#سفرنامه_اربعین1441
✅قسمت سیزدهم:
🔅 روی عن رسول اللّه (صلى الله عليه و آله):
أيُّما مُسلمٍ خَـدَمَ قَوما مِن المُسلمينَ إلّا أعْطاهُ اللّه ُ مِثْلَ عَدَدِهِم خُدّاما في الجَنّةِ.
🔅از پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله) روایت شده است:
هر مسلمانى كه گروهى از مسلمانان را خدمت كند، خداوند به تعداد آنان در بهشت به او خدمتكار دهد.
📚 کافی: 1/207/2.
🖋 با توجه به این که تعداد کوله ها زیاد بود، باید برای رساندن آن ها به ماشین، گاری یا موتور سه چرخ، کرایه می کردیم. به علاوه تنهایی، این کار امکان پذیر نبود و به همین دلیل، برخی دوستان نیز، برای کمک، مانده بودند.
بزرگراه نجف-کربلا، پنجشنبه ها شلوغ تر از سایر ایام است، چون شب جمعه، شب زیارتی اباعبدالله الحسین (علیه السلام) است.
برای این که به ترافیک سنگین پنجشنبه های این اتوبان، برخورد نکنیم، ساعت یک نیمه شب حرکت کردیم.
کرایه ون های این مسیر، نفری سه دینار است که معادل سی هزار تومان است و به ازای هر صندلی که توسط کوله ها، اشغال می شد، کرایه یک نفر را باید می پرداختیم.
ون ها معمولا یا صندوق عقب، ندارند و یا فضای بسیار کوچک شبه صندوقی دارند که چیز زیادی در آن نمی توان قرار داد. به همین دلیل، بهتر بود تاکسی بگیریم که صندوق بزرگ دارد، ولی کرایه تاکسی ها، بیشتر است و به همین دلیل، ون گرفتیم.
تعدادی از کوله ها را در صندوق کوچک آن و تعدادی را زیر پا و تعدادی را در محوطه خالی وسط ون و تعدادی را نیز روی پا و برخی را نیز روی صندلی ها تا سقف قرار دادیم تا صندلی های کمتری اشغال شود.
اوضاع خوبی نداشتیم، به خصوص با توجه به وضعیت فیزیکی داخل ون های عراقی که بسیار تنگ و فشرده است و پشتی صندلی ها نیز بسیار کوتاه است و در نتیجه، در تکیه دادن های طولانی مدت، بسیار خسته کننده می شود و خیلی زود پایین تنه انسان، خواب می رود و بی حس می شود.
راننده نیز مقید بود تمام صندلی های خالی را پر کند و به همین دلیل، در همین وضعیت غیر استاندارد و بغرنج، خیلی معطل شدیم.
یک بار هم پرسید که آیا حاضرید کرایه صندلی های خالی را بدهید تا زودتر حرکت کنیم؟
روشن است که جواب ما نیز منفی بود زیرا اگر می توانستیم بیشتر هزینه کنیم، تاکسی می گرفتیم که صندلی های مناسب تری دارد و صندوق عقب بزرگی دارد و ... .
با هر سختی بود، به کربلا رسیدیم. در همان ابتدای شهر، راننده توقف کرد تا همه را پیاده کند.
برخی اعتراض کردند که قرار ما این جا نبود و باید جلوتر بروید. راننده قبول نمی کرد، ولی وقتی اندکی صبر کرد و دید که هیچ کس پیاده نمی شود، روشن کرد و ما را به نزدیک ترین نقطه ممکن رساند.
البته از این نقطه تا حرم و محل اسکان نیز، مسافت طولانی وجود داشت که به صورت یک سره نیز قابل طی شدن نبود، زیرا نیروهای امنیتی و انتظامی عراقی، در چند مرحله، بازرسی و تفتیش داشتند و باید پیاده می شدیم و کوله ها را تفتیش می کردند.
سخت ترین مرحله کار ما نیز، همین تفتیش ها بود، زیرا تعداد کوله ها زیاد بود و نرده های عبوری نیز، برای رد شدن یک نفر با یک کوله، ساخته شده بود، ولی ما چند کوله هم زمان با دوش و دست چپ و دست راست و سینه و ... حمل می کردیم و در نتیجه بین نرده ها، گیر می کردیم.
مامورین تفتیش هم که چه بسا، به ما شک کرده بودند، با دقت جستجو می کردند تا شاید وسیله مشکوکی در کوله ها بیایند.
یکی از دوستان نیز که حسابی خسته و کوفته و کلافه شده بود، در راه، مدام غر غر می کرد و خود را ملامت می کرد که چرا این مسئولیت سخت را پذیرفته است و گاهی نیز زائرین را ملامت می کرد که چرا چنین کوله های سنگینی برداشته اند و گاهی نیز می گفت:
«اصلا چه معنایی دارد که کوله های دیگران را ما می بریم؟؟!!
اصلا چرا خودشان نبرده اند؟؟!!
اصلا چرا انسان باید زحمت خود را به دوش دیگران بگذارد؟؟!!
و...».
البته معلوم است که فشار عصبی فراوانی که روی او بود، منجر به این شبهات شده بود، وگرنه معلوم است که ما، خودمان داوطلبانه، این مسئولیت را پذیرفته بودیم و دیگران نیز، به دستور مسئول کاروان، کوله ها را با خود حمل نکرده بودند و جای هیچ شبهه ای وجود نداشت و به همین دلیل، سعی کردم او را آرام و با استدلال منطقی، قانع کنم، ولی گویا خستگی مفرط، اجازه آرامش به او نمی داد.
به هر حال، با هر سختی بود، مرحله اول از مسیر را با موتور سه چرخ، طی نمودیم و چهار دینار معادل چهل هزار تومان پرداخت نمودیم و در مرحله دوم، کوله ها را با گاری، به محل اسکان رساندیم و گاری نیز، ده دینار معادل صد هزار تومان گرفت.
https://eitaa.com/Hoseinmehrali
💢اهدای عضو از منظر فقهی
✔️یادداشت/ ابوالقاسم علیدوست:
🔹مسأله پیوند اعضاء، یکی از موضوعات مهم شرعی است که در زمان پیغمبر خدا(ص) و حتی فقهای سلف به شکل امروز مطرح نبود، اما با توجه به پیشرفتهای علمی پزشکی و پیوند عمیقی که بین فقه اسلامی و امر سلامت انسان به وجود آمده است، حکم فقهیِ پیوند اعضا از دغدغههای بزرگ جوامع اسلامی قرار گرفته و فقهای معاصر با توجه به آیات و روایات و بررسی قواعد و متون فقهی برداشتهای متفاوتی ارائه داده اند.
🔹برخی معتقد به عدم جواز پیوند اعضاء بوده و بعضی دیگر، طبق برداشتهای اجتهادی خود با نوعی محدودیت و رعایت شرایطی، آن را جایز می دانند. البته جواز و عدم جواز آن به یک مذهب اختصاص ندارد.
🔹به طور کلی درباره اهدای عضو به انسان دیگر، پنج مانع محتمل وجود دارد که یکی از آنها اختصاص به صورتی دارد که اهدا کننده مسلمان و پذیرنده یک بیمار غیرمسلمان باشد اما چهار مانع محتمل دیگر در هر حال ممکن است وجود داشته باشد👈 https://b2n.ir/81512
🆔 https://eitaa.com/ijtihad
@Hoseinmehrali
#سفرنامه_اربعین1441
✅قسمت چهاردهم: ورود هیات ها به حرم مطهر سیدالشهدا (علیه السلام)
🔆 عن النبی (صلی الله علیه و آله و سلم):
يا فاطِمَةُ! كُلُّ عَيْنٍ باكِيَهٌ يَوْمَ الْقيامَةِ اِلاّ عَيْنٌ بَكَتْ عَلى مُصابِ الْحُسَينِ فَاِنِّها ضاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ بِنَعيمِ الْجَنّةِ.
🔅پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم):
فاطمه جان! روز قيامت هر چشمى گريان است، مگر چشمى كه در مصيبت و عزاى حسين گريسته باشد، كه آن چشم در قيامت خندان است و به نعمتهاى بهشتى مژده داده مى شود.
📚بحارالانوار، ج 44، ص 293
🖋 زیارت اول اباعبدالله الحسین (علیه السلام) را بهتر است چنان چه دستور داده اند، با همان وضعیت ژولیده و آشفته و غبار آلود انجام داد، به همین دلیل، غسل زیارت نکردیم.
وارد حرم مطهر که شدیم، از دور، نوای دلنشین عزاداری موکب ها و هیئت ها، همه را به خود جذب می کرد.
به ذهنم رسید که زیارت نامه نخوانم و به نزدیک درب ورودی مخصوص موکب ها بروم و عزاداری کنم، ولی دلم نیامد بدون زیارت نامه خوانی و عرض ادب، عزاداری کنم؛ به همین دلیل، تصمیم گرفتم بعد از خواندن زیارت نامه، به سمت آن ها بروم.
هنوز ابتدای قرائت زیارت جامعه کبیره بودم که صدای عزاداران، بیشتر شد. گویا هیات دیگری وارد حرم شده بود که شور و هیجان بیشتری داشت.
هر چه تمرکز و حضور قلبم را در قرائت زیارت نامه بیشتر می کردم، فایده نداشت و گویا هر لحظه به شور و هیجان آن ها افزوده می شد و صدای عزاداری نیز بیشتر می شد.
هر لحظه، تحریک می شدم که زیارت نامه را رها کنم و به سمت آنان بروم ولی نمی دانستم که آیا این کار درست است یا خیر. نکند خلاف ادب باشد و بی ادبی در محضر سیدالشهدا (علیه السلام)، در پرونده اعمالکم ثبت شود.
به هر حال، آن را تا آخر خواندم ولی بلافاصله پس از اتمام، با عجله و سراسیمه، به سمت درب ورودی مخصوص هیئت ها رفتم.
از دور، موکبی را دیدم که در کنار درب آستانه، ایستاده اند و طناب های ضخیم اطراف آن ها، از شدت اشتیاق به ورود به حرم مطهر، در حال پاره شدن است.
در کربلا، رسم است که هر موکب، یک ریسمان محکم و مقاوم، به دور خویش می بندند و این کار، فوایدی دارد، از جمله آن که اعضای هر هیات، از دیگران، شناخته می شود.
برای جلوگیری از بی نظمی و ازدحام و آسیب دیدگی، مسئول درب ورودی مواکب، نوبت به نوبت به آن ها اذن دخول می داد.
هنوز اذن ورود این موکب صادر نشده بود ولی از دور ضجه ها و ناله های آن ها به گوش می رسید و چهره های در حال انفجار ایشان، دل ها را ملتهب می کرد.
چندین دقیقه، به همین صورت، در حال انتظار بودند. اتفاقا به این موکب، دیر تر اجازه داده شد، چرا که معلوم بود، با هروله وارد خواهند شد و با ورود خویش، قیامتی بر پا خواهند کرد؛ به همین دلیل، موکب قبل از آن ها را تا نزدیکی درب خروجی رساندند و سپس به آن ها، اذن دخول دادند.
هرگز صحنه ورود آن ها را از یاد نخواهم برد. چنان با هروله و ضجه وارد شدند که تمام حرم را با خود همراه کردند. آن چنان محکم به سر و صورت می زدند که تا به حال ندیده بودم.
از دور، ضریح را نشان می دادند و هروله می کردند و وقتی به نزدیک ترین نقطه مجاز مواکب به ضریح می رسیدند، بی اختیار به زمین می افتادند و اشک می ریختند و به سر و صورت می زدند.
صورت هایشان، از شدت ضربات، سرخ شده بود و در آستانه خونریزی بود. لباس ها و موی سر خویش را خاک و گل مالیده بودند و یک لحظه، جریان اشک از چشمانمان قطع نمی شد.
اطراف را نگاه کردم، دیدم بقیه نیز مانند آن ها، در حال به سر و صورت زدن هستند و ضجه و ناله می زنند.
یاد بازگشت اهل بیت سیدالشهدا (علیهم السلام) از شام، و ورود به کربلا در اربعین سال 61 هجری افتادم، چرا که منقول است که کاروان خانواده اباعبدالله الحسین علیه السلام، با یک چنین حالتی وارد کربلا شدند و همه و همه، از بالای مرکب هایشان، مانند برگ پاییز، به روی مزار شهدا افتادند.
این موکب، شبیه ترین صحنه به آن واقعه را تداعی می کرد. اصلا حاضر نبودند که از جلوی ضریح به سمت درب خروجی، حرکت کنند و می خواستند عزاداری خویش را به همین صورت در همان جا، ادامه دهند، ولی مسئولین حرم، با زحمت آن ها را به سمت درب خروجی، هدایت کردند تا موکب بعدی وارد شود.
تا آخرین لحظه حضور آن ها در حرم، آن ها را دنبال کردم و آن ها، به همان صورت اولیه، در حال عزاداری بودند و ذره ای از آتش دل آن ها کاسته نشده بود.
https://eitaa.com/Hoseinmehrali
#سفرنامه_اربعین1441
✅قسمت پانزدهم: خروج هیات ها از حرم مطهر حضرت عباس بن علی بن ابی طالب (علیه السلام)
🔆روی عن الامام السجّاد (عليه السلام):
أنَّ لِلعَبّاسِ عِندَاللّه ِ مَنزِلَةٌ يَغبِطُهُ بِها جَميعُ الشُّهداءِ يَومَ القيامَةِّ.
🔅 امام سجّاد (عليه السلام):
برای حضرت عبّاس (علیه السلام) نزد خداوند منزلتى است كه در روز قيامت همه شهيدان بر آن رشك مى برند.
📚 بحار الأنوار ، ج 22 ، ص 274
🖋 موکب ها پس از خروج از حرم اباعبدالله الحسین (علیه السلام)، از مسیر ویژه ای در بین الحرمین که با ریسمان مخصوصی مشخص شده بود، راهی حرم مطهر حضرت عباس (علیه السلام)، می شدند و در حین حرکت، به عزاداری خویش ادامه می دادند.
معمولا مداح این هیئات، در جایگاه ویژه ای که بالای یک نیسان یا وانت تعبیه شده بود، قرار داشت و با میکروفن از طریق باند های متعدد، ابیات و اذکار را بیان می کرد.
تمامی مواکب، پس از طی مسیر بین الحرمین، وارد حرم مطهر حضرت عباس (علیه السلام) می شدند و موکبی نبود که فقط به عزاداری در یک حرم، اکتفا کند.
پس از دیدن عزاداری پر شور مواکب، برنامه ثابت من این بود که به حرم مطهر سیدالشهدا علیه السلام می رفتم و پس از قرائت زیارت امین الله (که طبق روایات، جزو بهترین و معتبرترین زیارات است و شایسته است در تمامی مشاهد مشرفه خوانده شود)، به قسمت ورودی مواکب می رفتم و یکی را انتخاب می کردم و همراه وی، به حرم سقای کربلا می رفتم.
یک بار به دلایلی برنامه ام تغییر کرد و ابتدا به حرم مطهر حضرت عباس علیه السلام رفتم و پس از زیارت نامه خواندن و نماز و ...، عازم حرم مطهر سیدالشهدا علیه السلام شدم.
هنوز از حرم قمر بنی هاشم (علیه السلام) خارج نشده بودم که دیدم یک موکب با شور عجیبی وارد حرم شد.
ناخودآگاه پاهایم سست شد و برنامه ام را تغییر داده و به سمت آن ها روانه شدم.
فاصله زیادی با آن ها داشتم اما صدای مداح، آن قدر بلند و رسا بود که به وضوح شنیده می شد.
یک مرتبه نوحه را تغییر داد و دل ها را به خود جلب کرد. شروع کرد به خواندن نوحه معروفی که از دور، ایرانی ها با او هم نوا شدند و فریاد زنان، با او هم خوانی کردند و بی اختیار، به بالا و پایین می پریدند. قسمتی از آن نوحه چنین بود:
«بین همه عشق های دنیا
عشق است اباالفضل
عشق است اباالفضل...»
با همین نوا، تا نزدیک درب خروجی، آن قدر اشک از زائرین گرفت که حد و حصر نداشت.
همین که در راهروی منتهی به درب خروج قرار گرفت، نوحه را تغییر داد و ابیاتی خواند که بسیار مناسب خروج از حرم بود و دوباره زوار را دیوانه وار، به ناله و ضجه وادار کرد. ابیات آغازین نوحه خروج آن ها نیز این چنین بود:
«خداحافظ ای برادر زینب
خدا حافظ سایه سر زینب
به خون غلطلان در برابر زینب...»
دقیقا همان اتفاقاتی که در لحظه ورود به مواکب به حرم مطهر سیدالشهدا (علیه السلام) می افتاد، در لحظه ورود آن ها به حرم مطهر حضرت عباس (علیه السلام) نیز می افتاد.
با این تفاوت که در لحظه ورود به حرم سالار شهیدان (علیه السلام)، معمولا مداح فقط و فقط، پی در پی ذکر حسین علیه السلام را تکرار می کرد و عزاداران فقط نیز به سر و صورت می زدند و ضجه می زدند، ولی در لحظه ورود به حرم سقای تشنه لبان کربلا، معمولا با نوحه های ویژه، وارد می شدند و سپس با ذکر «یا عباس جی بالمای لسکینه» ادامه می دادند و به سر و صورت می زدند.
یکی از این نوحه های ویژه که با ورود موکب، قیامتی به پا کرد، این چنین بود:
«دامن کشان رفتی
دلم زیر و رو شد
دلم زیر و رو شد
دلم زیر و رو شد
چشم حرامی با
حرم رو برو شد
حرم رو به رو شد
حرم رو برو شد
بیا برگرد خیمه
ای کس و کارم
منو تنها نگذار
ای علمدارم
آب به خیمه نرسید
فدای سرت
فدای سرت
فدای سرت
حسین قامتش خمید
فدای سرت
فدای سرت
فدای سرت...»
هر چه از لحظات ورود و خروج مواکب بگویم، کم گفته ام.
فقط باید بود و از نزدیک دید که چه غوغایی می شود.
به اصطلاح «لا یدرک و لایوصف» است. بهشت است، قیامت است، محشر کبری است، زلزله معنوی است، تمام عشق است، ... .
https://eitaa.com/Hoseinmehrali
#فقه
🔰نقد و نظر
🔆وضعیت ارثیه در عقد موقت
🔹اگر چه ماهیت عقد موقّت همان عقد نکاح است، اما عقد موقت اختلافاتی با عقد دائم دارد. یکی از این اختلافات در مسأله ارثبری زوجین مطرح است. به طور کلّی فقها درباره وضعیت ارثیه در عقد موقت قائل به سه نظریه هستند:
۱. تا زمانی که سقوط ارث را شرط نکرده باشند، از یکدیگر ارث میبرند؛ از جمله قائلین به این نظر عبارتند از سید مرتضی و ابوعقیل.
۲. مطلقا از هم ارث نمیبرند و حتی اگر چنین شرطی کنند باطل خواهد بود؛ ابوالصلاح حلبی، ابن ادریس، علامه این قول را اختیار نمودهاند.
۳. طرفین از یکدیگر ارث نمیبرند، مگر آنکه ثبوت ارث را شرط کرده باشند؛ شیخ طوسی در نهایه، ابن حمزه، قطب الدین کیدری قائل به این قول شدهاند.
در ادامه لازم است تا مستند هر گروه از اقوال فقها مورد بررسی قرار گیرد.
🔸الف. بیان ادله قول به ارث بری در صورت عدم شرط سقوط
استدلال این گروه از فقها به صدق عنوان زوجیت در عقد موقّت است و این گروه بر این باورند عموم آیه شریفه «و لکم نصف ما ترک أزواجکم و لهنّ الرّبع ممّا ترکتم» شامل زوجین در عقد دائم و موقت میشود. و اصل در مسأله آن است که زوجین در عقد موقت هم از یکدیگر ارث ببرند. اما سؤال اینجاست که بر چه اساس در عقد زوجین میتوانند شرط سقوط ارث کنند؟ پاسخ به این اشکال با استدلال به موثقه محمد بن مسلم از امام باقر علیه السلام روشن میشود که میفرماید:
«سمعته یقول: الرجل یتزوّج المرأة متعة إنّهما یتوارثان ما لم یشترطا و انّما الشرط بعد النکاح.»
✳️بررسی دلیل دیدگاه اول
استدلال قائلین به ارث در ازدواج موقت به عمومات ارث، مبتنی بر نبود دلیل خاص بر خارج کردن ازواج در عقد موقت از ادله عام ارث است. استدلال به صحیحه محمد بن مسلم نیز قابل منافشه است. مرحوم شیخ طوسی این احتمال را مطرح کرده که مراد از اشترطا در صحیحه، اشتراط اجل در عقد نکاح باشد نه اشتراط عدم ارث در عقد ازدواج موقت و بنابراین با عدم ذکر اجل، عقد موقت به عقد دائم تبدیل میشود و در عقد دائم قطعا طرفین از یکدیگر ارث میبرند. آنچه که این معنا را به ذهن نزدیک میکند روایتی است که ابان ابن تغلب از امام صادق(ع) نقل میکند:
«قلت لأبی عبدالله کیف أقول لها اذا خلوت بها قال تقول أتزوّجک متعة علی کتاب الله و سنة نبیّه(ص) لا وارثة و لا موروثة.... قلت فإنّی أستحی أن أذکر شرط الأیّام؛ قال هو أضرّ علیک... إنّک إن لم تشترط کان تزویج مقام لزمتک النفقة فی العدّة و کانت وارثة...»
🔸ادله قول به عدم ارث بری مطلق
همانطور که اشاره شد قائلین به این قول معتقدند حتی در صورت شرط نیز ارث بردن وجهی ندارد. قائلین به این قول از یک سو به اصل عدم المیراث استدلال مینمایند. به نظر این گروه از فقها ارثیه حکمی شرعی است که اثبات آن متوقّف بر دستور شارع است. از سوی دیگر مستند دیگر این دسته از فقها روایاتی همچون روایت سعید بن یسار از امام صادق(ع) است که میفرماید:
«سألته عن الرجل یتزوّج المرأة متعة و لم یشترط المیراث؟ قال لیس بینهما میراث؛ اشترط او لم یشترط.»
در این روایت راوی از حضرت امام صادق(ع) سوال مینماید که در صورتی شرط عدم میراث ضمن عقد متعه ذکر نشود آیا طرفین از یکدیگر ارث میبرند؟ امام(ع) میفرمایند: چه شرط کنند و چه شرط نکنند ارث نخواهند برد.
✳️بررسی ادله قول دوم
استدلال به اصل، پس از ورود روایات در مسأله جایی نخواهد داشت. اما درباره روایت سعید بن یسار باید این نکته را در نظر داشت که در گذشته با توجه به جهل عامّه مردم نسبت به احکام متعه و مخفی بودن حدود و ثغور آن، این احکام پیش از عقد مورد اشاره قرار میگرفته است. شیخ طوسی بر این باور است که منظور از شرط در این روایت شریفه همان شرط متعارف در گذشته، یعنی شرط عدم المیراث بوده و ارتباطی با «اشتراط المیراث» ندارد. اگر چه این حمل شیخ خلاف ظاهر است اما مؤیّد این برداشت تصریح پارهای از روایات به لزوم بیان نمودن برخی از مسائل از جمله عدم المیراث در متن عقد است. برای نمونه در روایتی از ابوبصیر میخوانیم:
«لابدّ من أن یقول فیه هذه الشروط؛ اتزوّجک متعة کذا و کذا یوما بکذا و کذا درهما، نکاحا غیر سفاح علی کتاب الله و سنة نبیّه و علی أن لاترثینی و لاأرثک...».
🔹ادامه مقاله و بررسی ادله نظریه سوم را اینجا بخوانید:
👉https://bit.ly/2JefSwk
___
🌐کانال مرکز فقهی امام محمد باقر علیهالسلام
@mfeqhi
@Hoseinmehrali
#راه_و_رسم_طلبگی
🌷زی طلبگی
🔷رفاقت طلبگی در سفر
آیتالله العظمی شبیری زنجانی:
🔸آقای حاج آقا رضا زنجانی از پدرش مرحوم آقای حاج سید محمد زنجانی این قضیه را نقل میکرد: میخواستم از کربلا به نجف بروم و مرکوبی گرفته بودم. دیدم شخص کبیر العمامهای الاغش را راند و به سوی من آمد و به من گفت: مانعی نیست که من هم همراه شما باشم تا با هم به نجف برویم؟ گفتم: اشکالی ندارد. با هم به سمت نجف حرکت کردیم. در آن موقع ماشین نبود و با الاغ و امثال آن مسافرت میکردند.
🔹آن شخص پرسید: شما به قصد زیارت به نجف میروید یا برای تحصیل؟ گفتم: میخواهم در نجف بمانم و استفاده علمی کنم و تصمیم دارم برای امتحان در همهی دروس شرکت کنم تا هر درسی را پسندیدم، در آن درس باقی بمانم به استثنای درس شیخ هادی تهرانی، چون در ایران سفارش کردهاند که در درس وی شرکت نکنم. آن شخص پرسید: شما قبلاً نزد چه کسانی مشغل تحصیل بودید؟ گفتم: نزد میرزای آشتیانی در تهران. گفت: مشکل است نظیر میرزای آشتیانی در اینجا پیدا شود.
🔸من از آن شخص پرسیدم: شما اهل علم هستید؟ او گفت: با این هیکل که نمیشود بقالی کرد! گفتم: شما که هستید؟ گفت: همان روسیاهی که از ایران سفارش کردهاند در درسش شرکت نکنی! فهمیدم او شیخ هادی تهرانی است.
👈مرحوم آقای حاج سید محمد میگفت: من هیچوقت در درس شیخ هادی شرکت نکردم، ولی آن رفاقت سفری منشأ شد که رفیق سفری شویم، یعنی هر وقت شیخ هادی میخواست مسافرت کند، به من اطلاع میداد و هر وقت من میخواستم سفر کنم، به شیخ هادی اطلاع میدادم.
▪️جرعهای از دریا، ج۳، ص ۳۳۸
#زی_طلبگی
__
🌐کانال مرکز فقهی امام محمدباقر علیه السلام
👉@mfeqhi
@Hoseinmehrali
♻️ گزارش اجمالی از فعالیت های صورت گرفته در دفتر فقه معاصر:
💥اول: تدوین متون آموزشی در موضوعات فقهی معاصر
🔺در این راستا تا کنون 150 جلسه شورای علمی با
حضور حداکثری و بسیار منظم اساتید معظم تشکیل و در کنار آن بیش از 3000 نفر ساعت کار علمی و
پژوهشی صورت گرفته و در مرحله اول کتاب "الفائق فی الاصول" در موضوعات سیره عقلا، سیره متشرعه،
قاعده لو کان لبان و حجیت اطالقات در موضوعات مستحدثه؛ تدوین و توسط اساتید محترم درس خارج حضرات آیات اعرافی، شب زنده دار و عندلیب و جمعی از اساتید سطح عالی در سال تحصیلی جاری ۹۷ - ۹۸ برای حدود ۲۰۰ نفر از طالب تدریس گشت و پس از جمع آوری تمامی نظرات در سال آینده با ویرایش جدیدی منتشر خواهد
شد.
🔺در ادامه نیز این دفتر در موضوعات الغای خصوصیت، تنقیح مناط، تناسب حکم و موضوع،
مذاق شارع، قیاس، مقاصد شریعت، فهم عرف و تطبیقات آن به عنوان مباحث اصولی که نیاز به تنقیح مجدد دارد و موضوعات فقهی "شخصیت حقوقی و احکام آن"، "پول و احکام آن" و "بانکداری و عقود جدید"
بعد از تدوین فهرست تفصیلی، متون اولیه را تهیه نموده است که پس از نهایی شدن منتشر و در مسیر آموزش
حوزه قرار خواهد گرفت.
💥دوم: راه اندازی دروس عمومی خارج فقه معاصر💥
🔺در این راستا کارگروهی با استفاده از متخصصین حوزوی و دانشگاهی در موضوع ماهیت پول راه اندازی و پس تهیه فهرست تفصیلی مباحث و منابع، درس خارج
ماهیت پول و احکام آن توسط آیت هللا شهیدی آغاز گردید و به زودی چند درس خارج فقه معاصر دیگر نیز
در موضوعات جدید اجتماعی، اقتصادی و پزشکی آغاز خواهد گشت.
💥سوم. انتشار بین المللی فقه جواهری💥
🔺با توجه به برتری فوق العاده محتوای فقهی و اصولی رایج حوزوی
نسبت به نمونه های هم موضوع بین المللی؛ این دفتر تحقیقات کالن و میدانی را آغاز کرده است تا با استفاده
از کارشناسان داخلی و خارجی بتواند معارف و نوآوری های بسیار فقه جواهری را با ادبیات قابل تفاهم بین
المللی به جهان عرضه نمایند تا برای محققان داخلی و خارجی توانمندی واقعی فقاهت شیعی روشن گردد.
@fiqhci
#فقه_مقاصدی
#مقدمات_بحث
#بیان_مساله 13
🖋 نمونه هایی از نصوص بیان گر مقاصد شریعت:
✅ نصوص روایی:
تبیین مقاصد شریعت، منحصر در نصوص قرآنی نیست، بلکه نصوص روایی فراوانی به بیان مقاصد شریعت پرداخته اند که به عنوان نمونه، از روایت ذیل می توان یاد کرد:
🔆 عن النبی (صلی الله علیه و آله و سلم):
انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق.
🔅پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم):
من برای تتمیم مکارم اخلاقی، مبعوث شده ام.
📚 بحار الانوار، ج 16، ص 260.
✨نتیجه آن است که، هیچ یک از احکام شریعت، معارض و ناسازگار با این هدف، جعل و تشریع نشده است.
ادامه دارد...
@Hoseinmehrali
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بصیرت
❌ خطر فرقه شیرازی را جدی بگیریم
با توجه به این که در موسم اربعین شاهد فعالیت این فرقه به شکل موکب های پذیرایی بودیم، لازم دانستیم همراهان عزیز را نسبت به رویکرد آن ها آشنا کنیم.
به امید ظهور ...
🏴🏴🏴🏴
#پیش_به_سوی_اربعین
#فرقه_شیرازی
#اربعین
🔸 https://ble.im/arbaeenwomen
🔸 eitaa.com/arbaeenwomen
🔸 sapp.ir/arbaeen.women.2th.islamicrevolution
@Hoseinmehrali
#تزکیه
🔸استاد آیت الله تحریری:
شخصی میگفت: خدمت #آیت_الله_بهجت (رضوان الله علیه) رفته بودم و از ایشان دستور میخواستم.
ایشان فرمودند: #استغفار کن. بعضی از چیزها هست که آدم میگوید: خود ما هم میدانستیم. مشکل همین است که ما تصوّر میکنیم میدانیم! ما در #جهل مرکّب، غوطهور هستیم. کسانی که میدانند میگویند: نمیدانیم. ما که نمیدانیم، میگوییم: میدانیم.
آن شخص میگفت: ما با سستی با این فرمایش برخورد کردیم. شب خواب دیدم که در یک قلّه قرار گرفتهام و در حال پرت شدن هستم. گفتم از این فرمایش استفاده کنم. در خواب استغفارکردم، یک مرتبه من را گرفتند و روی زمین گذاشتند.
صبح خدمت ایشان آمدم و وقتی خواب را به ایشان گفتم، ایشان لبخند زدند که چنین تأثیراتی دارد و ما از آن غافل هستیم.
▪️کانال نشر بیانات استاد تحریری:
@seratemostaghim_ir
@Hoseinmehrali
#نکات
🔰 بحثی کوتاه در باب میزان حلیّت نظر به اجنبیّة
آیتالله العظمی شبیری زنجانی:
🔹از تعابير رواياتی همچون «النظر سهم من سهام ابليس»، «و احذروا الفتنة»، «و احذر الزنا» و ... مىتوان دريافت كه مراد از نظر در روايات مذكور نظر تحريكآميز است؛ يعنى اگر انسان در جايى بداند يا احتمال دهد كه با نظر تحريك مىشود، نظر نخست وى براى انجام دادن كار شخصى خود جايز است، ولى نظر دوم ممنوع است.
🔸به طور كلى مىتوان گفت كه اگر پس از نظر اتفاقى شخص يا نظر عمدى مجاز، كه مرحوم شيخ انصاری- قدس سرّه- قائل به جواز آن براى انجام كارهاى شخصى مىباشد و روايت على بن سويد نيز ظهور در آن دارد، تحريكى حاصل شود، وى مجاز به نظر ثانوى نيست. زيرا اذن شارع منحصر به نظر اول است و شارع نظر بعدى را به خاطر اينكه زمينه خطرات ديگر فراهم نشود، ممنوع كرده است.
🔹البته نظر به قصد تلذّذ حتى براى بار اول هم جايز نيست، همچنين بايد گفت كه بحث ما در غير فرض اضطرار است. در موارد اضطرار، مادامىكه ضرورت وجود دارد، جواز نظر هست، هر چند متعدد باشد.
▪️خارج نکاح، به تاریخ ۷۷/۱۱/۲۶ قابل دسترسی در كتاب النكاح (نرم افزار نور)؛ ج۲، ص ۶۰۴
#نکات_اشارات
#نکاح
___
🌐کانال مرکز فقهی امام محمدباقر علیه السلام
👉@mfeqhi
@Hoseinmehrali
1_115433595.mp3
16.7M
#فایل_صوتی سخنرانی دکتر احمد #پاکتچی
الزامات و بایسته های پژوهشی در #رسالههای_دکتری
#فقه_نظام
🔰 نظام سازی از منظر شهید صدر
✍ یادداشت حسین بابایی مجرد؛ عضو پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه
⚜️ مشروح یادداشت
🌐 iict.ac.ir/babaeisadr
🆔 @iictchannel
@Hoseinmehrali
درس اخلاق جمعه3آبان98.mp3
19.25M
#تزکیه
#صوت
🎙/ بیانات استاد تحریری در درس اخلاق جمعه
🔸مواعظ اخلاقی امام صادق علیه السلام به عبدالله بن جندب
۱۳۹۸/۸/۳🗓
#مواعظ
https://eitaa.com/seratemostaghim_Media
@Hoseinmehrali
📌 برخی از فقها بر این باورند که حکم قاضی فصل الخطاب است
🔻 آیتالله رشاد در درس خارج «فقه القضاء»:
🔰 ترکیب «فقهالقضاء» ترکیب اضافی است و برای تبیین معنای آن میبایست نخست بر روی دو کلمه «فقه» و «قضاء» تمرکز و سپس معنی مرکب را تبیین کرد.
🔰 تعریف فقه؛ فقه نظام زیستی جامع مشتمل بر نظامهای فرعی است که از منابع اسلامی با کاربست روش معتبر شرعی استنباط میشود، برای تدبیر عرصههای حیات بشر از جهت حقوق و تکالیف.
🔰 معنای کلمه «قضاء»؛ اصحاب علم لغت برای کلمه «قضاء» معانی گوناگونی را در کتب لغت ذکر کردهاند. ولی در غالب این کاربردها یک عنصر وجود دارد و آن قطعیت است. از این جهت است که گفتهاند: قاضی میبُرد، تمام میکند و سخن او قطعی است.
🔰 حتی بعضی در معنای لغوی واژه گنجاندهاند که نباید با حکم قاضی مخالفت شود و کسی حق نقض حکم قاضی را ندارد چرا که قطعی و تمام است و فقهاء هم غالباً اینگونه فتوا میدهند که کسی حق ندارد حکم قاضی را نقض کند و یا حتی بعضی بر این باورند که ولی امر هم نمیتواند حکم قاضی را نقض کند تا چه رسد به رییس قوهقضاییه.
▪️کانال رسمی پژوهشگاه فقه نظام
🆔 @jiiss_ir
#فقه_نظام
🔸فقه تولید، انباشت و کاربرد سلاحهای غیرمتعارف با محوریت فقه امامیه
فقه و تسلیحات کشتار جمعی / ۲🔻
🔹مطابق اسناد ملفوظ از قرآن، سنت معصوم، درک عقل و مقاصد شریعت، تولید، انباشت و به کارگیری سلاحهای غیرمتعارف ممنوع است.
🔹این منع، پیشینهای به قدمت تاریخ اسلام در نصوص و عمری هزار ساله در متون فقهی دارد.
🔹هیچ نصی معتبر، دال بر جواز تولید، انباشت و کاربست سلاحهای غیرمتعـارف موجود نیست. تنها برخی گمانهزنیهای غیرمنضبط، در این پیوند وجود دارد کـه قابـل اتکا در فقه نیست.
🔹آنچه رهبر انقلاب اسلامی ایران در اینباره فرموده یک فتوا است و کسی مجاز به تخلف از آن نیست. این نظر براساس اسناد معتبر صادر شده و هیچ مصلحتاندیشی غیرمنضبط یا تقیه در صدور آن دخالت نداشته است.
🔹جمهوی اسلامی ایران از دو جهت پایبند به پرهیز از تولید، انباشت و کاربرد سلاحهای غیرمتعارف است. از جهت فتوای رهبری آن و از جهت تعهدی که در NPT و سایر ترتیبات بینالمللی دارد.
🔹اقتضائات فتوا با تعهد به ترتیبات بینالمللی، از جمله معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای متفاوت و اقتضائات فتوا به مراتب قویتر است، هر چند وفای به عهده و پیمان نیز در اسلام مورد سفارش اکید قرار گرفته است.
#پرونده_ویژه
▪️کانال رسمی پژوهشگاه فقه نظام
🆔 @jiiss_ir
@Hoseinmehrali
#نکات
🔰 صلح امام حسن علیهالسلام به چه معناست؟
▪️ #پرسش_و_پاسخ پیرامون صلح امام حسن علیهالسلام بر اساس بیانات رهبر انقلاب
▪️کانال رسمی پژوهشگاه فقه نظام
🆔 @jiiss_ir
@Hoseinmehrali
May 11
ذُوقِخودبینیِما تا نشود محوِفنا😶
نتوان یافت که آیینه چِه سان میباشد!🤔
#نکات
📚کتابشناسی
📝اعتبار «فقه الرضا»
آیتالله العظمی شبیری زنجانی:
🔸حاجی نوری در مستدرک درباره #فقه_الرضا علیه السلام نوشته است: «لنا إلیه طریق آخر لایکون حجّة لغیرنا». مرحوم حاج آقا رضا زنجانی میگفت: من زیرش نوشتم: «و لا لنا»!
🔹من از حاج آقا رضا شنیدم و او هم از مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری نقل میکرد که حاجی نوری از شخص جفّاری درباره فقه الرضا علیه السلام سؤال کرده بود و او گفته بود که املاء حضرت و به خطّ احمد بن اسحاق قمی است.
(🔆 پاورقی: آیة الله شیخ محمد علی اراکی رحمه الله در یادداشتهای خود از مرحوم حاج شیخ این قضیه را چنین نقل کرده است: نقل فرمود استاد استناد (دام عمره) که مرحوم خواست از شخص جفّاری که در خصوص این کتاب از جفر استفساری نماید تا جواب چه آید. چون رجوع کرد، جواب آمد: املاء از آن جناب و تألیف از احمد بن محمد بن عیسی است». (یادنامه آیة الله اراکی، ص۵۰۲)
حضرت آیة الله شبیری زنجانی پس از ملاحظه این نقل فرمودند: من از حاج آقا رضا شنیدم و او از حافظهاش این قضیه را نقل کرد، ولی آقای اراکی مستقیماً از حاج شیخ میشنید و یادداشت میکرد، لذا باید نقل آقای اراکی صحیح باشد.)
▪️جرعهای از دریا، ج۳، ص ۳۳۶
#کتابشناسی
____
🌐کانال مرکز فقهی امام محمدباقر علیه السلام
👉@mfeqhi
@Hoseinmehrali
💢روش کتاب مناهج الوصول امام خمینی در تهذیب علم اصول
🔰حجت الاسلام سجاد انتظار
┄┅┅═❅❅❄️❅❅═┅┅┄┄
🔹یکی از معضلاتی که در ارتباط با ابعاد آموزشی حوزه علمیه وجود دارد و بزرگان حوزه نیز دغدغه های خود را در این رابطه اظهار داشته اند، مساله تورم علم اصول است. مرحوم آخوند خراسانی به علم اصول، نظم و اتقان بی سابقه ای بخشید و شاگردان ایشان در نجف تحقیقات عریض و طویلی در ارتباط با مسائل این علم انجام دادند که در نتیجه آن، اقوال بسیار متعدد و مباحث بسیار متشتتی به وجود آمده است؛ تا بدانجا که اصولیون در مقام تعریف و تمییز مسائل این علم، از ارائه ضابطی متقن و جامع و مانع بازمانده اند و به سهولت امر اقرار کرده اند!
🔹تکثر در اقوال و مبانی به طور طبیعی آموزش این علم را کند و زمانبر می کند و چه بسا در موارد قابل توجهی به فرسایش ذهنی متعلمین این علم منجر می شود و همین مساله بهانه ای شده است برای عده ای تا با ادعای زائد بودن مسائل علم اصول به جرح این علم و قلب محتوای آن دست بزنند؛ اما گذشته از این افراط ها اصل دغدغه تهذیب علم اصول، دغدغه ارزشمندی است که توسط بزرگان این فن مطرح شده است و باید پیگیری شود.
🔹اکنون پرسش این است که منطقی ترین مسیر برای نیل به این هدف چیست؟ چه روشی باید در پیش گرفت که این علم را از تطویل بی مورد رها سازد و آن را به مسائل واقعی خود محدود کند و از طرفی تصرف بی مناط در آن انجام نگیرد و مسائل اساسی آن به این بهانه از متن این علم به حاشیه نرود؟
🔹زمانی قادر هستیم به این پرسش جواب دهیم که ریشه یابی دقیقی از علل تورم این علم انجام دهیم و متناسب با منشا این معضل، راه حل صحیح را ارائه دهیم.
🔹از معدود اصولیونی که به این دغدغه التفات داشته و ریشه یابی صحیحی در این زمینه انجام داده و در عین حال راه حل مناسب آن را ارئه کرده و به صورت عملی، آن را پیاده کرده است، امام خمینی(ره) است. اگر به کتب اصولی ایشان نگاهی بیندازیم آثار این مساله را به صورت ملموس مشاهده خواهیم کرد به گونه ای که اگر این رویکرد ایشان را در نظر نگیریم در برخی موارد عبارات ایشان را در سطحی بسیار نازل تلقی خواهیم کرد که به برخی موارد در این نوشتار اشاره خواهیم کرد گرچه توضیح تفصیلی آن را باید در ضمن دروس مناهج جست.
🔹در این جا به توضیح دو منشا اساسی در این رابطه می پردازیم:
🔸1-منشا نخست، رویکرد شاگردان آخوند در ارتباط با تلقی علم فلسفه است. علم اصول پیوند اساسی با علم فلسفه دارد و مبادی تصدیقیه بسیاری دارد که از جانب علم فلسفه تامین می شود و به همین دلیل، تمام شاگردان آخوند از جمله کسانی هستند که در این زمینه دستی بر آتش دارند و در میان سخنان آنان مسائل فلسفی کم و بیش به چشم می خورد اما اشکال راهبردی که در رویه آن ها وجود دارد این است که علم فلسفه را نیز همانند سایر علوم ادبی، بلاغی، تاریخی و... می شمارند که یک اصولی به اندازه نیاز لازم است از این علوم بداند. مطابق این اعتقاد همه این علوم در یک وزان و برای به دست آوردن دستگاه اصولی مورد مطالعه قرار می گیرند بنابراین نیازی به تلقی آن ها بیش از این مقدار نیست و همانطور که یک اصولی می تواند در سایر علوم اجتهاد کند در این علم نیز چنین حقی را دارد گرچه نتیجه این اجتهاد با سخن اقطاب حکمت در تعارض باشد.
🔸این رویکرد که در بیانات بزرگانی همچون خود آخوند خراسانی، محقق نائینی، آقاضیاء الدین عراقی و... (رضوان الله علیهم اجمعین) به وضوح دیده می شود به شدت غلط است و از عواملی است که مدار مباحث اصولی را از آن چه باید، خارج کرده است.
🔸این رویکرد اگر در ارتباط با علوم غیر برهانی نظیر رجال، علوم ادبی، تاریخ و... قابل قبول باشد، در ارتباط با علوم برهانی از جمله فلسفه هیچ جایگاهی ندارد. زیرا مسائل فلسفه اولا دارای ضابط برهانی اند که تنها با اسلوب برهان می توان در آن سیر کرد و طرف تعامل آن، متن واقع است و رویکرد اصولی که نسبتی با برهان ندارد در تحصیل مسائل فلسفی کاملا ناکارآمد است. ثانیا به دلیل به هم پیوستگی عمیق مسائل فلسفی، تلقی بخشی از آن مسائل به تنهایی کفایت نمی کند بلکه لازم است منظومه کامل علم فلسفه دریافت شود تا تصویر تمام مسائل به درستی انجام بگیرد؛ به تعبیر دیگر تفکر فلسفی زمانی شکل می گیرد که تمام زوایای مسائل فلسفی کنار هم قرار گیرند.
🔸عدم توجه به این نکته باعث شده است تا اصولیون، اطلاعات فلسفی خود را-که طبیعتا ناقص هستند- در خلال مباحث اصولی دخالت دهند و نتایج ناصحیحی را بر آن ها مترتب کنند. به عنوان نمونه دخالت دادن علم حصولی و وساطت مفاهیم ذهنی بین فاعل شناسا –که مصداق آن واضع باشد- و پدیده های خارجی باعث شده است که تمام مباحث مربوط به اوضاع الفاظ و توابع آن تحت تاثیر قرار گیرد که ذهنی بودن موضوع له الفاظ، امتناع وضع برای پدیده های خارجی، ذهنی بودن نسب هیئات و جمل، تفسیر انتقال و دلالت به صورتی که طرفین آن ذهنی اند، نفسانی بودن امور اعتباری و ذهنی بودن فرآیند جعل و قرارداد، همگی از همین نکته نشات می گیرند. هم چنین تبعیت دلالت از اراده، امتناع استعمال لفظ در بیش از یک معنا، مقصود بالاصاله نبودن نسب مدلول هیئات به همان ریشه باز میگردد.
🔸همانطور که گفتیم نقصان اطلاعات فلسفی تاثیر مضاعفی در این زمینه دارد؛ این اصولیون اصل التفات به علم حصولی را دخالت می دهند اما به لوازم آن به طور صحیح و کامل واقف نیستند. به طور مثال مساله وجود ذهنی و وساطت ماهیت بین ذهن و خارج از دید آن ها پنهان می ماند و استحاله قسم رابع وضع و جواز قسم ثالث آن را بر ملاکی استوار می سازند که از نقطه نظر برهانی کاملا غلط است. در این میان آقا ضیاء الدین عراقی، بر اساس اطلاعات ناقص خود در نحوه تصویر رابطه طبیعی و فرد اجتهاد کرده و ارتباطی ابداعی را بیان کرده است که هیچ مشرب فلسفی آن را نمی پذیرد.
🔸با لحاظ این دورنما که محدود به چند مبحث مقدماتی علم اصول است می توان تشخیص داد که چگونه رعایت نکردن نقطه نظر عقلائی و زاویه دید مناسب با سنخ مسائل اصولی، موجب تشتت آراء شده است؛ طبیعی است که نقد این آراء و سپس طرح دوباره مسائل بر اساس زاویه دید صحیح، خود فرصت چند باره نیاز دارد و بر تطویل بی مورد خواهد افزود. همین وضعیت بر مباحث بعدی علم اصول از قبیل احکام عقل در مستقلات و غیر مستقلات، تعریف و جایگاه فاعل بالقصد در خطابات و مراتب حکم، تصحیح و رفع شبهات پیرامون تقسیمات واجب، مباحث مربوط به حقیقت امر و نهی و متعلق اوامر و نواهی، مباحث مربوط به الفاظ مطلق و اعتبارات ماهیت، مباحث مربوط به ضد و اجتماع امر و نهی، ارکان استصحاب و تحقیق امور عدمی، رابطه احکام وضعی و تکلیفی و ده ها مساله دیگر حاکم است.
🔸یکی از نقاط اهتمام امام خمینی(ره) در کتاب #مناهج این است که زاویه بحث فلسفی را از اصولی جدا کند و در هر کدام از این دو بخش حق مطلب را بر اساس منطق آن علم ادا کند. ایشان در جنبه ثبوتی و فلسفی، با اشراف کامل بر علم فلسفه، عالی ترین دقایق را طرح و مطابق آن سخنان فلسفی اصولیون نجف را عیار سنجی می کند و پس از آن در جنبه اصولی، مباحث را مطابق ضوابط ادراکات اعتباری تحقیق می کند که یکی از فواید این روش، علاوه بر برطرف ساختن نقایص مذکور این است که بستر صحیحی برای تحقیق امور عقلائی و اعتباری به وجود می آید به گونه ای که سیر در این بستر مشخص می سازد که بسیاری از مدعیان تفکیک حقیقت از اعتبار، خود از مرتکبین این خلط به شمار می آیند؛ در این بستر است که زمینه برای تحقیق و احیانا مقایسه بین روش تحقیق امام(ره) در اعتباریات و روش تحقیق علامه طباطبایی(ره) به عنوان مدعی اصلی این مبحث به وجود می آید و به گونه ای اساسی علم اصول را در ریل اصلی خود قرار می دهد و از باز تولید مسائل غیر روشمند جلوگیری می کند.
🔸2-منشا دیگری که می توان آن را در زمره علل تورم علم اصول بر شمرد و چه بسا خود از نکته نخست نشات می گیرد عدم التزام به سیر منطقی و اسلوب صحیح در طرح مسائل است که نمونه روشن این رویه را در دروس خارج متداول می توان مشاهده کرد.
🔸خاصیت بسیار مهم علم اصول، منظومه وار بودن مسائل آن است که از آلی بودن این علم نشات می گیرد. یعنی علم اصول از آن دست علومی است که مجموع مسائل آن باید به گونه ای نظم و نسق بیابند که در قامت یک کل، قابلیت عملیاتی پیدا کنند و ثمره عملی بر آن کل مترتب شود. با لحاظ این نکته می توان به سهولت این نتیجه را گرفت که تلقی صحیح علم اصول اقتضاء می کند هر کدام از نظم های اصولی که توسط صاحبان آن ارائه شده است به صورت مجموعی و از ابتدا تا انتها-ولو در خصوص امهات مسائل- فرا گرفته شود. بنابراین بررسی اقوال مختلف موجود در یک مساله که از مبانی و مشارب مختلف ناشی می شود در این زمینه کارساز نیست بلکه در موارد مختلف، مورث حالت روانی شک در مسائل می شود زیرا کاملا طبیعی است که با طرح و بررسی و نقد چند باره اقوال متعدد موجود در طول تاریخ یک علم، این احتمال در ذهن فراگیر به وجود می آید که حتی نظرنهایی و مختار نیز ممکن است دچار اشکالاتی باشد و نمی توان بر آن نیز تکیه کرد.
🔸نقص دیگری که در این روش مشاهده می شود و از نقص یاد شده اساسی تر است، تغایر روش مذکور با سیر منطقی فکر می باشد. مطابق قواعد منطقی، ذهن در هر مساله ای فرآیندی قانون مند را باید طی کند تا به نتیجه ی صحیح دست یابد که در عبارات منطقی از آن به سیر از مطلب ما به مطلب هل و لم یاد می شود. اگر مفاهیم تصوری دخیل در یک مساله به صورت شفاف و صحیح طرح شود به طور طبیعی صور قابل طرح در یک مساله با حصر عقلی محدود می شود و ذهن می تواند با تصویر لوازم صحیح یا غلط آن مساله به صحت و یا بطلان آن حکم کند. این در حالی است که اگر با استفاده از بیان اقوال و رد یا قبول آن ها بخواهیم به نتیجه برسیم ممکن است در برابر خود با ده ها نظریه مواجه شویم! که در حقیقت هیچ یک از آن ها از صور محصور عقلی خارج نیستند(در این زمینه می توان مثال ذهنی بودن موضوع له الفاظ را در نظر گرفت که با دقتی ابتدایی می توان صور آن را چنین احصاء کرد که ذهنی بودن، یا قید است برای معنا و یا ظرف است؛ در صورت اول ممکن است از آن جهت که مفهوم است قید باشد و ممکن است از آن جهت که حاکی است قید باشد؛)
🔸یکی از روش هایی که امام خمینی(ره) در تالیفات خود از آن تبعیت کرده اند اهتمام به پالایش اقوال در مسائل است به این معنا که ایشان ملتزم به نقل و نقد همه اقوال ولو مهم و اساسی در هر مساله ای نیستند بلکه با در نظر گرفتن نظرنهایی، تنها به نقل اقوالی می پردازند که در مسیر صعود به نظریه صحیح دخالت دارند و به نوعی مقدمه آن به شمار می روند. نمونه های متعددی در این رابطه را می توان در متن کتاب #مناهج ایشان بر شمرد.
🔸نمونه ابتدایی آن، بحث مربوط به موضوع علم اصول است؛ ایشان در ضمن درس خارج خود مبنای مشهور فلاسفه و اصولیون در زمینه پیوند گزاره ها بر اساس عرض ذاتی را به طور تفصیلی بحث کرده اند و انتقادات اساسی را در این زمینه بیان کرده اند اما در متن حاصل قلم شان، تنها به نقطه رئیسی و برهان خود بر مدعایشان تمرکز کرده اند به گونه ای که عدم دقت کافی در عمق عبارات، ممکن است سخن ایشان را تا اندازه سخن جناب مظفر تنزل دهد.
🔸همین اتفاق در عبارات بحث تبعیت دلالت از اراده نیز افتاده است. در این بحث نزاع از زمان فصول آغاز شده است و سپس در دوران بعد از آخوند توسط شاگردان ایشان توسعه بی سابقه ای یافته است و استدلال های اساسی از جانب آن ها در این زمینه مطرح گشته است به گونه ای که اگر درسی به آن نظرات نپردازد ناقص به شمار خواهد آمد اما با این وجود امام خمینی تنها به نقل نظریه فصول و کفایه اکتفا کرده است و به نظرات بعد از آن هیچ گونه اشاره ای نکرده است و همین ظاهر عجیب بحث به گونه ای است که آن را نزد خواننده بسیار سخیف جلوه می دهد. در حالی که مطابق توضیحات فوق، غلیرغم عدم نقل اقوال، همه آن ها در ضمن طرح تصوری نزاع بیان شده اند و هیچ قولی خارج از آن بحث نمانده است و با این روش مقدار قابل توجهی از حجم ظاهری بحث ویرایش شده است.
🌐 المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد
@almorsalat
057-darskhandan-bayad-jadvale-zarbi-bashad-na-sinoosi (ollome-hozavi-ra-chegoone-bekhanim-ke-mofid-bashad) @almoesalat.mp3
7.09M
#راه_و_رسم_طلبگی
🔉🔉 بشنوید
💢درس خواندن باید به صورت #جدول_ضربی باشد نه #سینوسی
👈علوم سنتی حوزه را چگونه بخوانیم که در اجتماع فایده داشته باشد؟
🔰 استاد علی فرحانی
📌 پرسش و پاسخ در جمع طلاب مدرسه امیرالمومنین، آران و بیدگل، ۱۱ مهر ۹۸
#پای_درس_استاد
#هدایت_تحصیلی
#مهارت_های_تحصیل_علم
🌐 المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد
@almorsalat
@Hoseinmehrali
#تلنگر
توسل #زیارت #امام_رضا
🔻ما اسیر تخیل هستیم. فکر میکنیم که رفتیم مشهد یک نفر آنجا نشسته است به ما اخم کرده که چرا گناه میکنی؟ حالا ما مریض بشویم، برویم پهلوی پزشک مگر پزشک به ما اخم میکند؟!
🔸غصه هم میخورد. امام هم همین است. غصه هم میخورد که چرا با خودت همچین کردی؟ خودت را با گناه مسموم کردی؟ گناه هم خودش یک نوع سم است. چرا همچین کردی؟ فقط راهش این است که انسان التماس کند با امام آن ارتباط ایجاد بشود. کار درست شود.
🔹ولی نهایت رآفت و مهربانی آنجا نشسته بارها در مشاهد مشرفه ملاحظه میکردم میدیدم غیر از مهربانی و دلسوزی چیزی نبود. برای همه، بدترین آدمها که شاید ما تحمل نکنیم. آنجا حضرت تحمل میکنند. مهربانی میکنند. غصه میخورند. فقط یک قدم ما برویم. خصوصاً امام رضا علیه السلام...
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🔺کانال رسمی نشر آثار حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
👉 @nasery_ir
@Hoseinmehrali
#معرفی_کتاب
📚 آثار منتشر شده حضرت استاد شب زنده دار«دام ظله»:
🔻رجال:
📗کافی شریف
📗مسعدة بن صدقه
📗تفسیر علی بن ابراهیم قمی
📗 معلی بن خنیس - کتاب ابن غضائری
🔻 فقه:
📗امر به معروف (اهمیت و جایگاه)
📗امر به معروف ج1 (تبیین موضوع)
📗امر به معروف ج2 (تبیین موضوع)
🔻اصول:
📗حالات ادله بعضها مع البعض (حکومت)
📗حجیت شهرت
📗حجیت ظواهر
📗حجیت اخبار مع الواسطه
🔻 اخلاق:
📗پندهای سعادت جلد یک
📗پندهای سعادت جلد دو
🔸سفارش و تهیه کتاب:
می توانید از طریق روشهای زیر کتب را تهیه فرمائید:
🔘آقای حسینی «فیلم بردار دروس خارج فقه و اصول»
👤 هماهنگی از طریق ادمین کانال (جهت ارسال پستی): @Feghahat_Admin
📮موسسه فقهی ذکر / آدرس: قم ، بلوار سمیه ، خیابان شهیدین ، پلاک 12 - موسسه فقهی ذکر
🔗 @book_feghahat
@Hoseinmehrali
#معرفی_کتاب
📚برشی از کتاب گامهای آغازین سلوک
▪️کانال نشر بیانات استاد تحریری:
@seratemostaghim_ir
@Hoseinmehrali