فیالبداهه.
از ارزش زن حرف میزنیم، در حالی که همین خودامون ارزششو پایین آوردیم. دینی چندم بود؟ میگفت زن مثل م
پسر من واقعاً به پیامِ ادیتشده آلرژی دارم :)))
اون زن وقاحت شهاوت، منظور شهوانیته.
مغز من اینجوری نوشتهش. ::)
فیالبداهه.
تو مثلِ خواب میمونی؛ وقتی میبینمت انگار تو رویام.
البته فعلا تو کابوسم، توهم غولشی.
من نمیفهمم واقعا، این یکی از بلاک در میاردم اون یکی میزنه بلاکم میکنه. چتونههههه
دیوار کوتاه تر از من پیدا نمیکنید که دم به دیقه دستتون رو دکمه بلاکه منه بدبخته؟
فیالبداهه.
این بدون شک من بودم، قبل اینکه زهرا بیاد مشهد بهش گفتم یادم بندازه تو حرم بغلش کنم و گریه کنم. وقتی اومد دقیقا دو ساعت کنار هم بودیم و همهی اون دو ساعت فقط خندیدم. دیگه به جایی رسیده بودم که زهرا میگفت فاطمه بسه نخند انقد. ::)))
واقعاً آرامش روحی روانی دارم وقتی نمیفهمم کی لفت میده، باتشکر از سازنده ایتا.
دخترداییم کلاس پنجمه، انشاء نوشته و رفته خونده، معلمشون براش نوشته قبل از اینکه بیای بخونی یه بار از روش بخون که روون شی، رفته بهش گفته نوشتههای شما چیزی از ارزشهای من کم نمیکنه. :::)))))))