شبها بیش از حد نباید بیدار موند، وگرنه
رشته رشتهی افکارمون به صورت جویبار
از چشمامون جاری میشن .
چند وقت پیش یک گلدون قشنگ برای خونه گرفتی و بعد از اون اتفاق ما به دلیل درگیریها و حواس پرتیها نتونستیم بهش رسیدگی کنیم، الان حواسم بهش جمع شد بابا چقدر پژمرده شده از اون حالت سیخِ ایستاده دراومده و خَم شده بعضی از برگهای سبزش زرد و خشک شدن؛ مگه بهار نیست پس چرا گلدونِ یادگاریت مثل دخترت پژمرده شده ؛؛
اگر حرفهای مربوط به تو رو بجای تایپ کردن
روی کاغذ مینوشتم، اشکهایی که پای دونه به
دونهی واژهها ریختم هم مکتوب میشد ..
مطمئنید روزهای سخت میگذرن !
من احساس میکنم تا خودم به زور روحم
رو از لابلای سختیها و مشکلات بیرون
نکشم نمیتونم این روزها رو بگذرونم .
بعد از مدتها داشتم پلی لیستم رو مرتب
میکردم توجهم به این آهنگ جلب شد، و
دیدم چقدر وصف حالِ این روزهای منه ؛