تاریخاتور
🔹یه سوال خ مهم میدونید این آقا کیه ؟!!!!!
🔹پدری آشوری اهل موصل عراق و مادری از اهالی حلب سوریه ، کافی بود برای این که ژن باستانی این پسر ۱۹ساله گُر بگیرد و یکی از بزرگترین مکشوفه های تاریخ را از زیر خاک بیرون بیاورد !
🔹«هرمزد رسام »دانشجوی عراقی که در موسسه باستان شناسی بریتانیا استخدام شده بود از طرف موسسه مامور شد تا معبد بزرگ اِسَـگیلَـه (نیایشگاه مَـردوک، خدای بزرگ بابلی) در شهر باستانی بابِـل در بینالنهرین را شخم بزند و حاصل خاک وگِل بازی او در۱۴۶ سال پیش منتهی شد به کشف لوح حقوق بشر کوروش اولین پادشاه هخامنشیان !!!
🔹اکه متن منشور کوروش رو بخونید یه نکته جالب هست ؛
👈منم کوروش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه نیرومند.......................
دودمان جاودانهٔ پادشاهی، که 👈 خدایان بِل و نَبو 👉 فرمانرواییش را دوست میدارند و پادشاهی او را با دلی شاد یاد میکنند .....
🔹خدایان شیطانی بل و نبود !!!!!!؟
🔹اشعیا یکی از پیامبران مقدس یهودیان بوده و تا ۶۸۱ سال پیش از میلاد مسیح زندگی میکرده ! ایشان یک کتاب داره که پیروزی کوروش رو بشارت میده ولی در همین کتاب که موضوع ما هم همینه به شدت دو بت « بل » و « نبو » رو تقبیح میکنه !!!!!
قسمتی ازکتاب اشعیا :
....«زمانی مردم بابِل بتهای خود، ”بِل“ و ”نبو“ را میپرستیدند، اما اینک این دو بت روی گاری گذاشته شده و چارپایانِ خسته آنها را میکشند.
خدایان بابِل اسیر شدهاند و به جای دیگری برده میشوند؛ آنها قادر نیستند خود را نجات دهند.
«ای بازماندگان بنیاسرائیل، به من گوش دهید. من شما را آفریدهام و از بدو تولد تاکنون از شما نگه داری کردهام. من خدای شما هستم و تا وقتی پیر شوید و موهایتان سفید شود از شما مراقبت خواهم کرد. من شما را آفریدهام و از شما نگه داری خواهم نمود. شما را با خود خواهم برد و نجاتدهندۀ شما خواهم بود.»
خداوند میگوید: «مرا با چه کسی مقایسه میکنید؟
اشعیا 46:1-13
🔹در ادامه منشور کوروش آمده که ؛
«....مردوک، سرور بزرگ، از رفتار شادمان گشت و به من کورش، شاهی که از او می ترسد و کمبوجیه پسر تنی همه سپاهیانم، برکتی نیکو ارزانی داشت (بند ۲۶-۲۷)....
🔹مردوک هم یه بت ساختگی توسط بابلی ها بوده که کوروش بهش اظهار ارادت میکنه و یه جایی هم از حالت طبیعی ارادت خارج میشه و میگه من از مردم می ترسم و ازش تقاضای برکت میکنه!!!!
البته بعداً خشایار شاه میزنه دَم و پوز بتخانه بابل و مردوک رو میترکونه و با خاک یکسانش میکنه !
🔻....سه سوته تاریخ رو می لقمونیم...
@Hs_Land
تاریخاتور
🔹اکه متن منشور کوروش رو بخونید یه نکته جالب هست ؛ 👈منم کوروش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه نیرومند.......
🔹حالا یک نکته ؛
یا ترجمه منشور اشتباه بوده و به دروغ تو کله مردم کردند یا کوروش یکتا پرست نبوده یا کتاب پیامبر اشعیا دست کاری شده و یا ........
🔹این باگ تاریخ رو کجای دلمون بذاریم😳
🔹« زو » در هشتاد و شش سالگی از دنیا رفت و پسرش گرشاسب رفت روی تختش و اون هم بعد نه سال خدا بیامرزی شد و ایران دوباره رفت رو مود بی شاهی !
🔹 همین دوران افراسیاب گوشت تلخ ، برگشت به توران و رفت پیش بابا پشنگ !
پشنگ هم حسابی زد تو سرش که چرا از ایرانیا شکست خوردی و تازه برادرت هم رو کشتی !!!
پشنگ بعد کلی غرغر به افراسیاب دستور میده که دوباره به ایران حمله کن !
🔹افراسیاب اولش زیر بار نمیره و بعدش پشنگ اینقدر میزنه تو سرش تا آخر قبول میکنه!
🔹اون طرف ایرانی ها که بدون شاه بودند خبردار میشن و پهلوان زال رو خبر میکنند که داداش آماده شو که از تورانیان بوی جنگ داره میاد !
زال میگه من پیر شدم و پسرم رستم رو میفرستم !
🔹خلاصه زال، رستم رو به خط میکنه و همه چی از زره و گرز و کلاه خود رو براش جور میکنه و میمونه یه اسب که بهش میگه خودت برو بچرخ پیداش کن !
🔹رستم هم میره دنبال اسب و هرچی میگرده چیز درست و حسابی پیدا نمیکنه تا این که در یک مرغزار یک مادیان و یک کره اسب میبینه و به دلش میشینه !
🔹به چوپان مرغزار گفت اینو چند میدی ؟!
چوپان میگه این اسب به هیچ کی سواری نمیده و ولی رستم در یک حرکت چریکی اسب رو به خدمت میگیره و چوپان هم از حرکت پهلوان حال میکنه و « رخش » رو هدیه میکنه به رستم وقیمتش رو دفاع از ایران و ایرانی میذاره!
🔹حالا دیگه رستم همه جوره برای حمله به توران آماده شده بود !
🔹رستم برای حمله به توران به سپاه ایران ملحق شد و این وسط ایران یه چیزی کم داشت و اون هم که ایران شاه نداشت !
🔹بزرگان مملکت تصمیم میگیرن که برای مملکت شاه انتخاب کنند و به زال میگن که یک جوان خردمند از نژاد فریدون در البرز کوه داره زندگی میکنه و باید برای حکومت بیاریمش به « شهر استخر »
🔹زال هم به رستم میگه من پیر شدم و خودت برو این بچه رو بیار برا پادشاهی !
🔹ازون طرف افراسیاب هم بو میکشه که زدن تو خط پادشاه بازی و یه تیم رو میفرسته البرز کوه تا شاه جدید رو سر به نیست کنه !
🔹ازین طرف آقا رستم زودتر شاه جدید ( آقا قباد ) رو در البرزکوه پیدا میکنه و دستش رو میگیره و با هم میرن به سمت شهر !
🔹بین راه ، دار و دسته افراسیاب برا شاه ایران کمین میزنن که رستم از خجالتشون در میاد و همه شون رو می سُخمونه و نهایت قباد رو سالم به تاج و تخت میرسونه و ملت هم یک هفته میزنن تو کار جشن و پارتی !
🔹بعد از یک هفته عشق و حال ، جنگ با توران شروع میشه و رستم که حوصله بچه بازی رو نداشت همون اول میفته دنبال افراسیاب تا کل جنگ رو فیصله بده !!!
🔹آمار افراسیاب رو از پدرش زال میگیره و یه تنه میزنه به تورانیان و افراسیاب رو گیر میاره و میفته به جون افراسیاب و تاج و کمربندش رو میگیره ،ولی افراسیاب گردن شکسته در میره !
ایرانی ها با این حرکت رستم حال میکنند و روحیه میره بالا و تورانیان را است و پار میکنند تا جایی که تا رود جیحون عقب نشینی میکنند!
🔹افراسیاب دست از پا درازتر پیش پشنگ شاه میره و دوتایی میزنن تو سر خودشون و درخواست صلح میفرستن برای قباد شاه !
🔹علیرغم مخالفت رستم که می گفت این خانواده شارلاتان هستند و نیرنگ باز، قبادشاه صلح رو قبول میکنه و دوباره مرزها بر میگرده به همون مرزقبلی !
🔹بعد جنگ قباد ، سردارانش را حسابی تشویق میکنه و ده سالی هم خودش میره ایران گردی تا به داد مردم برسه و رستم هم میره سیستان !
🔹کیقباد هم بعد صدسالی فرمانروایی الفاتحه میشه و قبلش پسرش کیکاووس رو برای پادشاهی انتخاب میکنه و ای کاش این پسر رو انتخاب نمیکرد !!!
🔹امیرکبیر در سه سال صدارتش تمام قد جلوی اشراف و آقازاده ها ایستاد و فشار همین اشراف و مهدعلیا باعث شد ، ناصرالدین شاه فرمان قتلش رو بده و جالب اینه که بعد امیرکبیر ، میرزا آقاخان نوری « نماد اشرافیت » صدراعظم شد و همه اشراف با هم برگشتند سر سفره بیت المال !
🔻....سه سوته تاریخ رو می لقمونیم...
@Hs_Land
17.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلم هوش مصنوعی داستان رخش و رستم و جنگ ایران و تورانیان
🔹تولید کننده ش اکانت سرزمین مادری در یوتیوب و اینستاگرامه
🔻....سه سوته تاریخ رو می لقمونیم...
@Hs_Land