❣️ اوایل غاده بی روسری میومد مدرسه جبل عامل!
یه روز #چمران ، یه هدیه داد بهش و گفت : بچه ها دوست دارن شما رو با روسری ببینن!
_ کسی دیگه غاده رو بی روسری ندید!
@ArmanGerra
🔹به نام آفریدگار بی همتا ،حاجی ابوالقاسم فردوسی از اینجا استارت شاهنامه رو میزنه که #کیومرث با لباس پلنگی خودش(از پوست پلنگ) تو کوه و بیابون برا خودش عشق میکرد که تصمیم میگیره اولین فرمانروایی جهان رو به اسم خودش بزنه و مردم هم لبیک میگن !
با آغاز پادشاهی کیو خان(کیومرث)، مردم یکتا پرست میشن و خوش و خرم با هم صفا میکنن ! کیومرث ، پسرش(سیامک) رو هم تو آب نمک برا جانشینی میذاره تا سلطنت پایدار بماند!
🔹ولی داستان از یه جایی دارک میشه که یه اهریمن بدسیرت که با اهل صفا و معرفت حال نمیکرده در حوالی آن سرزمین تیز کرده بود تا بهشون حمله کنه ! اینجا حاجی ابوالقاسم اصل تقارن رو حفظ میکنه و برای اهریمن، یه بچه تُخس و پدرسوخته که گرگ نما هم بوده در نظر میگیره !
🔹یه روز #سروش (فرشته وقت )به شکل پری بر کیومرث فرود میاد و خبر میده که #اهریمن قراره آتیش بزنه به مملکتت و آماده باش !
کیومرث فراخوان عمومی میده و #سیامک به عنوان فرمانده داوطلب میشه که بزنه به لشگر اهریمنان !
🔹در نبرد بین سیامک و اهریمن ، سیا شکست میخوره و بچه اهریمن ، جیگر سیامک رو به سیخ میکشه ! خلاصه اینکه خبر میرسه به کیومرث و یه سالی میزنن تو سر خودشون و عزاداری و مجلس ختم و این حرفا !
🔹سروش همون فرشته دوباره نازل میشه و به کیومرث میگه مرد حسابی پاشو خودتو جمع کن و به جای این که تو سر خودت بزنی و غمباد بگیری یه لشگر درست کن ، بزن بابای اهریمن رو بسوزون !
🔹 کیو خان هم #هوشنگ (نوه خودش و پسر سیامک ) رو که تازه پشت لباش سبز شده بود رو میفرسته نبرد با اهریمن ! این دفعه سپاه هوشنگ آپشنای مختلفی داشت از پریان، پلنگ و شیر و ...
🔹هوشنگ در یک حرکت خشن میزنه اهریمن را می پوکونه و سرش رو جدا میکنه و انتقام پدر رو میگیره و سرزمین اهریمن رو الحاق میکنه به حکمرانی کیومرث !
🔹کیومرث بعد سی سال دعوت حق رو لبیک میگه و هوشی میاد رو تخت.
🔹#هوشنگ هم میزنه تو کار ساخت و ساز و اجرای عدالت ! اهن رو استخراج میکنه و سیستم ابیاری رو راه می اندازه ، کشاورزی رو یه حالی بهش میده و اتش رو اختراع میکنه!
🔹 داستان آتش هم این طوری بوده که یه روز برا عشق و حال میزنن به دل کوه و بیابون که یه دفعه یه مار سیاه میبینن! هوشنگ با سنگ مینزنه به مار! مار در میره ولی سنگ به سنگ آهن میخوره و جرقه میزنه و آتیشی راه میفته! آتیش رو که می بینه کف بُر میشه و به مردمانش میگه این روشنایی هدیه خداست!بعدش با ملت ، آتیش روشن کردن و دورش یه جشن مفصل گرفتن ! خدا رو شکر کردن و اسم این جشن شکرگذاری رو گذاشتن #جشن_سده !
🔹هوشنگ هم بعد یه مدت خدا بیامرز شد و سلطنت رو به #تهمورث سپرد .
🔹تهمورث ، بزرگان رو جمع کرد و گفت آمده ا م تا اهریمن و شیاطین رو با خاک یکسان کنم !البته تو کار حیوانات هم بود، از پشم گوسفند نخ تولید کرد ، باز و شاهین رو رام کرد و حیوانات را اهلی کرد.
🔹تهمورث یه وزیر اهل حال و با صفا و مومن داشت به اسم « #شیدسب» ! این وزیر اهل عبادت و سجاده بود و یه کاری کرد که تهمورث هم اهل خدا و پیغمبر بشه و نور خدا از تهمورث بزنه بیرون ! تهمورث اهل جهاد هم بوده و اهریمنان رو خار و مار کرد و خیلیاشون رو هم به اسارت گرفت و اونا رو رام کرد !
🔹به ضرب گرز گران زد یک سوم اهریمنا رو کشت و دو سوم رو به بند کشید ! بعد مجبورشون کرد که به ملت ،سواد خواندن و نوشتن یاد بدن !
🔹سلطنت تهمورث سی سال طول کشید و بعدش پسرش #جمشید سُکان رو به دست گرفت.
🔻....سه سوته تاریخ رو می لقمونیم...
https://eitaa.com/Hs_Land
تاریخاتور
🔹به نام آفریدگار بی همتا ،حاجی ابوالقاسم فردوسی از اینجا استارت شاهنامه رو میزنه که #کیومرث با لباس
در ادامه شاهنامه میریم سر وقت جمشید و ضحاک و فریدون و کاوه اهنگر✌️
🔹جمشید شاه که رو کرسی نشست اولش رفت رو مود خدمت!
با استفاده از اهن ، تجهیزات نظامی رو راه انداخت، معادن رو فعال کرد،زرگری و طبابت و کشتی سازی رو راه انداخت.
🔹جمشید ملت رو چهار دسته کرد:
نگهبانان آتش (روحانیون)،نظامیان و جنگاوران ،کشاورزان و صنعتگران
🔹#جمشید ،دیوها رو هم به زنجیرکشید و از اون ها برای ساخت و ساز استفاده کرد.
🔹امورات که به غلتک افتاد ، دستور داد جشن شکرگذاری راه بندازن و در روز جشن یه تخت درست کردند و به مرغان و دیوان دستور داد پرواز کنند و تخت با جمشید رفت بالا و ازون بالا برا مردم بای بای کرد! دستور داد هر سال این جشن رو اول بهار بگیرن که ما بهش میگیم #نوروز
🔹بعد سیصد سال حکومت، جمشید باد افتاد تو کله ش و همه رو جمع کرد و گفت ازین به بعد بجای خدا من رو باید پرستش کنید! اطرافیان جا خوردند و دیگه جمشید، از چشم مردم و بزرگان و سپاهیان افتاد!
🔹کم کم مملکت شلوغ شد،شورش راه افتاد و دیگه مثل قبل نشد!
🔹اینجای قصه ،سر و کله #ضحاک پیدا شد، اسم باباش مرداس بود و مرداس پادشاه سرزمین صحرایی با مردان نیزه به دست بود و آدم با خدایی بود و ضحاک هم تو عالم خودش بود و کار به کار کسی نداشت.
🔹یه روز #ابلیس با هیبت یه جوان زیبا بر ضحاک ظاهر میشه و شروع میکنه به مُخ زنی ! که آناتومی بدنت به پادشاهی میخوره و شاسیت خیلی نایسه و این حرفا ! ضحاک گفت اره راست گفتی بعد پاپی ، پادشاهی مال منه!
🔹ابلیس میگه بابات کنار برو نیست و تا نمیره تو رو تخت نمیری! بعدش هم گفت باید بابا جون رو بکشی!!! ضحاک اولش قبول نمیکنه و ولی ابلیس درنهایت میقبولونه!
🔹حاجی ابوالقاسم(فردوسی) اینجا میگه ضحاک فرزند نامشروعه چون به ابلیس برا کشتن باباهه اوکی میده و این حرفا!!!
🔹#مرداس تو کاخ خودش یه باغی داشت که سحرگاهان میرفت برا نماز و عبادت
🔹ابلیس که مامور اجرای نقشه بود یه چاه میکنه و شب که مرداس میره برا عبادت میفته داخل و الفاتحه!
🔹#ضحاک بعد مرگ بابا، تاج رو بر سر میگذاره و به مردم مملکتش اعلام میکنه که پادشاهه !
🔹اینجا ابلیس که سولاخ رو پیدا کرده بود تغییر کاراکتر میده و در نقش اشپز وارد کاخ ضحاک میشه و اتفاقا غذاهای چرب و چیلی هم درست میکنه !
🔹آشپزباشی قصه یه روز به ضحاک میگه که به ازای خدماتم اجازه بده دوش هات رو ببوسم و ضحاک میگه بیا بماچ !!! ماچیدن همان و یه دفعه ای از دوش ضحاک دو مار میزنه بیرون و هرچی میکشنشون دوباره درمیان !!! آشپز هم این وسط غیب میشه!
🔹ابلیس دوباره سیستم رو عوض میکنه و این دفعه به شکل پزشک میاد بیرون و به ضحاک میگه دوای درد تو کشتن مارها نیست بلکه باید جلوی رشدشون رو بگیری و این کار جز با سیر کردن شکمشون اتفاق نمیفته ! تازه باید هر روز مغز دو تا جوون رو بریزی تو حلقومشون!!!
🔹فردوسی اینجا میگه که ابلیس هدفش از بین بردن نسل انسان ها و بازگشت شیاطین به زمین بوده !
🔹خلاصه هر روز دو تا جوون رو میکشتن و مغزشون رو میدادن به مارها
🔹همزمان با مار بازی ضحاک ، اغتشاشات در ایران اوج میگیره و یه عده وطن فروش از ایران میرن سمت ضحاک و قلقلکش میدن که به ایران حمله کن! ضحاک هم با لشکرش تارگت میزنه برا ایران!
🔹 با اَتَک ضحاک ،جمشید در میره و تاج و تخت ایران میفته دست ضحاک مار به دوش ! جمشید رو هم در حوالی چین پیداش میکنن و بدستور ضحاک از وسط نصفش میکنن!
🔻....سه سوته تاریخ رو می لقمونیم...
https://eitaa.com/Hs_Land
🔴 محمد دوم ، ملقب به #محمد_فاتح ، کسی که قسطنطنیه رو فتح کرد و امپراتوری روم شرقی رو ، فرمت کرد!
🔹هشتمین سلطان عثمانی که بهش فاتح هم میگن کاری کرد که هیچ پادشاه خاورمیانه نتوانست انجام دهد!
🔹 این بنده خدا، امپراتوری روم شرقی رو از روی نقشه فرمت کرد !
🔹مراد دوم هفتمین پادشاه عثمانی ، سلطنت زیر دلش رو میزنه و سال ۱۴۴۴ میلادی،پسردوازده ساله ش (مَمَد ) رو هندِل میکنه رو تخت و خودش آخر عمری میره دنباله سجاده و عبادت!
🔹وقتی بیزانس(روم) به عثمانی حمله میکنه، مَمَد که میبینه اینکاره نیست از بابا مراد میخواد برگرده! مراد هم برمیگرده و جنگ رو درمیاره!
🔹سال۱۴۵۱ میلادی، محمد که نوزده سالش بود دوباره سلطنت رو بدست میگیره و این دفعه شاخ میشه و در یک حمله خفن،قسطنطنیه رو فتح میکنه! اسم قسطنطنیه رو گذاشت اسلامبول!
🔹 #قسطنطنیه رو آخرین امپراتوری روم در سال ۳۳۰ میلادی ساخت و چون جای باحالی بود پایتختش کرد! سال۳۵۹میلادی که روم دوتیکه شد،قسطنطنیه پایتخت روم شرقی شد .این شهر علاوه بر موقعیت استراتژیک ، مرکز مسیحیت هم بود و قدرت اسقفش با #پاپ یکی بود!
🔹 قسطنطنیه دروازه اروپا بود و وقتی سقوط کرد #پاپ خودش فرماندهی اروپا رو بدست گرفت تا کار رو جمع کنه! لشگر #پاپ ، اینقدر گردن کلفت بود که پادشاهان اروپا، ژنرال های سپاهش بودند!
🔹 ولی کسی جلودار عثمانیا نشد و مَمَدشون (محمدشاه دوم) زد تیم کهکشانی پاپ رو سولاخید و تا ونیز ایتالیا تخته گاز رفت ! تو مسیر آلبانی و بالکان رو هم گرفت.
🔻....سه سوته تاریخ رو می لقمونیم...
https://eitaa.com/Hs_Land