حس خوب زندگی 🍀کاشانه مهر
فصل دوم ..... پارت ۳۰۵ ....... مگه خبر نداری ..... از چند روز پیش که دفتر رو تعطیل کردی کیانا خانوم
فصل دوم ......
پارت ۳۰۶ .......
خیلی خوبه ...... من تا الان شمال نرفتم ...... یعنی دریا ندیدم .
گاز بیشتری به ماشین دادم تا سرعتم زیاد بشه : حالا کجاش رو دیدی نیلوفر خانوم ...... ماه عسل میخوام ببرمت کیش .
لبخندی همراه با خجالت زد : حالا کو تا ماه عسل ...... همچین گفتی می خوام ببرمت کیش انگار همین بعد از عید می خوایم عروسی بگیریم .
خنده ام در فضای ماشین از حرفش شکست : خدا رو چه دیدی .... شاید بعد از همین عید عروسی گرفتیم ..... نظرت چیه ؟ ..... عروسی رو بگیرم کلا بیای ور دل خودم ؟
کمی خجالت کشید و سرش رو انداخت پایین که دوباره پرسیدم : خجالت نداره که .... سواله دیگه ..... چند روزی هست می خوام ازت بپرسم ..... که دوست داری زودتر عقد کنیم و عروسی رو بگیریم ؟
کمی کلافه جوابم رو داد : اخه درسم هنوز مونده ..... بعدش خودت میدونی چقدر استرس دارم .
نیم نگاهی بهش انداختم : استرسات رو بریز دور ..... سعی کن به چیزای خوب فکر کنی ...... بعدشم درست رو که الان داری میخونی .... بعد از عروسی هم همین روند رو ادامه میدی تا تموم کنی ..... قول میدم تو کارای خونه و پخت وپز هم کمکت کنم تا بیشتر به درسات برسی .
دیدم ساکته و هیچی نمیگه که دوباره پرسیدم : بگیرم عروسی رو که خیال هر دومون راحت بشه یا نه ؟
برگشت سمتم : پس جهیزیه چی ؟ ....... از الانم به بابام بگم تا بعد از عید نمی تونم همه رو تهیه کنم .... وقت گیره .
با خنده لب زدم : نیلوفر جان اینکه چیزی نیست ..... مگه خونه ما چیزی کم و کسر داره ..... جهاز نمیخواد ..... اگر دوست داری پولت رو پس انداز کن برا روزای مبادا ..... هر چی کم و کسری هم فکر میکنی خونه داره بگو تهیه می کنم ..... سعی می کنم یه بنا هم بیارم اتاق خوابمون رو از قسمت کارم جدا کنه ..... تو همین عید این کارو انجام میدم ..... حالا بگو موافقی که به خانواده ها بگم که می خوایم عروسی بگیریم یا نه ؟
همچنان در سکوت به پلاستیک ماهی قزمز ها زل زده بود که به حرف اومدم : پس موافقی که سکوت کردی ..... عجب عیدی بشه امسال ...... تو همین عید تموم برنامه هامون ردیف میکنم .... بعد از شمال که برگشتیم یه تاریخ با خانواده ها مشخص می کنیم واسه روز عروسی و رزرو تالار و از این جور کارا .
سکوتش خیلی طولانی شده بود و حرفی نمیزد که رو کردم سمتش : نمیخوای چیزی بگی نیلوفر ؟
خودت از تموم نگرانی هام خبری داری امیر علی .... اینم میدونی تصمیم اخر رو اگر بگیری هر چی باشه قبول می کنم .
اروم دستش رو گرفتم : نه نیلوفر جان .... نمیخوام مجبورت کنم .... اینکه اگر من تصمیم اخر رو بگیرم یعنی اینکه خودم تنهایی بهش فکر کردم .... میخوام نظر واقعی خودت بدونم ..... دوست داری برا همیشه بیای پیشم یا نه ؟
زل زده بود به پلاستیک ماهی قرمز ها ولی اهسته جواب داد : موافقم .... حداقلش اینه که دلم دیگه از دوریت زیاد تنگ نمیشه .
خنده ام در فضای بینمون شکست : عجب اعتراف قشنگی ..... حالمو خوب کردی نیلوفر ..... از این اعتراف ها که میکنی قلبم زیر و رو میشه .
کمی نگاهم کرد که برگشتم سمتش : خیلی دوست دارم ..... خیلی .... بیشتر از اونی که خودت فکرش رو کنی .با۶۰ تومن یه شبه همه ی قسمت های رمان رو تا اخر بخون 😍
به ازاده جون پیام بدید
@AdminAzadeh
لینک قسمت اول
https://eitaa.com/Hesszendegi/61558
❤️❤️❤️
❤️
حس خوب زندگی 🍀کاشانه مهر
فصل دوم ...... پارت ۳۰۶ ....... خیلی خوبه ...... من تا الان شمال نرفتم ...... یعنی دریا ندیدم . گ
فصل دوم ......
پارت ۳۰۷ .......
کیانا :
حدود چند ماهی هست که تهرانم .... از نبود ارین میگذره ....
کمی از درد دوریم کم شده ولی همچنان در حال سوختنم .... خاطرات خوش رقم خورد ولی تلخی نبود ارین هنوز روی زبونمه .... تو شادی ها حاضر بودم ولی غم از درون داره نابودم میکنه .
اخر ساله و اقا امیر واسه همه مرخصی رد کرده .... خودشم که درگیر نو عروسش هست و یک هفته اخر سال رو به همه ازادی داده ..... به قول اقا فرهاد بابد خوب استفاده کنیم چون اقا امیر روی خوبش رو نشون داده .
با اینکه دوست داشتم تهران بمونم اما نشد .... تماسی غیره منتظره از استاد صمدی همسر اناهید داشتم که گفت حال مادر ارین میزان نیست ..... درست فردای تعطیل شدنمون مریم رو در جریان گذاشتم و با تهیه بلیط راهی مازندران شدم .
حالا عید از راه رسیده بود .... واسه هر کسی تازگی داشت .... مریم با اقا فرهاد اولین عید عاشقی رو سپری می کردن .... اقا امیر با نیلوفر اولین قدم های عشقشون رو بر می داشتن ..... کتایون باردار شده بود و منتظر تولد تو راهی و با اقا میثم لگد های نی نی کوچولو رو شمارش می کردن ..... کامران سوله جدید کارخونه رو راه انداخته بود و حسابی در گیر کارش بود.
ولی عید امسال بدترین عیدی بود که گذروندم .... کاش منم نبودم .... سفره هفت سین برام هیچ جذابیتی نداشت ...... حالم از ماهی قرمز های داخل تنگ بهم میخورد .... عکس ارین که کنار سفره لبخند می زد دلمو از جا می کند ..... حالم به قدری خرابه که حال همه رو خراب کردم .... اوضاع مادر ارین خوب نیست و دکترا ازش قطع امید کردن .... دل دیدنش رو ندارم ..... همه ازم یه انتظار دارن ..... صحبت های آقاجون ..... حرف ها و نصحیت های مامان ملیحه ..... ارین که الان چند وقته به خوابم نمیاد ..... تنهام گذاشته به حال خودم .
پدر ارین دیگه اصراری واسه ازادی اریا نداره ..... از روزی که اومدم شمال یه بار به دیدن مامان فروزان رفتم .... حتی هوشیار نبود تا صداش رو بشنوم .... چشم هاش اونقدری بی فروغ بود که حد نداشت ولی خیره به عکس ارین زل زده بود و چشم بر نمی داشت .
دلم برای حال خرابم سوخت .... برای دل داغ دیده ی مادر ارین کباب شد ..... برای موهای سفید شده اناهید که اونجا بود ولی باهام حرف نزد ..... برای قلب تنها و بی کسم که جز خدا کسی خبر نداشت که چقدر ارین برام عزیز بود .
توی کل راه برگشت به خونه فقط گریه کردم ..... اشک ریختم و اشک ..... پشت فرمون ماشین ارین نشسته بودم و رانندگی می کردم ..... حال و روزم دست خودم نبود ..... فکری توی سرم بود که نمی دونستم درسته یا نه .با۶۰ تومن یه شبه همه ی قسمت های رمان رو تا اخر بخون 😍
به ازاده جون پیام بدید
@AdminAzadeh
لینک قسمت اول
https://eitaa.com/Hesszendegi/61558
❤️❤️❤️
❤️
♥️🍃
برای داشتنت
از تمام جهان گذشته ام ...
مراه بخواه
مرا بخوان ...!!♥️
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
♥️🍃
#آقایان_بدانند
📍چند توصیه اساسی برای مردها:
١. وقتی گمان می کنید همسرتان ناراحت است، منتظر نمانید او حرف زدن را آغاز کند. وقتی شما باب گفتگو را آغاز می کنید 50 درصد از بار ناراحتی ومسائل او می کاهید.
٢. وقتی شما مجال حرف زدن را به همسرتان می دهید، بدانید ناراحت شدن از دلیل ناراحتی او هیچ کمکی به حل مسائل نمی کند.
٣. هر وقت احساس می کنید که می خواهید صحبتهای او را قطع کنید و یا آنها را اصلاح کنید، فورا خود را از این کار منع کنید.
۴. وقتی نمی دانید چه باید بگویید، به هیچ وجه حرف نزنید. اگر نمی توانید مثبت و یا محترمانه حرف بزنید لطفا ساکت بمانید.
۵. اگر او نمی خواهد صحبت کند، با طرح سوالات بیشتر اورا به حرف زدن ترغیب کنید.
۶. در مورد احساسات همسرتان #قضاوت نکنید و یا آنها را اصلاح نکنید.
٧. تا جایی که امکان دارد آرام و متمرکز باشید و جلوی واکنش های منفی خود را بگیرید. اگر کنترلتان را از دست دهید اوضاع بدتر می شود و شما بازنده می شوید.
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
♥️🍃
دلبر میشه با لبخند مردونت به ما بفهمونی که از داشتنمون چقد خوشحالی و ما اینو هر لحظه از بوسه هات حس کنیم❤️
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
♥️🍃
#تربیت_فرزند
🟣 آداب و رسوم خود را به فرزندان تحمیل نکنید
🟣زیرا آنها برای زمانی غیر از زمان شما آفریده شدهاند
🟣قبل از اين كه بچه ها را به سلاح علم مجهز كنيم بايد مهربانی، عشق و انسانيت را به آنها ياد داد.
🟣خطر انسان مهربان برای هستی كمتر از خطر دانشمند نامهربان است!
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
آدمها را زیادی مهم نکنید،
همانطور که زیرشان را خط میکشید، به آنها نشان دهید که بلدید دورشان را هم خط بکشید،
آدم ها که مهم شوند دیگر به چشمشان ریز میرسید،
به آنها یادآوری کنید که این خود ِشما بودید که آنها را واردِ عرصه کرده اید، تا خودکارهای قرمزتان
جوهر دارند، شروع کنید خیلی ها را باید پر رنگ تر خط بزنید
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
🍃🍃🍃💕🍃🍃🍃
#همسرانه
همسرتان را بر همه مقدم بشمارید
👈 وقتی ازدواج کردید، اولین و پراهمیت ترین شخص بعد از خودتان، همسرتان خواهد بود.
هیچکس و هیچ چیز حتی فرزندتان را به او ترجیح ندهید
14.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگر می خواهید فرزندتان از تاریکی نترسد این ویدیو را با دقت ببینید و این بازی را انجام دهید.
@ZendegieMan
✾࿐ᭂ༅•❥🌺❥•༅ᭂ࿐✾
🔴 #خطای_بزرگ_تحقیر
💠 یکی از اصول مهم #همسرداری این است که رفتار و گفتار ما باعث #تحقیر همسرمان نشود چرا که عامل مهمی در سرد شدن رابطه زن و شوهر است.
💠 از مصادیق تحقیر همسر، شوخیهای نامناسب مخصوصاً در جمع، #تمسخر او با تغییر صدا و اشاره و یا بیاحترامی کردن به اوست.
💠 این کارها یقیناً #ضربات سنگینی به رابطه شما میزند و در واقع دارید به دست خودتان به همسرتان اجازه میدهید که برای تقابل با شما چنین کاری را انجام دهد.
💠 حتماً برای #اصلاح این رفتار آسیبزننده، از همسرتان عذرخواهی کرده و این رفتار را ترک کنید. اگر او حس کند که شما متوجه ضربه خوردن روح او شدهاید و درصدد اصلاح آن هستید، دلخوری او تبدیل به #کینه و سردی مزمن نخواهد شد.
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
تو سه ماه خودتو ارتقا بده:
-زودتر از دیروز بیدار شو.
-هر روز ۱۰ صفحه مطالعه کن.
-هر زمان از روز که خسته بودی با موزیک آرامش بخش ده دقیقه خیال پردازی کن!
-هر روز ۸ لیوان آب بخور.
-یه رشته ی ورزشی رو دنبال کن.
-با آدمای مثبت و موفق آشنا شو و روابط بی فایده رو ترک کن.
-سعی کن روی احساسات کنترل داشته باشی.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌘🌿 قبل از خواب
همه را ببخش ...
و به خــــــدا بسپار
🟩 بعد بخواب...
برای شروع یک روز نو
باید آرام و سبک باشی...
🔷 بار سنگین اشتباهات
اطرافیان را بر دوش نگیر...
🌘🌿 شبتون درپناه خــــدا🌿