دلخوشیه وقتی رو میخوام که بابا بود
الان میفهمم چه دلِ خوشی داشتما،
وگرنه این انسان قدر ناشناس تا زمان
وجود نعمت قدرش رو نمیدونه ..
چهل روزِ سخت و عجیب بر من گذشت
ممنون میشم لطف کنید فاتحهای برای
پدرم بخونید .
طولِ زندگیم با بابا خیلی کم و کوتاه بود،
درست مثل یک چشم بر هم زدن ولی کوله
بارِ خاطراتش داره کمرمو خم میکنه
اگر ماه رمضون بعدی نباشم چی ؟
سال قبل حتی تو مُخَیلهام هم خطور نمیکرد که
ماه رمضونِ آخریه که بابا پیشمونه و روزه میگیره