eitaa logo
حس خوب زندگی 🍀کاشانه مهر
6.3هزار دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
4.7هزار ویدیو
18 فایل
𖧧••♥️بسم‌اللّھ‌الرحمـٰنِ‌الـࢪحیم⋆. مطالب #همسرداری هرآنچه برای یک #زندگی_سالم نیاز است ✌ هَر چی عاشقانه ے قشنگه اینجا جَمعِه...😍🙃 🍃🌸🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
🦋🦋﷽🦋🦋 🦋اولین ســـــلام صبــحگاهے تقـــدیم به ســـــاحت قدســـــے قطب عالــم امکان حضـــرت صاحـــب الـــزمان(عج)🦋 🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋 🦋🌺السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المَهدي یا خلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدے و مَولاے الاَمان الاَمان🌺🦋 🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋 🌹 🌹 🦋🌺 الْسَلاٰمُ عَلَيْكَ يَا أبا عَبْدِ اللهِ وعلَى الأرواحِ الّتي حَلّتْ بِفِنائِكَ ، عَلَيْكَ مِنِّي سَلامُ اللهِ أبَداً مَا بَقِيتُ وَبَقِيَ الليْلُ وَالنَّهارُ ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ العَهْدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكُمْ ،السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ.🌺🦋 🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋 🥀🥀صبحتون مهدوی🥀🥀 ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
حس خوب زندگی 🍀کاشانه مهر
قسمت506 علی نگاهش رااز من به آهیل برد و چشمهای کاسه خونش کم مانده بود از حدقه بیرون بزند. هرلحظه ح
قسمت507 این بار آهیل یقه علی را جسبید وبا مشت هایی پیاپی حرف هایش را زد. _یه روز تو اون و باهمه بی رحمی ازمن گرفتی وامروز نوبت منه. اهیل علی را رها کرد وبا نگاه به چهره خونین علی چند قدمی عقب رفت. علی با سرو صورتی خونی چشم به من. دوخت. با درد سرش رااز روی زمین برداشت وخودش را بالا کشید.با پوزخند تلخی گفت : _اون روز من تونستم ماهتیسا رو از تو بگیرم ولی فکر نمی‌کنم. تو امروز بتونی. حتما تو کردی تو کلش که ازمن طلاق بگیره و زن توشه ولی من طلاقش نمیدم صدای گریه نازلی دوباره از خانه شنیده شد. این بار جرات نکردم حرف بزنم اما با چشم های گم از وارش که گوشه حیاط به من چشم دوخته بود التماس کردم. وارش دامنش را بالا گرفت وبه سرعت از پله ها بالا رفت. علی دوباره به درو پنجره های خانه نگاه کرد. وبا داد پرسید : _یه بار گفتم این بچه کیه؟ بگو ماهتیسا تا زبونتو از حلقت نکشیدم بیرون بگو این بچه کیه که صدای ونگش یک سره توگوشمونه. افراسیاب _بچه همسایمونه ، زنش سپردش دست وارش که براش نگهداره. _بچه توعه. چشم های علی از تعجب گشاد شد. از جابلند شدو با قدم هایی آرام سمتم ٱمد. _بچه توعه، همون بجه ای که همیشه آرزو داشتی، همون بچه ای که چند ماه بعد از فرارم فهمیدم حاملم، همون بجه ای که مارجانت منتظر بود بیادو هرروز به من اَنگ نازایی می‌چسبوند. علی_نه باورم نمیشه. علی با دست هایش آهیل را نشانه رفت و همچنان رو به من لب زد. _حتما این بچه این حرومزادس، این بچه خودش به حرومزادس، چه طور تونستی _خفه شو علی، این بجه، بچه توعه، آهیل هیج وقت به من دست درازی نکرد چه برسه به افکار پلیدی که تو ذهن خرابه توعه. این بچه بچه توعه ولی بفهم هیچ جوره بهت نمی دمش. علی _اگه بچه منه که چه طور میخو ای ازم بگیریش. آخه خاک برسر، توکه میدونستی چه قدر میخوامت، از کجا بفهمم این بچه مال منه، دارم دیوونه میشم، به خدای احدو وواحد تا خونت و نریزم وسرتو گوش تا گوش نبرم و برای مردم اون روستا نبرم آروم نمیشم. صدای گریه های نازلی تمام شد.وارش نازلی به بغل به حیاط آمد. نگاه علی روی نازلی ماند. مراد _علی،انقدر احمق نباش اینا دارن با دروغ از تو وقت می‌خرن که از پادرت بیارن و روح. وروانتو خط خطی کنن، این بچه مال تونیس، این بچه یه حرم زادس افراسیاب _تاریخ بازم داره تکرار میشه نه، بچه معلوم نیست مال کیه و مثل قبل ماهتیسا گناه کاره به گناه ناکرده _میتونیم آزمایش دی ان ای بدیم. مراد_دی آن ای چه کوفتیه _ثابت میکنه که این بچه ،بچه علی هست یانه ولی به هرحال من این بچه رو به تو نمیدم علی طلاقمم ازت میگیرم.دیگه گذشت اون روزی که سرنوشت تلخمو با تو پذیرفتم، بلند میگم بشنوی علی، من هرطور شده طلاقمو ازت می گیرم ودخترمونو بهت نمیدم چون تو لیاقت اونم نداری ومیخوام بامردی ازدواج کنم که همیشه دوسش داشتم.
قسمت508 علی نگاه پراز خشمش را سمت من آورد گفت : _تو اول بزار ببینم زنده میمونی یانه، من تا خون. تورو نریزم که ازاین در نمیرم بیرون بعد تو به فکر طلاقی وزن این مرتیکه بی ناموس شدن ، تورو میکشم ولی طلاقت نمیدم که بری هرگوهی خواستی بخوری. بسه آزادی ، تمام مدتی که من داشتم دنبالت می گشتم تو پیش این اشغال بودی علی به سرعت سمت من می آمد و که آهیل جلودارش شد. علی داد کشید. _نه خودتو زنده میزارم ماهتیسا نه اون حرومزاده ای که حتما بچه حرومزادتونه. وارش_خدا لعنتت کنه مراد _توخفه شو دختر دهاتی احمق، میدونستی آقاجان کمربسته تا پیدات کنه و از روی زمین برت داره. مراد سمت من آمد. گوشه استینم را گرفت ومن را خون آلود روی زمین کشید. وداد زد. _علی، رفیقم باهم کلکشون و میکنیم واین خونه. گناه رو ازروی زمین برمی‌داریم. باعجزو نالان گفتم : _علی می دونه وقتی رفته بود سربازی و تورو گذاشته بود که مث یه برادر مواظب من باشی چه قدر بهم دست درازی کردی، علی می دونه به ناموسش نظر داشتی. همین که سر سمت علی چرخاندم، نگاه علی سمتم ٱمد.حواس علی با حرف من پرت شدو مشت آهیل برصورتش فرود آمد. افراسیاب سمت مراد آمدو باهم درگیر شدن. گوشه استین رااز دست مراد کشیدم. سمت وارش رفتم _بده من بچه رودست مهرزاد و بگیر. وارش_بسه دیگه فرار. _مگه راهه دیگه ای هم جز این داریم. من نازلی به بغل از خانه زدم بیرون و وارش، دست مهرزاد را کشیدو پشت سرم پاتند کرد درحالی که افراسیاب ومراد و آهیل وعلی بدجور باهم. درگیر شده بودند. از کوچه که بیرون زدیم، مانده بودیم کدام طرف پاتند کنیم که با نگاه کوتاهی به پشت سر متوجه ‌شدم علی با شتاب از خانه بیرون زد. بی مقصد پاتند کردم، از همه مردم گذشتم، غافل ازاین که علی خیلی سریع تر ازمن. می دوید، وارش ومهرزاد وسط راه نفس کم آوردند و روی زمین افتادند. صدای گریه های نازلی هر لحظه بیشتر می‌شد و علی بی خیال از وارش ومهرزاد از کنارشان گذشت وهمچنان دنبال من می دوید. تمام ذهنیتم این شدکه خیلی زود دست علی به من می‌رسد، بااحتیاط از خیابان گذشتم ووقتی دیدم علی خیلی به من نزدیک است تسلیم شدم. ایستادم، سمتش چرخید م و ازآن طرف خیابان داد کشیدم. _نمی دم بچمو بهت، نمی زارم دستت به من و این بچه برسه. علی باشتاب از خیابان گذشت ودریک. لحظه زیر چرخ های یک بنزسریع لگد مال شد. وقتی بنز ترمز زدو دست علی رااز زیر کامیون دیدم. نازلی را محکم تر به آغوش گرفتم و جان دادن علی را تماشا کردم.
به آنهائی که دوستشان دارید بی بهانه بگوئید دوستت دارم بگوئید در این دنیای شلوغ سنجاقشان کرده اید به دلتان بگوئید گاهی فرصت با هم بودنمان کوتاهتر از عمر شکوفه هاست ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi
❣🌸 دغدغه بسیاری از خانوم ها 👇 با خـانـواده شـوهرم چه کنـم....؟" 🔷وقتی ازدواج کردید خانواده شوهر خانواده دوم شماست؛ پس حواستان باشد به انها بگذارید. 🔷 هفته‌ای یکبار با انها تماس بگیرید و حالشان را بپرسید. 🔷 مناسبت‌ها را به انها تبریک بگویید و روز پدر و مادر برایشان هدیه بخرید. 🔷 درصورتی که شوهر دارید و وابستگی بیش از حد به خانواده‌اش ندارد یا اینطور بگویم در صورتی که خانواده‌اش شما را اذیت نمی‌کنند با انها خوب باشید و بگذارید همسرتان راحت با انها رفت و امد و گپ و گفت کند. ❌ کردن مرد از خانواده‌اش احتمال خیانت در او ایجاد می‌کند؛ پس جلوی رابطه سالم او را با خانواده‌اش نگیرید ... ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‍‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‌‌‍‌‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‍‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‍‍‌‌‌‌‌‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌ ‍‌‌‌‌‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‍‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
♥️🥀🌤 تقویم های روی دیوار دروغ می‌‌گویند! بهار من از اردیبهشت دست‌‌های تو آغاز می‌ شود؛ ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌
هــمــســــ💞ــــرانـہ توانايی با هم خنديدن به عنوان يكی از مولفه‌های مهم زندگی زناشويی محسوب می‌شود. شوخ طبعی می‌تواند به زوجين كمک كند نگذارند مشكلات پايشان را از گليمشان درازتر كنند! ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi
هــمــســــ💞ــــرانـہ مرور کردن بیش از حد چیزی که می‌خواهید به همسرتان بگویید شما را از شنیدن آن چه که او می‌گوید محروم می‌کند. گاهی ممکن است زنجیره‌ی کاملی از حرف‌ها را در ذهنتان مرور کنید: «من خواهم گفت ..، بعد همسرم خواهد گفت ...، آن‌وقت من خواهم گفت ...» این باعث میشود که ... 1- پاسخ‌های او را پیش‌بینی کنید، در حالی که ممکن است پاسخ او متفاوت باشد. 2- وقتی او صحبت میکند، شما به جای توجه به او، درحال اماده کردن پاسخ بعدی خود باشید! پس برای مطرح کردن یک مسئله با همسرتان، روند آن را از قبل، پیش بینی نکنید، و به پاسخ‌های او با دقت گوش کنید، سپس پاسخ خود را بدهید. •┈┈••✾•✾•••🎀•••✾•✾••┈┈• ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi
هــمــســــ💞ــــرانـہ توانايی با هم خنديدن به عنوان يكی از مولفه‌های مهم زندگی زناشويی محسوب می‌شود. شوخ طبعی می‌تواند به زوجين كمک كند نگذارند مشكلات پايشان را از گليمشان درازتر كنند! •┈┈••✾•✾•••🎀•••✾•✾••┈┈• ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi
🌤🥀♥️ تو بگو دوستت دارم، بهار می‌پیچد لایِ موهایم! و عشق شکوفه می‌زند؛ ☕️ 🔥 ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🏡 @kashaneh_mehr💞✿✿
🍃🌸حلول ماه عید و شادی مسلمین است💖 🍃🌸پایان ماه روزه، برای صائمین است... 💖 🍃🌸نشاط و افتخار و شادی و سربلندی از محک الهی برای مؤمنین است... 💖 پیشاپیش عید سعید فطر💖 بر همه روزه داران عزیز مبارک باد🌸🍃 مبارک •━━━━•|•♡•|•━━━━•
هــمــســــ💞ــــرانـہ "لطفا مراقب یکدیگر باشید...!" زنان بیش از مردان افسرده می‌شوند اما افسردگی آنها سطحی و موقت است. مردان کمتر افسرده می‌شوند ولی افسردگی آنها عمیق و پایداراست! •┈┈••✾•✾•••🎀•••✾•✾••┈┈• ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi