هدایت شده از نشر وقایع عاشورا
" ڪیفیت #شهادت مسلم و هانے "
ابن زیاد گفت : مسلم به من بگو چرا به این شهر آرام آمدی و باعث تشتت امور و اختلاف نظر اهل آن شدی ؟
مسلم گفت: من برای چنین کاری نیامدم ، این شما بودید که زشتی ها را آشکار و نیکی ها را پنهان کردید، بدون رضایت مردم بر آنان حکمرانی کردید، و آنان را بر امور خلاف اوامر الهی مجبور کردید، چون کسرا وقیصر [ امپراتوران ایران و روم ] رفتار کردید.
ما سراغ آنان آمدیم تا میان آنان امر به معروف و نهی از منکر کنیم، و آنان را به حکم قرآن و سنت نبوی فرا خوانیم .
شایستگی چنین کاری را نیز داشتیم، همان گونخ که رسول خدا (ص) فرمودند
ابن زیادشروع کرد به دشنام دادن به علی
(ع) حسن وحسین (ع) .
مسلم به او گفت :تو و پدرت به دشنام سزاوراترید، هرچه تصمیم داری انجام ده ای دشمن خدا!.
ابن زیاد به بکر بن حمران فرمان داد مسلم را به بالای کاخ برده، او را بکشد.
او نیز مسلم را بالا برد و در این حال مسلم به تسبیح خدای متعال ، استغفار و و صلوات بر پیامبر (ص) مشغول بود.
✍برگرفتهازڪتاب #لهوف
#قسمتچهاردهمنشردهید🏴
#محرم
.
هدایت شده از نشر وقایع عاشورا
" ڪیفیت #شهادت مسلم و هانے "
بکیر گردن او را زد و هراسان از بام پایین آمد ابن زیاد به او گفت " این چه حالی است؟" گفت: ای امیر! هنگام کشتنش مردی سیاه و بد صورت ، برابر خود دیدم که انگشت _ یا لب به دندان می گزدید چنان از او ترسیدم که تا کنون چنین نهراسیده بودم .
ابن زیاد گفت: گویا وحشت زده شده ای سپس دستور داد هانی بن عروهورا آوردند.
هانی پیوسته چنین می گفت : وای ای [قبیله] مذحج! مذحج کجاست تا مرا دریابد؟ وای! ای خاندان من ! خاندانم کجایند تا مرا دریابند؟
به هانی گفتند: گردنت را کشیده نگه دار
گفت : به خدا سوگند! به این آسانی آن را در اختیار قرار نمی دهم و تورا بر کشتن خود یاری نمی کنم!
یکی از غلامان عبیدالله بن زیاد به نان رشید، گردن هانی را زد و او را شهید کرد.
✍برگرفتهازڪتاب #لهوف
#قسمتپانزدهمنشردهید🏴
#محرم #اربعین
.
هدایت شده از نشر وقایع عاشورا
" #خروج امام #حسین«ع»از مکه بسوی عراق "
روز سه شنبه، سوم ذی الحجه به روایتی نیزچهارشنبه هشتم ذی الحجه سال شصت هجری-حسین«ع»پیش از اطلاع از شهادت مسلم ازمکه حرکت کرده
زیرا آن حضرت همان روزشهادت مسلم از مکه بیرون آمده بود.
روایت شده است هنگامی که آن حضرت تصمیم گرفت به عراق رود،
دریک سخنرانی فرمود:
«سپاس خدای را از هرآنچه خدابخواهد(خواهدشد)ونیروی نیست مگربه یاری خدا، خدابرفرستادگان درود وسلام فرستد!
مرگ مانندقلاده ای برگردن جوانمردان، بربنی آدم حتمی شده است، چه مشتاقم به دیدارگذشتگانم ماننداشتیاق یعقوب به یوسف قتلگاهی برای من مقرر شده است که به آن خواهم رسید، انگارمیبینم کسانی چون گرگ های بیابان بین نوامیس وکربلا بندهای بدنم را جدا می کند، وشکم های خالی وانبان های بی غذا رابه واسطه ی کشتن من پر می کنند، از چنین روزی که دست تقدیر نوشته است گریزی نیست، خشنودی خدا، خشنودی مااهل بیت است.
بر ابتلای الهی شکیباییم واز او نیز پاداش اهل صبر را کاملابه ما می دهد، پاره ی تن رسول خدا «ص» ازاون جدا نخواهدشد،و درحریم قدس، همراه وخواهدبود، تابه واسطه ی چشم آن حضرت روشن شده وعده اش عملی شود.
هرکس آماده ی نثارخون خود در راه ماست، وجانش رادر راه دیدارخدا به طبق اخلاص می نهد، با ما کوچ کند که من صبحگاه کوچ خواهم کرد.
ابوجعفرمحمدبن جریرطبری امامی درکتاب دلائل الامامه می گوید:
ابومحمدسفیان بن وکیع ازپدرش وکیع واو از اعمش روایت کرده است
که گفت ابومحمدواقدی وزراره بن خلج به من گفتند:حسین بن علی«ع»را به روز پیش از خروجش ازمکه ملاقات کردیم وبه آن حضرت عرض کردیم که:
✍برگرفتهازڪتاب #لهوف
#قسمتشانزدهمنشردهید🏴
#محرم #اربعین
.
هدایت شده از نشر وقایع عاشورا
" #خروج امام #حسین«ع»از مکه بسوی عراق "
مسلک اول پیش از حادثه کربلا
کوفیان سست پیمانند، دلهایشان با آن حضرت است.
وشمشیرهایشان برضد اوحضرت با دست اشاره ای به آسمان کرد
درهای آسمان گشوده شد، وآن قدر فرشته فرود آمد که تعداد آنها راکسی جز خدای عزوجل نمیدانست.
آنگاه حضرت فرمود: «اگرنه این بودازعواملی دست به دست هم واجل فرا رسیده است به وسیله ی این فرشتگان با این مردم می جنگیدم، ولی به یقین می دانم که قتلگاه من و یارانم آنجاست، واز آنان کسی جز فرزندم علی «امام سجاد ع» نجات نمی یابند.
ومعمربن مثنی در کتاب «مقتل الحسین» روایت بدین مضمون نقل کرده است
که چون روز هشتم ذی الحجه یعنی روز ترویه شد، عمرسعدبالشکر انبوهی وارد مکه شد ، یزید به اودستورداده بود که اگرحسین «ع» قصدجنگ داشت با اوبجنگد و اگرحسین نجنگید، در صورت اطمینان به پیروزی برحسین«ع» با او وارد جنگ شد.
ولی حضرت همان روزهای ترویه از مکه خارج شدند.
✍برگرفتهازڪتاب #لهوف
#قسمتهفدهمنشردهید🏴
#محرم #اربعین
.
چھ تڪلیف سنگینے است:
"بلاتڪلیفے"
وقتے ڪه نمیدانم منتظرت ماندم
یا فقط خودم را بھ انتظار زده ام آقا...😔
#اللھمعجللولیکالفرج
@bezibaeeyekrooya 🖤
.
.
#تݪنگرانه
هَروَقتدانشآموزسرڪلاسحاضر
باشند،
معݪمخواهدآمد :)
#مفهومۍ💡
#اللھمعجللولیکالفرج 😍
♥| @bezibaeeyekrooya ••