eitaa logo
کانال رسمی حسینیه اندیشه
1.2هزار دنبال‌کننده
179 عکس
49 ویدیو
149 فایل
بیش از پنجاه سال پژوهش برای «انقلاب فرهنگی»؛ بستر تحقق «تمدن نوین اسلامی» ✔️آدرس وب سایت: http://hosseiniehandisheh.ir ✅ ارتباط با مدیر کانال: @azn1360
مشاهده در ایتا
دانلود
چکیده مبحث هشتم.pdf
367.7K
📋متن چکیده #مبحث_هشتم «فلسفه بلاء و مصیبت براساس فلسفه انبیا»
⬛️ فلسفه و نزول "کل امر" در این شب ✍ حجت الاسلام و المسلمین مرحوم استاد مسعود صدوق ✅ «شب قدر» اوجِ این ماه مبارک است که «کل امر» در آن نازل می‌شود؛ یعنی همان‌گونه که در مدیریت و برنامه‌ریزی امروزین و متداول برنامه‌ی سالانه در قالب لایحه‌ی بودجه ارائه می‌شود، برنامه‌ی خدای متعال برای سال پیش رو در شب قدر معین می‌شود. البته طبق روایات، شب قدر از زمان هبوط حضرت آدم و سایر انبیای سلف جریان داشته و این در حالی است که کفار پس از گذشت 6800 سال از دوره‌ی اول تاریخ و طیّ 1400 سال از سرفصل دوم آن، به تازگی برنامه‌ریزی سالانه برای نظم در کشورداری و مدیریت در دستور کار خود قرار داده‌اند. از این‌رو، سوره‌ قدر در امر مدیریت دستگاه ایمان و تشریع «امت، حکومت و تمدن» ـ که در بین رسولان الهی و اُمم ماضیه، به نبی‌اکرم و امت ایشان اختصاص دارد ـ موضوعیت دارد. ✅ گرچه همه‌ی امور در این شب مبارک معین می‌شود اما موضوع اصلی که در لیلةالقدر مقدّر می‌شود، و است که بر اثر تنهایی و غربت ائمّه‌ی هدی و بی‌وفاییِ امت‌ها، نازل خواهد شد. زیرا دستگاه کفر و دستگاه نفاق پدیده‌هایی واقعی و عینی هستند که آثار عملکرد جنایت‌کارانه و وحشیانه‌ی آنان، هر روز در مقابل دیدگان بشریت قرار می‌گیرد. یعنی در شب قدر، تمام مصائب و بلایایی که توسط کفار و منافقین در سال آینده محقق خواهد شد و به‌دلیل جاهلی یا کاهلیِ امت دینی کسی در برابر آنها نمی‌ایستد، به حضرت ولی‌عصر(عج) عرضه می‌شود و آن ، تمامی این مقدّرات را می‌پذیرد تا در تناسب با ظرفیت موجود در دستگاه ایمان، تاریخ به سمت تکامل به پیش رود. در نتیجه، این عوامّ از مردم هستند که در شب قدر برای مغفرت سر به آستان الهی می‌سایند و الا کسانی که در درجات بالای ایمان قرار گرفته‌اند و به تدریج موفق شده‌اند تا مصائب خود را به مصائب ولی‌الله‌الاعظم گره بزنند، در شب قدر و طلب می‌کند به این معنا که می‌خواهد در این معرکه‌ی بین کفر و ایمان نقشی ایفا کند و مسؤولیتی بپذیرد و با تلاش و کوشش و مجاهدت خود، از واردشدن ضرباتِ تکوینی و تاریخی و تمدنی به وجود مقدس امام زمان جلوگیری نماید و توفیق فداکاری در این راه را به دست آورد و به جای توجه به چالش‌های معمول زندگی، حول محور حوائج حضرت ولی‌عصر(عج) طواف کند. ✅ ممکن است تصور شود که تعبیر به «سلامٌ هی حتی مطلع الفجر» برخلاف تعریف شب قدر به شب تقدیر بلا و مصیبت است اما باید توجه داشت که این آیه باید در این چارچوب معنا شود که در شب قدر، عبور از حجم عظیم و متنوع مصائب، فشارها، جسارت‌ها و هتک‌حرمت‌هایی که در مقیاس تمدنی و تاریخی بر وجود مبارک امام زمان وارد می‌شود، جز با و صلوات و نصرت و رحمت الهی بر ولیّ خود امکان‌پذیر نیست. ✅ @HossiniehAndisheh
🔸🔹🔸ظلمت عدد الحجر و المدر🔸🔹🔸 ✅ شیخ – که همیشه آرزو داشته‌ام از نزدیک ببینمش تا خاک نعلین‌اش را به چشم بکشم – ذکری برای این ایام نقل کرده که پر است از لا اله الا الله؛ یک تکه‌اش هم همین است: لا اله الا الله عدد الحجر و المدر..... لا اله الا الله به اندازه‌ی همه‌ی سنگ‌ها و کلوخ ها انگار تک تک این‌ها - و تک تک چیزهایی که در این ذکر، اسمشان برده شده – به خودی خود نشانه‌ای هستند برای توحید ✅ بعد ذهنم می‌پرد به آن چیزی که ابن ابی الحدید از استادش نقل کرده: داشت خطبه می‌خواند که ناگهان یک عرب بادیه نشین بانگ زد: وا مظلمتاه! علی او را به نزدیک خود طلبید و چون در کنار او قرار گرفت، فرمود: به تو فقط یک باز ظلم شده اما به من به اندازه همه سنگ‌ها و کلوخ‌ها ظلم شده است *و انا قد ظلمت عدد الحجر و المدر* ✅ انگار به همان اندازه که حجر و مدر نشانه‌ی توحیدند، مصائب بی سابقه‌ی علی هم بار توحید را در تمامی تاریخ بدوش کشیده و «ارکانا لتوحیده» را با همین محنت‌ها رقم زده... ➖➖🔶🔷🔶➖➖ ✳ پی‌نوشت : این فقط بیان کمّیِ مصیبت مولاست، و گرنه کیفیت رنج‌های علی که در لفظ و معنا نمی‌گنجد؛ عزیز!   ✅ فليعلم أنه قد نقل علم الهدى (رحمه الله) في الشافي (ص 203 من الطبعة القديمة) و شيخ الطائفة (رحمه الله) في تلخيص الشافي (ص 48 من الجزء الثالث من طبعة النجف) و كذا المجلسي (رحمه الله) في ثامن البحار في باب النوادر (ص 727؛ س 18) لكنه نقلا عن ابن أبى الحديد عن شيخه أبى القاسم البلخي باسنادهم «عن المسيب بن نجبة أنه قال: بينا على (ع) يخطب إذ قام أعرابى فصاح: وا مظلمتاه فاستدناه على (ع) فلما دنا قال: انما لك مظلمة واحدة و أنا قد ظلمت‏ عدد المدر و الوبر». ✅ @HossiniehAndisheh
🔰 بخشهایی از چکیده «فلسفه بلاء و مصیبت براساس فلسفه تاریخ انبیا» ✍️ حجت‌الاسلام و المسلمین استاد مسعود صدوق (ره) 🔹 روشن شد که رفتار نظام کفر و نفاق، و در دار دنیاست و پرچمداران توحید برای اقامه‌ی کلمه‌ی توحید به استقبال این مصیبت‌ها می‌روند و لذا قهرمانان زندگی در این دنیا، انبیاء و ائمّه‌ی معصومین(ع) هستند و این مسیر در دوران غیبت، توسط فقهای عظام شیعه تداوم یافته است. 🔸خصوصاً در 150 سال گذشته، شرایطی برای امّت دینی ایجاد شد که فقهای شیعه، آن را (به صورت وجدانی) قابل تطبیق با شرایط قیام امام حسین(ع) دانسته و دست به قیام زدند تا جامعه‌ی دینی به شرک و کفر عقب‌گرد نکند. 🔹 البته شرک و کفر در عصر حاضر، مقوله‌ای آشکار و جلیّ نیست بلکه امری خفیّ است؛ یعنی برای فهم این مطلب که تمدّن امروز، بشریت را به و انقطاع در برابر سوق داده، نیاز به انجام یک «انقلاب فرهنگی» و فعالیت‌های عمیق عقلانی است تا انقلاب اسلامی ایران، وارد مرحله‌ی جدیدی از تکامل خود شود. 🔸 رشد عقلانیت غیرمعصوم در دوره‌ی غیبت در صورتی رقم می‌خورد که با عقلانیت کفر درگیر شود و در این درگیری به دستگاه الهی نیازمند شود و به آن پناه ببرد و با تداوم این روند، ظرفیت عقلانیت به تدریج ارتقاء یابد و وظیفه‌ی حفظ نظام ایمان در این دوره به خوبی محقق شود. لازمه‌ی این مهمّ، رصد دائمیِ دستگاه کفر و نفاق است تا معلوم شود ظرفیت عقلانی آنها در تلذّذ از دنیا به چه نحوی عمق پیدا کرده و در تمامی عالم جاری می‌شود. 🔹 چگونه جمعی از شیعیان، بلوک شرق را کافر می‌دانستند و در برابر آن متّحد می‌شدند، اما چنین اعتقادی درباره‌ی بلوک غرب ندارند و در مقابل آن دچار چنددستگی و اختلاف نظر شده‌اند؟! بنابراین باید تکلیفِ عقلانیت تخصصی در قبل از رنسانس و بعد از رنسانس در دو حوزه‌ی «فهم دین» و «تحقق دین» معیّن شود و نواقص ادبیات تخصصی حوزه و انحرافات ادبیات تخصصی دانشگاه به صورت ریشه‌ای تبیین گردد و الا تداوم حیات انقلاب اسلامی در دراز مدّت در معرض تهدید اساسی قرار می‌گیرد و خدمت واقعی به ساحت مقدس حضرت ولی‌عصر (عج) محقق نخواهد شد. 🔸 آیا نباید متدیّنین به لوازم و اقتضائاتِ وحدت کلمه‌ی جامعه و مدیریت نظام و توزیع اختیارات دینی و پیچیدگی‌های این مقولات پی ببرند تا زندگی با حکومت امام عصر(عج) برای‌شان امکان‌پذیر شود؟! آیا بدون درک از تفاوت‌های این نوع از مدیریت الهی با مفاهیمی چون مشارکت، حق شهروندی، حق توسعه‌یافتگی و... می‌توان به ظرفیت لازم برای حیات در عصر ظهور دست یافت؟! 📋متن چکیده مبحث نهم👇👇👇 ✅@HossiniehAndisheh
چکیده مبحث نهم.pdf
365.1K
📋متن چکیده #مبحث_نهم «فلسفه بلاء و مصیبت براساس فلسفه انبیا»
♦گلایه‌ای از یک نام‌گذاری متداول♦ یا ♦بحثی بسیار فشرده درباره «دعای اللهم کن لولیک» در شب قدر♦ 🔆صفحه اول🔆 ✅ _ «همه با هم را زمزمه می‌کنیم: اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن....» این جمله را شاید سال‌هاست توی مساجد و هیأت‌ها می‌شنویم و با آن همراهی می‌کنیم. اما من سال‌هاست (یا به تعبیر دقیق‌تر از موقعی که «حاج‌آقا» بحث‌گفتن درباره شب را شروع کرد) وقتی این جمله را می‌شنوم، با سوال و اشکال از خودم می‌پرسم «دعای سلامتی؟!؟» و شروع می‌کنم: ✅ یک. روایات معصومین که همچین اسمی روی این دعا نگذاشته‌اند. پس می‌شود این نام‌گذاری را نقد کرد. 🔅🔆🔸🔶🔸🔆🔅 ✅ دو. خصوصن وقتی این نام‌گذاری را با مضمون دعا مقایسه کنیم. مضمون دعا به طور خلاصه این است: خدایا لطفا شش تا کار برای امام‌زمان ما بکن: «سرپرست» و «نگهدار» و «راه‌بر» و «یاری‌کننده» و «راهنما» و «چشمِ»او باش. معلوم است که از بین این شش خواسته، فقط «حافظاً» یا همان «نگهدار» است که با مفهوم «سلامتی» تناسب دارد. یعنی نام‌گذاری دعا به «دعای سلامتی» با بخش اعظم دعا یعنی پنج‌تا وصف دیگر سازگار نیست. 🔅🔆🔸🔶🔸🔆🔅 ✅ سه. پس چکار کنیم؟ واقعا مضمون و معنای این دعا چیست؟ بنظرم باید به اصل منابعی مراجعه کرد که دعا را نقل کرده‌اند. مثلا «کافی شریف» که می‌گوید این دعا اساساً از اعمال شب ماه مبارک است و در شب قدر در هر حالتی باید تکرار شود؛ چه ایستاده، چه نشسته و چه در سجده. باید تکرار شود «و تکرّر فی لیله ثلاث و عشرین من شهر هذا الدعاء ساجداً و قائماً و قاعداً و علی کل حال»  🔅🔆🔸🔶🔸🔆🔅 ✅ چهار. خب چه خبر است که باید در آن، این شش خواسته را برای داشته باشیم؟ خیلی خلاصه می‌شود از روایات برداشت کرد که در شب «قدر»، «اندازه»ی همه چیز معیّن می‌شود و این «اندازه‌ی همه چیز» شامل «اندازه‌ی دستگاه طغیان» هم می‌شود. لذا فرمود «یا من قدّر الخیر و الشرّ» یا فرمود «یقدّر فی لیله القدر کل شیء... خیر و شر و طاعه و معصیه» معلوم است که مقدر شدن ِ اندازه‌ی شر و معصیت فقط به گناه چند تا لات و الواط محدود نمی‌شود. چون شأن خدا «مدیریت عالَم» است و آنهایی که مدیر عالَم هستند، به اندازه‌های خیلی بزرگتری هم توجه می‌کنند: «اندازه‌ی امت‌ها، اندازه‌ی حکومت‌ها، اندازه‌ی تمدن‌ها». خصوصن این که خدا تصمیم گرفته «دار اختیار» درست کند و گرچه به گناه و طغیان راضی نیست، اما به امت و حاکمیت و تمدن ِ «کفر و نفاق» هم اجازه حیات و تحرک داده و در قرآنش کلی از «ملأ» و «طواغیت» و «ائمه کفر» و «مستکبرین» و «اکابر مجرمین» و «مترفین» صحبت کرده و اختیار آنها را در راه دنیاپرستی و هجمه به دستگاه ایمان، مطلقاً صفر نکرده و گفته «کلاً نُمدّ هولاء و هولاء... هر دو دستگاه را امداد می‌کنیم» حالا چقدر از خواسته‌های دستگاه طغیان، مقدّر می‌شوند و چه قدر و اندازه‌ای برای شرارت آنها تعیین می‌شود؟ طبعاً بستگی دارد به قدر و اندازه‌ی همّت و خواست مومنین برای دفاع از دستگاه توحید و خداپرستی...   🔅🔆🔸🔶🔸🔆🔅 ادامه ⬇⬇️ ✅@HossiniehAndisheh
♦گلایه‌ای از یک نام‌گذاری متداول♦ یا ♦بحثی بسیار فشرده درباره «دعای اللهم کن لولیک» در شب قدر♦ 🔆صفحه دوم🔆 ✅ پنج. شب قدر خدا نگاه می‌کند به اندازه همت و خواست مومنین برای دفاع از امام‌شان. هر چقدر حاضر به فداکاری باشند که الحمدلله. اما هر جا را پوشش ندهند، دستگاه تولید شرور و مهندسان طغیان که کارشان را تعطیل نکرده‌اند و تدابیر وحشتناکی دارند که نتیجه‌اش را خدا حکایت کرده: «و زلزلوا حتی یقول الرسول و الذین آمنوا متی نصرالله... و به تکان درآمدند و لرزانده شدند تا جایی که پیامبر خدا و مومنین گفتند یاری خدا کی خواهد بود؟» . پس خدا با حکمتش  _ بدون این‌که راضی باشد _ سطحی از توان و قدرت را برای‌شان مقدّر می‌کند و بعد فرشتگان هستند که _ به گمان من با سرافکندگی _ این تقدیر پُردرد را به محضر صاحب شب قدر می‌برند و برنامه پر از بلای سال آینده را به امام‌زمان تحویل می‌دهند تا به آن رضایت بدهد و مثل همه انبیا و اوصیا به استقبال بلا برود و با یقین به حکمت خدا، به تنهایی به امواج خون و آتش و مصیبت بزند تا با این حلم، مومنین به تدریج بیدار شوند و با این تحمل، تاریخ آهسته‌آهسته تکامل پیدا کند. انگار که به کسی بگویند: بفرمایید وارد این اتاقی شوید که پر از افعی و عقرب و گرگ است که همگی با هم آماده‌اند به شما حمله کنند یا زهر خود را به پیکرتان بریزند... زهرهایی در مقیاس جوامع و حاکمیت‌ها و تمدن‌ها... پر از زخم و جراحت و ابتلا... اگر کسی شب قدر و معنای تعیین مقدرات را بفهمد و همچین صحنه‌ای را ببیند، باید هم به خدا بگوید به داد ولیّ‌ت برس و در این معرکه‌ی غوطه‌ور در بلا سرپرست و نگهدار و راه‌بر و یاری‌گر و راه‌نما و چشمش باش... و قبل از همه اینها به این فکر کند که من در همکاری با بقیه مومنین جلوی کدام یک از این افعی‌ها و عقرب‌ها و گرگ‌ها را می‌توانم بگیرم... 🔅🔆🔸🔶🔸🔆🔅 ✅ شش. مثلا؟ مثل سالی که غفلت شیعه‌ی عراق در مقابل کفار حربی ِ لانه‌کرده در کشورشان، دشمن را طوری امیدوار کرد که منافقین تکفیری هم به آنها طمع کنند و خواست و تدبیرشان، حمله به عرض و ارض و ناموس و مال شیعه شود. خدا در آن شب قدر، هر چه نگاه کرده بود خواست و هوشیاری و توان دفاع را در جامعه مومن ندیده بود و ملائکه «کل امر» را فرستاده بود تا امام‌زمان را در جریان همه خون‌هایی که قرار است بریزد و همه ناموس‌هایی که قرار است هتک شود، بگذارند... و فشار همه این مصیبت‌ها قبل از همه، به قلب او وارد شده بود... شاید به خاطر همین‌‌ها بوده که امام عسکری به شیعیانش یاد داده تا این طور برای پسرش دعا کنند: «رُدّ عنه من سهام المکائد ما یوجّهه اهل الشنئان الیه و الی شرکائه فی امره و معاونیه علی طاعه ربه... تیرهای حیله‌ای را که دشمنانش به سوی او می‌اندازند، از او دور کن؛ از او و از کسانی که شریک کار او هستند و او را در طاعت خدا کمک می‌کنند...» 🔅🔆🔸🔶🔸🔆🔅 شب قدر شبی است که به دلیل سستی و ضعف امثال من و شدت حرص و همت دشمنان به دنیای‌شان، می‌شود شب بارش تیرهای زهرآگین و باران بلا و امواج مصیبت بر حضرت ولی‌عصر و نائب عام او که معاون و شریکش در دفاع از پرستش خدای متعال است. پس حداقل این است که در این معرکه پر از زخم همدردی کنیم با صاحب این دردها و برای این‌که وانمود کنیم که ما هم چیزی از واقعیت سرمان می‌شود، از خدا برای نماینده‌اش کمک بخواهیم...:  _ «همه با هم دعای همدردی با امام‌زمان را زمزمه می‌کنیم: اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن....» 🔅🔆🔸🔶🔸🔆🔅 زمزمه. البته بعضی‌ها هم هستند که فقط به دعا اکتفا نمی‌کنند و می‌شوند مثل «عمرو بن قرظه انصاری» که «کَانَ لَا يَأْتِي إِلَى الْحُسَيْنِ سَهْمٌ إِلَّا اتَّقَاهُ بِيَدِهِ وَ لَا سَيْفٌ إِلَّا تَلَقَّاهُ بِمُهْجَتِهِ ... هیچ تیر و شمشیری به سوی حسین نمی‌آمد مگر این‌که خودش را جلوی آنها می‌انداخت که ضربه‌ای به حسین وارد نشود... تا از شدت جراحت‌ها به زمین افتاد. شاید باز هم شک داشت که کارش را کرده یا نه... و پرسید: «یا بن رسول الله... أ وفیتُ؟... ای پسر رسول خدا... آیا وفا کردم؟» 🔅🔆🔸🔶🔸🔆🔅  آقا جان! .... ادامه ⬇⬇️ ✅ @HossiniehAndisheh
♦گلایه‌ای از یک نام‌گذاری متداول♦ یا ♦بحثی بسیار فشرده درباره «دعای اللهم کن لولیک» در شب قدر♦ 🔆صفحه سوم و پایانی🔆 ✅ آقا جان! من که عرضه و جربزه‌ی عمرو بن قرظه را ندارم اما شما از خاندان کرم هستید... «اللهم کن لولیک» های ما را به حساب «أ وفیت» بگذارید و ما را اهل بدانید تا معرکه را درست تشخیص بدهیم و جلوی تیرهای بزرگ بایستیم... از آن بلاهایی که نصیب عمرو شد، به ما هم بدهید... ما بی‌آبرویی را دوست نداریم... به خدا برای ما زشت است که هنوز شما «بلاگردان» ما باشید... آخر امامی گفتند، مأمومی گفتند... 🔅🔆🔸🔶🔸🔆🔅 ✳ _ تقدیم به خمینی کبیر و شهدای عاشقش که با غیرت نسبت به حضرت ولی‌عصر، راه هجمه سیاسی و نظامی کفر به دستگاه ایمان را سد کردند و چکمه‌ی کفار حربی را از روی گلوی مومنین برداشتند و این جمله صحیفه نور را که: «حاشا که خلوص عشق موحدین جز به ظهور کامل نفرت از مشرکین و منافقین میسر شود» به زیباترین وجه عملی کردند؛ 🔅🔆🔸🔶🔸🔆🔅 ✳ تقدیم به خامنه‌ای عزیز که سی سال است نه تنها از پرچم برافراشته‌ی خمینی حفاظت کرده، که با اعلام «تهاجم فرهنگی» و «جنگ اقتصادی»، به دنبال سد کردن ِ راه هجمه‌های پیچیده‌تر است و همچنان منتظر مجموعه‌ای از اراده‌ها و فکرها در بین نخبگان حوزوی و دانشگاهی که بتوانند سنگرهای جدید را طراحی کنند تا از این همه کشته و مجروح و اسیر فرهنگی و اقتصادی نجات پیدا کنیم... 🔅🔆🔸🔶🔸🔆🔅  ✳ تقدیم به شهید ِیک و بیست دقیقه‌ی همه‌ی شب‌های جمعه که حفاظت امنیتی و نظامی از مومنان در برابر کفر و نفاق را مدیریت کرد و آن را از ایران به خاورمیانه گستراند و تقدیم به «مرحوم استاد» که با عقلانیت بی‌نظیرش نَمی از یم شب قدر را به ما آموخت و با سوز دلی که از شب قدر گرفته بود، راه‌های دفاع فرهنگی و اقتصادی را  به ما پیشنهاد داد ... ✍ حجت الاسلام محمدصادق حیدری ✅ @HossiniehAndisheh
🔰 بخشهایی از چکیده «فلسفه بلاء و مصیبت براساس فلسفه تاریخ انبیا» ✍️ حجت‌الاسلام و المسلمین استاد مسعود صدوق (ره) 🔹بیان شد که با تسلط تمدن غرب بر جهان، شرایط امروز به شرایط قیام امام حسین(ع) مطابقت دارد و خطر بازگشت امت اسلامی به سوی کفر پدید آمده است. اما چرا تمدن غرب، کفرآمیز است؟ زیرا این تمدّن، بشریت را وادار کرده تا در برابر «دلار»، «علم و تکنولوژی» و «مدیریت جهانی توسط سازمان ملل» سجده نماید و نسبت به آنها حالت انقطاع پیدا کند. 🔸تمدّن غرب در ظاهر «آزادی ادیان» را به رسمیت شناخته و لذا برای ترویج مذاهب در کشورهای غربی، مانعی وجود ندارد. اما باید توجه داشت که شعار «آزادی ادیان و احترام به تمامی عقائد» به این معناست که «منکر خدا» و «معتقد به خدا» در عین آن‌که دو ترکیب متناقض‌اند، هر دو در این تمدّن محترم بوده و به رسمیت شناخته می‌شوند. پس اساساً دین و مذهب دارای احترام نیست؛ بلکه آنچه محترم است امر سومی است و آن عبارت است از «سازش و توافق بر سر دنیا» و همکاری برای ساخت زندگی بهتر! 🔹حیات مکتب سرمایه‌داری در بخش اقتصاد، به اوصافی همچون «استکبار و تفاخر و اسراف» باز می‌گردد که تئوریزه شده و به معادله‌ی علمی تبدیل شده؛ به نحوی که جامعه‌ی فاقد این سه وصف نمی‌تواند گردونه‌ی امور مالی خود را بچرخاند و به جذب سرمایه و تکنولوژی بپردازد. 🔸 در تمدّن غربی، «رابطه‌ی انسان با جهان» به عنوان متغیر اصلی قرار گرفته و «رابطه‌ی انسان با انسان» به تبع آن تعریف می‌شود و «رابطه‌ی انسان با خدا» نیز از دستگاه حذف شده است. یعنی آنچه اصل است، تسخیر طبیعت از طریق علوم و تکنولوژی است؛ زیرا هدف اهل دنیا، بهره‌مندی از دنیاست. 🔹 البته ادبیات تخصصی حوزه، تمدّن غرب و روابط ناشی از آن را کفرآمیز نمی‌داند زیرا تعریف دین در نزد فقهاء به اوامر و نواهی و احکام شرعی باز می‌گردد و در تطبیق احکام به موضوعات تخصصی نیز سبک زندگی موجود در اقتصاد غربی را بر اساس عدم مخالفت آن با شرع امضاء می‌نمایند. 🔸 اگر برای فهم از دین به اجتهادی اکتفاء شود که ظرفیت آن در سطح منطق انتزاعی است و سپس برای اداره‌ی کشور و در عرصه‌ی تحقق، به کارشناسی موجود مراجعه شود که بر اساس منطق مجموعه‌نگری بنا شده، روشن است که منطق قوی‌تر می‌تواند گزاره‌های دینی را به نفع گزاره‌های علمی و کارشناسی تأویل نماید و پیچیده‌ترین شکل تحریف دین را در سطح مدیریت نظام رقم بزند. 🔹بنابراین و بلیّه‌ی ما در دوره‌ی غیبت تا زمان ظهور، مصیبت‌های است و موضوع امتحان در این دوره، عرفان و کرامات روحی یا امور حسّی نیست بلکه این عصر، عصرِ «مقاومت معرفت» است و غیرمعصوم باید بتواند با محور قرار دادن علم معصوم، ظرفیت علمی خود را به تعادل برساند. 🔸فقاهت باید متناسب با حضور تمدّن کفر در تمامی ابعاد زندگی، آرایش جدیدی به خود بگیرد و انحرافات نوین و پیچیده‌ی امروز را کشف کند. زیرا سجده بر ابلیس و انقطاع نسبت به آن، در صحنه‌ی عینیت حضور یافته و در زندگی عموم مردم جاری شد. 📋متن چکیده مبحث دهم👇👇👇 ✅ @HossiniehAndisheh
چکیده مبحث دهم.pdf
359K
📋متن چکیده #مبحث_دهم «فلسفه بلاء و مصیبت براساس فلسفه انبیا»
🔆 چالش عبادت‌های گل‌وبلبلی 🔆 🔹بغضی کنیم و اشکی بریزیم و حالی ببریم و دل‌مان سبک شود و بخشیده شویم و خلاص؛ این شاید اوج تحویل‌گرفتن و عزّت‌تپان‌کردن و احترامی باشد که خرجِ دعاها می‌کنیم. اما بعید است که خدا همچین عبادت‌های گل‌وبلبلی را برای‌مان پسندیده باشد. 📖 همان اوائلِ اعمال ماه رمضان در مفاتیح، دعای حجّ است که هر روز این فرازش حسابی به چشم می‌آید: «اسألک أن تقتل بی اعدائک و اعداء رسولک... از تو درخواست می‌کنم که به وسیله‌ی من دشمنان خودت و دشمنان پیامبرت را به قتل رسانی» و این تازه غیر از دعای هر شبی است که در آن، لیله‌القدر را با حجّ و شهادت گره زده‌اند: «و لیله‌القدر و حج بیتک الحرام و قتلاً فی سبیلک فوفّق لنا» و در شب قدر ـ که قلب ماه رمضان است ـ گفته‌اند باید با شهداء همراه شویم: «اسألک... أن تجعل... روحی مع الشهداء» تا روح‌مان در کنار کسانی قرار گیرد که روح‌شان برای دفاع از اسلام پَر زده. از آن طرف، اختتامیه‌ی «افتتاح» را با «وانصرنا به علی عدوّک و عدوّنا» آذین بسته‌اند و پایان ماه مبارک و دهه‌ی آخرش را به دعای «یا ملیّن الحدید لداود» پیوند زده‌اند و ما را یاد آهنی انداخته‌اند که خدا برای داود نرم کرد تا پیامبرش هر روز یک زره برای جنگ بسازد. آن دعای هر روز را هم که کار را تمام کرده و در رمضانِ رحمت و مغفرت، خشم هر روزه‌ی خدا را برای دشمنان رسولش خواسته: «یا رب محمد اغضب الیوم لمحمد و لابرار عترته و اقتل اعدائهم بددا و احصهم عددا و لا تدع علی ظهر الارض منهم احدا... ای پروردگار محمد؛ همین امروز به خاطر او و خاندان پاکش غضب کن و دشمنان‌شان را در پریشانی و پراکندگی بکش و آنان را یک به یک بشمار و بر روی زمین احدی از آنان را باقی نگذار»... 🔸معلوم نیست کی بتوانیم از عبادت‌های گل‌وبلبلی‌مان دربیاییم و با دعاها قلب را طوری صیقل دهیم که سرش را از برف دربیاورد و به جنگ بین کفر و ایمان نگاه کند و باورش شود این یک دعوای حقیقی است که بخاطر عمق عناد و غلظتِ غیظ دشمن، به کلّی سرباز و افسر و فرمانده احتیاج دارد و با رمضان طوری هوای نفس را بسوزانیم که دل‌مان دل‌دل نکند و به خط بزند و وارد معرکه شود و آبرو یا فکر یا مال یا جان یا هویتش را خرجِ «قدرت اسلام» کند. 🔹این شب جمعه‌ای، باز خدا روح‌الله و شمّ فقاهتِ دشمن‌شناس و ابرقدرت‌سوزش را غرق انوارِ ساکن کربلا کند که رمضان‌مان را با فریاد بر سر کفّار حربی ترکیب کرد و مسلمین را به یاد پیامبری انداخت که فرمانده‌ی بیست و چند جنگ بود و در کتابش، سوالی پرسیده که محک ایمان و دین‌داری را جلوی چشم و دل‌مان قرار می‌دهد: ـ أم حسبتم أن تدخلوا الجنه و لمّا یعلم الله الذین جاهدوا منکم و یعلم الصابرین...؟!؟ 🔺تقدیم به شهید یک و بیست دقیقه ی همه شب های جمعه، و فرمانده نیروی قدس حاج قاسم ✍ حجت الاسلام محمدصادق حیدری @HossiniehAndisheh
🔅از بساطت ِ ما تا پیچیدگی ِ شما🔅 ✅ همگی ما زیاد و مکرر شنیده ایم این روایت را که: «اسلام بر پنج چیز بنا شده؛ نماز و زکات و روزه و حج و ولایت که هیچ یک، هم رتبه‌ی نیستند و ولایت، افضل از همه‌ی آنهاست». همچین روایات مهمی را وقتی فکر می‌کنیم تکراری شده اند ـ و حتی وقتی همچین فکری نمی‌کنیم ـ باید کنار روایات دیگر گذاشت تا معلوم شود که عمق کلام ِ غیر تکراری ترین آدمهای تاریخ تا چه حد است.  یک روایتی هست که می‌گوید: برای نماز – یعنی همان که یکی از ستونهای اسلام است اما به پای ولایت نمی‌رسد ـ «چهار هزار حد» است؛ یعنی نماز، چهار هزار حکم دارد. نمازی که به پای ولایت نمی‌رسد، این همه دم و دستگاه و حد و مرز و حکم و قاعده و قانون و جزء و شرط و مقدمات و مقارنات و تعقیبات و آمادگی جسمی و تمرکز فکری و توجه روحی می‌خواهد. اما به شما که می‌رسیم یعنی به ولایت که می‌رسیم، شروع می‌کنیم به تکرار کلیاتی مثل وجوب اطاعت و وجوب محبت و شادی در شادی هایتان و عزا در عزاهایتان! معلوم است که همه‌ی اینها هست و باید باشد، اما مساله خیلی پیچیده تر از این حرفهاست و پر از جزئیات و گره‌ها و تعلیق‌ها و تعلّق‌ها و تفرّق‌ها و ابهام‌ها و تردیدها و ندانستن‌ها و ندانم کاری‌ها و نخواستن‌ها و نتوانستن‌ها که برای ماست و تحملی که برای شماست... . ✅ خدا می‌داند که وقتی قرار است فقط دو تا اراده‌ی دو انسان عادی به هم گره بخورد و با هم ترکیب شود، به چه تعداد از احتمال و اما و اگر بند است و چقدر اوضاع متزلزل است؛ چون اراده و اختیار آدم، می‌تواند بزند زیر همه چیز و همه‌ی قواعد جزمی و قطعی را به هم بریزد و قوانین کشف شده‌ی حتمی را به یک نقاشی کودکانه از واقعیت بدل کند و آن را به دیوار توهمات بی دلیل بیاویزد. ✅ حالا حساب کن قرار است اراده‌ی یک امّت با تمام کثراتش و با همه‌ی ضعف هایش در همه‌ی وجوه، به اراده‌ی امام گره بخورد با تمام عظمتش. چند میلیارد فعل از چند میلیون نفر باید بصورت هماهنگ محقق شود تا یک امت بتواند به سمت آستان امامش حرکت کند؟! چه حجمی از نفهمی‌ها و ناتوانی‌ها و حجاب‌ها و ظلمت‌ها و عقب ماندگی‌ها ـ که وصف ِ یک امّت شده اند و نه فقط وصف ِ تک تک ِ افراد ـ باید به تدریج و آهسته آهسته درمان شود و در هر یک از مقاطع تاریخ، به چه میزان از هر یک از این بدبختی‌ها باید کاسته شود؟ به دست چه کسانی و با پیش قدم شدن ِ چه مردانی؟ بعضی وقتها و با دیدن مقدار ِ زحمتهایی که برای بزرگ شدن یک کودک کشیده می‌شود، با خودم می‌گویم که اگر جامعه‌ی شیعه با توجه به سیر تاریخی خودش در «مرحله‌ی کودکی» باشد، چه پیچیدگی‌های زیاد و نفس گیری برای رسیدن به «بلوغ» در پیش رو داریم... پس وای به حالمان؛ وقتی که دین را بصورت بسیط و ساده و عرفی معنا می‌کنیم و نسبت خودمان با ولایت را در افعالی یکسان و تغییر ناپذیر محدود می‌کنیم؛ با اینکه صاحبان ولایت، «محالّ مشیت الله» هستند و مشیت خدا در هر زمان و مکان و در هر مرحله از تاریخ چیزی را می‌خواهد که آن خواست و مشیت، فقط برای همان مرحله است و در قبل و بعد جاری نیست که: «کل یوم هو فی شأن.» ✅ شاید این طور ذره‌ای و فقط ذره‌ای درک پیدا کنیم از کلام شان که فرمودند: «إن امرنا صعب مستصعب لا یحتمله الا ملک مقرب او نبی مرسل او عبد امتحن الله قلبه للایمان» و از این سنگین تر فرموده اند: «ان امرنا سرّ فی سرّ و سرّ مستسرّ و سرّ علی سرّ و سرّ مقنّع بسرّ» ✍ حجت الاسلام محمدصادق حیدری ✅ @HossiniehAndisheh