eitaa logo
هيئت عاشقان اهل بيت (ع) نيوان نار
136 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
2.3هزار ویدیو
7 فایل
جلسه هفتگي هيئت عاشقان اهل بيت (ع) سه شنبه هاي هر هفته ، ساعت ٢٠ آستان امامزاده علمدار علي (ع) نيوان نار
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴⚡️واقعیتی که خیلی ها نمی دانند! 🔺لسوتو، بابادوس، کومور، موریس، نائورو، پالائو، پاپوآ گینه نو، سان مارینو، سنت کیتس و نویس، ساموآ، سائوتومه، سیشل، سوازیلند، تونگا، تووالو، وانواتو، مالاوی، کیپ ورد، جیبوتی، بنین، بلیز، آنتیگوا باربادو، جزایر سلیمان، جزایر فارور، جزایر مارشال، موریتانی و بسیاری از کشورهای دیگر... 🔺اینها فقط اسامی بخشی از کشورهایی هستند که زیر ۱۰۰ سال عمر داشته و کاملا برنامه‌ریزی شده و با سیاست‌های آمریکا تشکیل شده‌اند، هم اکنون عضو سازمان ملل هستند و هر کدام یک حق رای دارند! 🔺️از سال ۱۹۴۵ که سازمان ملل با حضور ۵۱ کشور تشکیل شده است، تاکنون کشورهای زیادی با هدایت آمریکایی‌ها، به اصطلاحِ حقوقی مستقل شده‌اند و با افزایش اعضای سازمان ملل، جمعیت آن را به چیزی در حدود دویست عضو رسانده‌اند ... 🔺نکته جالب داستان اینجاست که مثلا وقتی به یک‌باره شما می‌شنوید که بالای ۱۵۰ کشور در سازمان ملل ایران را به نقض حقوق بشر متهم کرده‌اند! یا می‌گویند جامعه جهانی نگران برنامه‌های هسته‌ای ایران است! 🔺️اما کسی نمی‌گوید این جامعه جهانی چیست و چگونه تشکیل شده است!؟ کسی نمی‌گوید که اکثر این کشورها جمعیتشان به ۳۰۰ هزار نفر هم نمیرسد! 🔺️جمعیت ۱۲۶ کشور عضو سازمان ملل فقط هفتاد میلیون نفر هست که بله قربان گوی آمریکا هستند، جالب‌تر اینجاست که مساحت همه این کشورها روی هم به اندازه مساحت ایران نمی‌شود ... 🔺خیلی از روستاهای ما از بسیاری این کشورها بزرگتر هستند اما رأی این کشورها به اندازه رأی چین، به یک‌ اندازه مؤثر است ...
📣👈*شهیدی که بعداز۱۷سال زنده شد* 💠اتفاقی جالب در تفحص یک شهید... 🔹می گفت:اهل تهران بودم و عضو گروه تفحص و پدرم از تجار بازار تهران.علیرغم مخالفت شدید خانواده و بخاطر عشقم به شهداء حجره پدر را ترک کردم و به وهمراه بچه های تفحص لشکر۲۷ محمد رسول الله (ص)راهی مناطق عملیاتی جنوب شدم. یکبار رفتن همان و پای ثابت گروه تفحص شدن همان... بعد از چند ماه، خانه ای در اهواز اجاره کردم و همسرم را هم با خود همراه کردم. یکی دو سالی گذشته بود و من و همسرم این مدت را با حقوق مختصر گروه تفحص میگذراندیم.  سفره ساده ای پهن می شد اما دلمان،از یاد خدا شاد بود و زندگیمان،با عطر شهدا عطرآگین.تا اینکه... 🔹تلفن زنگ خورد وخبر دادند که دو پسرعمویم که از بازاری های تهران بودند برای کاری به اهواز آمده اند و مهمان ما خواهند شد.آشوبی در دلم پیدا شد.حقوق بچه ها چند ماهی می شد که از تهران نرسیده بود و من این مدت را با نسیه گرفتن از بازار گذرانده بودم. نمی خواستم شرمنده اقوامم شوم.با همان حال به محل کارم رفتم و با بچه ها عازم شلمچه شدیم. 🔹 بعد از زیارت عاشورا و توسل به شهدا کار را شروع کردیم و بعد از ساعتی استخوان وپلاک شهیدی نمایان شد. شهیدسیدمرتضی‌دادگر...🌷 فرزند سید حسین اعزامی از ساری... گروه غرق در شادی به ادامه ی کار پرداخت اما من.... 🔹استخوان های مطهر شهید را به معراج انتقال دادیم  و کارت شناسایی شهید به من سپرده شد تا برای استعلام از لشکر و خبر به خانواده شهید،به بنیاد شهید تحویل دهم. 🔹قبل از حرکت با منزل تماس گرفتم و جویای آمدن مهمان ها شدم و جواب شنیدم که مهمان ها هنوز نیامده اند اما همسرم وقتی برای خرید به بازار رفته بود مغازه هایی که از آنها نسیه خرید می کرد به علت بدهی زیاد،دیگر حاضر به نسیه دادن نبودند و همسرم هم رویش نشده اصرار کند.با ناراحتی به معراج شهدا برگشتم و در حسینیه با استخوانهای شهیدی که امروز تفحص شده بود به راز و نیاز پرداختم. 🔹"این رسمش نیست با معرفت ها...ما به عشق شما از رفاهمان در تهران بریدیم....راضی نشوید به خاطر مسائل مادی شرمنده خانواده مان شویم. گفتم و گریه کردم. 🔹دو ساعت در راه شلمچه تا اهواز مدام با خودم زمزمه کردم: «شهدا! ببخشید... بی ادبی و جسارتم را ببخشید...» 🔹وارد خانه که شدم همسرم با خوشحالی به استقبال آمد و خبر داد که بعد از تماس من کسی درب خانه را زده و خود را پسرعموی من معرفی کرده و عنوان کرده که مبلغی پول به همسرت بدهکارم و حالا آمدم که بدهی ام را بدهم.هرچه فکرکردم،یادم نیامد که به کدام پسرعمویم پول قرض داده ام.با خودم گفتم هرکه بوده به موقع پول را پس آورده،لباسم را عوض کردم و با پول ها راهی بازار شدم.به قصابی رفتم.خواستم بدهی ام را بپردازدم که در جواب شنیدم: 🔹بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است.به میوه فروشی رفتم،به همه مغازه هایی که به صاحبانشان بدهکار بودم سرزدم،جواب همان بود.بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است.گیج گیج بودم.خرید کردم و به خانه برگشتم و در راه مدام به این فکر می کردم که چه کسی خبر بدهی هایم را به پسرعمویم داده است؟ 🔹وارد خانه شدم و پیش از اینکه با دلخوری از همسرم بپرسم که چرا جریان بدهی ها را به کسی گفته با چشمان گریان همسرم مواجه شدم که روی پله های حیاط نشسته بود و زار زار گریه  می کرد. 🔹جلو رفتم و کارت شناسایی شهیدی را که امروز تفحص کرده بودیم را در دستان همسرم دیدم.اعتراض کردم که: چند بار بگویم تو که طاقت دیدنش را نداری چرا سراغ مدارک و کارت شناسایی شهدا می روی؟ 🔹همسرم هق هق کنان پاسخ داد:خودش بود. بخدا خودش بود.کسی که امروز خودش را پسر عمویت معرفی کرد صاحب این عکس بود. کارت شناسایی را برداشتم و راهی بازار شدم.مثل دیوانه ها شده بودم.عکس را به صاحبان مغازه ها نشان می دادم.  می پرسیدم:آیا این عکس، عکس همان فردی است که امروز...؟ 🔹نمی دانستم در مقابل جواب های مثبتی که می شنیدم چه بگویم.مثل دیوانه هاشده بودم.به کارت شناسایی نگاه کردم، 🔹شهید سید مرتضی دادگر. فرزند سید حسین.. اعزامی از ساری.. وسط بازار ازحال رفتم. 🔹ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون🌹
هدایت شده از pedarefetneh | پدر فتنه
بسم الله الرحمن الرحیم 🔅 📖 صفحه ۳۸۷ شرکت در ختم قرآن برای فرج 🆔 @pedarefetneh 🔜 🆔 @pedarefetneh2 🔜
هدایت شده از pedarefetneh | پدر فتنه
🎋امام رضا علیه‌السلام: 📌كسى كه از خدا توفيق بخواهد، ولى تلاش نكند، در حقيقت، خودش را مسخره كرده است. 📚بحارالأنوار، ج۷۸، ص۳۵۶. 🆔 @pedarefetneh 🔜 🆔 @pedarefetneh2 🔜
هدایت شده از pedarefetneh | پدر فتنه
◼️ وفات کریمه ی اهل بیت(ع) حضرت فاطمه معصومه تسلیت باد امام رضا علیه السلام: کسی که حضرت معصومه (سلام الله علیها) را زیارت کند، پاداش او بهشت است. (عیون اخبار الرضا ج۲ ص۲۶۷) 🆔 @pedarefetneh | 🆔 @pedarefetneh2 |
هدایت شده از گونی نیوز
18.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو راه خـدا از توهـین ها نتـرس❤ رفقا یادمون نره بلند ترین ارتفاع دنیا که میشه ازش بیفتی،چشمای امام زمان ...👌🏻 محکم ادامه بدید که قطعا پیروزی از آن جبهه ی ماست✌️😍 ◉الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج♡ ┄┅═✧☫ گونی نیوز ☫✧═┅┄ 🇮🇷@gooninews
هدایت شده از گونی نیوز
3.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به محمدجنامی گفتم ملودیِ نوای «حسین» اربعین امسال رو با مشورت کدوم آهنگساز ساختی؟ خندید و گفت «آهنگساز؟!» اون شب شدیدا سرماخورده بودم، یهو چشمم سرخط شعر رو گم کرد، برای اینکه نظم مجلس بهم نخوره بصورت بداهه یک نوای «حسین» رو شروع کردم و تا دقایقی ادامه دادم، مولا پسندید و بالا برد 👤اسماعیل معنوی ┄┅═✧☫ گونی نیوز ☫✧═┅┄ 🇮🇷@gooninews