشند و مدام خود را مراقبه، محاسبه و اصلاح می کنند. •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
❓سؤال : کسی که خیلی مشکلات زندگی به او فشار ‌آورده چه‌کار کند؟ 🌷 آیت‌الله بهجت(ره) : ✍️ تا می‌تواند «أستغفرالله» بگوید، «أتوب إلى الله» بگوید ،‌ «صلوات» بفرستد. سلاحی که به‌دست ما داده شده همین‌هاست. 📚 بیانات در درس خارج فقه ، کتاب حج ، ٢٠ فروردین ١٣٨٧ •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
✨ هرقدر که نمازهایت منظم و اول وقت باشد, امور زندگیت هم تنظیم خواهدشد مگر نمی دانی که رستگاری و سعادت با نماز قرین شده است. "آیت الله العظمی بهجت (ره)" •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
کاش روضه خوان بودم! 🔹استاد حسن رمضانی: علامه طباطبائی در یکی از مجالس روضه شرکت کرده بودند، شخص حراف و لوده ای که علامه را نمیشناخت در حضور ایشان شروع کرد به لودگی کردن و حرفهای بی ربط زدن؛ و توجه نداشت این آقایی که حضور دارد حضرت علامه طباطبایی است؛ چون علامه، بسیار کم حرف بودند و ظاهر بسیار معمولی و متعارفی داشتند. بعد از آنکه به آن شخص میگویند آقا! حداقل امروز که حضرت علامه طباطبایی حضور دارند مراعات کنید و در محضر ایشان مودب باشید و درست صحبت کنید! او می پرسد: حضرت علامه طباطبایی ایشان هستند؟ میگویند بله بعد آن بنده خدا می گوید: مــن خیال کردم ایشان مرثیه خوان است. فکر نمی کردم، ایشان علامه طباطبایی باشند. علامه با شنیدن این سخن میفرمایند: ای کاش من مرثیه خوان حضرت سید الشهدا بودم من حاضرم همۀ این سالیانی که مشغول درس و تالیف و فعالیتهای علمی بوده ام بدهم و ثواب یک جلسه مرثیه خوانی ابا عبد الله الحسین را به من بدهند. (عرفان علامه طباطبائی، ص۲۶۹) •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ماجرای شب اول قبر فردی که نقش شمر را در تعزیه خوانی داشت یا حسین😭😭😭 •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
🌿🌺﷽🌿🌺 👓👓مثل عینک! کسانی که عینک میزنند دایم عینک خود را تمیز میکنند وگرنه درست نمی بینند. عینک اگر تیره باشد تیره می بینند. تمیز کردن هم البته بـا ملایمت و بـا دسـتمال لطیـف و حریر ماننـد است. کسـی را نمی بینی که عینـک خـود را بـا اسـکاج یـا سـیم ظرفشویی پاك کند. حالا به یک معنا همه ما بر چشمان خود عینک داریم. ما ، یعنی ما با ذهن و ذهنیت هاي خود عالم و آدم را می بینیم؛ یعنی پیش زمینه ها بر داوري هاي ما اثر دارند. مادرها را ببین از دختر خود هزار ناسـزا می شـنوند اما به دل نمی گیرنـد و توجیه هم می کنند، اما از عروس خود کمتر از گل بشـنوند گُر می گیرنـد؛ این به خـاطر چیست؟ جز به خاطر تصورات و تخیلات باطل و بی اساسـی است که مادرها نسـبت به عروس هاي خود دارند؟ از قبیل اینکه او می خواهد فرزند مرا و جگر گوشه ي مرا از من بگیرد و یا... یعنی این برخوردها ریشه در خیالات دارد. و این جنس خیالات دامن گیر غالب ما آدم ها هست. خیالات رشته اي بر گردن ما دارند که به هر کجا که بخواهند می کشند. بپذیریم که _نزاع_و_درگیري_هاي_ما_ریشه در چنین اندیشه ها و خیالات نادرست و ناچیز دارد. توصیه و تأکید دین بر زدودن این گونه خیالات و گمان هاي باطل و ناچیز است. عنوان سوء ظن که این همه در روایات و آیات به گونه هاي گوناگون مذموم شمرده میشود به همین دلیل است، یعنی ذهن خود را باید شست. همان که سهراب می گفت: چشم ها را باید شست و پیشتر از او حافظ گفت: شستشویی کن و آنگه به خرابات خرام و پیش از حافظ البته مولانا گفته بود: پاك کن دو چشم را از موي عیب تا ببینی باغ و سروستان غیب 🌺مثل شاخه های گیلاس صص۴-۱۲۳ •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
📘 مردی در نیمه‌های شب دلش گرفت و از نداری گریه کرد. دفتر و قلم به دست گرفت و شمع را روشن و برای خدا نامه‌ای نوشت. نوشت به نام خدا نامه‌ای بخدا. ازفلانی. خدایا در بازار یک باب مغازه می‌خواهم یک باب خانه در بالا شهر و یک زن خوب و زیبای مؤمن و پولدار و یک باغ بزرگ در فلان جا. دوستش که این نامه را دید گفت: «دیوانه! این نامه را به خدا نوشتی چگونه به خدا می‌خواهی برسانی؟» گفت: «خدا آدرس دارد و آدرسش مسجد است.»  نامه را برد و در لای جدار چوبی مسجد گذاشت و گفت خدایا با توکل بر تو نوشتم نامه‌ات را بردار!! نامه را رها کرد و برگشت. صبح روز بعد پادشاه به شکار می‌رفت که تندباد عظیمی برخاست طوری که بیابان را گرد و خاک گرفت و شاه در میان گرد و خاک گم شد. ملازمان شاه گفتند: «اعلی‌حضرت! برگردیم شکار امروز ممکن نیست. شاه هم برگشت. چون به منزل رسید میان جلیقه خود کاغذی دید و باز کرد و دید همان نامه مرد فقیر است که باد آن را در آسمان رها و در لباس شاه فرود آورده بود. شاه نامه را خواند و اشک ریخت. گفت بروید این مرد را بیاورید. رفتند کاتب نامه را آوردند. کاتب در حالی که از استرس می‌ترسید، تبسم شاه را دید اندکی آرام شد. شاه پرسید: «این نامه توست؟» فقیر گفت: «بلی ولی من به شاه ننوشته‌ام به خدایم نوشته‌ام.» شاه گفت: «خدایت حکمتی داشته که در آغوش من رهایش کرده و مرا مأمور کرده تا تمام خواسته‌هایت را به جای آورم.» شاه وزرا و تجار و بازاریان را جمع کرد و هرچه در نامه بود بجا آورد. در پایان فقیر گفت: «شکر خدا.» شاه گفت: «من دادم شکر خدا می‌کنی؟» فقیر گفت: «اگر خدا نمی‌خواست تو یک دینار هم به کسی نمی‌دادی؛ اگر اهل بخششی به دیگرانی بده که نامه نداشتند ‌‌» @ •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مثل او پیدا نمی کنید! ⬅️ ...خیال نکنیم هر چه ما می فهمیم، حتما او هم باید مثل ما بفهمد و عمل کند، این خطر دارد! 🔺️بیانات علامه مصباح یزدی (قدس سره) درباره نعمت رهبری و ضرورت اطاعت از او، ۱۳۹۷/۰۴/۱۴ •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
بچه ها را در معرض چشم زخم قرار ندهید ✳️استاد محمدعلی مجاهدی نقل کرده اند: یک سال به اتفاق همسر و دختر چهار ساله‌ام عازم مشهد مقدس شده ‌بودیم. در همان روز ورود به مشهد بلافاصله پس از عتبه بوسی علی بن موسی الرضا علیه السلام ، توفیق زیارت آقای مجتهدی را پیدا كردیم. 💠دخترم لباس عربی چین داری به تن داشت و درحیاط خانه سرگرم بازی بود. 🌹 آقای مجتهدی رو به من و همسرم كرده، فرمودند: چرا در حق این كودك معصوم ظلم می‌كنید؟! 💥 شنیدن جمله عتاب آمیز آن مرد خدا برای ما بسیار سنگین آمد! زیرا در حد توانی كه داشتیم چیزی از دخترمان فرو گذار نمی‌كردیم. 🌷هنگامی كه آن مرد خدا تعجب ما را دید، فرمود: این بچه دارد از بین می‌رود! طبیعت كودك خیلی لطیف است و تاب چشم زخم ندارد...! ❄️از شنیدن این مطلب، تعجب من و همسرم بیشتر شد زیرا به چشم خود می‌دیدیم كه دخترمان با شادی كودكانه خود سرگرم بازی كردن است و مشكلی ندارد! ⚡️دقایقی گذشت ناگهان دخترم نقش زمین شد و رنگ چهره‌اش تغییر كرد و نفسش به شماره افتاد! 🍀 من و همسرم از دیدن این صحنه به اندازه‌ای دست و پای خود را گم كرده ‌بودیم كه نمی‌دانستیم چه باید بكنیم؟! 🌺حضرت آقای مجتهدی آمدند و دخترم را در آغوش گرفتند و در حالی كه ذكری را زمزمه می‌كردند، بر روی او می‌دمیدند! 🌾دخترم پس از چند دقیقه‌ای، رفته ‌رفته حالت طبیعی خود را پیدا كرد و باز سرگرم شیطنت‌های كودكانه خود شد! ✨حضرت آقای مجتهدی در حالی كه ما را به صرف میوه دعوت می‌كردند، رو به همسرم كرده فرمودند: 🍃خانم همشیره! لزومی ندارد كه این لباس زیبا را بر تن این كودك كه خود بسیار زیبا است بپوشانید و بعد او را از میان كوچه و بازار عبور دهید و نظر مردم را به طرف او جلب كنید! 📝وآنگهی چرا به هنگام بیرون آمدن از خانه صدقه ندادید؟! می دانید كه صدقه، رفع بلا می‌كند! 💠آن مرد خدا راست می‌گفت. هنگامی كه به دیدار او می‌رفتیم در بین راه بسیاری از افراد دختر خردسالم را به هم نشان می‌دادند و سرگرم تماشای او می‌شدند و ما از این مطلب غافل بودیم كه به دست خودمان داریم برای او درد سر ایجاد می‌كنیم 🌿🌿🌿🌿🌺🌼🌸🌿🌿🌿🌿 📕کرامات شیخ جعفر مجتهدی ره •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥جرعه‌ای از زلال قرآن 📖سوره مبارکه بقره،۱۵۵ 💠 وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمَوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ 💠 وقطعاً شما را با چيزى از ترس، گرسنگى، زيان مالى وجانىوكمبود محصولات، آزمايش مى كنيم وصابران (در اين حوادث وبلاها را) بشارت بده. •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
✅‏ استاد علی صفایی حائری رحمت الله علیه 🔸من نمى‏ دانم تو چه احساسى از مرگ دارى، ولى اينقدر مى ‏دانم كه اگر خط مرگ در تقاطع زندگى تو نباشد و زندگى تو را نبرد، پل ادامه ‏ى آن باشد و استمرار آن، ديگر مرگ مسأله‏ اى نيست. 🔹بايد آن گونه زندگى كرد كه مشرف بر مرگ بود. اين ترس از مرگ به خاطر ناهنجارى زندگى است. حياتى كه با حيات محمد و آل محمد پيوند بخورد، مرگ آن را نمى‏ سوزاند و بن ‏بستِ آن نمى ‏شود؛ كه مرگ، استمرار زندگى و انقلاب زندگى و حيات بزرگتر است 🔸ما به گونه ‏اى زندگى كرده ‏ايم كه مرگ، آرزوها، كارها و عشق‏هاى ما را ناتمام گذاشته و مزاحم بوده است. 🔹مزاحمت مرگ با زندگى ما، باعث ترس و فرار از مرگ است. اگر آرزوهاى ما با مرگ تأمين شود و اگر كارهاى ما با مرگ نقد شود و اگر عشق‏هاى ما با مرگ به تماميّت خود برسد، آيا جز عشق به مرگ، تفسير ديگرى براى عشق به زندگى خواهد بود؟ •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
🚘 وقتی یه ماشین از یه شرکتی میخری اگه خراب بشه فقط به تعمیرگاه مُجاز همون شرکت مراجعه میکنی.میشه بپرسم چرا؟!🤔 چون خودشون ساختن، هم قطعاتش رو دارن و هم به همه‌ی جزئیات ماشین اشراف دارند حالا خدا ما رو خلق کرده از ضعف‌ها😢و قوت‌های💪ما خبر داره و خوب می‌دونه با چی آروم میشیم 📣 حالا همین خدا میگه: آرامش تو در اینه که به یاد منِ خدا باشی❤️ هرچه بیشتر یادم کنی👈آرامش بیشتر داری •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
روزی فیل،با سرعت از جنگل می گریخت، او را پرسیدند؛ گفت؛ جناب شیر دستور داده که تمام زرافه ها را گردن بزنند ! گفتند؛ تو را چه به زرافه،تو که فیل هستی! پس برای چه نگرانی؟ گفت؛ بله میدانم که فیل هستم،اما جناب شیر، الاغ را مامور پیگیری این موضوع کرده است...! •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 یک قضیه جالب از زبان آیت‌الله بهجت (ره) درباره شیعه شدن یک ناصبی •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
🚘 وقتی یه ماشین از یه شرکتی میخری اگه خراب بشه فقط به تعمیرگاه مُجاز همون شرکت مراجعه میکنی.میشه بپرسم چرا؟!🤔 چون خودشون ساختن، هم قطعاتش رو دارن و هم به همه‌ی جزئیات ماشین اشراف دارند حالا خدا ما رو خلق کرده از ضعف‌ها😢و قوت‌های💪ما خبر داره و خوب می‌دونه با چی آروم میشیم 📣 حالا همین خدا میگه: آرامش تو در اینه که به یاد منِ خدا باشی❤️ هرچه بیشتر یادم کنی👈آرامش بیشتر داری •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ماجرای شب اول قبر فردی که نقش شمر را در تعزیه خوانی داشت یا حسین😭😭😭 •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•