هفت هشت قرن بعد میلاد مسیح، بَلبَشوی عجیبی به جان دنیا افتاده بود !
کنستانتین پنجم در اروپا به جان راهبان مخالف ش افتاد و چپ و راست همه را قیچی میکرد!
عرب ها بعد تسخیر اسپانیا ، جا خوش کردند و برای امپراتوری روم خط و نشان می کشیدند!
ایرانی ها هم بعد از تحقیر قادسیه ، دوباره جنگاوری خود را به رخ کشیدند و با هنرنمایی سردار خراسانی« هزادان » معروف به ابومسلم ، سلسله مروانیان را شُخمیدند و خودی نشان دادند ولی جنگ سیاست و لابی گری را به عباسی ها باختند و دوباره تکرار غم انگیز بر باد رفته ها شد!
🔹خلاصه زمانه ، زمانه ی سلطه ی زور و برق شمشیر بود و بشریت جز این زبان راهی برای گفتگو نداشت ، اما وسط تاریکی ها در گوشه ی جغرافیای جهان ، در دل بیابان های حجاز ، راه دیگری هم برای بشریت باز شده بود! چهار قرن قبل از افتتاح دانشگاه آکسفورد لندن و چند صدسال بعد از دوران پر جنب و جوش دانشگاه گُندی شاپور ایرانی ها در دوران سکوت علم و طغیان جهالت ، مرد یک تنه تمام بار علم دوران را به دوش کشید و دانشگاهی زد که آوازه اش به همه جای دنیا کشیده شد ، از دور دست ها آمدند ، از هر نژاد و دین و ملت ! تا چهار هزار نفر پای درس استاد زانو زدند و لذت بردند !
استاد که اصراری نداشت همه دانشجویانش از نگاه او دنیا را ببینند آن قدر عقبه علمش پر و پیمان بود که از دل کلاس هایش پدر علم شیمی در امد، طب شکوفا شد،فلسفه و کلام و ریاضیات و ستاره شناسی و ....
بعدها تاریخ علم به قبل و بعد از او تقسیم شده بود به گواه همه ی دلدادگان به دانش!
علم بشر مدیون چهارمین نسل از فرزندان با برکت علی و فاطمه شده بود ! مردی بنام جعفر که به صداقتش صادق میخواندندش ...
خدا قبل ها به پیامبرش گفته بود روزی که فاطمه را به بشریت هدیه داده بود ! انااعطیناک الکوثر !
ما به تو هدیه داده ایم ! هدیه ای با برکت !هدیه ای کثیر در همه ی تاریخ ....
#امام
@Hs_Land
🔹غربی ها بهش می گفتند #مادرعراق
🔻یادتونه خانم کاندولیزارایس گفته بود خاورمیانه یک زایمان دردناک در پیش دارد و آخرش بجز بکُش بکُش ، هیچی از توش درنیامد !!!
اما بدانید که چند دهه قبلش یک دختر مو نارنجی انگلیسی ، کل خاورمیانه را به هم ریخت و کلی کشور ریزه میزه زایید !
🔹ماموریت انگلیسی ها جالب بود ، یک دختر هنرمند به نام گرترودبل در عراق و یک افسر نظامی به نام توماس لورنس در حجاز!
🔹« گرترودبل » دخترمو نارنجی خانواده ثروتمند « بل » خیلی زود وارد سیاست شد و از آنجایی که عشق نویسندگی و دنیا گردی داشت خیلی راحت با مقامات انگلیسی برای به آتش کشیدن خاورمیانه به تفاهم رسید !
این دختر که با ماموریت جداسازی عراق از عثمانی استارت زده بود تا نقشه کشی خاورمیانه پیش رفت و بعدها به مادر عراق هم معروف شد!
گرترود که استاد مخ زنی بود ، مغز سران قبایل را حسابی تیلیت کرد و با اختیاراتش ، نقشه سیاسی خاورمیانه را رسم کرد و سوریه ، عراق ، اردن و .... کلیه کشورهای خاورمیانه بجز ایران را خط کشی کرد ! ( مثلا فیصل اول و عبدالله اول پادشاه عراق و اردن با هم برادر بودن )
خانم بل وسط این جابجایی ها به کردها که دنبال یک کشور بودن اعتماد نکرد و آن ها را در کشورهای مختلف جاساز کرد !
🔹یکی از باگ های نقشه گرترود ، فضای خالی بین عراق و کویت با ذخایر نفت عظیم به اسم منطقه بی طرف بود که میگفتن افسر انگلیسی نقشه کش ، در شبی که نقشه را میکشید مست بود ! ولی بعداً خانم بل ، توضیح داد که این منطقه دیوار گوشتی برای حفاظت از کویت در مقابل عراق و عربستان بوده ! ( شما باور نکنید همش بخاطر بوی نفت بوده )
🔹خانم بل در بهار ۱۸۹۳ در زمان ناصر قلیون کش (ناصرالدین شاه) به ایران هم آمد و حسابی دور دور کرد و کلی برای دولت فخیمه بریتانیا گزارش فرستاد ! تازه فارسی هم یاد گرفت و شعر حافظ را به انگلیسی ترجمه کرد و آخرش هم عاشق هنری کدوگن کارمند قمارباز سفارت انگلیس در ایران شد که با سقوط شاه داماد از اسب ، عشقشان نافرجام ماند !
🔹 سرکار خانم بعد یک مدت سر عراق ، کله ش باد افتاد و به همین خاطر رابطه اش با دولت فخیمه شکرآب شد و همین باعث شد که خانم بل به سمت شخم زدن آثار باستانی عراق در بین النهرین برود و چقدر زیر خاکی به جیب زد الله اعلم !
🔹دخترک در سال۱۹۲۵ ، بعد جنگ اول به انگلیس برگشت و زیاد حال نکرد و دوباره عزم عراق کرد و آخرش در ۱۲جولای ۱۹۲۶ ، با مصرف قرص خواب در بغداد به تاریخ پیوست !
( معلوم نشد قرص ها رو خودش خورد یا بهش خوراندن)
🔻....سه سوته تاریخ رو می لقمونیم...
@Hs_Land
تاریخاتور
🔹غربی ها بهش می گفتند #مادرعراق 🔻یادتونه خانم کاندولیزارایس گفته بود خاورمیانه یک زایمان دردناک در
آمریکاییها فیلم ملکه صحرا رو با ۳۶ میلیون دلار هزینه ، و با کلی رنگ و لعاب و سرخاب تیزاب با بازی نیکوییل کیدمن ، برای ماله کشی کارهای سرکار خانم گرترودبل در خاورمیانه به خورد ملت دادن !!!
🔻....سه سوته تاریخ رو می لقمونیم...
@Hs_Land
🔹همه چیز از ۱۳ آبان ۵۸ شروع شد.چندصد دانشجوی جوان از دیوار سفارت جاسوسی آمریکا بالا رفتند و ۶۶ کارمند ( شما بگو جاسوس) آمریکایی رو گروگان گرفتند تا کارتر(رییس جمهور وقت آمریکا) شاه را برای محاکمه به ایران پس بدهد!
🔹کارتر، شاه رو پس نداد که هیچی ، نفت ایران رو تحریم کرد،هشت میلیارد دلار پول ناقابل ملت رو بلوکه کرد و روابط سیاسی با ایران را قطع نمود!
مذاکرات هم طبق معمول جواب نداد!
آمریکایی ها ، رفتند سراغ پلن خَرَکیشون!!!
حمله به ایران !
🔹سیا و کاخ سفید و پنتاگون ، کلی ژنرال و تیمسار و ادمیرال رو به خط کردند برای حمله!
🔹پنج ماه تمرین گولاخ ترین تکاوران آمریکایی در فلوریدا با هدایت استاد چارلی بَکویت و همراهی ناو هواپیمابر نیمیتز ( که الان سمت تایوان داره وول میخوره) و هشت بالگرد و ۱۲ هواپیمای نظامی !
🔹 روی کاغذ ، برنده مشخص بود ! فقط ۳۲ ساعت کافی بود که گروگان ها ، روی ناوهواپیمابر نیمیتز ، گِلَس مشروب ناب آمریکایی رو به سلامتی رییس جمهور کارتر بالا بکشند و به ریش ایرانی ها بخندند !
اما عملیات پنجه عقاب فقط ۷ ساعت طول کشید !
🔹 شن های طبس ، که در محاسبات نیامده بودند ، عملیات پنجه عقاب را تبدیل به لاشخورمُرده کردند !
هشت آمریکایی هم این وسط سوخاری شدند !
🔹آمریکایی ها دست از پا درازتر برگشتند ، شاه مُرد، دولت موقت استعفا داد،کارتر انتخابات را به ریگان باخت و ۵ اردیبهشت در تاریخ ماندگار شد!
دانشجویان هم بجای سه روز ، گروگان ها را ۴۴۴ روز در آب نمک خواباندند و حسابی لج آمریکایی ها را در آوردند!
🔻....سه سوته تاریخ رو می لقمونیم...
@Hs_Land
🔹 فرانمای عملیات پر هزینه پنجه عقاب آمریکایی ها برای آزادسازی گروگانها در ایران
🔹دوشنبه اول اردیبهشت ۱۳۵۹:
🔻جنوب شرقی مصر/ وادی قنا
دو فروند هواپیمای C141، اعضای تیم نجات را در یک پایگاه هوایی متروکه در جنوب شرقی مصر پیاده میکنند .
این تیم ۱۳۲ نفره شامل:
۱۲مترجم و ناظر
۱۲راننده
۲ژنرال ایرانی
۹۳ کماندوی تیم دلتا
تیم ضربت ۱۳ نفره
🔹پنجشنبه چهارم اردیبهشت ۱۳۵۹:
🔻عمان/ جزیره مصیره
تیم نجات که ظهر پنجشنبه وادی قنا در مصر را به مقصد جزیره مصیره در جنوب شرقی عمان ترک کردند در این جزیره لباس های عملیات( پوشاک رایج مردانه در تهران شامل شلوارلی و کت مشکی و .... همراه با با موهای رنگ شده و ریش و سبیل های بلند) را می پوشند.
ساعت۱۸ تیم نجات به مقصد ایران،جزیره را ترک می کنند .
سه فروند هرکولس و سه فروند مخزن سوخت برا سوخت رسانی به بالگردها
🔹 پنجشنبه چهارم اردیبهشت ۱۳۵۹:
🔻دریای عمان / ناو هواپیمابر نیمیتز
هشت فروند هلی کوپتر معروف به اسب دریا ، ساعت ۱۹:۳۰ ناو نیمیتز را به مقصد ایران ترک می کنند.
🔹شامگاه پنجشنبه چهارم اردیبهشت ۱۳۵۹:
🔻 سیستان و بلوچستان
شش فروند هواپیما ، ساعت ۱۹ از بین جاسک و کنارک و از نقطه کور رادار ایران می گذرند و به کویر طبس می روند .
هشت بالگرد هم از غرب چابهار وارد ایران می شوند که بالگرد شماره ۶ به دلیل تَرَک خوردگی پره ، مجبور به فرود می شود و بالگرد شماره ۵ به دلیل نقص فنی به ناو بر می گردد !
🔹نیمه شب ۵اردیبهشت ۱۳۵۹:
🔻طبس
قرار بود بعد سوخت گیری ، بالگردها نیروها را به حوالی گرمسار انتقال دهند .
درست در لحظه فرود اولین C130 در کیلومتر ۱۸۰ جاده طبس ـ یزد ، دو مهمان ناخوانده وارد منطقه عملیاتی می شوند؛
یک اتوبوس بنز و یک تانکر سوخت !
( کماندوهای آمریکایی سرنشینان اتوبوس را پیاده و تانکر را با گلوله ضد تانک منفجر می کنند )
حالا همه منتظر بالگردها هستند! بعد از یک ساعت و نیم تاخیر ، فقط شش بالگرد رسیدند که یکی دیگر هم هنگام فرود دچار مشکل می شود!( حالا شدند ۵فروند)
🔹به دلیل کمبود بالگرد و تماس با واشنگتن، عملیات لغو می شود و قرار شد بعد سوخت گیری همه به ناو نیمیتز و جزیره مصیره برگردند!
با شروع طوفان شن، بالگرد سرگرد شافر که تازه سوختگیری کرده بود بعد بلند شدن گیج میزنه و به هواپیمای سوخت رسان برخورد کرد و هردو منفجر شدند!
با انفجار ، هشت خدمه در آتش سوختند و مابقی تیم به سرعت سوار هواپیماها شدند و بالگردها و جنازه ها را جا گذاشتند و منطقه را ترک کردند !
🔹۵صبح پنجشنبه ۵ اردیبهشت ۱۳۵۹؛
🔻 سمنان
قرار بود نیروها در نزدیکی گرمسار پیاده شوند و دو مامور مخفی که چند روز قبل به تهران آمده بودند نیروها را در جایی در جنوب شرق تهران مخفی کنند تا بعد از غروب آفتاب ، با ۶ کامیون بنز و یک فولکس واگن که در یک انبار پارک شده بود به محل سفارت جابجا شوند !
🔹پنجشنبه و جمعه پنجم و ششم اردیبهشت ۱۳۵۹؛
🔻تهران
قرار بود در تهران ، نیروها دوقسمت شوند؛
یک تیم با فولکس واگن به وزارت خارجه رفته و سه گروگان را آزاد کنند !
تیم دوم ساعت ۲۳ به سفارت رفته و با کمک نفوذی ها در ۴۵ دقیقه ، گروگان ها را آزاد و به ورزشگاه شیرودی که بالگردها از قبل در آن فرود آمده بودند منتقل کنند.
🔹صبح شنبه شش اردیبهشت ۱۳۵۹؛
🔻قم ـ منظریه
باز هم قرار بودیک واحد رنجر با هشت فروند هواپیمای نظامی در یک باند قدیمی در منظریه (شمال قم ) فرود آمده و منتظر بالگردها باشند.
با رسیدن بالگردها ، تیم نجات و گروگان ها سوار هواپیماها شوند و به سمت مصیره در عمان بروند .
رنجرها هم، بعد از بین بردن بالگردها ( همان اسب دریاها ) به تیم نجات و گروگان ها می پیوستند !!!!