فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا هر جا واستون ارزش
قائل نبودن، هرجا بودن
یا نبودنتون فرقی نداشت،
هر جا حالتون خوب نبود،
هر جا حس کردین جایی ندارید،
چه تو دل یه شخص؛
چه تو یه رابطه ی عادی؛
یا اصلا هرجا ..!
برای خودتون ارزش قائل شید
و اونجا رو ترک کنید ...
به قول سعید صاحب علم میگه:
"هر جا هوا مطابق میلت نشد، برو !
فرق تو با درخت ؛ همین پای رفتن است..."
صبحي دیگر از راه رسیده است،
و من آمدہ ام با صبح بخیری دیگر
و با سینی صبحانه ای در دست که
طعم شیرین عشق دارد و بوی
دل انگیز امید امید به شروعی دوبارہ...
سلام صبحت بخیر رفیقجان
─┅┅─═इई 🦋 ❥
#سلام #صبح_بخیر
🌸آرزو میکنم
💗قلبتون پر باشـد
🌸از مهـر و محبت
💗تنتـون سلامت
🌸روحتون سرشار از آرامش
💗و روزی و برکت تون روز افزون
🌸صبح یکشنبه تون دل انگیز و شاد
─┅┅─═इई ❥
#سلام #صبح_بخیر
مادامى که سيب با چوب باريکش به درخت متصل است، همه عوامل
در جهت رشدش در تلاشند.
باد باعث طراوتش میشود
آب باعث رشدش میشود
و آفتاب پختگی و کمال ميبخشد
اما ...
به محض منقطع شدن از درخت
و جدايى از "اصل"
آب باعث گندیدگی
باد باعث پلاسیدگی
و آفتاب باعث پوسیدگی
و از بين رفتن طراوتش میشود.
مراقب وصل بودن به "اصالتمان" باشیم که انسانیتمان از بین نرود
زندگی کوتاه است و هر ثانیه
آن بسیار با ارزش،
هر صبح زیباست،
و این نگرش ماست که
آن را خوب یا بد می کند.
به زیبایی صبح #لبخند بزنید
و از کوتاهی زندگی نهایت
استفاده را ببرید😍🌱
◍⃟♥️
دلم می خواست های ﻣﻦ ﺯﯾﺎﺩﻧﺪ
ﺑﻠﻨﺪﻧﺪ
ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺍﻧﺪ
ﺍﻣﺎ مهم ترین ﺩﻟﻢ می خواست ﻫﺎﯼ ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ :
ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﺎﺷﻢ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻤﺎﻧﻢ ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻣﺤﺸﻮﺭ ﺷﻮﻡ
ﭼﻘﺪﺭ ﻭﻗﺖ ﮐﻢ ﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﻭﻗﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻬﺮ ﺑﻮﺭﺯﻡ
ﻭﻗﺖ ﮐﻢ ﺍﺳﺖ ﺑﺎﯾﺪ ﺧﻮﺏ ﺑﺎﺷﻢ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺑﺎﺷﻢ
ﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﺪﺍﺭﻡ همه ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﻫﺎ ﺭﺍ....
_فروغ فرخزاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در مسیر آرامش💞
خدای مهربانتر از مادر!❤
🦋در زمان حضرت موسی(علیه السلام) جوانی بسیار مغرور زندگی می کرد.
او همواره مادر پیرش را رنج می داد. بی مهری او به مادر به جایی رسید که روزی مادرش را به کول گرفت و بالای کوه برد و در آنجا نهاد تا طعمه درندگان بیابان شود!
هنگامی که مادرش را در آنجا نهاد و از آن کوه پایین آمد تا به خانه بازگردد، مادرش در این فکر افتاد که مبادا پسرم در مسیر پرتگاه کوه بیفتد و بدنش خراش بردارد و یا طعمه درندگان گردد!
لذا برای پسرش چنین دعا کرد: خدایا! پسرم را از طعمه درندگان و از گزند حوادث حفظ کن تا به سلامت به خانه اش بازگردد.
از سوی خداوند به موسی خطاب شد: ای موسی! به آن کوه برو و منظره مهر مادری را ببین. ببین مهر مادری چه ها می کند؟ جفا دیده اما دعا می کند.
موسی به آنجا رفت، وقتی مهر مادری را دریافت، احساساتش به جوش و خروش درآمد، که به راستی مادر چقدر مهربان است.
خداوند به موسی وحی کرد: «ای موسی! من به بندگانم مهربانتر از مادر هستم»
📚سرگذشتهای عبرت انگیز، محمدی اشتهاردی
┄┅┅┅🌺🍃🌸┅┅┅┄