حس خوب زندگی 🍀کاشانه مهر
فصل دوم ..... پارت ۱۴۲ ...... نزدیکی های غروب بود که منم نیم ساعت به آخر تایم کاریم مونده بود که گو
فصل دوم ......
پارت ۱۴۳ ......
از حال نزار کیانا نگم بهتر بود ...... اصلا تعریفی نداشت ...... رفت تو بغل مریم تا باهم برن واحدشون ...... رفتم سمت امیر که از ماشین پیاده شد ...... هیچ اثری از امیر علی که اراسته رفته بود نبود ....... کل هیکلش و لباساش خاکی بود ....... چشماش دو تا کاسه خون و موهای پرپشت حالت دارش بهم ریخته بود ...... در واقع می تونم بگم امیر رو نشناختم ..... فقط از روی بوی عطرش تشخیص دادم خودشه .
ازم فاصله گرفت تا بره سمت ساختمون ...... دستش رو قلبش بود ...... چند قدم نرفته بود که نقش زمین شد ...... رفتم سمتش و سرش رو گرفتم رو پاهام تا راه نفسش باز بشه که مریم جیغ زد و گفت : کیانا از حال رفت .
قوز بالا قوز که میگن همین بود .
به زور امیر رو بردم واحدش و انداختمش رو تخت اتاق خوابش ...... رفتم کمک مریم و کیانا که هنوز هشیار نبود رو اوردیم طبقه خودشون .
نگران حال امیر بودم به مریم گفتم : تا شما یکم به سر و وضع کیانا خانوم برسید من برم کیف پزشکیم رو بیارم ببرم پیش امیر ...... نگران حالش هستم ... مدتیه قلبش ناراحته ولی جدی نگرفت بره دکتر ... بعدش میام بالا دوباره .
بعد از آوردن کیف پزشکیم رفتم سر وقت امیر ....... هنوز بیهوش بود ...... چند باری اروم به صورتش زدم و صداش کردم : امیر علی ....... داداش ..... جون مادرت یه عکس العملی نشون بده بفهمم یکم هوشیاری .
یه بار دیگه اروم به صورتش زدم که انگشتای دستش که روی سینه اش بود رو حرکت داد ...... دستش رو گرفتم تو دستم : چه بلایی سر خودت اوردی پسر خوب ؟ ..... خودم قربونت برم داداشی ...... تب هم که داری .... امیر تو اخر کار دست همه میدی ... تو که میدونی حرص خوردن واست سمه .... چرا با خودت بد تا میکنی یه دکتر نمیری .
لباساش رو با یه دست لباس تمییز عوض کردم و یه سرم بهش وصل کردم و دو تا آرام بخش قوی ریختم تو سرم ...... یه امپول تب بر هم بهش زدم ...... هذیون می گفت .....دستی تو موهای مشکی حالت دارش کشیدم و اجازه دادم تا دارو ها اثر خودشون رو بذاره .
سریع کیف رو جمع کردم و پله ها رو دو تا یکی رفتم بالا ...... حال کیانا بهتر از امیر نبود که بدتر بود .
اونم تب داشت و تو خواب هذیون می گفت : ارین میشه نری ؟ ..... انگاری خواب گذشته رو می دید ....... دلم یه جورایی امشب هم برا امیر و هم برا کیانا کباب شد ... عجب گذشته کذایی بود که دست سر هیچ کدومشون بر نمی داشت .
سریع یه سرم و دوتا آرام بخش هم به کیانا زدم ...... حالا باید منتظر می موندیم تا حال هر دو نفرشون ثابت بشه ...... شب بدی رو پشت سر گذاشته بودیم ...... شبی که استرس خیلی داشت .
قبل از اینکه از واحد خانوما بیام بیرون رو به مریم گفتم : من می رم پیش امیر علی اونم حالش خوش نیست ..... اگه کیانا خانوم حالش بدتر شد صدام بزن میام بالا ....... در ضمن سرمش که تموم شد خبرم کن .
از پله ها سرازیر شدم .
وارد خونه شدم درب رو بستم و رفتم سمت اتاق امیر ..... اروم رفتم سمت تختش ...... خیلی اروم نفس می کشید .
مچش رو گرفتم و نبض دستش رو چک کردم ....... منظم می زد ...... نفس راحتی کشیدم و خدا رو شکر کردم . 🌹با۶۰ تومن یه شبه همه ی قسمت های رمان رو تا اخر بخون 😍
به ازاده جون پیام بدید
@AdminAzadeh
لینک قسمت اول
https://eitaa.com/Hesszendegi/61558
❤️❤️❤️
❤️
7.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 آسیبهایی که با ضایع کردن همسر جلوی بچهها ایجاد میشه!
#استاد_شجاعی
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
🌸یک"فردِ خوب"
♥️همیشه در"ذهنِ تو"می مانَد
🌸یک"فردِ بهتر"
♥️همیشه در"رویای تو"می مانَد
🌸اما یک"فرد صادق"
♥️همیشه در"قلب تو"می مانَد
❤
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
اگر به من بگویند زیباترین واژه ای که یادگرفتی چیست؟
میگویم پذیرش است
پذیرش یعنی:
پذیرفتن شرایط با تمام سختیهاش
پذیرفتن آدم ها با تمام نقص هاشون.
پذیرفتن اینکه مشکلات هست و باید به مسیر ادامه داد.
پذیرفتن اینکه گاهی من هم اشتباه میکنم.
پذیرفتن اینکه من کامل نیستم.
پذیرفتن اینکه هیچ کس مسئول زندگی من نیست.
پذیرفتن اینکه انتظار از دیگران نداشتن.
داشتن پذیرش توی زندگی یعنی پایان دادن به تمام دعواها و اختلافها...
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آدمای اشتباه زندگیتو حذف کن ..🧡
•
•
🌸🌿
@ZendegieMan
✾࿐ᭂ༅•❥🌺❥•༅ᭂ࿐✾
#سیاست_های_زنانه
🔵همسرم اهل ابراز #محبت زبونی نیست ....
👈بعضی از مردها ذاتا اهل ابراز #محبت کلامی نیستن ولی با کارهای دیگه #محبتشون رو نشون میدن مثلا با زیاد کار کردن تا بتونن شرایط خوبی رو برای خانوادشون فراهم کنن.
🔵اونها اینطوری #محبت می کنن ولی خانم ها طور دیگه ای دوست دارن. ابراز #محبت زبانی برای بیشتر خانم ها خیلی خیلی مهمه.
🔅سعی کنین کم کم ابراز #محبت زبانی رو توی خانواده تون باب کنین و به همسرتون یاد بدین که برای اینکه دلتون رو بدست بیاره در کنار زیاد کار کردن ، کارهای رمانتیک و ابراز #محبت و .... رو یادش نره.
👈مثلا بهش بگین : " وقتی بهم زبونی ابراز #محبت می کنی انقدر احساس خوشبختی می کنم حس می کنم #خوشبخت ترین زن روی زمینم..."
یعنی با یه جمله هایی نیازتون رو مطرح کنین که همسرتون حس کنه اگه اون کار رو انجام بده خیلی خیلی شوهر خوبی بوده یا خیلی توانمند بوده!!!!
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
#ویژه_نامزدها
#سیاست_های_زنانه
⚠️حتما قبل از ازدواج مفصل درباره مسائل مالی صحبت کنید!
فکر میکنید گفتگو در خصوص مسائل مالی چندان رومانتیک نیست و حتی تا حدی سطحیه؟؟
متاسفم اما بنابر تحقیقات، اولین دلیل اغلب طلاق ها، مسائل مالیه😔
🔺 امروزه هر دو طرف ازدواج، شغل و منابع مالی خودشون رو دارن، بنابراین پیش از ازدواج در مورد اینکه چه کسی مسئول درآمد خانواده و همچنین مدیریت مالی خونست گفتگو کنید
با هم صادق باشید و یادتون نره به همدیگه بده کار یا طلبکار نیستید
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۵۰ سال دیگه اینستاگرام میشه مثل قبرستون بزرگ ....
🖌
.
@ZendegieMan
✾࿐ᭂ༅•❥🌺❥•༅ᭂ࿐✾
#رازهایی_در_مورد_زنان
با اطمینان بهتون میگم هیچ زنی #تحمل تعریف و تمجید از چهره ، حتی رنگ مو و مخصوصا اندام زن دیگری رو از جانب #شوهرش نداره
حتی اگر شخصیت مورد تعریف قرار گرفته یک سوپر استار سینمایی و کامل غیر قابل دسترس برای شوهرشون باشه.
کلمه "غیرت" در مردان به همان شدت با نام "حسادت" درون زنان نهفته شده
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
#سیاستهای_زنانه
#چقدر_محبت_کنیم؟
دوست عزیز یادت باشه که محبت کردن به معنای #اطاعت مطلق و نادیده گرفتن تمام #حقوق خودت نیست!!!
محبت بی انتظار خیلی قشنگه و معجزه میکنه، #محبت بی انتظار سنگ سخت و سیاه رو نرم و انعطاف پذیر میکنه.
اما فراموش نکنیم که #سیاست های زنونه رو چاشنی این محبت کنیم تا برای اطرافیان خودمون ایجاد حق نکنیم.
با اون ظرافت های زنونه طوری رفتار کنیم که دیگران #تشنه محبت ما باشند نه اینکه کارهای ما رو انجام #وظیفه بدونن !!!
واست یه مثال میزنم که بهتر #قضیه رو درک کنی.
❌مثال:
امروز میخوایی خرید خونه رو خودت انجام بدی!
اول لیست کامل #خریدت رو روی کاغذ بنویس و بزار کنار میز صبحانه،وقتی دارین #صبحانه میل میکنین بگو:
(عزیزم اینم لیست خریدمون ،میدونم زیاده و #خستت میکنه ولی چاره ای نیست دیگه باید انجام بشه)
بعد از چند دقیقه
( حالا اشکالی نداره ،عشقم میدونم که کارت خیلی زیاده و #خسته میشی واسه همین این دفعه رو من میرم خرید )
تو این لحن گفتار چند تا نکته رو به صورت #نامحسوس به همسرت گوشزد کردی
❌اینکه خرید کردن #وظیفه شما نیست براش عادت نشه!
❌سختی کار رو یاد اوری کردی که وقتی انجامش دادی ازت تشکر کنه.
❌اینکه دوستش داری و گرفتاری و #خستگیش واست مهمه
❌محبت خودت رو بهش ابراز کردی.
حالا به همین #منوال فکر کن و حتما سیاست ها و ظرافت های گفتاری رو چاشنی محبت بی انتظار خودت کن تا بهتر نتیجه گیری کنی
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
🌹
#همسرانه
🔹 زوجها باید یکدیگر را محترمانه خطاب کنند تا دیگران هم با احترام با آنها برخورد کنند.
🔸 اگر زن و شوهری در جمعهای فامیلی با کلمات نامناسب همدیگر را صدا کنند، مطمئن باشند که بقیه هم همان طور آنها را صدا خواهند کرد. همچنین زوجها نباید حتی در ذهن شان هم نسبت به هم نظر سوء داشته باشند.
✅ وقتی مرد یا زنی نسبت به همسرش مدام فکرهای بد کند، روی رفتارش تاثیر میگذارد و در ارتباط با همسرش به مشکل بر خواهد خورد.
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi