۳ ماه گذشت؟ حواست هست همین موقعها بود که اشک میریختم بهخاطر دیدنِ گلدستههای حرم؟
من اون پادردِ موقع وصالتو میخوام.
خستگیای که هر دقیقه توانِ پاهامو میگرفت و
اشتیاقِ رسیدن بهت توانشو دوچندان میکرد.
فیالبداهه.
با خاطرههای کربلا و این نوا برات اشک میریزم.
مگه غیرِ اینه که تمومِ اشتیاقِ رسیدن، با دلتنگی برای صاحبِ اومدنم برابری میکرد؟