احساس میکنم عقلم، قلبم و گذاشته تو مایکروویو با حرارت بالا، هی میگه بسوز. بسوز تا یادت بمونه تو هنوز هم اون آدمِ بیاحساسی. و هی حرارتِ ماکروویو رو میبره بالاتر و آخرش من میمونم با یه جسمی که نایِ ایستادن نداره.
بچه که بودم برای این که زیباییِ چراغ اتاقمو ببینم چشمامو ریز میکردم و بهش زل میزدم، انقدر خیره میشدم که واضح همهی کثیفیهای روشو میدیدم، تهش ختم شد به ضعیفیِ چشمام. دارم فکر میکنم آدم با قلبش رو یه نفر متمرکز بشه هم، زیباییهاش رو زشت میبینه و امکان داره آخرش مثل همون، خوب تموم نشه؟
هدایت شده از هویجوری...🇮🇷
گفتیم ایتا هم این شمیم سلامها رو بگیره
چندنفری هم اومدن گفتن که دوست دارن این حرکت داخل توییتر ادامه پیدا کنه
لذا من اینجا میگم انشاءالله رفقای توییتری همراهی کنن و شروع کنید تو همین سبک «سلام بر...» رو تو توییتر
#جانفدا هم بزنید پای توییتا
حله؟!
به نام حیدر کرار برید علی علی...
دو هفتهس که پیامک تحویل کارت ملیم اومده و ۱۴ روزه دارم فکر میکنم وقتی تحویل گرفتمش چجوری منهدمش کنم که اثری از رخِ زیبام باقی نمونه.
فیالبداهه.
دو هفتهس که پیامک تحویل کارت ملیم اومده و ۱۴ روزه دارم فکر میکنم وقتی تحویل گرفتمش چجوری منهدمش ک
خدایا حالا درسته ما زشتیم، ولی قرار نبود با عکس کارت ملی بهمون بقبولونی که واقعاً زشتیم.
شناخت دوستام ازم جوریه که هر یک ساعت یکبار میگن، "خوش به حال شوهر فاطمه، انقدر این دختر حرف میزنه براش و میخندونتش که پیر نمیشه."