eitaa logo
حس خوب زندگی 🍀کاشانه مهر
6.3هزار دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
4.7هزار ویدیو
18 فایل
𖧧••♥️بسم‌اللّھ‌الرحمـٰنِ‌الـࢪحیم⋆. مطالب #همسرداری هرآنچه برای یک #زندگی_سالم نیاز است ✌ هَر چی عاشقانه ے قشنگه اینجا جَمعِه...😍🙃 🍃🌸🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
6.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
「‌‌‌‌ 𝓗𝓮𝓼 𝓐𝓻𝓪𝓶𝓮𝓼𝓱 」 ابر بهارم یابن الزهرا تا کی ببارم یابن زهرا اللهم عجل لولیک الفرج 🌱 🤍
🌷 نکته ای که خیلی در مورد ارتباطات شما و خانواده همسرتون مهمه اینه که گاهی خودتون رو نباید در مسائل مربوط بهشون قاطی کنین. 🍃🌸مثلا بین مادر شوهرتون و جاری تون یه مشکلی پیش امده .مثل این خانووم های خاله زنک هی نرین از این یکی و اون یکی بپرسین که چی شده و چی نشده ...انگار که نمیدونین خودتون رو سنگین نگه دارین. 🍃🌸اگر مثلا چیزی از مادر شوهرتون شنیدین و جاری تون زنگ زد به شما و درباره حرف های مادر شوهرتون پرسید حواستون باشه که وسط ماجرا هیزم بیار نشین. بگین : بابا فلانی، خیلی به این حرف ها توجه نکن من که توی کل جریانای شما نیستم ... بگذریم ." 🍃یه طوری که متوجه بشه که شما نمیخواین غیبت کنین . یادتون باشه که ممکنه یه روزی اونا با هم خوب بشن و بارش واسه شما بمونه ... ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi
6.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آقایون حواستون باشه....😊 🤍 •━━━━•|•♡•|•━━━━• ⊰ • ⃟❤️྅ @gharghate ⊰ • ⃟❤️྅ *ܣ_________________________________* ✿༻*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هرچه در فهم تو آید آن بود مفهوم تو👌 @ZendegieMan ✾࿐ᭂ༅•❥🌺❥•༅ᭂ࿐✾
به دلم سنجاق شده بودی که ... بی هیچ بهانه ای ... دل کندی و رفتی ... حالا پاییز که می شود... جای بودنت همیشه  تیر می کشد ! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🧚‍♀💞 ◇ ⃟◇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من پاییز به پاییز...باران به باران آغوش به آغوش دل تنگ توام... ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🧚‍♀💞 ◇ ⃟◇
حس خوب زندگی 🍀کاشانه مهر
فصل دوم ...... پارت ۴۲۵ ...... راهی واحد خودمون شدم .... مریم غذا درست کرده بود سلامی بهش کردم که ب
فصل دوم ...... پارت ۴۲۶ ........ صدای هول زده مامان ملیحه توی گوشم نشست : چی شده مادری ؟ ..... چه بلایی اومده سر اون بنده خدا ؟ اب دهانم رو قورت دادم و جواب دادم : تصادف کردن ..... دکترا سرشون رو عمل کردن و لخته رو خارج کردن ولی هنوز بهوش نیومده .... مامان جان دعا کن . صدای گرفته مامان ملیحه در گوشم نشست : یا رب العالمین .... خودت به دل مادرش نظر کن و اولادش رو بهش برگدون ..... طفلک خانومش چی می کشن بنده خدا ها . اره مامان جان ..... اینجا اوضاع زیاد خوب نیست . سکوت کردم که مامان ملیحه به حرف اومد : همین امشب با اقاجونت حرف می زنم تا کاراش رو ردیف کنه تا بیایم تهران واسه عیادت ..... زشته که نیایم .... اقا کیایی توی روزای بحرانی بعد از فوت ارین خیلی بهمون کرد .‌... خدا به جوانیش رحم کنه و سلامتی بهش بده . از جام بلند شدم و عرض اتاق رو طی کردم : باشه مامان جان .... پس هر وقت جور شد خبرم کنید . باشه عزیزدلم .... مراقب خودت باش .... می بوسمت .... خداحافظ . گوشی رو قطع کردم ....‌ نمازم رو خوندم .... مریم موقع شام هرچی اصرار کرد به نیلوفر تا بیاد پیشمون برا شام قبول نکرد .... مریم هم می گفت رفتار نیلوفر خیلی مشکوکه .... انگاری یه اتفاقاتی داره می افته که جز نیلوفر همه ازش بی خبریم . صبح بعد از نماز صبح بود که داشتم مریم رو بیدار می کردم تا نمازش رو بخونه که به گوشیم پیام اومد که از طرف مامان ملیحه بود : دخترم ما راه افتادیم سمت تهران . از خوشحالی برا لحظه ای بال در اوردم و پریدم و مریم که غرق خواب و تلو تلو خوران به سمت سرویس می رفت تا وضو بگیره رو بغل کردم . بعد از خوردن صبحانه مفصلی که مریم تدارک دید یه سری به نیلوفر زدم که خونه نبود .... انگاری زودتر از ما از خونه زده بود بیرون و یا شایدم رفته بود بیمارستان . حوالی ساعت ۹ بود که اقا جونم و مامان ملیحه رسیدن .... بعداز یه استراحت کوتاه راهی بیمارستان شدن واسه عیادت .... منم طبق قولی که به کاویانفر بزرگ داده بودم راهی شرکت . البته ماشینم خراب بود و اونجا پارک بود .... باید یه کاری واسه اونم می کردم ..... با یه اسنپ که من تا محدوده اصلی خیابون شرکت می برد راهی شرکت شدم . همین که پامو از درب اصلی داخل گذاشتم .... اقای نودهی پرید جلوم : خانوم فرهمند همین امروز ماشینتون رو ببرید .... دیگه امشب نمی تونم مسئولیت قبول کنم ... سخته ..... اگر دزد ببره من مسئولیت قبول نمی کنم .... گفته باشم .****با۶۰ تومن یه شبه همه ی قسمت های رمان رو تا اخر بخون 😍 به ازاده جون پیام بدید @AdminAzadeh لینک قسمت اول https://eitaa.com/Hesszendegi/61558 ❤️❤️❤️ عشق در همین نزدیکی / فصل دوم 🌿 به قلم : (میم . ر) 🌿 ادامه دارد... دوست عزیز : نشر و کپی برداری به هر دلیلی پیگرد قانونی و الهی دارد .**** 🌿 🌼 🍃🌼 🌼🍃🌼🍃 🍃🌼🍃🌼🍃🌼 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
20.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
و خوشبختانه خدا🌸🍃 خیلی بزرگ تر از دلواپسی های ماست! 🤍 •━━━━•|•♡•|•━━━━• ⊰ • ⃟❤️྅ @gharghate ⊰ • ⃟❤️྅ *ܣ_________________________________* ✿༻*
28.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📍 خرم آباد 😍 "آرامش در زندگی، یافتن زیبایی در لحظه‌های ساده است؛ جایی که قلب در سکوت طبیعت و ذهن در توازن اندیشه می‌آرامد."🌸 🤍 •━━━━•|•♡•|•━━━━• ⊰ • ⃟❤️྅ @gharghate ⊰ • ⃟❤️྅ *ܣ_________________________________* ✿༻*
11.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🫶🌱 خوشبختی یعنی همون چیزایی که داری فقط باید یه کم زاویه دیدتو عوض کنی..😁 🤍 •━━━━•|•♡•|•━━━━• ⊰ • ⃟❤️྅ @gharghate ⊰ • ⃟❤️྅ *ܣ_________________________________* ✿༻*
5.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وَ اِنِّی عُذْتُ بِرَبِّی وَ رَبُّکُمْ🌱 خدایا! هر قدر هم دنیا رو بگردم آخر به آغوش تو پناه می ‌آورم من که جز تو پناهی ندارم.🌺🌱 🤍 •━━━━•|•♡•|•━━━━• ⊰ • ⃟❤️྅ @gharghate ⊰ • ⃟❤️྅ *ܣ_________________________________* ✿༻*