eitaa logo
هیئت مجازی
26.4هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
6.7هزار ویدیو
29 فایل
﷽ مشاوره و سفارش تبلیغ در کانال‌های مجموعه‌ی خبرفوری👇 @sayyas_ads ارتباط با ادمین 👇 @Ads_sayyas +989362793034 تبلیغات در ۵۰۰ کانال تلگرام و ایتا: @Bamatop_sn . تبلیغ در ۳۰۰ پیج اینستاگرام: @Maino_marketer3 . سایت: www.khabarfoori.com
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5791935884542609352.mp3
21.06M
دعای عهد میخوانیم بیا...(:♥ هدیه میکنیم به امام زمان ارواحنا فداهـ @Heyate_Majazii
13.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
منتظره قیامتم فقط به عشـــــــ❤️ـــــــــق اینکه روی حسینو ببینم... @Heyate_Majazii
8.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این مدل اشک ریختن به درد امام حسین نمیخوره 😔💔 @Heyate_Majazii
حسینِ قبل خنجر، تو، حسینِ بعد خنجر، من... @Heyate_Majazii
اصلاً این حال ِ بد رو فقط امام حسین(؏) خوب میکنه💔))
[ 🌧🤍🔗 ] اگر شنیده ای‌ که حسین چراغ هدایت است و کشتی نجات، اکنون ببین که برای حسین فرق ندارد، زشت و زیبا، فقیر و غنی، شاه و گدا... حسین آمده است که عالمی را تا خدا بکشاند. مگر برای خدا فرق داد ظاهر بندگانش ؟ و مگر درون حسین، جز خدا چیز دیگری میتوانی بیابی ؟ • نورِ خُدا 📚 @Heyate_Majazii
سه سال بر سرِ من سایه‌ی تو بود ،ببخش کنون به روی ِ سرت ، سایه ی من ‌افتاده😭 @Heyate_Majazii
حاج آقا مجتبی تهرانی : حاجت های بزرگ خودتان را از آقازاده های کوچک امام حسین(علیه‌السلام) حضرت علی اصغر و حضرت رقیه بگیرید. @Heyate_Majazii
صاحب‌عزا ! امشب نگران می‌شود .. بیشتر از همه‌ی ما .. برای آرامشِ نگاهِ نگرانش .. دعا کنیم .. ورودیه ! او خیلی وقت است آمده .. ما نرسیدیم هنوز .. کربلا ! انگار کسی نمی‌خواست باور کند روزش رسیده .. اول گفتند : ماریه.. خودش که می‌دانست دوباره پرسید بعد گفتند : طف .. هنوز دل حرم‌ش آرام بود تا .. گفتند : کربلا ! و اهل حرم‌ شنیدند از پناهِ‌شان‌ که می‌گوید : اعوذ بالله من الکربِ و البلاء ! و شنیدن چنین جمله‌ای از تکیه‌گاه و پناهِ آدمی .. سنگین است ... نگران ! این واژه دو مفهوم دارد مفهوم اوّل ... نگاه است.. نگاهی که خیره می‌ماند .‌. مفهوم دوّم ... آشوب است آنچه آرامش را برهم می‌زند.. نگاه دوخته بود به همراهِ همیشه‌ش .. اولیاء مخدره دل‌نگران بود ‌‌.. و دل‌نگرانی ... سخت‌تر است از نگرانی .. و شاید در پس‌زمینه‌ی آن نگاه .. خاتونی سه‌ساله را .. روی دوش پرچمدار کاروان می‌دید .. نگران بود نگاهش .. چه آن دمی که رسید .. چه ده روز بعد .. حوالی ساعت سه .. تاریخ نوشته و .. همه‌ی می‌گویند : نگاهِ ابی عبدالله نگران بوده !
بر سر دوش عمو آن سه ساله دختر دست ها را گره انداخته بر موی عمو زیر لب میگوید : عمر کوتاه رقیه به فدای خم گیسوی عمو 🖤🥀 @Heyate_Majazii
گـر دخترکے پیش پــدر ناز ڪند گـِرهِ ڪرب و بلاے همہ را باز ڪند 🖤 @Heyate_Majazii
آبرو دار،آبروی نداشته مارو هم بخر؛ الهی به رقیه... @Heyate_Majazii